جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

دین, روح زندگی بی روح


دین, روح زندگی بی روح

یکی از شبهات اساسی مخالفان دین, ادعای استقلال و تباین اخلاق از دین و خداباوری است

● شبهاتی پیرامون دین و اخلاق

▪ شبهه اول: استقلال اخلاق از دین:

یکی از شبهات اساسی مخالفان دین، ادعای استقلال و تباین اخلاق از دین و خداباوری است. استقلال گرایان مدعی‌اند که بشر می‌تواند کاملا انسان اخلاق‌گرا باشد و در تبیین و اثبات اصول ارزشی و اخلاقی، به دین و وجود خدا نیازی ندارد. کانت، معتقد بود که برای شناخت اخلاق، عقل عملی و وجدان کفایت می کند.

- تلائم و تعامل اخلاق و دین:

۱) دین، عقلانیت و معنابخشی به اصول اخلاقی؛

۲) کارکرد دین در شناسایی اصول اخلاقی، پشتیبانی و ضمانت اجرایی آن.

۳) معنا و نشاط بخشی به زندگی دنیوی: زندگی مادی دنیا از انواع دردها، رنج ها، کاستی ها و شکوه ها، مملو و آمیخته و تحمل آن برای انسان یک دغدغه و مشکل است. علاوه بر این، مشکل مرگ و منتهی شدن زندگی موقت هر انسانی به مرگ و نیستی که ظاهر آن است، زندگی دنیوی و این‌همه تلاش و کوشش در آن، همچنین اصول قابل احترام مانند فرهنگ ایثار و فداکاری را بی معنا، نامطبوع، مضطرب و پریشان کرده است.

اما دین و اعتقاد به عالم دیگر و اینکه زندگانی و سعادت حقیقی در آن جهان تعبیه شده است، به حیات مادی انسان، معنا و مفهوم دیگری

می‌بخشد و انسان را در اعمال دنیوی خود امیدوار و با نشاط می کند، چرا که درد و رنج، هرچند سنگین باشد، موقت است و از سوی آفریدگار جهان جبرای خواهد شد. از منظر انسان متدین و متاله، دنیا و هستی با مرگ به پایان نمی رسد، بلکه دریچه ای بسوی حیات سرمدی و مطبوع است و او همیشه خداوند را همراه، مانوس و حافظ خویش احساس می کند و بدینسان از هراس تنهایی و غربت به دور است.

حال به گزارش دیدگاه چند متفکر معروف غربی در کارکرد دینداری، امید و نشاط بخشی به انسان و رفع اضطراب روانی وی، بسنده می کنیم. زیگموند فروید روانشناس برجسته جهان درباره کارکرد دین و تسکین آلام روحی انسانها، با اشاره به پاداش مومنین و عذاب مجرمان در سرای دیگر می نویسد: «بدین ترتیب ملاحظه می شود که دین چه مایه زورمند و تسکین دهنده ای ارائه

می دهد، با این اشکال است که دشواری ها، رنجها، محرومیتها و نادادگری های این جهان پر آشوب قابل تحمل می شود… مرگ پایان همه چیز محسوب نمی‌گردد بلکه مرز یا پلی است میان دو دنیا».(۱) فروید تصریح می کند درصورت سستی عقاید دینی مردم، جهان شاهد تاخت و تازهای افراد بی‌پروا قرار خواهد گرفت و اصول اخلاقی، فرهنگی و تمدن رو به افول خواهد گذاشت. (زیگموند فروید، آینده یک پندار، ص۳۹۱)

کارل یونگ روانشناس برجسته سوئیسی می‌نویسد: «کسی که این تجربه دینی به او دست داده باشد صاحب گوهر گرانبهایی است یعنی صاحب چیزی است که به زندگی معنی می بخشد بلکه خود سرچشمه زندگی و زیبایی است و به جهان و بشریت شکوه تازه ای می دهد چنین کسی دارای ایمان و آرامش است».(۲)

ویلیامز جیمز از فلاسفه نامی معاصر درخصوص زندگی مذهبی می نویسد: «زندگی دارای مزه و طعمی می‌گردد که گویا رحمت محض می شود و به شکل یک زندگی سرشار از نشاط شاعرانه و با سرور و بهجت دلیرانه در می‌آید. یک اطمینان و آرامش باطنی ایجاد می گردد که آثار ظاهری آن، نیکویی و احسان بی دریغ است».(۳)

الکسیس کارل دارنده جایزه نوبل می گوید: «معنای زندگی چیست؟ ما چرا در اینجا هستیم؟ از کجا آمده ایم؟ در کجا هستیم؟ معنای مرگ چیست؟ کجا می رویم؟… فلسفه هرگز نتوانسته است به این‌گونه افراد پاسخهایی قانع کننده بدهد، نه سقراط و نه افلاطون موفق شده اند به اضطراب بشری که با زندگی رو به رو است، جواب تسکین بخش بدهند این فقط دین است که راه حل جامعی برای مسئله انسانی فراهم آورده است».(۴)

ژان فوارسیته می گوید: «غرب کلید اصلی را گم کرده و برای باز کردن قفل این مسائل، کلیدی را که به این قفل نمی خورد مطرح می سازد، به کار می سازد، به کار می برد، پاسخ این پرسشها «انسان کیست؟ زندگی چیست؟…» را نه علم و نه فلسفه، بلکه دین می دهد».(۵)

▪ شبهه دوم: زندگی دیندار، معجون از ترس خداست

یکی از شبهات مخالفان دین آن‌است که انسان مومن -بخصوص مسلمان- دائم در حال ترس و وحشت از خدا و قیامت به سر می برد و زندگی دنیوی خود را با ترس سپری می کند؛ این ترس در مراتبی منجر به مختل شدن حیات مادی و ترک دنیا و مواهب آن و بروز برخی رفتاهای به ظاهر نامعقول از فرد معتقد بدان است. درحالی‌که در تبیین اخلاق دینی، یکی از کارکردهای مثبت اخلاق دین، نشاط بخشی به زندگی دنیوی ذکر شده است. به‌نحوی‌که مدعی شده اند که معتقدان به اخلاق دینی از نشاط و شادابی فراوان و در عین حال انگیزه و افق عمیق در زندگی و تلاش گسترده در راستای نیل به اهداف و منویات خود و کسب بهترین و بالاترین موفقیتها و مراتب در عالم می باشند.

نقد و نظر: در نقد این شبهه نکات ذیل قابل تامل است:

۱) در این شبهه، وجود خدا، وجود ترسناک و هراسناک معرفی و تصویر شده است که انسان وقتی به یاد او می افتد، خود به خود حالت ترس و رعب بر وی عارض می شود. لکن این صرف توهم و خیال پردازی منتقدان است. توهم و خیالپردازی بدان دلیل که وجود خداوند، وجودی کامل، زیبا و جامع همه صفات کمال و برتر مانند خیر خواهی، رحمت، رافت، مهربانی و غیره است.(۶) خداوند خودش رادر قرآن کریم «ارحم الراحمین؛ بخشنده و مهربان»، «رئوف»، «شکور»، «رازق» معرفی و وصف کرده است.

بر این اساس، وجود حقیقی خداوند، وجود کامل، زیبا و دوست داشتنی است که انسانهای والا مرام درصدد لقای آن مقام قدسی هستند. ذکر و یاد خداوند رئوف نه رعب انگیز بلکه مایه آرامش خاطر مسلمانان است. «الا بذکر الله تطمئن القلوب».

قرآن کریم لقاء الله را فوز عظیم توصیف می کند که نصیب انسانهای خاصی می شود. (۷)

در روایات، خداوند، زیبا و دوستدار زیبایی توصیف شده است: «ان الله جمیل و یحب الجمال».(بحار الانوار،ج۵،ص۳۱۴) برای دوستداران واقعی خداوند، مطابق نص شریف قرآن، هیچ‌گونه خوف و حزنی نیست: «الا ان اولیاء الله لا خوف علیهم و لا هم یحزنون».(یونس،۶۲)

باری! خداوند به متخلفان و کافران که از غایت هدف اصلی انسانیت، یعنی رستگاری و سعادت در آخرت دور افتاده، هشدارهای متعددی می دهد تا دوباره در مسیر انسانیت گام بردارند. هشدارهای خداوند از طرق مختلف ازجمله عذابهای آخرت مثل جهنم است، تا از این طریق هم که شده انسانی که از شاهراه رستگاری به دور افتاده، دوباره به راه اصلی خویش برگردد، لذا اگردر اسلام و در کتب آسمانی دیگر از عذاب آخرت و جهنم سخن رفته است، به‌منظور اصلاح انسان و برای نفع اوست.

۲) نکته دیگر اینکه اسلام تنها به تهدید و عذاب آخرت متخلفان بسنده نکرده، بلکه در کنار تهدید به آمرزش و بخشیدگی گناهان نیز اهتمام خاصی مبذول داشته است، به گونه ای که انسان از یک سو به رافت و لطف خدا امیدوار و از سوی دیگر به عذابش خوفناک است.(۸)

پس این‌گونه نیست که فرد مسلمان دائم در حال ترس زندگی می کند، بلکه در کنار ترس، به رحمت الهی نیز امیدوار و به تعبیری بین خوف و رجا است. البته جانب رجا و رحمت، غالب است؛ رحمتی که همه اشیا را در بر گرفته است: «و رحمتی وسعت کل شیئ».(اعراف،۱۵۶) انسانی که با علم یقینی و اطمینان قلبی به خدا و زندگی ابدی اعتقاد دارد، دنیا و آلام و شرور آن‌را اندک و چون آن را از جانب دوست و محبوب خود می داند، نه قابل تحمل بلکه شیرین و گوارا می انگارد و این رهاورد بشارت های خدا است.

تنظیم از محمد مهدی تبریزی

پی نوشتها:

۱- زیگموند فروید، آینده یک پندار، صص۱۸۵-۱۸۴

۲- کارل گوستاویونگ، روانشناسی و دین،ص‌۲۰۷ و نیز: صص۸۵ و ۱۲۰

۳- ویلیام جیمز، دین و روان، ص ۱۷۸ و نیز: صص۲۷و۳۰و۱۹۳

۴- الکسیس کارل، راه و رسم زندگی، صص۱۸۰ و ۲۰۳

۵- ژان فوارسیته، بحران دانشگاه، صص ۱۰۳-۱۰۱

۶- ر.ک: مسعود انصاری، اسلام و مسلمانی، ص۲۶۷

۷- سوره مائده، آیه ۱۱۹؛ بینه،۸؛ توبه،۷۲؛ انعام،۱۵۴؛ کهف،۱۱۰؛ عنکبوت،۵؛ یونس،۶۲

۸- برگرفته از کتاب «دین و نبوت»، محمد حسن قدردان قراملکی، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۸۷.