چهارشنبه, ۱۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 29 January, 2025
مجله ویستا

مشاركت پذیری اعضای خانواده


مشاركت پذیری اعضای خانواده

خانواده به عنوان بنیادی ترین نهاد اجتماعی می تواند عمیق ترین تأثیرات روحی و روانی را در اعضایش ایجاد كرده و به نوبهٔ خود منشأ تحولاتی عظیم در جامعه باشد, جامعه نیز می تواند تغییرات اجتماعی را به درون خانواده سوق دهد

خانواده به عنوان نهادی اجتماعی، هسته نخستین پیوند اجتماعی انسان را بنیان می‏نهد و با تأمین مجموعه‏ای از نیازهای انسانی، عهده دار نقش‏‏ها و كاركردهای ویژه‏ای است. مشاركت پذیری اعضای خانواده به عنوان نیاز اجتناب ناپذیر عصر ما، همهٔ ابعاد انسانی را در سطوح مختلف فكری، عاطفی و رفتاری تحت پوشش قرار می‏دهد و در به ثمر رساندن اهداف خانواده حائز اهمیت است. فرآیند مشاركت پذیری از رویكردهای متفاوتی قابل تبیین است، اما نظام مند بودن كنش اجتماعی موجب می‏شود تا با بهره گیری از نظریه پارسونز، شرایط و موانع فرهنگی مشاركت پذیری اعضای خانواده بررسی شود.

صرفنظر از نقد و ابرامی كه متوجه نظام‏‏های كنشی مورد نظر پارسونز است، تأكید او بر نظام فرهنگی به عنوان نظامی مسلط و تعیین كننده، هم در توصیف مشاركت پذیری و هم در تحقیق و تثبیت آن واقعیتی انكارناپذیر است. تأثیرگذاری عقاید، باورها و ارزشهای دینی بر آرمانها و اهداف خانواده و مسئولیت پذیری اعضاء و تفاهم و توافق آنها، از عناصر كلیدی نظام فرهنگی جامعه اسلامی است كه موجب مشاركت پذیری اعضای خانواده می‏شود. از سوی دیگر ابهام نقش ها، فضای بی اعتمادی، بدبینی، حسادت، كینه توزی و نگاه جنسی محض به نقشهای همسری به عنوان موانع فرهنگی مشاركت پذیری اعضای خانواده محسوب می‏گردد.

خانواده به عنوان بنیادی ترین نهاد اجتماعی می‏تواند عمیق ترین تأثیرات روحی و روانی را در اعضایش ایجاد كرده و به نوبهٔ خود منشأ تحولاتی عظیم در جامعه باشد، جامعه نیز می‏تواند تغییرات اجتماعی را به درون خانواده سوق دهد. به طور نمونه جامعه‏ای كه روح استبداد در تمام كالبد نهادی آن جاری است، این چهرهٔ استبدادی در درون خانه نیز نمایان می‏شود و بالعكس، افرادی كه تعاملات خانوادگی آنها با استبداد و انزوا همراه است، روابط اجتماعی خود با دیگران را بر اساس چنین الگویی ترسیم می‏كنند.

صرفنظر از مدل آرمانی و ارزشی خانواده كه چهرهٔ تابناكی دارد، حركت تاریخی آن تحت تأثیر تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه، حركتی ناموزون در قوس صعود و نزول بوده و در شرایط كنونی كه موضوع مشاركت اجتماعی به عنوان یكی از رهاوردهای انقلاب اسلامی توجه همگان را به خود جلب كرده است، مشاركت پذیری اعضای خانواده به رویكردی اجتماعی و فراگیر تبدیل می‏شود و امید است تا این سوگیری مبارك به مدل آرمانی و الهی خود نزدیك شود.

اما سؤال اساسی آن است كه خانواده مشاركت پذیر از چه امتیازات و فوائدی برخوردار است؟ آیا مشاركت اعضای خانواده دامنهٔ خاصی دارد؟ از چه راههایی می‏توان اعضای خانواده را مشاركت پذیر نمود؟ موانع چنین مشاركتی چیست؟ … این تحقیق درصدد پاسخگویی به این سؤالات است.

● مفاهیم كلیدی

برخی از مفاهیم كلیدی و محوری این نوشتار نیازمند توضیح و تعریف است، لذا به اختصار سه مفهوم ذیل تعریف می‏شود:

۱) خانواده

جامعه شناسان تعاریف گوناگونی از خانواده ارائه داده اند كه دربردارندهٔ نقاط اشتراك و امتیاز مختلفی است. در این بخش به برخی از آنها اشاره می‏شود:

الف) تعــریف خانـواده با توجه به ملاك نهادی ـ ساختی؛

خانواده نهادی است كه در درون اجتماع كل قرار داشته و ارگانیسمی است كه ساختار آن بوسیله اجزاء تشكیل دهندهٔ آن حفظ می‏شود.

ب) تعریف ساختی ـ كاركردی خانواده؛

خانواده یكی از پاره نظام‏‏های مربوط به كل جامعه است كه انجام برخی از وظایف را به عهده دارد.

ج) تعریف خانواده با ملاك كنش و نقش؛

خانواده واحدی مركب از افرادی است كه دارای كنش متقابل و موقعیتی خاص هستند. این موقعیت بوسیله نقش‏‏ها معین می‏شود.

د) تعریف خانواده با ملاك رابطه؛

خانواده گروهی از افراد هستند كه با هم زندگی می‏كنند و رابطه خویشاوندی معینی بین آنها برقرار است.[۱]

تعاریف‏‏ فوق از دو جهت، محدودیت و نقصان دارد: یكی به لحاظ ملاكهای مورد توجه (كه ریشه در نوع جامعه مورد بررسی محقق و نیز چارچوب و مبانی نظری او دارد) و دیگری به لحاظ "مانع نبودن از اغیار" است. یعنی بسیاری از تعاریف، به طور دقیق معرف خانواده نیست، بلكه بیانی عام بوده و دیگر گروهها و نهادهای اجتماعی را نیز شامل می‏شود.

چنانچه در تعریف خانواده، همانند سایر مفاهیم اجتماعی، پیش فرضهای نظری و محیط اجتماعی دخیل باشد، می‏توان بر اساس اندیشه‏‏های اجتماعی اسلام و جامعه ایرانی و با توجه به نقشها و كاركردهای خانواده تعریف ذیل را ارائه نمود:

خانواده نخستین هستهٔ زندگی اجتماعی انسان است كه بنیان آن صرفاً قرارداد اجتماعی نیست، بلكه مبتنی بر نیازی فطری و برخاسته از عمق روح انسان است. نیاز به سكونت و آرامش روحی بین دو جنس مخالف از طریق عقد و قراردادی خاص، نخستین حلقه زندگی اجتماعی را شكل می‏دهد و وظایف و نقشهای ویژه‏ای را برای طرفین به ارمغان می‏آورد. این هسته اجتماعی با هسته‏‏های مشابه مربوط به خود(والدین و فرزندان و دیگر اقوام نسبی و سببی) پیوندی انسانی، عاطفی و حقوقی دارد.

طبق تعریف فوق، خانواده دارای ویژگیهای ذیل است:

۱) بر اساس یك نیاز فطری نه صرفاً جنسی تشكیل می‏شود؛

۲) تشكیل آن نیازمند عقد و قرارداد اجتماعی خاص است؛

۳) بین دو جنس مخالف (زن و مرد) بوجود می‏آید؛

۴) برای طرفین این قرارداد، وظایف و نقشهای خاصی ثابت است؛

۵) بین این هسته اجتماعی و دیگر هسته‏‏ها و اعضای خاص، رابطه ویژه‏ای وجود دارد و یك هسته مربوط به زندگی زناشویی در درون این شبكه خویشاوندی، دارای جایگاه و نقش‏‏های خاصی است.

۲) مشاركت پذیری

كلمه مشاركت[۲]در لغت به معنی شركت كردن است.[۳] در جامعه شناسی مشاركت به معنی حالت یا وضعی می‏باشد كه فرد به گروهی خاص تعلق داشته و سهمی‏در آن دارد. اما گاهی به معنی شركت فعالانه در گروه جهت به ثمر رساندن یك فعالیت اجتماعی است.[۴]

مشاركت به معنای نخست جامعه شناختی لازمه معنای دوم آن است، زیرا شركت فعالانه در اعمال اجتماعی زمانی پدید می‏آید كه فرد به گروهی خاص تعلق داشته و سهمی از آن برای خود قائل باشد. مقصود ما از واژه "مشاركت" دومین معناست كه مفهوم نخست را نیز دربردارد.

اصطلاح "مشاركت پذیری" به فرآیندی اشاره دارد كه افراد طی آن اقدام به عمل جمعی نموده یا رفتار خود را معطوف به تحقق هدفی مشترك نمایند.

۳) نقش اجتماعی[۵]

نقش، نوعی رفتار اجتماعی است كه فرد بر اساس الگوهای اجتماعی و فرهنگی گروه انجام می‏دهد. نقش تعیین كنندهٔ نحوه پاسخ گویی به انتظارات دیگران است و بر اساس پایگاه اجتماعی معین تعریف می‏شود.[۶]در یك گروه اجتماعی مثل خانواده، ممكن است هر یك از اعضاء نقش‏‏های مختلفی از قبیل نقش پدری، همسری، فرزندی، برادری و خواهری داشته باشند.

● ویژگی‌ها و نقش‏‏های خانواده

بطور كلی هر گروه اجتماعی و از جمله خانواده، دارای ویژگیها و نقش هایی است كه عدم توجه كافی به آنها باعث ارزیابی غلط و تحلیل نادرست آن گروه می‏شود. لذا قبل از ورود به بحث مشاركت پذیری اعضای خانواده، لازم است به این ویژگیها توجه شود:

۱) تعامل:

اعضای یك گروه با یكدیگر روابط متقابل دارند و رفتار هر عضو می‏تواند تأثیر بالقوه‏ای بر سایر افراد داشته، آنها را به عكس العمل مناسب وادارد. اعضای خانواده نیز چنین تعاملی با یكدیگر دارند.

۲) ساختار:

هر گروه دارای الگوهای نسبتاً پایدار در روابط خویش است و همین الگوها پایگاه افراد و نقش‏‏های آنها را مشخص می‏كند. ساختاری كه بر كلیت خانواده حاكم است، خط و مشی زندگی، نقشها و كاركردهای خانواده را نشان می‏دهد. مثلاً الگوی زندگی یك خانواده عشایری كوچ نشین، ترسیم كننده نقشها و كاركردهای خاصی است كه چه بسا با ساختار یك زندگی روستایی فرق می‏كند. بنابراین توجه به ساختار خانواده حائز اهمیت است.

۳) اندازه:

اندازه و قلمرو كمّی گروه در تعیین نقشها و وظایف گروه مؤثر است و تا اندازه آن مشخص نباشد، ساختار آن به درستی شكل نگرفته یا قابل شناسایی نیست. مثلاً خانواده گسترده به جهت افزایش كمیت آن، نسبت به خانوادهٔ هسته‏ای ساختار متفاوتی دارد.

۴) آرمان:

هر گروهی برای تحقق اهدافی بوجود می‏آید. اهداف موجودیت یك گروه را، آرمان آن گروه می‏نامند. نظر به اینكه آرمانها از تنوع و تكثر برخوردارند، لذا امتیاز گروه‏‏ها از یكدیگر به تمایز آرمانهای آنها می‏باشد. اهدافی كه موجب تشكیل، استمرار و پویایی خانواده در گستره كاركردهای آن می‏شود، آرمان خانواده را تشكیل می‏دهد. بدیهی است كه وحدت اهداف و آرمان باعث اشتراك خانواده‏‏ها می‏باشد. همانطور كه كثرت و تغیّر آن، وحدت و اشتراك ماهوی را از خانواده سلب می‏كند.

۵) همبستگی:

بر اساس میزان تعامل و اشتراك در آرمان، همگرایی و همبستگی ایجاد می‏شود و برای درك یك گروه باید میزان همبستگی و ارتباط اعضاء با یكدیگر را در نظر گرفت. مثلاً خانواده‏ای كه بر اساس آرمان مشترك بوجود آمده و از تعامل مقبولی برخوردار است، میزان همبستگی آن نسبت به خانواده‏ای كه فاقد چنین ویژگی می‏باشد، بیشتر است.

۶) تغییر:

گروه در معرض تغییر و دگرگونی قرار دارد. شناخت عوامل تغییر، عرصه‏‏ها و قلمرو آن و نیز تصمیم گیری در پذیرش مقدار تغییر، همگی متغیرهایی هستند كه یك گروه ممكن است با آن مواجه شود. خانواده هم از این ویژگی مستثنی نیست، اما گزینش عنصری جدید و تغییر در عرصه‏‏های مختلف خانواده بستگی به عواملی از قبیل آرمان، محیط طبیعی، ضرورت اجتماعی (از قبیل تقسیم كار اجتماعی بر حسب پیچیدگی ساختار جامعه) و … دارد.[۷]

شرح و تفصیل هر یك از این ویژگیهای ششگانه و تطبیق آنها بر خانواده، نیازمند مجال دیگری است، آنچه كه اینك مورد توجه است و برای هر خانواده‏ای اعم از شهری، روستایی و عشایری تعیین كننده و الزامی می‏باشد؛ عناصر تعامل، آرمان و همبستگی است. در جامعه و فرهنگ اسلامی، خانواده به گونه‏ای تلقی شده است كه آرمان، تعامل و همبستگی اعضای آن، وظایف و نقش‏‏های آن را ترسیم می‏كند. این آرمان مبتنی بر آرم‏‏های اعتباری نیست، بلكه از تلاش دوسویه بین دو جنس مخالف جهت رسیدن به آرامش درونی خبر می‏دهد، كه میوه‏ای چون محبت و مودت ببار می‏آورد: "و من آیاته ان خلق لكم من انفسكم ازواجاً لتسكنوا الیها و جعل بینكم مودهٔ و رحمهٔ… "[۸]"و از نشانه‏‏های اوست كه از جنس شما زوج هایی قرار داد تا با روی آوردن به او آرام گیرید و بین شما دوستی و رحمت برقرار كرد".

تعاملی كه این آرمان و سایر اهداف مورد نظر را تعقیب می‏كند بر پایه "میثاق غلیظ" استوار است. "… و اخذن منكم میثاقاً غلیظاً"[۹] در حالیكه از شما عهد موكدی گرفتند.

لازمه این شاخص معنوی آن است كه همه نقش‏‏ها و وظایف مربوط به زن و شوهر از عمق و غلظت برخوردار بوده و از صمیم قلب برخاسته باشد. همگرایی و همبستگی اركان اصلی خانواده یعنی زن و شوهر تا آنجا است كه هر كدام بدون دیگری فاقد پوشش لازم بوده و محافظ طبیعی خود را از دست می‏دهد: " … هنَّ لباس لكم و انتم لباس لهنَّ"[۱۰]"آنها لباس برای شما و شما لباس برای آنها هستید".

نویسنده: نصرالله آقاجانی

پی نوشتها:

[۱] - تقوی، نعمت الله، جامعه شناسی خانواده، انتشارات دانشگاه پیام نور، چاپ دوم،۱۳۷۶، ص۷-۸.

۲-Participation.

[۳] - معین، محمد، فرهنگ فارسی، جلد سوم، انتشارات امیركبیر، ۱۳۶۲، ص ۴۱۲۷.

[۴] - بیرو، آلن، فرهنگ علوم اجتماعی، ترجمه باقر ساروخانی، انتشارات كیهان، ۱۳۷۵، ص۲۵۷.

[۵] - Social role.

[۶]- بیرو، آلن، همان، ص۳۷۷.

[۷] - فورسایت، دانلسن، پویایی گروه، ترجمه دكتر جعفر نجفی زند، دكتر حسن پاشا شریفی، تهران، نشر دوران، ۱۳۸۰، ص۳۷-۴۰.

[۸] - روم، ۲۱.

[۹] - نسا،۲۱.

[۱۰] - بقره: ۱۸۷.

[۱۱] - كوئن، بروس، مبانی جامعه شناسی، غلامرضا توسلی، رضا فاضل، انتشارات سمت، ۱۳۷۲، ص ۱۷۹-۱۸۱.

[۱۲] - باتومور، تی.بی ، جامعه شناسی، ترجمه سید حسن منصور و سید حسن حسینی كلجاهی، انتشارات امیركبیر، سال ۱۳۷۰، ص ۱۹۰

[۱۳] - آقابخشی، حبیب، اعتیاد و آسیب شناسی خانواده، انتشارات سازمان بهزیستی و دانشگاه علوم بهزیستی، سال ۱۳۷۸، صص ۱۳۶-۱۳۵.

[۱۴] - اعزازی، شهلا، جامعه شناسی خانواده، انتشارات روشنگران و مطالعات زنان، سال ۱۳۷۶، ص ۱۲۶.

[۱۵] - روشه، گی، جامعه شناسی تالكوت پارسونز، ترجمه عبدالحسین نیك گوهر، انتشــارات تبیـــان، ســـال ۱۳۷۶، صص ۵۷-۵۶.

[۱۶] - ریتزر، جورج، نظریه جامعه شناسی در دوران معاصر، ترجمه محسن ثلاثی، انتشارات علمی، سال ۱۳۷۴، ص۱۳۱.

[۱۷] - پیشین، صص۱۳۵- ۱۳۴.

[۱۸] - روشه، گی، همان، ص۶۶.

[۱۹] - بقره، ۹۰.

[۲۰] - روم، ۳۰

[۲۱] - البخاری، ابی عبدالله محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، (ج ۱-۲، كتاب الجمعه، باب ۵۶۹، حدیث ۸۴۲)، بیروت، دارالقلم، ص ۴۱۴.

[۲۲] - المجلسی، محمدباقر، بحارالانوار(ج ۷۱، كتاب العشرهٔ،باب حقوق الاخوان، ح۳۰)، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، الطبقه الثانیه، ۱۴۰۳هـ.ص ۲۳۴.

[۲۳] - توبه:۷۱.

[۲۴] - مائده، ۲.

[۲۵] - ورسلی، پتر، جامعه شناسی مدرن، ترجمه حسن پویان، انتشارات چاپخش، چاپ اول، ۱۳۷۳، ج اول، ص۲۵۴.

منبع: فصلنامه كتاب زنان


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.