یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

کتابی درباره باستان‌شناسی یک قوم جاهلی


کتابی درباره باستان‌شناسی یک قوم جاهلی

«و کسانی را که ستم ورزیده بودند، آن بانگ [مرگبار] فراگرفت، و در خانه‌هایشان از پا درآمدند. گویا هرگز در آن [خانه‌ها] نبودند. آگاه باشید که ثمودیان به پروردگارشان کفر ورزیدند. هان، …

«و کسانی را که ستم ورزیده بودند، آن بانگ [مرگبار] فراگرفت، و در خانه‌هایشان از پا درآمدند. گویا هرگز در آن [خانه‌ها] نبودند. آگاه باشید که ثمودیان به پروردگارشان کفر ورزیدند. هان، مرگ بر ثمود.» (آیات ۶۷ و ۶۸ سوره هود) ثمودیان پس از ۱۳ سده حضور، ناگهان از صحنه تاریخ محو می‌شوند. (باستان‌شناسی قوم ثمود، صفحه ۵۵)

تقریبا برای تمام ما تاریخ عربستان مترادف با تاریخ اسلام است. این نگاه به تاریخ عربستان، شاید از آنجا نتیجه شده باشد که تا پیش از ظهور اسلام، تمدن حاضر در این شبه‌جزیره تاثیر چندانی بر تمدن ایران نگذاشت. به عبارت دیگر، از طرفی تمدن اسلامی از نظر جغرافیایی در شبه‌جزیره عربستان متولد شد و از طرف دیگر وسیع‌ترین برخورد تمدنی میان ایران و عربستان، یعنی فتح ایران توسط سپاه اسلام، مربوط به دوران پس از اسلام است. در عین حال عربستان پیش از ظهور اسلام یعنی جاهلیت و جاهلیت هم تقریبا یعنی هیچ چیز! همه این عوامل دست در دست یکدیگر می‌دهد تا ما تقریبا هیچ شناختی از تمدن‌‌های پیش از اسلام در شبه‌جزیره نداشته باشیم، حتی اگر این تمدن‌ها مورد تاکید متون اسلامی هم قرار گرفته باشد. قوم ثمود یکی از همین اقوام متمدن در تاریخ شبه‌جزیره است. در قرآن، به ذکر ماجرای این قوم و نافرمانی آنها از خداوند و عدم‌پذیرش دعوت حضرت صالح(ع) و در نهایت نزول عذاب الهی بر آنها اشاره شده است. در مجموع آنچه قرآن از ثمود نقل می‌کند، بسیار مختصر است. اگر علاقه‌مند به دانستن اطلاعات بیشتری در مورد این قوم هستید، کتاب «باستان‌شناسی قوم ثمود» اثر وان دن‌براندن و ترجمه سیدمحمدحسین مرعشی، احتمالا تنها اثر فارسی در این زمینه است. البته علی‌الظاهر این کمبود تنها به زبان فارسی محدود نمی‌شود. کمبود منابع در مورد این قوم دو دلیل اصلی دارد: نخست کم‌اعتنایی و اکراه مورخان و مولفان سده‌های آغازین اسلام، نسبت به «جاهلیت» و دیگر، ممنوعیت‌های فرقه‌ای در عربستان که امکان پژوهش باستان‌شناختی در مورد این قوم را ناممکن می‌کند. منبع اصلی این کتاب، گرته‌برداری‌های پژوهشگران و علاقه‌مندان از سنگ‌نگاشته‌های کنار خط‌آهن یا راه‌های بسیار محدود شوسه و خاکی است که اکثرا در قرن نوزدهم انجام گرفته و نمایی کلی از زندگی مردمان این قوم فراهم می‌آورد.‌

کتاب در پنج فصل تنظیم شده است. عنوان فصل نخست، «اعراب ثمودی در منابع تاریخی» می‌باشد که نگارنده در آن به بررسی روایات عربی، آشوری، کلاسیک و نیز منابع کتیبه‌شناختی غیرثمودی و ثمودی پرداخته و قوم ثمود را از منظر هر یک از این روایات بررسی می‌کند. آن آیاتی از قرآن که از قوم ثمود سخن به میان آورده، ذیل روایات عربی نقل شده‌اند. این فصل مملو از اسامی محققان، کتب و آثار آنهاست و به همین دلیل دریافت مطالبی پیرامون قوم ثمود از این فصل برای خواننده غیرحرفه‌ای، گاهی ملال‌آور می‌شود. در مورد برخی از نام‌های خاص که به اقوام یا افراد تاریخی اشاره دارد، مولف اغلب هیچ توضیحی نداده‌ است؛ به نحوی که استفاده کامل از اطلاعات این فصل- و تا حدود کمتری فصل دوم- نیازمند اطلاعات جامع تاریخی است. اگر مترجم به ذکر توضیحاتی پیرامون این اسامی خاص می‌پرداخت، مطمئنا کتاب بیشتر قابل استفاده می‌بود. عنوان فصل دوم، «کنکاشی در قوم ثمود» است که به بررسی مسائلی از قبیل ملت ثمود، وحدت ثمودی، منشا ملت ثمود و سرانجام ثمود می‌پردازد. در این فصل می‌خوانیم که ثمود چیزی فراتر از یک قبیله بوده و در واقع «ثمودیان» خود را به قبایل مختلفی منتسب می‌دانستند. آنچه این قبایل را با هم پیوند می‌داد، مسائل فرهنگی و دینی بوده که البته این پیوندها در طول تاریخ، هرگز آنچنان قدرت نیافته که شاهد ایجاد دولت یا حکومتی ثمودی باشیم.

از این فصل به بعد، نویسنده مطالبی را بیان می‌کند که برای خواننده غیرحرفه‌ای جذابیت بیشتری دارد. شاید برای خواننده غیرحرفه‌ای بهتر باشد که خواندن کتاب را از فصل سوم آغاز کند. چراکه دو فصل قبل فنی‌تر و دشوارتراند. کتاب در فصول سوم، چهارم و پنجم به آداب و رسوم، فرهنگ و دین ثمود می‌پردازد. در فصل سوم زندگی روزمره ثمودیان و موضوعاتی از قبیل محل سکونت، مشاغل، موقعیت‌های اجتماعی و... بررسی می‌شود. از قسمت‌های جالب این بخش، اشاره به یادداشت‌های عاشقانه ثمودیان است. جملاتی از قبیل «محبوبم از من دور شده است»، «قلب تو شادی، موهبت و راستی است» و از همه زیباتر «آنکه پافشاری می‌ورزد صادق است، اما من آنم که دوست می‌دارد». فصل چهارم به دین مردم ثمود می‌پردازد و آنها را قومی بت‌پرست با خدایان متعدد معرفی می‌کند. اغلب خدایان در معبد مخصوصی نگهداری می‌شده و مورد تکریم قرار می‌گرفته‌اند. خدایان ثمود هر دو جنس مرد و زن را شامل می‌شدند. به‌علاوه آنها «مانند بیشتر مردم سامی، برای خدایان خود ویژگی اختری قائل بودند. این ویژگی قمری، خورشیدی یا ستاره‌ای بوده است».

نویسنده در فصل پنجم، مجموعه خدایان ثمود را معرفی می‌کند. به‌طور کلی آنطور که از این کتاب برمی‌آید، زبان ثمودی شباهت زیادی به زبان عربی دارد. این مسئله در اسامی خدایان آنها نیز مشخص است و نام برخی از آنها همنام بت‌های معروف مشرکان زمان پیامبر(ص) است، مانند لات و هبل. کتاب نمایه‌های متعدد و دقیقی دارد که کار را برای پژوهشگران ساده می‌کند. در پایان اثر، تعدادی از نقوش موجود در کتیبه‌های قوم ثمود آمده است. در بخش‌هایی از کتاب نویسنده به این نقوش ارجاع می‌دهد و به تحلیل آنها می‌پردازد. اینکه متخصصان چگونه از این نقوش ساده چنین اطلاعات ارزشمندی به دست می‌آوردند، خود مسئله بسیار جالبی است.

موسی محمدیان