چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

نگره ای بر مجموعه سطرها در تاریکی جا عوض می کنند از گروس عبدالملکیان


نگره ای بر مجموعه سطرها در تاریکی جا عوض می کنند از گروس عبدالملکیان

کمتر کسی هست که دستاوردهایی چون مدرن و نا به هنگامی به نام پسامدرن را انکار کند ولی آنچه متبادر به ذهن است این که آیا برای مدرن شدن نخست باید پسامدرن بود یا نه برای پسامدرن شدن باید مدرن بود

کمتر کسی هست که دستاوردهایی چون مدرن و نا به هنگامی به نام پسامدرن را انکار کند. ولی آنچه متبادر به ذهن است این که آیا برای مدرن شدن نخست باید پسامدرن بود یا نه برای پسامدرن شدن باید مدرن بود. با برشی از تاریخ مدرنیته وپسامدرن و بازآوری و گشتاوردی در مفاهیم و مصادیق این دو گفتمان مشهود است که تاریخی بس اندک ولی پیش رونده را طی کرده اند.

بی تردید برای خلق یک اثر هنری علاوه بر مقوله ی زیست محیطی و طبیعت فراشعور نیاز مبرم به شناخت و محاط لازم از تاریخ فرهنگ و فرهنگ تاریخی آن جامعه را می طلبد. از این منظر جوامعی که هنوز مدرن و پسا مدرن را تجربه نکرده اند، باز کردن میدانی در جهت میدان تازی در این دو گفتمان کاری بس دشوار و بدور از عقلانیت اجتماعی و فرهنگی است. با این تعابیر افرادی که با بهره گیری از مکاتبی چون رمانتیسم احساسی- رئالیسم جادویی- سمبولیسم انتزاعی و در ابعادی با برشی از مفاهیم ادبی روز و روفو گری این مهم سعی در تصویر کردن خود به عنوان شاعر و یا هنرمندی پسامدرن و به بیانی دیگر آوانگاردیسم معرفی می‌دارند. صحبت ما خطاب به این افراد این است که به سهولت و با سرودن چند مجموعه یا چند نوشتار نثرگون نمی توان به این ادعا دست یافت. چه این که برای نیل به این مهم ابتدا آشنایی کامل از مبانی ادبیات و مکاتب ادبی فرارونده جهان بوده، درثانی مطالعه و اندیشه ای عمیق از دیگر مؤلفه های فراروست. ( البته مجموعه ی سطرها در تاریکی جا عوص می کنند از این قضیه مستثنی است) با این وصف به این نتیجه می رسیم که به قول لیوتار «برای امروزی شدن، نخست باید از امروز خود فراتر رفت. از این منظر در جهت عملی کردن این فهم محیط وشرایط فرهنگی و اجتماعی یک جامعه می تواند کمکی فرارونده برای به بار نشاندن آن باشد.

پسا مدرن نا به هنگامی است که با بهره گیری از شورش های غیره منتظره و بدون زمان ومکان صورت می پذیرد. البته در نگاهی رئالیسم برای اینکه پسامدرن باشیم، جامعه بایستی به آن حد و نصاب چه از حیث فرهنگی وچه از لحاظ علمی و فناوری رسیده باشد ولی در منظر سور رئالیسم و یا اندیشه ای انتزاعی چنین شرایطی مد نظر نیست چرا که حس وتفکر و دو مقوله ی سو بژاکتیویته وا بژاکتیویته همیشه در حال سیرورت (شدن) بوده که در هر لحظه ای حرکتی پویا را به تصویر می کشند و چه بسا هنرمند با ذهن بلند و خلاقی که داردزمان ها ومکان هایی توأم با فهم و فرهنگ را خلق می کند.از نگاه اندیشمندان مدرن نیز تعاریفی باز آور از پسا مدرن شده بدین گونه که پسا مدرن را نا به هنگامی با باز تولیدی فرا بخش و سازنده می پندارند. این دسته معتقدند که آن چه پیش یا پس از هنگام می آید. چیزی فروتر یا فراتر از انتظارات ما. چیزی پیش بینی ناپذیر، ناگهانی، نامناسب، نا به هنجار. البته در این جا مقوله ی نا به هنجار در معانی جامعه شناسی اعمال نمی شود بلکه با توجه به معنای و مصادیق ادبی و هنری محل بحث می باشد. از نگاه جامعه شناسی سیاسی خیلی از سیاسیون معتقدند که مدرنیته و پسا مدرن نقطه مقابل سنت و واپس گرایی است و پسا مدرن ها همواره متهم به نفی تاریخ و متهم به غیر تاریخی نگریستن بوده اند.

اتهامی که مارکسیست ها و لیبرال ها به یک اندازه آن را در دستور کار خود قرار داده اند. ولی بایستی ابراز داشت که مدرنیته و مدر نیسم که صحبت فراوان از آن به میان آمده چیزی فراتر و پر معنا تر از تعابیری است که عنوان می گردد. از این منظر مدرنیته و پسا مدرن دقیقاً در مقابل امپریسیسم و اوتو پیایی قد علم کرد. تجربه گرایی و آرمان خواهی و آرمان گرایی دو مقوله ای بودند که دکترین علم و خرد به این نتیجه رسیدند که مثلث متساوی الاضلاع گذشته، حال و آینده را تضمین و تعریف نمی کنندبنابراین درصدد بر آمدند تا که تعاریفی جدید با شاخکهایی بدیع را در متن مفاهیم فرهنگی و اجتماعی ایجاد نمایند. به هر روی آنچه که به صور اندکی از بیش آمد در ارتباط با مجموعه ی شعر «سطرها در تاریکی جا عوض می کننداز گروس عبدالملکیان می باشدکه توسط انتشارات مروارید در سال ۱۳۸۹ به زیور چاپ آراسته شده. آنچه دغدغه ی این قلم تلقی می شود همین مجموعه بوده که تا چاپ ششم رفته و مورد استقبال و استفاده ی جامعه ادبی و فرهنگی قرار گرفته است.

این کتاب همچنان که از نامش پیداست کاری بدیع و فرا زبان بوده که شامل ۳۱ شعر در قالب سمبولیسم انتزاعی و رمانتیسم انتقادی و در ابعادی کلاسی سیسم اجتماعی سروده شده اند . عبد الملکیان علاوه بر این اثر دو مجموعه دیگر نیز به نام پرنده ی پنهان ۱۳۸۱و رنگ های رفته ی دنیا۱۳۸۳ را به چاپ رسانده که در آن دو مجموعه بیشتر بدنبال پیدایی زبان فرا رونده ی خود می باشد و می توا ن گفت اثر فرا رو با دو کار قبلی شاعر در تفاوت عمده اند. حال با تأمل در دیدگاههایی متفاوت که در ارتباط با کارهای گروس عبدالملکیان وجود دارد شاید بتوان گفت شعر این هنرمند جوان چندگونه مفهوم و محور باشد. به قول رابرت فراست! «شاعر چیزی را می گوید ولی منظور چیزیا چیزهای دیگری است» و از این نگاه نیز هرشاعری با باور خود نضچ می گیرد و باور می شود.

ولی با این تفاصیل با هرمنوتیک کردن اشعار این شاعر آن چه به دست می آید بیشتر شبیه به مکتب ساختار گرایی و زیباشناختی است چه این که مؤلفه هایی که در متن اشعارش میدان تازی می کنند، مصداق این خیزابه است.گروس عبدالملکیان از معدود شعرای به شمار می¬رود که از این منظر در دایره این فهم ادبی قرار می گیرد: جوان ها هم در علم و دانش مو سپیدند. همان طور که می دانیم با دگردیسی و بازنمایی اشعار دهه ۶۰ و ۷۰ و الگوهای ۵ گانه که در دهه ۷۰ خود را جلودار معرفی نمودند، طبعاً حرف ها و حدیث های زیادی را در عرصه ادب و هنر به تصویر کشانده که در حوصله این بحث نمی گنجد ولی باید گفت که شعر دهه ی ۸۰ با مؤلفه هایی به میدان آمده که کاملاً با دهه ی ۶۰ و ۷۰ متفاوت است. مؤلفه هایی از قبیل: آشنازدایی – آرایش کلام و تصویر – به کار گیری از صنعت آیرونی – جناس معنایی- حرکت به سمت مفاهیمی پردامنه و تعاریفی گسترده از صناعات ادبی بویژه پارادوکس – مراعات نظیر- خلاف برآمد عادت، شی زایی، ایهام- تشبیه – استعاره – نماد- تشخیص (در اشکالی نو) تشریح کردن خود واژه و میدان دادن به واژه جهت میدان داری و استخدام واژه هایی نو با مفاهیمی سازنده از این دسته اند به نظر می آید که در اغلب اشعار گروس عبدالملکیان کم و زیاد این مؤلفه ها دیده می شود. بنابراین شعر این شاعر بلند طبع و خوش فکر را می توان شعر دهه ی ۸۰ نامید .

از درون مایه ی اشعار این شاعر پیداست پیامی اجتماعی و فرهنگی را به جامعه منتقل می نمایند ضمن این که بار معنایی اشعار نیز برگرفته از راسیونالیسم ادبی و رفورماسیون اجتماعی در حرکت بوده که شاعر بیشتر سعی بر آن دارد تا که از واژه ها کار اجتماعی و فرهنگی بکشد تا تصویر کردن نمادهایی عاطفی و احساسی ( البته باید گفت برخی از اشعار این شاعر مضمونی عاطفی و احساسی دارند ولی در مجموع شکل و تیپ لوژی این اشعار به این سمت در حرکت نیست). اکنون جهت آشنایی بیشتر با اندیشه های این شاعر چند نمونه از اشعارش را بررسی می نماییم.

این بار / از پا به خواب می روم / کم کم دستها / و موهایم بر پیشانی خشک می شود/ درخت را می فهمم / که بارها پاییز و بهار را دویده است / و دیگر / میوه هایش را پنهان می کند/ در زمستان کلاغ می دهد /در بهار گنجشک .

به نظر می رسد این شعر فرایندی واحد را برای تصویر کردن معنا طی می کند و شاعر خوب توانسته این مهم را عملی نماید. صناعات ادبی در این شهر هم تازه بوده و هم این که در شکلی خاص نماد شده اند. استخدام پا – دست- مو- پیشانی درخت و میوه که از صنعت مراعات نظیر بوده و فصولی چون پاییز- زمستان- بهار- کلاغ و گنجشک نیز درد و بعد پارادوکس و مراعات نظیر اعمال گردیده که به غنا و معنای شعر افزوده اند ضمن این که ایهام و تشخیص در اشکالی نواز دیگر امتیازات شعر شاعر به حساب می آیند. در مجموع ساختار و محتوای شعر دارای شاخک های بدیع و تازه بوده به شکلی که هنرشاعر را از دیگر شعرا مجزا می سازد .

نکته ی دیگر تشریح کردن واژه ای به نام درخت بوده که شاعر توانسته به زیبایی تصویرسازی نماید. فردا صبح / انسان به کوچه می آید / و درختان از ترس / پشت گنجشک های پنهان می شوند. از این منظر این کار سمبلیسم انتزاعی است و شاعر با نفع گیری از صنعت آشنا زدایی و پارادوکس های پنهان و آیرونی نمایشی و معنایی سعی در تصویر کردن مضمونی اجتماعی و... است. انسان در این جا چند گونه مفهوم است که فهم نزدیک به ذهن آن می تواند انسانی تاریک و عقیم باشد که کنش آن واکنش عکس را به تصویر می آورد.

در عالم حقیقی درخت پشت گنجشک پنهان نمی شود و چه بسا مأمنی است برای گنجشک. ولی شاعر با هنرنمایی ماهرانه ای در دنیای مجازی این حالت را خلق کرده است و این صنعت بدین سان بوده که شاعر از صنعت آیرونی استفاده برده و آیرونی از صناعات پیش رونده ای است که اغلب در ادبیات فرانسه کاربرد دارد. آه /باروت نم کشیده ی من! پرندگان به آسمان رفته اند / و خورشید / از هیزم پرندگان روشن است/ این گونه است که تنها می شوم/ و توراچون میدانی از مین های خنثی نشده بغل می کنم.

چند سطر فوق از شعر ما کسی مالیسم شاعر با مضموم باروت نم کشیده بوده که از این نگاه زیباترین کاری است که از شاعر در این مجموعه دیده می شود. چه این که شاعر توانسته با بهره گیری از دو صنعت آیرونی و آشنا زدایی تصویری کارآمد را به مخاطب انتقال دهد و افزون بر این این دو صنعت در کل مجموعه نیز کم و زیاد دیده می شوند. پرندگان به آسمان رفته اند و خورشید از هیزم پرندگان روشن است. به ذهن می رسد افسار این چند سطر به طور کامل در دستان واژه ای به نام پرندگان است که شاعر با معنا سازی لازم و فراپوینده توانسته هنرآفرینی نماید (تشریح واژه توسط خود واژه). شاعر خورشید را که خود دارای روشنایی و معانی فروانی است را در اینجا توسط هیزم پرندگان روشن می شود. باید گفت مجازسازی بزرگترین هنر شاعر بوده .

به بیانی ساده در ذهن مخاطب این فهم خطور می کند که مگر می شود پرنده هیزم داشته باشد. بلکه شخصیت بخشی به واژگانی که به سهولت نمی توانند صفت پذیر باشند از عمده کارهای شعر دهه ی ۸۰ به شمار می آید که در این سطور کاملاً مبرهن است. لذا برای فهم اشعارعبدالملکیان نیاز به تأویل (فهم در فهم) فراوان است. چون نوعی دیالکتیک انتقادی و مفهومی ولی فرارونده و هرمنوتیک تعلیمی دیده می شود که باریز اندیشی و مطالعه ی مکاتب ادبی جهان و شعر امروز این مهم میسور می افتد.بنابراین به ذهن می¬رسد که با نقدی که از این مجموعه شد تلنگری نیز به نقاط نقدبرانگیز شاعر بزنیم تا سره از ناسره جدا شود چه این که از این نگاه «در بازار دانش انتقاد کالایی گرانسنگ است». یکی از ایرادات اساسی که بر شعرو محتوای شعر دهه ی ۸۰ وارد می آید این است که شعرا بیشتر به آرایش کلام و تیپ شعر می پردازند و برای نیل به این هنر اغلب با خلق واژهایی که تناسب معنایی با هم ندارند بهره می گیرند.

چنین تکنیکی اگرچه از بستری تعریف شده به نام زیباشناسی نضبح و تراوش می کند ولی بارمعنایی و تصویرسازی را گنگ و کم رنگ می نماید. لذا کم و بیش این صنعت شعری به سبک گفتار سیدعلی صالحی به عینه نردیک بوده و گروس عبدالمالکیان نه در محتوا که در رفرم در ابعادی زیر تأثیر این سبک بوده چه این که گفتار ازصناعات ادبی گریزان بوده و بیشتر بدنبال گفتارزایی است و اگرچه گروس عبدالمالکیان در شعر کاملاً خودش بوده و لی با استفاده از این مهم مؤثر خواهد شد. ضمن این که شعر پسا مدرن مؤلفه هایی دارد که بیشتر به سبک فراگفتار نزدیک بوده تا گفتار. سوم این که شاعر اگر چه زبان اصلی خود را پیدا کرده ولی بایستی از رفوگری و دگردیسی های جذاب فاصله بگیرد که کاملاً به این موضوع خود شاعر هم واقف است. چون تأثیر ادبیات فرانسه به اندیشه سالم و فرارونده ی این شاعر خوب ایرانی ضربه می زند. لذا خود شدن و طی طریق خود کردن در جهت تولد تطورهای زبانی در شعر از نکات بسیار مفید و کارساز به شمار می رود که با دیگر کلمات شعر که ابزار اصلی شعر به شمار می آیند سنخیتی ندارند و به بار معنایی و تصویری اشعارش لطمه می زند.

حال استفاده ی درست و کارآمد از واژه ها و در معنای رئالیسم جادویی شعر شاعر را زیباتر می کند چه این که زیباترین کارهای این شاعر در همین قالب اند. (رئالیسم جادویی می تواند پیامدهای مختلفی داشته باشد چه این که همه موالید چهارگانه کره خاکی رئالند) آخرین نکته تکرار گزینی سطرها یا کلماتی است که بارهنری و شعری ندارند ولی شاعر مدام این سطرها یا کلمات را تکرار می کند و بنده فکر می کنم این مشکل، چالشی بزرگ برای شعر دهه ی ۸۰ باشد چون اغلب این روش را در شعر اجرا می کنند. و البته شعرا تعاریف و مفاهیمی هم تصویر می کنند که برای جامعه قریب به ذهن نیست.

عابدین پاپی

نویسنده، شاعر و روزنامه نگار و مدیر ادبیات پژوهشکده ی استان البرز



همچنین مشاهده کنید