سه شنبه, ۲۱ اسفند, ۱۴۰۳ / 11 March, 2025
مجله ویستا

فلسفه تاریخ در نهج البلاغه


فلسفه تاریخ در نهج البلاغه

دیدگاه های امام علی علیه السلام در باب فلسفه تاریخ, تفسیر روشنی از مفاهیم قرآنی است در سخنان آن امام, فلسفه تاریخ, با رویكردی كاملاً آگاهانه و هدف مند مورد توجه واقع شده است آغاز و انجام تاریخ مهم ترین بخش این تأملات است ایشان, كلّ تاریخ را در سه بخش یعنی آفرینش و برگزیدن آدم آغاز تاریخ , بعثت پیامبران مرحله دوم تاریخ و ظهور منجی مصلح انجام تاریخ توصیف می كنند

دیدگاه‏های امام علی‏علیه السلام در باب فلسفه تاریخ، تفسیر روشنی از مفاهیم قرآنی است. در سخنان آن امام، فلسفه تاریخ، با رویكردی كاملاً آگاهانه و هدف‏مند مورد توجه واقع شده است. آغاز و انجام تاریخ مهم‏ترین بخش این تأملات است. ایشان، كلّ تاریخ را در سه بخش؛ یعنی آفرینش و برگزیدن آدم (آغاز تاریخ)، بعثت پیامبران (مرحله دوم تاریخ) و ظهور منجی مصلح (انجام تاریخ) توصیف می‏كنند. بر اساس سخنان آن حضرت، عوامل مهم شكل‏گیری تاریخ بشری عبارتند از:

۱) حاكمیت مشیت الهی

۲) آزادی عمل و قدرت انتخاب انسان.

●مقدمه‏

آغاز و انجام تاریخ، از دیرباز تاكنون، از موضوعات مهم اندیشه بشری بوده است. ردپای این اندیشه را تا اعماق تاریخ، آن جا كه جز افسانه‏های تاریك و روشن اقوام، چیزی باقی نمی‏ماند، می‏توان دنبال كرد. امّا رویكرد معرفت شناسانه در این باب، در دو بخش مشخص رقم خورده است:

۱. نگرش بشری‏

۲. نگرش الهی‏

دیدگاه نخست، تكاپوی بشری است كه قدمتی به اندازه تمدن بشری دارد و طیف وسیعی از اندیشوران اعم از چینیان، هندیان، مصریان، بابلیان، ایرانیان، یونانیان و سایر اقوام باستان تا متفكران امروزی غرب و شرق را شامل می‏شود. میراث معرفتی این اندیشمندان، ناظر بر و جوه مختلفی است كه از مادی‏ترین تا مذهبی‏ترین عقیده‏ها را در برمی‏گیرد و اصلی‏ترین ویژگی آن، تنوع و تكثر آراست.

دیدگاه دوم، نگرشی فوق بشری است كه قدمت بیشتری دارد. پیامبران، مبلّغان بزرگ این عرصه‏اند كه در محوری‏ترین بخش رسالت خود (بعد از ابلاغ پیام تو حید) درباره آغاز و انجام تاریخ بشر، به تفصیل سخن گفته‏اند، این طیف سلسله طولانی از متفكران مذهبی (جانشینان فكری و معنوی پیامبران) را نیز در برمی‏گیرد كه تا امروز تداوم یافته است. بر خلاف دیدگاه نخست، این نگرش، از وحدت نظری بنیانی پیروی می‏كند كه علی‏رغم گذشت هزاران سال، هم‏چنان مستحكم باقی مانده و دیدگاه‏های مختلف آن نیز، به وحدت پایه‏ای آن لطمه‏ای نزده است. نگرش اخیر، به ویژه در میان اندیشوران مسلمان (از گذشته تاكنون)، اهمیت بسیاری داشته و آنان از جنبه‏های مختلف بدان توجه كرده‏اند. از این رو معرفت تاری خی مسلمانان، در بدیهی‏ترین و غالب‏ترین شكل، همان معرفت مذهبی است و وام‏گیری آراء غیر اسلامی، با هدف ارائه تعبیری دیگر از همان معرفت مذهبی بوده و در صورت ناسازگاری با عقاید مذهبی، پذیرش چندانی در میان قاطبه مسلمانان نداشته است.

در میان تأملات معرفتی مس لمانان، دیدگاه‏های امام علی‏علیه السلام جایگاه ویژه‏ای دارد. در سخنان آن حضرت، فلسفه تاریخ، با رویكردی كاملاً آگاهانه وهدف‏مند و به شیوه‏ای تعلیلی و تحلیلی مورد مداقه قرار گرفته است. آغاز و انجام تاریخ، مهم‏ترین بخش این تأملات است كه فلسفه تاریخ را آن گو نه كه علی‏علیه السلام می‏اندیشید، نشان می‏دهد.

فلسفه تاریخ از دیدگاه امام علی‏علیه السلام در سه مرحله مشخص قابل بررسی است:

الف) برگزیدن آدم؛ آغاز تاریخ‏

این عقیده در تمامی ادیان توحیدی مطرح است كه خداوند با آفرینش و برگزیدن آدم نقطه عطفی در آغاز تاریخ بشری رقم می‏زند و سیر این تاریخ نیز شكل گسترده همان حوادثی است كه به هنگام آفرینش او با پدید آمدن دو جبهه خیر و شر رخ داد. در نهج البلاغه به آغاز تاریخ با همین دیدگاه توجه شده و امام علی‏علیه السلام در سه خطبه ضمن تشریح سرگذشت آدم، نگرش تاریخی خود را بیان كرده است. در این جهان بینی، خداوند قادر مطلقی است كه بدون نیاز به هیچ كس و هیچ چیز «اشیاء را در وقت خود از عدم و نیستی به وجود و هستی انتقال داد... د ر حالتی كه به آنها پیش از آفریدنشان دانا بود و به حدود و اطراف و انتهای آنها احاطه داشت و به چیزهایی كه به آن اشیاء پیوسته‏اند و به نواحی و گوشه‏های آنها آشنا بود».۲ چنین خالقی، پس از خلق آسمان‏ها و زمین و آن چه كه در آنهاست، «آدم» را می‏آفریند و در پاسخ به فرشتگان تأكید می‏كند كه «انّی اَعلَمُ ما لا تَعلمون».۳ فرشتگان باید از اصرار بر آن چه كه بدان علم ندارند، خودداری ورزند و بر این مخلوق ناچیز، اما «برگزیده» سجده كنند، چه، او تنها مخلوقی است كه به افتخار درك و دریافت «اسماء الهی» و به مقام «خلیفهٔ الله ی» نایل شده است. در این میان، كسی هست كه بر این موقعیت ممتاز رشك می‏برد و در مقام اعتراض، بر خلقت پست او طعنه می‏زند و از سجده امتناع می‏ورزد. خداوند او را طرد می‏كند و او نیز سوگند یاد می‏كند كه آدم و فرزندانش را گمراه كند.

در بیان نهج البلاغه، آفرین ش آدم، حاوی نكاتی است كه فلسفه خلقت و شرح وظایف و تكالیف او را تبیین می‏كند. بر طبق این دیدگاه، عمل خداوند در خلقت آدم، عملی دو سویه است كه از یك طرف با فرشتگان و از طرف دیگر با آدم مرتبط است. فرشتگان مقربان درگاه خدا و تسبیح كنندگان اویند؛ هیچ گناهی از آنان سر نمی‏زند و هیچ طغیانی آنان را وسوسه نمی‏كند. از این رو، خلقت موجودی خون ریز و ظالم كه غالباً سر به طغیان برخواهد داشت - و خداوند به آن آگاه‏تر از فرشتگان است - آنان را شگفت زده كرده و سبب می‏شود كه بپرسند: هدف از این خلقت چیست؟

به تصریح نهج الب لاغه خداوند از «خلقت» اهدافی دارد كه بخشی از آن، «آزمودن فرشتگان» است. «سپاس خداوندی كه پوشید توانگری و بزرگواری را و این دو صفت را به خود اختصاص داد و نه برای آفریدگانش... و آنها را برای جلال خود برگزید... پس به سبب اختصاص این دو صفت به خود، فرشتگان، كه مقرّب درگاه او بودند، آزمایش كرد تا فروتنان ایشان را از گردن‏كشان ممتاز و جدا سازد».۴ به سبب همین آزمایش، ابلیس، طرد و به تعبیر خود وی، گمراه می‏شود: «پس با این كه به نهانی‏های دل‏ها و پنهانی‏های پوشیده از نظرها دانا بود، فرمود: من آدم را از گل خلق خواه م كرد، پس وقتی او را بیافریدم و جان دادم برو در افتاده، سجده كنید، پس همه فرشتگان سجده كردند، الّا ابلیس. كبر و خودخواهی به او روی آورد، پس به آفرینش خود بر آدم فخر و نازش نمود و برای اصل خویش «عصبیّت» نمود و آشكارا زیر بار فرمان حق نرفت».۵

آزمایش مذك ور، تنها با اعتقاد به جهان بینی توحیدی قابل درك خواهد بود. بر اساس نگرش توحیدی، عزّت و جلال (توانگری و بزرگواری) از آن خداست و هر كه فزون از حد خویش كبر ورزد، خوار و ذلیل خواهد شد و در این خصوص، بین آسمانی و زمینی تفاوتی نیست: «نخواهد شد كه خداوند سبحان انسانی را به بهشت داخل نماید با كاری كه به سبب آن فرشته‏ای را از آن بیرون نمود. حكم و فرمان خدا در اهل آسمان و اهل زمین یكی است و بین او و هیچ یك از آفریدگانش در روا داشتن آنچه مختصّ به خود اوست - كه آن را بر عالمیان حرام كرده و ناروا دانسته - رخصتی نیست ».۶ تكبر وتفاخر (عصبیّت) ابلیس، زنگ خطری برای آدم نیز هست. هر تكبر ابلیس گونه‏ای سرانجامی همانند سرانجام ابلیس خواهد داشت و فساد و كشمكش ناشی از آن، منزلت رفیع آدمی را به نابودی خواهد كشاند.۷

امّا آزمایش فرشتگان، نكته دیگری را نیز متجلی می‏سازد و آن آ گاهی خداوند است به آن چه واقع خواهد شد. طبق چنین دیدگاهی، سیر تاریخ شكل خاصی می‏یابد و آن رویارویی دو گروه در برابر یك‏دیگر است: گروه حق و گروه شیطانی. این معنا در جنبه دیگر عمل خداوند، دامنه گسترده‏تری می‏یابد آن چنان كه آفرینش آدم از گل نیز بر همین مبن است: «و اگر خدا می‏خواست آدم را بیافریند از نوری كه روشنی آن دیده را تیره سازد و زیبایی آن بر خردها غالب گردد و از چیز خوشبویی كه بوی خوش آن اشخاص را فرا گیرد، هر آینه می‏آفرید و اگر می‏آفرید گردن‏ها در برابر آدم، فروتن و آزمایش درباره او بر فرشتگان آسان می‏شد، لیكن خداوند سبحان آفریدگانش را می‏آزماید به بعضی از آن چه اصل و سببش را نمی‏دانند، برای امتیاز دادن و جدا ساختن آنها و برطرف كردن تكبّر و گردن‏كشی و دور نمودن خودپسندی از آنان».۸ بدین ترتیب، با آفرینش موجودی با ظاهری نه چندان خوشایند، اما برخوردا ر از صفات ویژه، عرصه‏ای پدید می‏آید كه طی آن جبهه خیر و شر تمایز یافته و آدم در مواجهه مستقیم با این دو جبهه، مقام «خلیفهٔ اللهی» را احراز می‏كند. این مقام همان امانتی است كه به گفته قرآن، تنها انسان مسئولیت آن را پذیرفت و سایر مخلوقات از پذیرش آن سر باز زدند.

طرف دیگر این امتحان، آدم است كه به گفته نهج البلاغه همه آنچه درباره فرشتگان رخ داد، برای او عبرت بود: «از كار خدا درباره شیطان عبرت گیرید كه عبادت و بندگی بسیار و منتهای سعی و كوشش او را باطل و تباه ساخت... نخواهد شد كه خداوند سبحان، انسانی را ب ه بهشت داخل نماید با كاری كه به سبب آن فرشته‏ای را بیرون نمود».۹ پس از فرشتگان، نوبت آدم است كه آزمایش شود. او و همسرش در بهشت سكنی می‏یابند و از همه نعمت‏ها برخوردارند، اما از نزدیك شدن به یك درخت منع شده‏اند: «به او آموخت كه اقدام در این كار، معصیت... و برای مقام و منزلت او خطرناك و زیان آور است».۱۰ امّا این دو فریفته وسوسه شیطان شده و از میوه درخت ممنوع می‏خورند و زشتی‏هایشان آشكار می‏شود. در این هنگام است كه به «گناه» خود واقف می‏شوند و عذر می‏طلبند: «پس آدم مبادرت كرد به آنچه كه خداوند از آن نهی فر موده بود تا كار او با علم خدا كه از پیش به آن تعلق گرفته مطابقت نماید».۱۱ این گناهی است كه آدم را به سكونت در زمین می‏كشاند و سرآغاز تاریخ بشری می‏شود؛ و آدم، به عنوان حجت و راهنمای بندگان خدا برگزیده می‏شود.

از دیدگاه نهج البلاغه، خلقت آدم، تبلور علم و اراده خداوند و در جهت تحقق اراده الهی است. به همین منظور، به او آموخته می‏شود كه سرپیچی از فرمان خداوند، برای منزلت او خطرناك است، مگر منزلت او چیست؟ او خلیفه و برگزیده خدا، و برتر از همه موجودات بوده و آفرینش تمامی مخلوقات دیگر مقدمه تحقق وجود اوست. از این رو در نهج البلاغه، هر جا كه سخن از آفرینش آدم به میان آمده، پیش از آن، آفرینش آسمان‏ها و زمین و... تبیین شده است. با این حال، علی رغم آموزش‏های اولیه، آدم می‏تواند از این فرمان سرپیچی كند. شیطان نیز این را می‏داند و بدان تمسك می‏جوید. حسد شیطان به آدم و خرده‏گیری بر آفرینش ناچیزش كه در نهج البلاغه به «عصبیّت» تعبیر شده، پس از آدم، فرزندان او را نیز در برمی‏گیرد؛ و تخم دشمنی و نفاق را میانشان می‏افكند.۱۲ با این همه این مسأله نیز مورد تأكید قرار می‏گیرد كه آدمی به گونه‏ای آفریده شده كه می‏تواند پذی رای این عصبیّت باشد یا نباشد: «از خدا بترسید در گردن‏كشی ناشی از تعصب و خودپسندی جاهلیّت، زیرا كبر ایجاد دشمنی و دمیدنگاه شیطان است كه به آن، امّتهای گذشته را فریب داده است تا این كه در تاریكی‏های نادانی و دام‏های گمراهی او شتافتند».۱۳ «این اختیار در زیر بنای مسیر (آفرینش تا هبوط آدم) در منطقه ارزش‏ها قرار گرفته و موجب مسئولیت آدم گشته است... عالی‏ترین نتیجه این اختیار، این بوده است كه آدم، طعم اختیار را بچشد و بداند كه تكلیف و انجام دادن اختیاری آن چه كه در روی زمین به جریان خواهد افتاد، چیست. پس آدم در مسیر جبری خود، اختیار و مسائل مربوط به تكلیف را هم دریافته است».۱۴ در واقع، تصریح نهج البلاغه بر آن است كه علاوه بر مشیت الهی سرشت آدمی، به تاریخ او شكل بخشیده و هدف خلقت او نیز بر اساس همین سرشت شكل گرفته است. امتحان آدم كه به تبعید او از بهشت انجامید، مختصّ او نبوده بلكه تمام ذریّه او را شامل خواهد شد: «آیا نمی‏بینید كه خداوند سبحان پیشینیان را از زمان آدم تا آخرین نفر از این جهان آزمایش فرموده... خداوند بندگانش را به سختی‏های گوناگون می‏آزماید و با كوشش‏های رنگارنگ از آنان بندگی می‏خواهد و ایشان را به اقسام آن چه پسندیده طباع نیست امتحان می‏فرماید برای بیرون كردن كبر و خودپسندی و جا دادن فروتنی در جان‏هایشان و برای اینكه آن آزمایش را، درهای گشاده به سوی فضل و احسان خود و وسا

ئل آسان برای عفو و بخشش خویش قرار دهد».۱۵ نتیجه دوری از كبر، احراز مقام بندگی یا عبودیّت است كه سبب تكامل آدمی خواهد شد، «بنده باید ملتزم به شئون بندگی و عبودیت باشد تا او را به مقام سلطانی بركشند و این همان آبادانی درون و برون است كه به كیمیای عبودیت تحقق می‏یابد».۱۶ اگر آدمی از طی طریق این تكامل سربپیچد، به همان گمراهی دچ ار خواهد شد كه شیطان را گرفتار ساخت. در عین حال، وظیفه بندگی با وثیقه‏ای نیز گره خورده است؛ عهد و پیمانی كه بر اساس آن، در پاسخ «الستُ بربّكم»۱۷ گواهی داد كه همه چیز از آن خداست و همه مخلوقات، بنده و منّت‏پذیر اویند، امّا ذریه آدم، بارها و بارها این عهد را شكستند. «خدای تعالی پیغمبران خود را در بین آنان برانگیخت و ایشان را پی در پی فرستاد تا عهد و پیمان خداوند را كه جبلّی آنان بود، بطلبند و به نعمت فراموش شده یادآوریشان كنند و از راه تبلیغ با ایشان گفت و گو نمایند و عقل‏های پنهان شده را بیرون آورده به ك ار اندازند و آیات قدرت را به ایشان نشان دهند».۱۸ تكلیف بندگی، متضمن پای‏بندی به این عهد توحیدی است؛ عهدی كه آدم پس از عصیان، آن را می‏شناسد و آگاهی ذهنی او به معرفتی درونی بدل می‏شود.

پی‏نوشت‏ها

۱. دانشجوی دكتری تاریخ اسلام - دانشگاه الزهراء .

۲. سید علینقی فیض الاسلام، ترجمه و شرح نهج البلاغه، (بی‏جا، بی‏نا، بی‏تا) خطبه اول، ص ۲۶

۳. بقره (۲) آیه ۳۰.

۴. خطبه قاصعه، ص ۷۷۷.

۵. همان، ص ۷۷۸.

۶. همان، ص ۷۸۰ - ۷۸۱.

۷. محمد مهدی شمس الدین «حركت تاریخ از دیدگاه امام علی‏علیه السلام» ترجمه محمدرضا ناجی (تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۸۰) ص ۷۰ - ۶۹.

۸. خطبه قاصعه، ص ۷۸۰.

۹. همان.

۱۰. خطبه اشباح، ص ۲۶۳.

۱۱. همان.

۱۲. خطبه قاصعه، ص ۷۸۴.

۱۳. همان، ص ۷۸۷.

۱۴. محمدتقی جعفری، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، (تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۵۷) ج ۲، ص ۱۷۰ - ۱۷۱.

۱۵. خطبه قاصعه، ص ۷۹۶ - ۷۹۷.

۱۶. عبدالكریم سروش، حكمت و معیشت، (تهران، موسسه فرهنگی سراج، ۱۳۷۵) ص ۲۰۴.

۱۷. اعراف (۷) آیه ۱۷۲.

۱۸. خط به اول، ص ۳۴.

۱۹. رضا داوری اردكانی، دانشنامه امام علی(ع)، زیر نظر علی اكبر رشاد (تهران، مركز نشر آثار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر سال ۱۳۸۰) ج اول، حكمت و معرفت «مقاله تاریخ و معرفت تاریخی»، ص ۳۰۷.

۲۰. خطبه ۹۰، ص ۲۶۴.

۲۱. ابن هلال ثقفی، الغارات، ترجمه: محمدابراهیم آیتی، ص ۷۴.

۲۲. رضا داوری اردكانی، پیشین، ص ۲۹۵.

۲۳. خطبه دوم، ص ۴۳ - ۴۴.

۲۴. خطبه اول، ص ۳۴.

۲۵. ابن هلال ثقفی، پیشین، ص ۵۷.

۲۶. همان، ص ۷۴.

۲۷. محمدمهدی شمس الدین، پیشین، ص ۴۳.۲۸. خطبه اشباح، همان؛ نیز خطبه ۸۵، ص ۲۰۷.

۲۹. حدید: ۲۵.

۳۰. بقره: ۱۲۹.

۳۱. اعراف: ۱۵۷.

۳۲. رضا داوری اردكانی، پیشین، ص ۲۹۶.

۳۳. خطبه قاصعه، ص ۷۹۳.

۳۴. خطبه ۹۸، ص ۲۹۴.

۳۵. خطبه قاصعه، ص ۷۹۶.

۳۶. خطبه اول، ص ۳۷.

۳۷. ابن هلال ثق فی، پیشین، ص ۷۰ - ۷۱.

۳۸. همان.

۳۹. خطبه ۸۵ .

۴۰. خطبه ۲۰، ص ۷۹.

۴۱. خطبه ۲۱۳، ص ۷۰۵ - ۷۰۶.

۴۲. خطبه ۲۰۵، ص ۶۷۷ - ۶۷۸.

۴۳. همان.

۴۴. حكمت ۱۳۹، ص ۱۱۵۷ - ۱۱۵۹.

۴۵. خطبه دوم، ص ۴۴ - ۴۶.

۴۶. خطبه ۱۱۹، ص ۳۷۱.

۴۷. خطبه ۱۰۸، ص ۳۳۷ - ۳۳۸.

۴۸. خطبه چهارم، ص ۵۵ - ۵۶.

۴۹. خطبه ۱۵۳، ص ۴۸۰ - ۴۸۱.

۵۰. خطبه ۲۳۹، ص ۸۲۶ - ۸۲۷.

۵۱. خطبه ۱۲۸، ص ۳۹۹ - ۴۰۰.

۵۲. محمدتقی جعفری، پیشین ص ۲۷۸.

۵۳. ابن هلال ثقفی، پیشین، ص ۶۹.

۵۴. محمدتقی جعفری، پیشین، ص ۲۷۷.

۵۵. خطبه ۲۳۲، ص ۷۹ ۶.

۵۶. خطبه ۱۵۲، ص ۴۷۱.

۵۷. حكمت ۲۰۰، ص ۱۱۸۱.

۵۸. خطبه ۹۹، ص ۲۹۶ - ۲۹۷.

۵۹. خطبه ۱۸۱، ص ۵۹۷.

۶۰. ابن هلال ثقفی، پیشین، ص ۲۵.

۶۱. خطبه ۱۳۸، ص ۴۲۵.

۶۲. ابن هلال ثقفی، پیشین.

۶۳. خطبه ۱۳۸.

۶۴. خطبه ۱۸۱.

۶۵. حدیث ۱، ص ۱۲۰۲.

۶ ۶. خطبه ۱۸۱.

۶۷. خطبه ۱۳۸، ص ۴۲۴.

۶۸. همان، ص ۴۲۵.

۶۹. رضا داوری اردكانی، پیشین، ص ۴۱۱.

۷۰. محمدجوادی سعدی شاهرودی، مجموعه مقالات همایش دین و دنیا از منظر امام علی(ع) مقاله «رابطه دنیا و آخرت از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه» انتشارات دانشگاه علو م پزشكی اصفهان زمستان ۷۹.

۷۱. خطبه ۴۵، ص ۱۳۲.

۷۲. حكمت ۱۲۸، ص ۱۱۵۰.

۷۳. حكمت ۴۵۵، ص ۱۲۹۸.

۷۴. رضا داوری اردكانی، پیشین، ص ۳۰۱.

۷۵. خطبه ۹۸، ص ۲۹۳.

۷۶. حكمت ۱۲۶، ص ۱۱۴۹.

۷۷. خطبه ۲۱۱، ص ۶۹۳ - ۶۹۴.

۷۸. خطبه ۸۲ (غرّا)، ص ۱۸۷ - ۱۸۸.۷۹. عبدالكریم سروش، پیشین، ص ۶۳ - ۶۴.

۸۰. رضا داوری اردكانی، پیشین، ص ۳۰۱.

منابع‏

- ثقفی، ابن هلال، الغارات، ترجمه: محمدابراهیم آیتی‏

- جعفری، محمدتقی، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، (تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۵۷) ج‏۲

- جوادی سعدی شاهرودی، محمد، مجموعه مقالات همایش دین و دنیا از منظر امام علی(ع) مقاله «رابطه دنیا و آخرت از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه» انتشارات دانشگاه علوم پزشكی اصفهان زمستان ۷۹.

- داوری اردكانی، رضا، دانشنامه امام علی(ع)، زیر نظر علی اكبر رشاد (تهران، مركز نشر آثار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر سال ۱۳۸۰) ج اول، حكمت و معرفت «مقاله تاریخ و معرفت تاریخی».

- سروش، عبدالكریم، حكمت و معیشت، (تهران، موسسه فرهنگی سراج، ۱۳۷۵).

- شمس الدین، محمد مهدی، «حركت تاریخ از دیدگاه امام علی‏علیه السلام» ترجمه محمدرضا ناجی (تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۸۰).

- فیض الاسلام، سید علینقی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، (بی‏جا، بی‏نا، بی‏تا) خطبه اول.

منبع:فصلنامه تاریخ اسلام ، شماره ۲۲


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 4 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.