یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

دینامیت ادبی نوبل و ما فراموش شدگان


دینامیت ادبی نوبل و ما فراموش شدگان

جایزه ی نوبل در میان هزاران جایزه ی ملی و بین المللی ادبیات در جهان, امروزه مهم ترین آن ها است, ولی بر اثر معیارهای گاهی غلط کمیته ی نوبل, درآغاز و یا محاسبات سیاسی و یا ناسیونالیستی, تنی چند از مهم ترین نویسندگان جهانی تاریخ, از دریافت آن محروم مانده اند

هزینه‌ی جایزه‌ی نوبل درآغاز، از فروش مواد منفجره و دینامیت تهیه می‌شد که آلفرد نوبل (Nobel, Alfred: ۱۸۳۳ – ۱۸۹۶)، شیمیدان سوئدی، برای ساختن پل و جاده و سد و تونل، کشف کرده بود. او وصیت کرده بود که جایزه‌ی فوق را در چهارچوب ملی و بین‌المللی هرسال اعطا کنند و حتا اگر لازم باشد، آثار خارجی را برای قضاوت و تصمیم‌گیری کمیته‌ی توزیع نوبل، ترجمه نمایند. ولی آیا کسی می‌داند که جوان‌ترین برادر نوبل، حین آزمایش برای کشف مواد منفجره‌ی فوق، به قتل رسید؟ یا این‌که آلفرد نوبل علاقه‌ی خاصی به ادبیات و فلسفه داشت و از او یک نمایش‌نامه‌ی تراژیک، طرح نوشتن چند نوول و تعدادی شعر به سبک شاعر انگلیسی موردعلاقه‌اش یعنی «شلی» به‌جا مانده و او طی ۱۸ سال اقامت در فرانسه با «ویکتور هوگو» دوست بود و علاقه‌ی خاصی به آثار «شکسپیر»، «لرد بایرون» و کانت داشت؟!

جایزه‌ی نوبل در میان هزاران جایزه‌ی ملی و بین‌المللی ادبیات در جهان، امروزه مهم‌ترین آن‌ها است، ولی بر اثر معیارهای گاهی غلط کمیته‌ی نوبل، درآغاز و یا محاسبات سیاسی و یا ناسیونالیستی، تنی چند از مهم‌ترین نویسندگان جهانی تاریخ، از دریافت آن محروم مانده‌اند، از آن‌جمله: تولستوی، کافکا، جویس، ویرجینیا وولف، شاملو، دولت‌آبادی، استرین‌برگ، مالارمه، ریلکه، تراکل، زولا، بروخ، موسیل، برشت، گورکی و غیره. مثلن کلودل را به‌دلیل کاتولیک‌بودن افراطی‌اش، گورکی را به بهانه‌ی کمونیست بودن‌اش، زولا را به‌سبب کارگری‌بودن آثارش، استرین‌برگ را به اتهام غیراخلاقی بودن نمایش‌نامه‌هایش، از دریافت این جایزه‌ی پر درآمد محروم کردند.

ده‌ها سال جریان‌های ادبی اکسپرسیونیسم آلمانی و سوررئالیسم فرانسوی نیز از لیست دریافت جایزه محروم بودند. یا به‌نقل از گروهی از منتقدین این جایزه، نویسندگان کشورهای اسلامی، عربی، چینی و آفریقایی تا نیمه‌ی قرن گذشته از کاندیدشدن برای جایزه‌ی فوق محروم شدند.

«رابیندات تاگور»، اولین شاعر غیراروپایی بود که آن جایزه را در سال ۱۹۱۳ دریافت کرد؛ احتمالن چون او در انگلستان درس خوانده و به زبان انگلیسی در جوانی شعر می‌سرود!

تا پایان جنگ جهانی دوم غالبن نویسندگان اروپایی و آمریکایی آن جایزه را دریافت کردند. مثلن بین سال‌های ۱۹۰۱ تا جنگ جهانی دوم، کشورهای اروپایی و آمریکا آن جایزه را ۷۹ بار از آن خود ساختند. در طول جنگ جهانی دوم، نویسندگان کشورهای متحده‌ی شرکت‌کننده در جنگ مانند: آلمان، ایتالیا، اتریش، ژاپن و اسپانیا از دریافت آن محروم شدند، گرچه بعضی از آن‌ها خود مهاجر و فراری و تبعیدی از فاشیسم، در خارج از کشورهای فوق زندگی می‌کردند.

منتقدین توزیع جایزه‌ی نوبل، از مواضع: راست، چپ ـ شرقی، غربی ـ سنتی، پیشرفته ـ اروپای مرکزی، جهان سومی ـ بر این نظرند که بارها به‌جای ارزش‌های ادبی، مواضع سیاسی و ملی تصمیم‌گیری کمیته‌ی نوبل، دخالت داشته است. عده‌ای دیگر هم سال‌ها مشکوک به دریافت جایزه‌ی نوبل می‌شوند، ولی آن‌را هیچ‌گاه دریافت نخواهند کرد.

جایزه‌ی نوبل تا سال ۱۹۸۳ در طول بیش از ۸۰ سال، به بیش از ۵۰۰ نویسنده، دانشمند و مؤسسه اعطا گردیده است. در طول این مدت توزیع جایزه هفت بار به‌دلیل جنگ در سال‌های ۱۹۱۴،۱۹۱۸،۱۹۳۵ و ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۲ اعطا نشد. و یک‌بار در سال ۱۹۶۴ از طریق «سارتر» رد شد و در سال ۱۹۵۸ به‌دلیل فشارهای استالینیستی از طریق «پاسترناک»، از دریافت آن خودداری شد. اگر برندگان سایر علوم این جایزه غالبن حدود ۳۰ ساله هستند، دریافت‌کنندگان ادبی آن جایزه، یا بیش از ۵۰ سال سن دارند یا یک سال قبل از مرگ آن‌را دریافت می‌کنند. برنده‌ی جایزه‌ی ادبیات امسال یعنی آقای «پینتر»، بیش از ۷۵ سال سن دارد و متأسفانه نیز به بیماری سرطان گلو مبتلا است.

از زمان جنگ جهانی دوم، تغییراتی در معیار انتخاب به‌وجود آمده؛ ژید، همینگوی، فاکنر، کامو، سارتر، مارکز، نرودا و غیره توانستند بدین سبب آن جایزه را از آن خود سازند. تا سال ۱۹۸۵ کشورهای شیلی دو بار، گواتمالا، ژاپن، استرالیا، کلمبیا، و استرالیا هرکدام یک بار آن جایزه را تصاحب کردند. از ۷۹ بار اعطای آن جایزه؛ فرانسه و کشورهای اسکاندیناوی ۱۲ بار ـ آلمانی‌زبان ۹ بار ـ آمریکا ۸ بار ـ انگلیس ۸ بار ـ ایتالیا ۷ بار ـ اسپانیا و شوروی مرحوم هرکدام ۴ بار ـ لهستان و یونان ۲ بار ـ بلژیک، هلند، ایسلند، هرکدام یک بار، دریافت‌کنندگان جایزه‌ی فوق شدند. ولی باید قدری دقیق‌تر اشاره نمود که در پشت نام شاعر انگلیسی‌زبان «ویلیام ویت»، یک ایرلندی میهن‌پرست، و در پشت نام «اسحاق سینگلر» آمریکایی، یک یهودی یدیش زبان، و در پشت نام «هرمان هسه» سوئیسی، یک آلمانی قرار دارند.

از طنزهای روزگار جایزه‌ی نوبل این‌که سه کشور اسکاندیناوی (سوئد، نروژ و دانمارک) هرکدام تا سال ۱۹۸۳، سه بار آن جایزه را از آن خود ساختند که موجب پوزخند بعضی ادب‌شناسان گردیده.

برنده‌ی جایزه‌ی سال ۱۹۲۰ یعنی «کورت هامزن»، شاعر منتقد، بعدها به نازی‌ها پیوست. هیتلر سبیل‌مگسی هم دریافت جایزه‌ی نوبل را برای نویسندگان ساکن امپراتوری رایش سوم رؤیایی خود ممنوع کرده بود و از دریافت‌کنندگان آن جایزه، فوری سلب ملیت می‌کرد و گذرنامه‌های‌شان را بی‌اعتبار می‌کرد. بدین‌دلیل خانم «نلی ساکس» و آقای «الیاس کانتی» آن‌را در تبعید دریافت نمودند.

بعدها منشی خصوصی آلفرد نوبل یعنی خانم «برتا سوتنر» پایه‌گذار جنبش صلح شد و درسال ۱۹۰۵ برنده‌ی جایزه‌ی صلح گردید. وی نویسنده‌ی رمان مشهور «اسلحه را زمین بگذار!» است. نوبل یک‌بار به دعوت وی در کنگره‌ی صلح جهانی آن‌زمان شرکت کرد، ولی طبق علایق سرمایه‌دارانه‌اش فکر می‌کرد اگر تمام کشورهای درنده‌ی جهان تا دندان مسلح شوند، بین آن‌ها جنگی پیش نخواهد آمد. نوبل یک‌بار به دوست و منشی خود گفته بود، دینامیت‌سازی کارخانه‌های من زودتر از کنگره‌های رمانتیک صلح شما به جنگ پایان خواهند داد.

از جمله دیگر پیچیدگی‌های شخصیت نوبل این بود که او مثلن به ادبیات نیز علاقه‌مند بود.

امروزه اشاره می‌شود که در تاریخ جایزه‌ی نوبل، اکثر ژانرهای ادبی آغاز قرن بیستم که برای ادبیات جهانی اهمیت داشتند، به‌دلیل معیارهای غلط کمیته‌ی نوبل، از دریافت آن جایزه محروم شدند. ولی امروزه اعتراف می‌شود که ادبیات به هر فرم که باشد، واسطه‌ای است برای انعکاس واقعیات.

نویسندگان مهم فرانسوی قرن ۱۹ که موجب تحولات ادبی در قرن ۲۰ شدند؛ مانند: ویکتور هوگو، بودلر، و مالارمه نیز از دریافت آن جایزه محروم شدند. کمیته‌ی نوبل بزدلانه تولستوی را به بهانه‌ی خشمگین نکردن دولت تزار از دریافت جایزه‌ی فوق محروم نمود.

گروهی از صاحب‌نظران مدعی هستند که کمیته‌ی نوبل علاقه‌ی خاصی به رمان‌های خانوادگی دارد. درقبال دریافت آن جایزه، وظیفه‌ی هر دریافت‌کننده، آن است که وی بعد از شش ماه یک سخنرانی درباره‌ی خود، اثر و احتمالن سایر مسایل بنماید.


دینامیت ادبی نوبل و ما فراموش شدگان

طبق وصیت‌نامه‌ی او در ادبیات کسی حق دریافت جایزه را دارد که با کمک «ادبیات ایده‌آلیستی» موجب آگاهی و شناخت انسان شود. او می‌گفت که شناخت موجب رفاه در آینده می‌شود، البته نه رفاه شخصی، بلکه رفاه اجتماعی و با آمدن رفاه، تمام پلیدی‌ها، زشتی‌ها و بیچارگی‌های انسان نیز از بین می‌روند، کشفیات علمی و خلاقیت‌های ادبی و زیباشناسی باعث نابودی میکرب‌های جسمی و روحی می‌گردند و تنها جنگ باید در آینده علیه میکرب‌ها باشد.

آشنایی نوبل در دوران تحصیل با چند زبان اروپایی موجب شد که او با ادبیات و فرهنگ‌های خارجی نیز آشنا گردد. او می‌گفت، من ایده‌آلیستی هستم که فلسفه را راحت‌تر از غذا هضم می‌کند. او یقین داشت که کشف دینامیت باعث ساختار راحت‌تر ارتباطات بین بشریت می‌شود. او تأکید کرده بود که نه تمام آثار و یا زندگی یک نویسنده، بلکه آخرین اثر سال پیش او مورد بررسی و قضاوت برای دریافت جایزه قرار گیرد، سفارشی که بعدها به‌دلیل شرایط زمانی و آگاهی‌های جدید انسان، امروزه تغییر کرده است.

نصرت شاد



همچنین مشاهده کنید