جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

رستخیز جاودان


رستخیز جاودان

بررسی مجموعه شعر زخم بی بهبود

گزیده اشعار یوسفعلی میرشکاک با عنوان «زخم بی بهبود» مجموعه دیگری از تولیدات مرکز آفرینش های ادبی است که از سوی انتشارات سوره مهر وابسته به حوزه هنری منتشر شده است. این مجموعه گزیده ای از چهار دفتر «از چشم اژدها»(۱۳۶۸)، «ماه و کتان»(۱۳۶۸)، «از زبان یک یاغی»(۱۳۶۹) و «نشان های آن بی نشان»(۱۳۸۲) همراه با اشعار پراکنده ای است که در پایان این دفتر آمده است. میرشکاک از شاعران شناخته شده و مطرح دهه ۶۰ است که با همان دو سه مجموعه اول خود خوب درخشید. نخستین دفتر از اشعار میرشکاک در سال ۶۳ با نام قلندران خلیج منتشر شد. ستیز با خویشتن و جهان (مجموعه مقاله)، در سایه سیمرغ (نگاهی تأویلی به شاهنامه فردوسی)، غفلت و رسانه های فراگیر (مجموعه مقاله)، اجمال و تفصیل (مجموعه مقالاتی درباره شعر معاصر)، دیپلمات نامه (طنز)، پوریای ولی (فیلم نامه) و تصحیح و تحشیه مثنوی محیط اعظم بیدل دهلوی از دیگر آثار اوست. مجموعه شعر «زخم بی بهبود» به اهتمام عبدالجواد موسوی در شمارگان ۲۲۰۰ نسخه و با قیمت ۲۲۰۰ تومان در دسترس علاقمندان شعر و ادب قرار گرفته است.

در بخش نخست کتاب با عنوان «شکوه شکست» شاهد نگاهی گذرا به کارنامه شعری یوسفعلی میرشکاک هستیم. و در ادامه در گفتگویی صمیمانه تحت عنوان «خلاقیت منفرد» میرشکاک صمیمانه از شعر و زندگی و اندیشه اش سخن می گوید. که مطالعه این بخش کمک زیادی به خواننده برای درک و شناخت بیشتر اشعار او می کند.

میرشکاک در سال های نخستین شاعری اش سه گونه شعر کلاسیک دارد. اشعاری که به تأثیر از علی معلم سروده، اشعاری که به تأثیر از بیدل دهلوی سروده است و اشعاری که به زبان محاوره نزدیک است و به اصطلاح آن را شعر نئوکلاسیک می نامند.

تأثیرپذیری میرشکاک از اشعار استاد معلم بیشتر از آنکه صوری باشد، باطنی است و این تأثیرپذیری گاه شعر او را سخت و دشوار می کند به صورتی که خواندن آن برای خواننده حرفه ای شعر هم دشوار بود. این سروده ها دارای مفاهیم و مضامین پیچیده و مملو از تلمیح و اشارات پنهان و آشکار به اسطوره ها و قصص تاریخی و قدسی است. واژگان پربسامدی همچون (آیینه)، ساحل، انتظار، جنون، خاکستر، موج، زنجیر، پایان و... و نوع ترکیب و به کارگیری آنها به شعر میرشکاک سبک و سیاق مستقل و مشخصی بخشیده است.

از مشخصه های بارز اشعار دلنشین او سادگی و روانی در عین لطافت و نازک اندیشی است. چنانچه این لطافت طبع شاعر گاه در بیان ارزش های والای انسانی و اخلاقی همچون بزرگداشت مقام زن، انسانیت، جوانمردی، زهدپیشگی و... تجلی می یابد. اشعار ثقیل و پیچیده او نیز زیاد مخاطب پسند نیست، واژه های نامأنوس و گاه ناهمخوان در اوزانی ناهماهنگ باعث پیچیدگی و دور از فهم بودن برخی از سروده های اوست. که این نقیصه در اشعار سپید و نیمایی او کمتر دیده می شود. تلمیحات و اشارات ادبی، تاریخی و گاه قرآنی نیز در اشعار این مجموعه به چشم می خورد از جمله تلمیحات قرآنی و تاریخی در ابیات: سودای سلطنت به کناری نهم- پیغمبری فدای زلیخا کنم

در دل بنای آذر بر زین نهم

سر پر ز دود و آتش سودا کنم

چون مهرداد پیر شوم یک شبه

تا عاشقی آنچنانت مهیا کنم

در این مجموعه گاه تعبیرات و استعارات رنگ اقلیمی به خود می گیرد و فضای اجتماعی شعر تداعی گر منطقه و نوع خاصی از زندگی بومی، برای خواننده است. همچون زندگی در جنگل های سرسبز و انبوه یا محیط گرم و شرجی جنوب. برخی از اشعار میرشکاک بسیار پرمعنا، استوار و پخته سروده شده و در عین زیبایی و گوشنوازی سرشار از کلماتی موزون و پرمعنا و پرطنین است که از این ترکیب معنایی و فرمی سروده هایی به یادماندنی و دلنشین به یادگار مانده است همچون سروده «خلعت»، «قلندران خلیج» و «تفنگ».

در مجموعه زخم بی بهبود گاه احساسات و اندیشه شاعر سمت و سویی عرفانی و معنوی به خود گرفته و ذهنیت غنایی اشعار تداعی گر مفاهیم معنوی و باورهای مذهبی برای خواننده است. از جمله در سروده «رستخیز جاودان... که همراه با مضامین عاشقانه- عارفانه، طراوت و تازگی و شور و نشاط دل انگیزی مشام جان مخاطب را عطرافشانی می کند. امشب دلم قصد فراتر رفتن از هفت آسمان دارد

خون در رگان خسته ام بوی بهار و ارغوان دارد

از بند بند من جنون پرمی گشاید، خون تقدیر است- این شعله های ارغوانی کز دلم آهنگ جان دارد

آن شب که دریا و نسیم و باد و باران سجده ات کرده اند- دریافتم کز نو خدا آهنگ ایجاد جهان دارد.

سروده «شوق دیدار موعود» نیز اشاره به ظهور منجی عالم بشریت و رسیدن وعده موعود دارد. شاعر در این سروده پس از بیان احساسات درونی نومیدانه خود، نوید موعودی را می دهد که وجود هر عاشقی تمنای آن را دارد و دل هر منتظری به شوق دیدار او تپنده است:

پوستم را می درد بر تن، جان به شوق دیدن موعود-

دل به سوی لحظه میعاد، می شود از سینه ام پرتاب می برد هر جا که می خواهد، دست های ناتوانم را- گردش گرداب وار خون، با هزاران ماهی بیتاب

میرشکاک در سروده «خاک و خورشید» که به جعفر نجیبی نقاش گرانسنگ معاصر تقدیم نموده است ارتباط لطیف معنایی میان شعر و موسیقی را به تصویر می کشد و با هنرمندی فضای ادبی اشعارش را رنگین تر جلوه می دهد. در مجموعه شعر «زخم بی بهبود» ترکیب اندیشه شاعرانه با حسن آمیزی درونی واژه ها حکایت از شناخت زیبایی شناسانه شاعر از قلمرو ذهن و زبان شعر مدرن امروزی دارد.

نام کتاب برگرفته از عنوان سروده ای است که در پایان همین گزیده اشعار آمده و در این بیت نیز، به کار رفته است:

کاش می شد ای گل صد برگ در اعماق جان

بار دیگر خنده آن زخم بی بهبود باشی.

گزیده اشعار دفتر «نشان های بی نشان» در این مجموعه حاوی اشعاری در مدح و منقبت مولای متقیان و امام آزادگان مولا علی(ع) است. در این سروده ها میرشکاک ارادت و محبت قلبی شدید خود را در قالب توصیفات، تشبیهات و تعبیرات بسیار زیبا و دلنشین به آستان مقدس این امام همام تقدیم نموده است که سروده «بالاترین دلیل وجود خدا» نمونه ای از این نجواهای عاشقانه است:

ای هستی تو بود و نمود خداعلی

بالاترین دلیل وجود خدا علی

مستور کرده آینه ذات خود به خود

وانگه نهاده سر به سجود خداعلی

با مصطفی معاشر خاموش بنده وار

با جبرئیل گفت و شنود خداعلی

در پایان می توان گفت که از دلایل مهم موفقیت شعر میرشکاک پشتوانه فکری- فلسفی آن است که البته گاه از دایره و مدار نظم و مدیریت شاعرانه خارج شده و انسجام فرمی و محتوایی خود را از دست می دهد و شعر او دچار پراکندگی موضوعی و دیرفهمی معنایی برای خواننده می شود. اما با دقت و تأمل بیشتر در این مجموعه شاهد مضامین و موضوعات ارزشمندی هستیم که با مهارت و هنرمندی شاعرانه ای مطرح شده و موضوع شعر شاعر قرار گرفته است.

فهیمه بافنده