پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا

حبس زای یا حبس زدایی در زندان های ایران


حبس زای یا حبس زدایی در زندان های ایران

زندان که روزگاری تأسیس آن موجب افتخار حکمرانان و جرم شناسان بوده است

● طر ح مسئله

زندان که روزگاری تأسیس آن موجب افتخار حکمرانان و جرم‌شناسان بوده است. امروزه، به دلیل ناموفق بودن در رسالت خویش به لحاظ افزایش بی‌رویه‌ی زندانیان یا تورم جمعیت کیفری در نظام جزایی دولت‌ها، به یک بحران تبدیل شده است.

پیش‌بینی و اعمال واکنش‌های متنوع کیفری در قبال رفتارهای مجرمانه‌ی اشخاص، قدمتی به درازای تاریخ بشریت دارد و در این میان، اجرای مجازات حبس نیز به عنوان یکی از متداول‌ترین اهرم‌های برخورد با بزهکا را ن در گذر زمان همواره مد نظر قرار گرفته است.

با مطالعه‌ تطبیقی چنین نتیجه می‌شود که زندان روزگاری خاستگاهی در تفکر افلاطون و سپس مورد استفاده در مراکز بهره‌برداری و اردوگاه‌های کاربران نگه‌داری ولگردان و متکدیان با بدترین و غیرعلمی‌ترین شیوه‌ها بود. هر چند به وضوح قابل پیش‌بینی می‌نمود که روزی این واکنش مرسوم به نگرش اصلاحی ـ تربیتی به علمی مستقل تبدیل خواهد شد که در پیوند و تعاملی نزدیک با سایر علوم اجتماعی آموخته و آموزنده می‌شود.

همچنین، ‌تحقیقاتی که تاکنون صورت گرفته نشان می‌دهد ارزیابی عملکرد زندان به عنوان محل اجرای مجازات سلب آزادی چه در داخل و چه در خارج از ایران مثبت نمی‌باشد، اما باید پذیرفت که زندان فقط یک رسالت پیشگیرانه‌ی محدود دارد. زیرا این مکان فقط برای مدتی بزهکار را از محیط اجتماعی دور می‌کند و در عوض ممکن است پیامدهای اجتماعی، روانی، جسمانی منفی بر فرد زندانی به جای گذارد. زیرا اصولاً وضعیت‌های داخلی و خارجی زندان نمی‌گذارد تا این نهاد وظیفه‌ی اصلاحی و تربیتی کیفرشناسانه‌اش را آن‌گونه که شایسته و بایسته است،‌ به انجام رساند.

این‌گونه است که ارزیابی کیفرشناختی مجازات زندان، به‌درستی ثابت نمی‌کند که آیا اجرای چنین مجازاتی به واقع ما را به هدف‌های سیاست جنایی جدید نزدیک می‌کند یا خیر؟ به علاوه، وجود پیامدهای منفی منتسب به این کیفر نظیر تردید در نقش اصلاحی و بازپرورانه‌ی زندان،‌ تعارض با اصل شخصی‌بودن مجازات‌ها، تحمیل هزینه‌های هنگفت مالی و انسانی بر جامعه، انکار نقش بازدارندگی عام و خاص زندان و افزایش میزان بزهکاری و تکرار جرم‌ ناشی از اعمال مجازات مزبور،‌ جملگی مؤید این معنا است که زندان از همسویی و تناسب با شیوه‌های کیفری جدید عاجز و ناتوان بوده و در اجرای آن با هدف‌های اصلاحی و بازپرورانه‌ی مجازات‌ها سازگاری ندارد. زیرا مقطع زمانی اصلاح و تربیت مجدد، راهکاری است که محتوای آن، قراردادن بزهکاران در برابر فرایندهای یادگیری و درونی‌سازی دوباره‌ی هنجارها , ارزش‌های اجتماعی است و نیز تمرکز عمده در فرایند جامعه‌پذیری مجدد، ایجاد تغییری اساسی در الگوهای رفتاری و ارزش های فردی اشخاص است، هدفی که برای رسیدن به آن تلاش می‌شود تا فرد در موقعیتی قرار بگیرد که از یک سو امکان تقویت رفتار، هویت و دوری از کنش‌های مجرمانه‌ی قبلی او وجود نداشته باشد و از سوی دیگر نیز، در آن از تغییراتی حمایت می‌شود که بتواند هویت و ارزش‌های جدید و مطلوب را تقویت کند. لیکن از دیدگاه روان‌شناسی ثابت شده است که مجازات حبس به هیچ‌وجه با برخوردهای اصلاحی اشاره‌شده در بالا سازگاری ندارد. زیرا اثر مستقیم خود را صرفاً بر رنج و تعب جسمانی و روحی وتزلزل اجتماعی بزهکار قرار می‌دهد و عملاً با ایفای نقش «دانشگاه جرم‌آموزی» به محض اجرا محکوم را به حال خود رها می‌کند و در عمل هیچ تدبیری برای اصلاح و تربیت او نمی‌اندیشد. در این اوضاع، بزهکار که شخصیت خود را خرد شده تلقی می‌کند و موقعیت اجتماعی خویش را از دست رفته می‌انگارد، گرفتار افسردگی و احساس نارضایتی می‌وشد که نتیجه‌ی محتوم این فرایند، تشدید روحیه‌ی پرخاشگری و خشونت‌گرایی بر مبنای اصل دلیل‌تراشی و مظلوم‌نمایی می‌باشد.

تحقیقات جرم‌شناسی نیز مؤید این واقعیت است که اساساً اجرای مجازات زندان با اندیشه‌ی اصلاح و بازپروری بزهکارانه منافات دارد. زیرا آنچه محرک و انگیزه‌ی اصلی برای ارتکاب جرم است، تمایلات نفسانی و اندیشه‌های مجرمانه‌ای است که خود می‌تواند بر حسب شخصیت افراد مختلف، دارای وجوه گوناگون و اشکال متفاوتی باشد. لذا اجرای زندان به جای آن‌که به علت‌یابی تمایلات مجرمانه بپردازد و در جهت تهذیب نفس و روح آدمی تلاش کند، تمرکز غایی خود را بر طرد بزهکار وتز لز ل شخصیت او قرار می‌دهد.

در خصوص جنبه‌ی بازدارندگی منتسب به زندان نیز در میزان اثربخشی و کارآیی آن تردید فراوانی وجود دارد. این آرمان که عمدتاً بر فرض ایجاد رعب‌انگیزی عام و خاص جامعه و بزهکار مبتنی است، با ایرادات متعددی مواجه است. ایراد اول آن‌که، ما با بزهکاران حرفه‌ای و سابقه‌داری مواجه هستیم که اگر آمار جنایی معتبر ارائه شود، حکایت از تأثیرناپذیری و بازدارندگی آنها به رغم اعمال مکرر این کیفر دارد. ایراد دوم آن است که متغیر مجازات زندان، اثر بازدارندگی خود را از طریق کاستن موقعیت دستیابی فرد به لذت‌ها و پاداش‌های کجروی برجای می‌گذارد. حاصل این وضع نیز در عمل آن است که تا زمانی که موجود باشد، اثر انگیزه‌های مجرمانه را تقلیل و کاهش می‌دهد. این بدان مفهوم است که این متغیر، بزهکاران را فقط به شکل آنی و موقت از ارتکاب بزه باز می‌دارد و به محض اجرا، دوباره همان لذت‌ها و پاداش‌ها است که توان خود را در هدایت رفتار فرد متجلی می‌سازد. ایراد سوم این‌که، مردم بهنجار و ارزشگرا اگر مرتکب جرم نمی‌شوند، بر اثر ترس از کیفرهای قانونی مانند زندان نیست، بلکه قوی‌ترین عاملی که آنان را از ارتکاب جرم باز می‌دارد، تنفر و انزجار مادی و معنوی آنان در مقابل جرم می‌باشد نه تهدید به اجرای یک مجازات خاص. نکته‌ی آخر این‌که، ما در یک جامعه با طیف متنوعی از افراد با گرایش‌ها و موقعیت‌های فردی و اجتماعی متفاوت مواجهیم. ایرادی که بر جنبه‌ی رعب‌انگیزی زندان یا سایر کیفرها مواجه است این‌که، در این فرایند تمامی اقشار جامعه اعم از بزهکار یا غیربزهکار به یک دید نگریسته می‌شوند. در چنین نظامی، همه‌ی افراد جامعه از طریق تهدید وادار به اطاعت از قوانین شده‌اند و قانون‌گذار از دلایل اخلاقی برای توجیه اوامر قانونی در بین مردم استفاده نکرده است. به عبارتی، بازدارندگی باعث می‌شود با کسانی که مجازات می‌شوند و با سایر افراد جامعه که به اطاعت از قانون فراخوانده می‌شوند و با سایر افراد جامعه که به اطاعت از قانون فرخوانده می‌شوند، به صورت تهدیدآمیز رفتار شود. این امر ممکن است از یک منظر باعث افزایش احساس بی‌اعتمادی، ناامنی و بی‌اطمینانی نسبت به عملکرد دستگاه عدالت کیفری شود و از منظر دیگر، احتمال دارد باعث ترویج روحیه‌ی بزهکاری در جامعه شود.

پیامدهای حبس هر چه باشد، واقعیت فعلی جامعه‌ی ما حکایت از رواج کیفر مزبور در قوانین جزایی و تشدید به کارگیری آن توسط مراجع قضایی دارد. تاریخ پیش‌بینی مجازات حبس در ایران به کتابچه‌ی قانونی کنت در سال ۱۲۹۶ هجری قمری برمی‌گردد. بعد از پیروزی جنبش مشروطیت و تشکیل مجلس شورای ملی، در قانون مجازات عمومی سال ۱۲۰۴ هجری شمسی به طور رسمی به مجازات حبس اشاره شد. در قوانین بعدی تمامی مجازات‌های بدنی حذف و واکنش‌های اجتماعی فقط شامل حبس و جریمه‌ی نقدی گردید. این وضعیت نیز دیری نپایید و دوام نداشت. زیرا قانون‌گذار در سال ۱۳۷۵ با تصویب قسمت دوم قانون مجازات اسلامی (کتاب تعزیرات و مجازات‌های بازدارنده)، مجازات‌های شلاق را کاهش داد و برای آنها مجازات حبس پیش‌بینی نمود. این امر فی‌نفسه موجبات افزایش جمعیت کیفری زندان‌ها و گسترش آمار ورودی زندانیان را فراهم ساخت.

اگر چه آمار دقیق و گویایی درخصوص جمعیت زندانیان کشور در دسترس نیست، اما مطالعه‌ی برخی آمار موجود به روشنی بیانگر رشد خیره‌کننده و سرسام‌آور تعداد زندانیان در سالیان اخیر می‌باشدامروزه ضرورت فایده‌مندی و کارایی مجازات زندان به‌واسطه‌ی نارسایی‌ها و ایرادهایی که بر آن وارد است با ابهام مواجه شده است و اندیشمندان و متولیان امر به دنبال این هستنند که چگونه می‌توان جامعه را از شر زندان رها ساخت؟ متأسفانه به رغم تأکید فراوان از چند دهه‌ی گذشته تاکنون نظریه‌ی اصلاح مجرمان در زندان با شکست مواجه شده است. زیرا در زندان‌های کوتاه مدت به لحاظ فقدان فرصت کافی امکان اعمال فعالیت‌های اصلاحی عملاً ممکن نیست و در زندان‌های بلند مدت نیز خطر ناسازگارشدن محکوم با اجتماع پس از خروج از زندان و نیز تکرار جرم بسیار بالا است. در نتیجه، ادعای اصلاح مجرمان در هر دو نوع زندان مذکور گزافه‌ای بیش نیست.

برای حل مشکلات موجود در خصوص زندان، تجدید نظر در سیاست‌ها، مبانی و ساختارهای کنونی امری ضروری و اجتناب‌ناپذیر است و حبس‌زدایی و استفاده از کیفرهای جایگزین مهم‌ترین راه‌کار در این راستا است.(جو ا نفر،ما هنامه ا صلا ح و تر بیت،۱۳۸۴،۴۵) (اگر چه هر راهکار و تدبیری در جایگا ه خود قابل توجه است .حا ل با تو جه به مبا حث فو ق :ایا حبس زدایی برای مجرمین و جامعه مفید است ؟در این ارتباط باید گفت:

مددتهاست که در شر ا یط حا ضر بحث حبس زدایی از جمله مسائلی است که مسئولان قوه قضاییه و سازمان زندانها ومسئو لا ن امنیتی و انتظامی را به خود مشغول داشته است . در این بین نظرات موافق و مخالفی از سوی مسئولین از یک سو و از سوی متخصصان امور اجتماعی از سویی دیگر به گوش می رسد .

● زندان در اسلام

با تو جه به این مطلب که حکو مت ایر ا ن یک حکومت اسلامی می باشد لذا ا بتدا به بر ر سی ا ین مطلب می پر دا ز یم که ایا در اسلام و قرآن ا حکا می سر یع و آ شکا ر در مو ر د ا یجا د ز ند ا ن داریم ؟و اگر بله تحت چه شر ا یطی با ید ا ین ز ندا ن ها را بو جو د آورد؟

در بر ر سی که در قر آ ن دا شتیم متو جه شد یم که :در قران در چندین آیه در مورد ز ند ا ن ،حبس و محصو ر کر د ن صحبت شده است. آ یه ها یی که در با ر ه ز ندان است در رابطه با چند آیه است که در آن از کلمه سجن استفاده کرده است و این نشان دهنده این است که زندان و ایجاد آن از آن حکومت های جابر است وگرنه در اسلام کلمه زندان در آیات نیامده است .

اما در شکل دوم کلمه حبس امده است که در این مورد هم بنا بر آیات این حبس در مورد شاهدان یک میت بوده است و زنان و مردان بی اخلاق و فاسد که سرزمین را به نابودی می کشانند و حتی اشاره دارد به اینکه آنان را به حبس ابد باید گرفتار کرد یا اینکه توبه کنند .

مورد سوم از آیات در مورد جنگ مشرکان است که درآن آیات اشاره کرده است به اینکه اگر مشرکان و مخالفان با الله و رسول وارد جنگ شدند آنها را بکشید و یا محصور کنید که در اینجا محصور کردن به معنای حبس کردن هم می تواند باشد ولی می شود گفت که مثلا در پادگان یا بیابانی آنان را محصور کنند .

اما مسئله مهمی که به آن اشاره نمی شود این است که چرا در قرآن بحث زندانی کردن برای برخی از جرائم وجود ندارد ؟ آیا در آن زمان دزدی صورت نمی گرفت؟ آیا در ان زمان فساد اخلاقی در جامعه نبود؟ آیا در آن زمان کلاهبرداری وجود نداشت؟و... باید در اینجا اشاره کرد که به این دلیل در اسلام بحث حبس کمتر دیده می شود زیرا که در اسلام گفته می شود که باید شرایط یک حکومت اسلامی به وجود بیاید و در ان صورت اگر کسی مثلا مرتکب دزدی شد باید حد آن را اجرا کرد. با جاری شدن حد مانع نگهداری سارق در زندان شده و موجب نمی شود که برای نگهداری او در زندان هزینه ای را هم بر جامعه و حکومت تحمیل کنیم .

اما حال که زندان داریم و افرادی در زندان ها نگهداری میشوند چه باید کرد؟آیا باید به حبس زایی ادامه داد یا به زدایش حبس در زندان ها ،چه را هکارهایی در این ارتباط وجود دارد ؟برای پاسخ به سوالات فوق بحث را ادامه میدهیم.

● بررسی و ضعیت زندان و زندانی در ایران:

با توجه به آمار های که در نشریات و سازمانهای مربوطه به چشم می خورد، باید توجه مسئولین به این نکته جلب شود که بعد از گذشت حدود سی سال از انقلاب زمینه ارتکاب جرم بر اساس افزایش جمعیت رشد نکرده است بلکه این رشد چند برابر جمعیت است . زیرا بر اساس امار تعداد زندا نیان قبل از انقلاب با توجه به جمعیت ۳۶ میلیون نفری حدود ۱۰ هزار نفر بوده است. اگر بنا باشد که امار رشد زندانیان را بر اساس جمعیت محاسبه کنیم باید میزان زندانیان درون زندانهای ایران با توجه به دوبرابر شدن جمعیت به حدود ۲۰ هزار نفر می رسید. اما چه شده است که تعداد زندانیان درون زندانهای ایران حدود ۱۷۰ هزار نفر شده است ؟این آمار نگران کننده را اگر در کنار مشکلات دیگری که برای زندانیان در زندانها به وجود می آید بگذاریم اوضاع هراس انگیز تر از این هم می شود .

اما حال که زندان داریم و افرادی در آن محبوس هستند چه باید کرد؟ ایا تنها اینکه بگوییم باید حبس زدایی کرد کافی است. آیا در مدتی که زندانی در زندان است باید برای او کاری کرد یا نه ؟ به نظر می رسد برای اینکه بتوانیم :

۱) زندانی جدید به محض ورود به زندان تحت آموزش های خلاف سنگین تر قرار نگیرد و

۲) زندانی با ورود به زندان دچار نابودی شخصیت و بی هویتی نشود و

۳) زندانی در بازگشت به جامعه و خروج از زندان بار دیگر به زندان باز نگردد و

۴) در زندان به آلودگی های بیشتری دچار نشود

باید اقدامات پیشگیرانه انجام داد. زیرا بر اساس آمار

- از کل خارج شدگان از زندان بر اساس آمار حدود ۲۹ درصد دوباره دستگیر می شوند و این بار با جرمی سنگین تر .

-بیشترین آلودگی های بیماری زا مانند ایدز و هپاتیت در زندانها است و این آمار تا حد ده برابر جامعه اعلام می شود که برای جامعه بسیار خطرناک است .

بر اساس امار مندرج در نشریات انواع جرم در ایران به شرح زیر تقسیم می شود:

از کل زندانیان ورودی به زندانها بیش از ۵۵ درصد زندانیان ورودی متاهل و ۴۴ درصد مجرد هستند و بقیه متارکه یا همسرشان فوت کرده است .

از لحاظ سوابق کیفری ۷۱ درصد زندانیان فاقد سابقه کیفری و ۲۹ درصد را افراد سابقه دار تشکیل داده اند

شش جرم اصلی زندانیان ورودی عبارتند از : مواد مخدر و اعتیاد ۳۷ درصد، بر ضد اشخاص و اطفال ۱۶ درصد ،سرقت ۱۰ درصد، اعمال بر ضد عفت و اخلاق عمومی ۹ درصد ،بر ضد اموال و مالکیت ۶ درصد (مجله اصلاح و تربیت سال پنجم ، خرداد ماه ۸۵ ، شماره ۵۱ ، صفحه ۴۷).

همانطور که ملاحظه می شود افزایش جرم و مجرم در ایران بعد از انقلاب سیر صعودی داشته و حبس زایی هم در ایران همچنان در حال افزایش است.

● پیشگیری مقدم بر درمان

سالهاست که بحث محافل پزشکی، آموزشی، درمانی، بهداشتی و قضایی بر این مورد نظر دارد که پیشگیری اولی بر درمان است . بر اساس این نظر می خواهیم دیدی متفاوت با مسئله جرم زدایی و حبس زدایی و قضا زدایی ارائه دهیم .

البته هر سه محوری که مسئو لا ن امر در مورد مسا ئل جرم ارایه داده اند که عبارتند از :محور اول جرم زدایی از قوانین، محور دوم قضازدایی و محور سوم حبس زدایی. این سه محور ذکر شده تنها زمانی مورد استفاده قرار می گیرد که جرمی انجام شده باشد .در مورد مسائل بعد از جرم در ادامه نکاتی را مطرح می کنیم اما ابتدا قصد داریم بگوییم که همیشه پیشگیری اولی بر درمان است و برای حل مشکل بهتر می دانیم که هزینه های انجام شده در مورد محور های فوق را در مورد پیشگیری نیز به کار ببریم تا زمینه ارتکاب جرم حذف شود و یا کاهش یابد .

اینکه اعلام کنیم که می خواهیم مدینه فاضله در کشور ایجاد کنیم که در آن زندانی و مجرم نداشته باشیم در شرایط فعلی بیشتر به ایده می ماند اما می توانیم با روش های هنرمندانه و با استفاده از تجربیات متخصصین در امور اموزشی شرایطی را ایجاد کنیم که زمینه ارتکاب به جرم را تا حدی کاهش دهیم . بر اساس نظر روانشناسان مهمترین و در عین حال بحرانی ترین دورانی که انسان به سوی جرم خواهی رانده می شود دوران کودکی است . در این دوران است که اگر آموزش های لازم به خانواده ها داده شود از جرم خیزی کودکان در آینده جلوگیری خواهد شد .

ایجاد زمینه جرم خیزی در کودکان در زمانی صورت می گیرد که نه پدر مجرم است و نه مادر و این کانون خانواده که به احتمال زیاد مجرم هم نیستند به گونه ای رفتار می کنند که فرزندان آنان در شرایطی قرار می گیرند که در پس ذهن زیبا ی خود اندیشه انتقام گیری و جرم خیزی را می پرورانند . اینکه در برخی اوقات گفته می شود که مجرم را از زندان برهانیم تا خانواده از شرایط مناسبتری برخوردار شود و از هم نگسلد شاید صحبت خوبی باشد اما در زمانی که ما می بینیم که در خانواده های فاقد مجرم زمینه ایجاد ذهنیت جرم خیزی در کودکان ایجاد می شود قطعادر خانواده هایی که یک طرف ان فردی مجرم باشد این زمینه تا حد بسیار بالایی قطعیت می یابد .

به نظر می رسد که اگر مسئولین کشور همزمان با بحث های سه محور اصل را بر پیشگیری بگذارند قطعاپاسخ مناسب تری شامل حال جامعه می شود .

نویسنده:عا لیه شکر بیگی

منابع و ماخذ:

- ایات ۳۳ و ۱۰۶ سوره مائذه و ایه ۵ سوره توبه و ایه ۱۵ نسا و ۵ توبه

ماهنامه اجتماعی ،فر هنگی آموزشی اصلاح و تربیت،سال چهارم ،شماره ۴۷، ۱۳۸۴

-ماهنامه اجتماعی ،فرهنگی و آموزشی اصلاح و تر بیت،سال پنجم، شماره ۵۳، ۱۳۸۵

-گودرزی،ممد رضا،نقدی بر سیاست جنایی در قبال مبارزه با مو اد مخدر ،ماهنامه اصلاح و تربیت،اسفند ۱۳۸۱.

-جو انفر،عباس ،حبس زدایی ،ضرورتی ناگز یر،ماهنامه اصلاح و تربیت،بهمن ماه ۱۳۸۴.

-میلکی،ایوب،حبس زدایی خردگرا ،خروج از بران تورم کیفری ،ماهنامه اصلاح و تربیت،مرداد ماه ۱۳۸۵.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.