دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

چالش انتقال تجربه بین دو دولت


چالش انتقال تجربه بین دو دولت

تجربه نشان داده است که سازمان ها و به ویژه نهادهای دولتی از این عقلانیت به دلایل مختلفی محرومند و چه بسا از یک سوراخ چندین بار به صورت مستمر و حتی منظم گزیده می شوند

در روایت است که عاقل از یک سوراخ دوبار گزیده نمی‌شود.

اما تجربه نشان داده است که سازمان‌ها و به‌ویژه نهادهای دولتی از این عقلانیت به دلایل مختلفی محرومند و چه بسا از یک سوراخ چندین بار به صورت مستمر و حتی منظم گزیده‌ می‌شوند. مثال ساده این مساله داستان غم‌انگیز آتش‌سوزی پژوی ۴۰۵ است که بعد از نزدیک به یک دهه، همچنان هر از چندی قربانی‌ می‌گیرد، مثال دیگرش داستان اشتباهات مکرر در مدیریت حوادثی همچون زلزله و سیل است. حتی بعضا شرایط چنان رقم‌ می‌خورد (توسط خود همین سازمان‌ها و ما مردم) که گزیده شدن از یک سوراخ به امری روتین تبدیل‌ می‌شود و چنانچه به صورت اتفاقی یا به دلیلی خاص چنان گزشی اتفاق نیفتد، چنان خوشحال‌ می‌شویم که توجه همه جلب‌ می‌شود.

این داستان خاص ایران نیست. مساله‌ای است که بیش از نیم قرن در ادبیات علمی مدیریت و جامعه‌شناسی و روانشناسی سابقه دارد. متخصصان مختلفی به این مساله پرداخته‌اند که چگونه‌ می‌توان کاری کرد که سازمان‌ها و افراد داخل آن از چنان عقلانیتی برخوردار باشند که اشتباهات و خطاها و رخدادهای گذشته را مجددا تکرار نکنند و اگر این رخدادها به هر دلیلی قابل اجتناب نیستند (مانند زلزله) ضررهای آنها به حداقل برسد. نمونه بارز چنین اقداماتی را‌ می‌توان در کشوری بحران‌زده همچون ژاپن مشاهده کرد که سرآمد توسعه و یادگیری است.

این درد دیرینه، در فضای تشکیل دولت جدید اهمیتی دوچندان پیدا‌ می‌کند. ۸ سال گذشته انبوهی از تجارب ناشی از مواجهه با شکست‌ها و اتفاقات ناگوار را در اختیار بدنه‌ای گسترده از مدیران و کارشناسان قرار داده است و نیاز است که به نحوی در اختیار دولت جدید قرار بگیرد تا گزش از سوراخ‌هایی که ۸ سال بارها و بارها از آن گزیده شده‌ایم به حداقل برسد.

اما شاید بگویید: خیلی از این گزش‌های ۸ سال قبل به خاطر اشتباه در تصمیم‌گیری و به دلیل سیاست‌های نادرست بوده و دولت جدید چنین اشتباهاتی را تکرار نخواهد کرد؛ اما بدون اظهارنظر درخصوص میزان قصورها و تقصیرها در دولت‌های قبلی (که با شدت و ضعف در همه دولت‌ها وجود دارد)، بخشی از اتفاقات و گزش‌ها ناشی از اتفاقات جدیدی بوده که در دولت‌های قبلی رخ نداده است (به عنوان مثال مساله برخی از فناوری‌های نوین، بعضی از شرایط سیاسی جدید منطقه و ...) که تجربه آن بکر است و نیاز است که مورد استفاده دولت جدید قرار گیرد. حتی با فرض اینکه بخشی از گزش‌ها به خاطر اشتباهات سیاست‌گذاری و تصمیم گیری و اجرا بوده، برای اینکه دولت جدید این اشتباهات را به حداقل برساند، آشنایی و بهره‌گیری از تجربه قبلی لازم است (اصطلاحا هم باید از تجارب موفق یادگرفت و هم از تجارب ناموفق).

باز هم شاید بگویید: اختلاف فضای سیاسی بین دولت قبلی و دولت جدید مانع از این‌ می‌شود که از تجارب مدیران و کارشناسان دولت‌های قبلی در دولت جدید استفاده شود. اصل این حرف درست است! اتفاقا خیلی هم درست است. مخصوصا اینکه معمولا با تغییر دولت‌ها، تا پایین‌ترین لایه‌های اجرایی و اداری هم تغییرات جدی‌ می‌کنند. به همین دلیل باید راهبردهای مختلفی را برای انتقال تجربه بین دو دولت در نظر گرفت.

چند راهکار عملی برای انتقال موثر تجربیات از دولت قبلی به دولت جدید

۱- رویکرد باز مدیریتی

بدنه یک سازمان به جهت‌گیری‌های مدیران ارشد آن نگاه‌ می‌کند. به اصطلاح، سازمان سایه مدیران آن است. خوشبختانه شواهدی که از جلسات معارفه وزیران و صحبت‌های اولیه آنها دیده‌ می‌شود، پیام‌های مثبتی در جهت استفاده از تجربه مدیران و کارشناسان فعال در دولت گذشته‌ می‌دهد.

این فرصت در فضای دولت جدید که وجهه همگرایی و همکاری شاخصی دارد بسیار مغتنم است، اما دشواری کار در این است که این رویکرد تا زمانی که کارهای اجرایی و مشکلات و چالش‌های عزل و نصب‌های لایه‌های پایین‌تر پیش‌ می‌آیند حفظ شود.

۲- «برکناری» یا «درکناری»؟

یک تصمیم کلیدی در زمان انتقال مدیریت مجموعه‌ها که تاثیر چشمگیری در انتقال تجارب دارد انتخاب بین دو گزینه است: برکنار کردن فردی که در دوره قبلی جایگاه تاثیرگذاری داشته یا به کارگیری او در بخشی از مجموعه جدید (اصطلاحا به چالش Resign versus re-assign در مدیریت معروف است). گزینه ساده و کم خطر برکناری است. ده‌ها توجیه برای این مساله‌ می‌توان تراشید: کاهش موی دماغ، جلوگیری از مشکلات احتمالی، نپروراندن مار در آستین، تسهیل روال‌ها و .... اما یافتن موقعیت مناسب جدید برای استفاده از افراد با‌تجربه دولت‌های قبلی تصمیمی به مراتب دشوارتر و البته معمولا بسیار موثرتر است. به ویژه در حوزه‌هایی که تجارب گذشته در فعالیت‌های آینده دولت بسیار موثر است و مسیر فعالیت نیازمند انجام سعی و خطای زیادی است، لازم است که پیش‌فرض تصمیم‌گیری بر «درکناری» باشد تا «برکناری». تجربه سال‌های گذشته و نمونه‌های متعددی از مدیران ارشد در طول دو دهه گذشته شکل گرفته‌اند که تقریبا در دولت‌های مختلف مسوولیت‌های قابل‌توجهی داشته‌اند. قطعا استفاده از این افراد، حتی در سطوح مدیریتی کمی پایین‌تر از دولت گذشته‌ می‌تواند به‌شدت موثر باشد.

۳- برون سپاری تخصص و خرد

به دلایل مختلف بخش قابل توجهی از مدیران و کارشناسان دولت گذشته ممکن است در داخل دولت جدید به کار گرفته نشوند. چگونه از تجربه ارزشمند آنها استفاده کرد؟ یک راه حل استفاده از برون‌سپاری خدمات دولتی به بخش خصوصی‌ای است که متشکل از بدنه قوی مدیریتی دولت‌های قبلی است.

این تجربه در سال‌های گذشته با موفقیتی نسبی مشاهده شده است. مدیران ارشد که در دولتی مشغول فعالیت بوده‌اند، بی‌شک بعد از اتمام دوره خدمتشان نمی‌توانند در منزل بنشینند! شرکت‌های موفق ملی و بین‌المللی تشکیل داده‌اند. با این کار، این افراد بدون اینکه نیاز باشد در پیچ و خم ملاحظات سیاسی قرار بگیرند، تجربه خود را در قالب بخش خصوصی عرضه‌ می‌کنند.

تجربه بسیاری از کشورها نشان‌ می‌دهد که سیاستمداران موفق در صنعت، خود شرکت‌های مشاوره بسیار قدرتمندی تشکیل‌ می‌دهند. بعد از اتمام دولت اصلاحات، بخش قابل‌توجهی از مدیران و کارشناسانی که تجارب زیادی کسب کرده بودند به بخش خصوصی وارد شدند. در حوزه‌هایی متاسفانه از این بدنه استفاده

نشد.

دلیل ساده‌اش این بود که اینها خودی نیستند. به عنوان مثال چه بسیار مدیرانی که سال‌ها در صنعتی تخصصی مانند فناوری اطلاعات کسب تجربه کرده بودند، اما به دلیل اینکه پروژه‌های دولتی اکثرا یا درونی‌سازی شده بودند یا اختصاصی‌سازی (واگذاری به پیمانکاران اختصاصی مورد اعتماد) مجبور شدند که به فعالیت‌های غیرمرتبطی همچون صنعت نان‌پزی مشغول شوند (شوخی نیست، واقعیت است).

خوشبختانه دولت جدید این ظرفیت را دارد که نگاهی باز و فراگیر به طیف وسیعی از کارفرمایان خصوصی خود داشته باشد. هنر این است که از پیمانکاران متخصصی که از نظر سیاسی با ما فاصله دارند استفاده کنیم.

۴- مستندسازی تجارب و دانش

قطعا در کنار اقدامات استراتژیک بالا، مستندسازی تجارب و دانش مدیران و متخصصانی که در دولت قبلی فعالیت‌ می‌کرده‌اند هم‌ می‌تواند کمک زیادی در انتقال تجریبات قبلی داشته باشد. هرچند که بازار پروژه‌های مستندسازی تجارب در کشور داغ است، متاسفانه بعضا مشاهده‌ می‌شود که مستندسازی به عنوان یک اقدام موردی دیده‌ می‌شود که یک بار انجام‌ و تمام‌ می‌شود. در حالی که سازمان‌های پیشرو همواره نظام‌ها و روال‌های مستمر برای مستندسازی تجارب خود دارند.

دکتر محمدحسین رضازاده