دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
تحریف,خشونتی نامرئی اما بی دوام
امروزه که اخبار در لحظه مخابره میشود و افکار عمومی نقش تعیین کننده ای در معادلات پیدا کرده، دیگر کسی شمشیر را از رو نمی بندد مگر بعنوان آخرین راه و آن هم بعد از بستر سازی و موجه جلوه دادن آن. در دنیای مدرن امروزی، رسانه ها بیشتر سلاح ابرقدرتها محسوب می شوند تا ابزار اطلاع رسانی. هر دولتی که رسانه های بیشتر و قدرتمند تری در اختیار داشته باشد و روشهای جنگ روانی را ماهرانه تر بکار بیندازد، کنترل افکار عمومی دنیا را بیشتر در اختیار دارد.
برای راهبرد افکار و اذهان به سمت اهداف مورد نظر یکی ازروشهای مرسوم جنگ روانی، تحریف است.
تحریف به طور خلاصه عبارت است از مخدوش کردن واقعیت به گونه ای که در ظاهر همان است اما در باطن خلاف واقع و دستکاری شده است.
ضرب المثل " گرگ در لباس میش" میتواند مصداق نزدیکی به مفهوم تحریف باشد. گرگ هم به معنای واژگان و کلمات دروغ است که در قالبی درست قرارمیگیرند و هم به تحریف کنندگان بر می گردد که پنهانی و با دسیسه تحریف میکنند تا به اهداف خود نایل شوند.
برای اینکه تحریف قابل باور بشود کافی است در میان چندین کلام راست ، دو سه کلام دروغ بگنجد تا همان راستها گواه راست بودن دروغها نیز باشند.
یک کلاغ چهل کلاغ کردن هم روشی از تحریف است و با اضافه کردن محتویاتی ، کاربه جایی میرسد که هیچ اثری از کلام اولیه باقی نمیماند.
مثلا شما گاهی مطلبی یا حرفی را به یک نفر میگوئید ، بعد آن شخص سخن شما را در جای دیگری نقل میکند ، پس از آن کسی به شما میگوید فلانی از قول شما چنین چیزی نقل میکرد ، شما میفهمید که آنچه شما گفته بودید با آنچه که او نقل کرده خیلی متفاوت است . او سخنان شما را کم و زیاد کرده است ، قسمتی از حرفهای شما که مفید مقصود شما بوده است را حذف کرده و قسمتهایی از خود به آن افزوده است ، در نتیجه سخن شما مسخ شده و چیز دیگری از آب در آمده است . آن وقت شما میگوئید حرف مرا تحریف کرده اند .
با تحریف کردن میتوان حقیقت را بگونه ای جلوه داد که زشت وکریه به چشم بیاید یا آنقدرکوچک نشانش داد که بی اهمیت به نظر برسد و اصلا کسی به آن توجه نکند یا آنکه در هیاهوی چیزهای بی اهمیت دیگر گم و ناپیدا بشود.
همچنین جعل سند، جعل امضا و دستخط، مونتاژ و جعل عکس و فیلم روشهای مختلفی از تحریف هستند که در بزه های اجتماعی با انگیزه کلاهبرداری های اقتصادی نمونه های فراوان دارد.
اما غیر از بزه های اجتماعی و کلاهبرداری های اقتصادی، تحریف با این شیوه ها برای مقاصد سیاسی در حوزه های مختلف استفاده میشود.غالب تحریف ها با این انگیزه، بوسیله سازمانهای اطلاعاتی و جاسوسی دنیا انجام میشود.
نمونه های متشر شده و افشاشده بسیاری از جعل و تحریف توسط سازمان سیا وجود دارد.
آخرین نمونه آشکار و بزرگش، جعل اسناد و گزارشاتی دروغین بود مبنی بر وجود سلاح های کشتار جمعی در عراق که سازمانهای اطلاعاتی آمریکا ارایه کردند و با تبلیغاتی سنگین در این رابطه توسط رسانه ها صدور مجوز بین المللی برای حمله به عراق را هموار کردند. در آنزمان همه جراید و مطبوعات و کانالهای رادیو و تلویزیونی به طور هماهنگ به شستشوی افکار پرداخته، عراق را یک خطر اتمی معرفی کردند و زمینه برای مشروعیت حمله به عراق را در طی ۴۸ ساعت فراهم ساختند.
تحریف به شکلهایی غیر مستقیم ترهم صورت می گیرد. بعنوان مثال پخش یک فیلم به ظاهر بی ربط با سوژه ای که قرار است تحریف و تخریب شود.خط روایت در آن فیلم که عمدتا داستانی و نمایشی است با بکارگیری نمادها و شباههت سازی های خاص با سوژه به سمتی میل پیدا میکند که مد نظر تحریف کنندگان است.
درواقع به این شکل بستر سازی می شود و ذهن مخاطب را آماده میکند تا با دیدن سوژه واقعی و تطابق ناخودآگاه آن نمادها و شباهت ها همان تصوری را که از قبل به او القا شده نسبت به سوژه داشته باشد.
در واقع پیش ذهنیت و پیش داوری از قبل تنظیم شده تا وقتی مخاطب با سوژه روبرو شد، مانند هیئت منصفه ای که از قبل رأی خود را صادر کرده باشد با موضوع برخورد کند.
تحریف، شیوه ای ناجوانمردانه است زیرا امکان دفاع مستقیم را به فرد مورد نظرنمیدهد.مخصوصا اگر تحریف در قالب داستان و فیلم باشد.فیلم"سیصد" و یا فیلم"بدون دخترم هرگز" نمونه های تحریفی از این دست هستند که اثرات مخرب خود را نیز برجای گذاشتند.
"بدون دخترم هرگز" داستان زنی آمریکایی بود که با دختر و شوهر ایرانی خود هنگام جنگ ایران و عراق به ایران آمد و بعد از مدتی با دخترش از ایران فرار کرد. دراین کتاب دروغهایی از جمله اینکه ایرانی ها سوسک میخورند و سالی یکبار حمام میکنند نوشته شده بود. ریشه سوسک خوردن ایرانی ها از اینجا بوده که روزی خورش بادمجان جلوی او میگذارند و این زن پوست بادمجان سرخ شده را بال سوسک فرض میکند ولی حتی با وجود روشن شدن موضوع برای او، بازهم چنین دروغ مضحک و زشتی را نوشته بود.
در فیلم "سیصد" نیز با وجود تناقضات آشکار این فیلم با واقعیت از جمله ظاهر پادشاه ایران که به پادشاهان آفریقایی شباهت داشت و سیه چرده بود ولی تاثیر مخرب خود را تا حدود زیادی در تحریف واقعیت تمدن و فرهنگ ایرانی داشت.البته این تحریف برای کسانی موثر است که هیچ اطلاعی از واقعیات تاریخی ندارند و به دنبال یافتن واقعیت هم نیستند و قسمت تاسف بار ماجرا همین است که اکثر افراد آنچه را از رسانه ها دریافت میکنند بی کم و کاست میپذیرند.
در مطبوعات نیز روشهای مختلفی از تحریف را می بینیم. رگه هایی از تحریف به شکل سیاه نمایی، بزرگنمایی و یا کوچک نمایی.همچنین غلو کردن و به اصطلاح آسمان و ریسمان بافتن در اخبار و تحلیلها تا توجه افکار عمومی را به جایی که میخواهند و فقط به آن قسمت از واقعه که مدنظرشان است جلب کنند.
در سیاه نمایی نه تنها نیمه پر لیوان نادیده گرفته میشود وهیچ حرفی از آن به میان نمی آید بلکه طوری به نظر میرسد که گویی همه لیوان خالی است.به این کاربزرگنمایی هم میگویند.بزرگنمایی یعنی بسته به منافع، در جهت عکس میتواند لیوان را طوری نشان دهد که همه لیوان پر است و هیچ قسمت خالی ندارد.
ارایه اسلام تحریف شده و مسلمانان متوحش و متعصب یکی از بدترین تحریف هایی است که در غرب و بطور هدفدار علیه اسلام انجام میشود.ترسی که از گسترش اسلام و اصولگرایان اسلامی در دل غربی ها انداخته شده نتیجه این تحریف هاست.
فیلم ها و گزارشاتی از عقب ماندگی و وابستگی جوامع مسلمان و ربط دادن آن به مذهبشان و نیز بزرگنمایی جریانات انحرافی مانند طالبان بعنوان نماینده اسلام در کنار کاریکاتورهای موهن و تروریستی علیه پیامبر اسلام از جمله شگرد ها و شیوه های تحریف اسلام در غرب است.
مثالی دیگر از سیاه نمایی ها،گزارشات و اخباررسانه های غرب از خود ایران است که تصویری عقب مانده ، خشونت طلب و حامی تروریسم از آن ارایه می دهند. غربی هایی که ازایران دیدن میکنند متوجه تفاوت فاحش آن تصاویر با واقعیات می شوند اما مگر چند درصد از غربی ها به ایران سفر می کنند تا موج این تحریف ها را خنثی کنند؟
اگرچه فیلمهای رسانه های غربی مستند است اما با نحوه چیدمان و کنار هم قرار دادن تصاویر در آن فیلمها این تحریف ها القا میشود.
وقتی در مورد صاحبان خبرگزاریها و بنگاههای خبرپراکنی معروف دنیا که منبع اصلی خبر برای رادیوها و روزنامهها هستند، کنکاش کنیم، متوجه میشویم که اکثرا در انحصار صهیونیستهاست. جالب است که بسیاری از رسانه های معروف طی یک ورشکستگی مالی توسط صهیونیستهای سرمایه دار خریداری و به تملک آنان درآمده اند.
در پروتکل ۱۲ یهود به چگونگی نحوه کنترل مطبوعات و در نهایت فیلتر کردن اخبار و همچنین به ارائه اخبار ضد و نقیض و نحوه سیاست گذاری از سوی مطبوعات پرداخته شده است.
در جایی می گوید: از آنجا که مطبوعات نقش بسیار بزرگی در برانگیختن و فرو نشاندن احساسات مردم دارند، ما می توانیم به موقع از چنین احساساتی در جهت رسیدن به هدفهایمان استفاده کنیم.
● رد پای صهیونیست در رسانه های جهان
▪ نشریات آمریکایی
روزنامه های نیویورک تایمز، واشنگتن پست ، شیکاگو سان تایمز ،و دیلی نیوز و نیویورک پست .در جراید هفتگی، مجله تایم و نیوز ویک ، بیزینس ویک از پر تیراژترین مجلات آمریکا با توزیع جهانی و مجله اخبار آمریکا و گزارشهای جهان می باشد.
روزنامه شیکاگو سا ن تایمز در مخالفت با مسلمانان و اعراب سابقه طولانی و مفصلی دارد.بسیاری از این روزنامه ها که موضع چپی دارند پایگاه مخالفت با اسلام می باشند.
همچنین مجله نشنال ژئوگرافیک است که حاوی جدید ترین اخبار جغرافیایی و گزارش های اقلیمی می باشد.
مهم این است که در عین حال که درآمریکا آزادی مطبوعات حکفرماست و هر کسی می تواند حرف خودش را و مکتبش را بگوید، معذلک هیچ نشریه و مجله ای در اختیار اعراب و فلسطینیان و مسلمانان نیست که بتواند مواضع آنان را بازگو کند. در حقیقت سانسور طبیعی و عظیمی بر همه مطبوعات و رسانه های گروهی به طور هماهنگ حاکم است که هر صدای مخالفی را خاموش کرده دست به تحریف می زنند.
در آمریکا گاهی برخی روزنامه ها مواضع مختلف داشته با یکدیگر در رقابت می باشند.در حالیکه هر دو روزنامه مخالف و رقیب متعلق به یک موسسه یهودی می باشد و صهیونیزم نفوذ خود را در هر دو جناح موافق و مخالف حفظ می کند.مانند
روزنامه پست استاندارد رقیب روزنامه عصر هرالد ژورنال سیراکیوز نیویورک.
▪ نشریات انگلیسی
از معروفترین بنگاههای خبری میتوان به روزنامه تایمز،دیلی اکسپرس،نیوزکرونیل، دیلی مایل، دیلی هرالد، منچسترگاردین، ساندی اکسپرس ،دی گرافیک و .... اشاره کرد.
علاوه بر این جرائد، مجله " ویک اند" نیز متعلق به یهودیان است که این مجله، مجله ای فکاهی و طنز گونه است که طنزهای سخره آمیز آن در حول و حوش شخصیت های عربی و اسلامی دور می زند وبرای سخره اعراب و مسلمین درست شده است.
آمار مطبوعاتی سال ۱۹۸۱ نشان می دهد که ۱۵ جریده و مجله صهیونیستی انگلیسی دارای ۳۳ میلیون تیراژ می باشند که نیمی از مردم انگلستان را همه روزه تحت پوشش خبری قرار می دهند، یعنی برای هر دونفر یک روزنامه و یا نشریه صهیونیستی و جود دارد.
▪ شبکه های تلویزیون جهانی
در ایالت متحده آمریکا که بیشترین شبکه های تلویزیونی پراکنده شده اند به تناسب تراکم شهرها و شرایط مختلف بین ۷۰۰ تا ۱۱۰۰ شبکه دست اندرکار پخش برنامه های گوناگون می باشند. در میان این شبکه ها سه شبکه .A.B.C و .C.B.S و .N.B.C در حکم شبکه مادر می باشند و دیگر کانال ها اخبار و گزارش های خبری و اقتصادی خود را از این سه شبکه اخذ می کنند و این سه شبکه مشهور و مهم تحت سلطه و نفوذ صهیونیزم می باشند.
این کانال های اصلی تلویزیون در حقیقت سازندگان افکار سیاسی در جامعه آمریکا می باشند و در حدود ۲۵۰ میلیون مرد و زنآمریکایی دیدگاه های سیاسی خود را از این کانال ها دریافت می کنند. علاوه بر این میلیون ها بیننده اروپایی و و آسیایی و کانادایی و غیره به طرق مختلف اخبار خود را از این کانال ها به طور مستقیم اخذ می کنند. آمریکای لاتین به طور دربست در اختیار این کانال ها می باشند.
به سال ۱۹۸۲ که قتل عام صبرا و شتیلا و عین الحلوه پیش امد و گروه زیادی از فلسطینیان به دست سربازان اسرائیلی قتل عام شدند . شبکه تلویزیونی .A.B.C این قتل عام را از یک طرف کوچک و کم اهمیت جلوه داده،از سوی دیگر آن را به چریک های مارونی نسبت داد و حکومت بیگن را تبرئه نمود و وزیر دفاع آن روز شارون را نیز تبرئه کرد.
قابل تأمل اینجاست که قرآن کریم کلمه تحریف را در مورد یهودیان بکار برده است:
" آیا طمع دارید که یهودان به دین شما بگروند در صورتی که گروهی از آنان کلام خدا را شنیده و بدلخواه خود آن را تحریف میکنند با آنکه در کلام خدا تعقل کرده معنی آن را دریافتهاند . (سوره مبارکه بقره آیه ۷۵)
▪ رسانه های ایران
متاسفانه استفاده از شیوه تحریف در بسیاری از مطبوعات ایران خواسته و ناخواسته رایج شده است. گاه شدت تحریف بر رسالت رسانه ای آنقدر سایه انداخته که کمتر خبر وتحلیلی مصون از تحریف است و اصل ماوقع را در اختیار مخاطب میگذارد. تیترهای متفاوت از یک خبرواحد با ترفند های ژورنالیستی در نشریاتی که دارای خطوط سیاسی متفاوت هستند نشانه ای از آن است.یعنی بزرگ کردن آن زاویه از خبر که مورد نظر است.
به چند مورد از ترفندهایی که در مطبوعات ما رایج شده اشاره میکنیم؛
- سپر قرار دادن کلام امام راحل و مقام معظم رهبری برای منافع شخصی و جناحی.
در برخی موارد میبینیم که با استناد به جمله یا کلامی از شخصیتهای طراز اول مانند مقام معظم رهبری،آنچه را که میخواهند بگویند موجه جلوه میدهند. درواقع تفسیر به رأی و مصداق سازی برای کلام ایشان. بعنوان مثال بحث خودی و غیر خودی را که مقام معظم رهبری چند سال پیش و در مورد منافقان و ریاکاران ایراد کردند بارها توسط اشخاص مختلف از زاویه موافق با خود مورد استناد قرار گرفت. به مصداق "هرکسی از ظن خود شد یار من" اما به عمد و با هدف استفاده ابزاری از کلام ایشان.
لیلا خانجانی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست