۲۹دلیل اصلی شکست

بزرگ ترین تراژدی, زندگینامه مردان و زنانی است که در تلاش مشتاقانه خود شکست می خورند

بزرگ ترین تراژدی، زندگینامه مردان و زنانی است که در تلاش مشتاقانه خود شکست می خورند.

جمعیت گروه شکست خوردگان در برابر گروه پیروزمندان بسیار بیشتر است.

۹۸ درصد از کسانی که من در طول سال ها پژوهش و تحقیق با آن ها برخورد کردم جزو گروه شکست خوردگان بودند. نتیجه این بررسی ها شامل ۲۹ دلیل اصلی شکست و ۱۳ اصل رسیدن به موفقیت است.

در حین مطالعه لیست، آن ها را نکته به نکته بررسی کنید و عوامل شکست خود را بیابید:

۱) زمینه ارثی نامناسب: برای کسانی که با نواقص مغزی متولد شده اند کار خاصی نمی توان کرد. تنها یک راه برای رفع این ضعف وجود دارد؛ کمک گرفتن از گروه نبوغ. توجه داشته باشید این تنها دلیل از دلایل بیست ونه گانه شکست است که ممکن است حل شدنی نباشد.

۲) نداشتن هدف مشخص در زندگی: نمی توان امید داشت کسی که در زندگی هدف اصلی و مشخصی ندارد، موفق شود. ۹۸ درصد کسانی که من آن ها را بررسی کردم چنین هدفی نداشتند. شاید این اصلی ترین علت شکست آن ها بوده است.

۳) فقدان همت برای بالا رفتن از حد متوسط: ما به موفقیت کسی که بی تفاوت است و نمی خواهد در زندگی پیشرفت کند و سخت کار کند، امیدی نداریم.

۴) تحصیلات ناکافی: این نقصی است که می توان آن را به سهولت برطرف کرد. تجربه ثابت نموده تحصیلکرده ترین افراد معمولاً خود ساخته یا خودآموخته هستند. ارزش این علم بیش از مدرک دانشگاهی است. دانش آموخته کسی است که می داند در زندگی چگونه بدون تجاوز به حقوق دیگران آنچه را که خواهان آن است به دست آورد. داشتن تحصیلات به معنی زیادی علم نیست، بلکه عبارت است از به کارگیری موثر و دایم علم. انسان ها برای کاری که با دانسته های خود انجام می دهند پاداش دریافت می کنند نه در ازای آنچه می دانند.

۵) فقدان تأدیب نفس: شخص باید تمام خصایص منفی خود را کنترل کند. قبل از کنترل شرایط باید قادر باشید خود را کنترل کنید. اگر نتوانید بر نفس فاتح آیید، مغلوب آن خواهید شد. انسان در این راه با نگاه به آینه ممکن است بهترین دوست و یا بزرگ ترین دشمن خود را مشاهده کند.

۶) بیماری: هیچ کس بدون داشتن سلامتی کامل نمی تواند از موفقیت های برجسته خود لذت ببرد. بیشتر بیماری ها قابل درمانند. علل اصلی بیماری ها عبارتند از:

الف) پرخوری

ب) عادات غلط فکر یا متجلی ساختن افکار منفی

ج) نداشتن تحرک جسمی و ورزشی

د) استنشاق نکردن هوای تازه

۷) تاثیرات محیطی نامناسب دوران کودکی: «خشت اول گر نهد معمار کج‎/ تا ثریا می رود دیوار کج». تمایل بسیاری از افراد به بزهکاری و گناه، از محیط نامناسب و معاشرت های نابجا نشأت می گیرد.

۸) عادت به تعویق اندازی امور: یکی از معمول ترین دلایل شکست این نوع عادت است. این صفت در وجود همه انسان ها وجود دارد و منتظر است تا فرصت های موفقیت آنان را به تاراج ببرد. بیشتر ما به این دلیل در زندگی شکست می خوریم که منتظر زمان مناسب شروع هستیم. منتظر نمانید. زمان هیچ وقت مناسب نمی شود. از همان جایی که هستید، با هر وسیله ای که در اختیار دارید شروع به کار کنید تا در طول این مدت، وسایل و لوازم بهتر به دست آید.

۹) نداشتن پشتکار و پافشاری: بیشتر ما شروع کننده های خوبی هستیم، اما به پایان برنده های بدی به شمار می رویم. انسان ها با دیدن اولین نشانه های شکست مستعد تسلیم شدن هستند. هیچ جانشینی برای پایداری وجود ندارد. کسی که پشتکار را کلمه رمز خود قرار می دهد، پی می برد که پیرمرد کهنسال شکست بالاخره روزی خسته می شود و می میرد. شکست نمی تواند با پایداری کنار بیاید.

۱۰) شخصیت منفی: به کسی که با رفتار ناپسند خود دیگران را طرد می کند، امیدی نیست. موفقیت با قدرت حاصل می شود و قدرت محصول همکاری صمیمانه با اطرافیان است. شخصیت منفی همکاری دیگران را جلب نخواهد کرد.

۱۱) میل غیر قابل کنترل خواستن چیزی در ازای هیچ، قمار عامل شکست میلیون ها نفر است.

۱۲) فقدان قدرت تصمیم گیری: افراد موفق سریع تصمیم گیری می کنند و به ندرت آن را تغییر می دهند. کسانی هم که شکست می خورند، به ندرت تصمیم می گیرند و سریعاً آن را تغییر می دهند. دو دولی و به تعویق انداختن همزادند. هر جا یکی از این دو پیدا شود، دیگری نیز حضور دارد. این جفت را قبل از این که به کلی شما را عاجز کنند و باعث شکستتان شوند، نابود کنید.

۱۳) داشتن یک مورد یا بیشتر از ترس های اساسی: در آینده به طور مفصل در این باره خواهم گفت. برای موفقیت باید بر آن ها تسلط یابید.

۱۴) شکست در ازدواج: این مورد نیز یکی از رایج ترین دلایل شکست به شمار می رود. رابطه ازدواج افراد را به طور صمیمانه در ارتباط با یکدیگر قرار می دهد. اگر این ارتباط نامتناسب باشد، به ناچار شکست در پی دارد. به علاوه این حادثه با خود اندوه فراوانی به همراه داشته و تمام علایم همت و تلاش انسان را نابود می سازد.

۱۵) احتیاط زیاد: احتیاط زیاد به بدی بی احتیاطی است. هر دو اعمالی هستند که باید از آن ها پرهیز کرد. زندگی خود مملو از عوامل بخت و اقبال و فرصت است.

۱۶) اشتباهات شرکای کاری: این مورد نیز از معمول ترین دلایل شکست است. فرد باید در انتخاب شرکای موفق و باهوش احتیاط بسیاری به کار گیرد. ما با کسانی که شریک می شویم رقابت می کنیم. شریکی انتخاب کنید که ارزش رقابت داشته باشد.

۱۷) موهوم پرستی و تعصب: خرافه شکلی از ترس است و علامتی از جهل به حساب می آید. افراد موفق ذهنشان را باز نگه می دارند و از هیچ چیز نمی هراسند.

۱۸) انتخاب نادرست شغل: هیچ کس در مسیر تلاش برای چیزی که به آن علاقه ندارد، موفق نمی شود. ضروری ترین گام در ارایه خدمات، انتخاب شغلی است که بتوانید از صمیم قلب، دل خود را به آن بسپارید.

۱۹) عدم تمرکز بر هدف: فردی که هم زمان به کارهای متعدد می پردازد، به ندرت در کارها موفق است. تمام تلاش خود را صرف یک هدف مشخص و معین نمایید.

۲۰) عادت ولخرجی: انسان ولخرج چون دایماً در هراس فقر بسر می برد، نمی تواند موفق شود. عادت کنید با پس انداز روشمند، درصدی از درآمد خود را ذخیره کنید. داشتن پس انداز، شجاعت و قدرت ریسک را در افراد پی ریزی می کند. آدم بی پول، باید آنچه به او می دهند بگیرد و راضی باشد.

۲۱) نداشتن شور و اشتیاق: کسی که شور و اشتیاق ندارد نمی تواند در متقاعد ساختن دیگران موفق شود. علاوه بر این، اشتیاق مسری است. هر کس آن را تحت کنترل خود بگیرد، عموماً میان همه گروه ها و افراد مورد توجه است.

۲۲) تعصب: انسانی که ذهنش بسته است به ندرت پیشرفت می کند. تعصب به این معنی است که انسان به کسب علم ادامه دهد. خطرناک ترین اشکال تعصب عبارتند از: تعصب نسبت به نژاد و عقاید سیاسی.

۲۳) ناتوانی در همکاری با دیگران: بیشتر مردم مناصب و فرصت های زندگی خود را به خاطر این اشتباه از دست می دهند. این عیبی است که هیچ تاجر آگاه و مدیر کارآمدی آن را تحمل نمی کند.

۲۴) داشتن قدرتی که با زحمت خود فرد به دست نیامده: (پسران و دختران افراد ثروتمند، افرادی که ثروت را بی هیچ زحمتی به ارث می برند) قدرت در دست کسی که آن را به تدریج و با زحمت به دست نیاورده پایدار نمی ماند. ثروت باد آورده از فقر خطرناک تر است.

۲۵) خیانت در امانت از روی عمد: هیچ جایگزینی برای درست کاری نیست.

ممکن است فرد به صورت آنی و به خاطر حوادثی که بر آن ها کنترل ندارد، بدون ایجاد خسارت شدید، دست به نادرستی و خیانت بزند، اما به کسی که عمداً این کار را انجام می دهد، امیدی نیست. دیر یا زود اعمال او به وی باز می گردد و با از دست دادن آبرو و یا حتی شغل خود باید هزینه آن را بپردازد.

۲۶) خودبینی و غرور: این صفت مانند چراغ قرمزی است که به اطرافیان هشدار می دهد از من فاصله بگیرید. این خصوصیت راهی به سوی موفقیت نمی گشاید.

۲۷) حدس و گمان به جای تفکر دقیق: بیشتر مردم نسبت به کسب اطلاع از حقایقی که باید دقیقاً بر آن ها تفکر شود، بی تفاوت و سهل انگارند و ترجیح می دهند براساس حدسیات و داوری های جسته و گریخته، عمل کنند.

۲۸) کمبود سرمایه: این یکی از معمول ترین دلایل شکست در میان افرادی است که برای اولین بار و بدون اندوختن سرمایه کافی برای رویارویی با صدمات حاصل از اشتباهات خود وارد کار می شوند.

۲۹) هر دلیل خاصی از شکست که در این لیست از آن نام نبرده شده است.

در این میان بسیار مفید خواهد بود اگر بتوانید کسی که شما را به خوبی می شناسد وادار کنید، لیست را مرور کند و سی و یک گانه های شکست را روی شما بررسی کند. این کار بسیار سودمند است. بسیاری از افراد نمی توانند آن گونه که دیگران آن ها را می شناسند، خود را بشناسند، شاید شما یکی از آن ها باشید.

کتاب: think & grow rich

مترجم: ف.ش.س.