یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
مجله ویستا

لطفا آدرس غلط به مردم ندهید


لطفا آدرس غلط به مردم ندهید

یکی از کارشناسان یک برنامه رادیویی با آب و تاب تمام و در حالی که می خواست از سرمربی تیم ملی فوتبال ایران دفاع کند, با اصرار سعی داشت او را این چنین به شنوندگان برنامه معرفی کند که این مرد پرتغالی آمده است تغییرات بنیادی در فوتبال ما به وجود آورد و نه تنها وظیفه سنگینی در راس تیم ملی برعهده اوست بلکه می خواهد از ریشه فوتبال پر اشکال ما را که دارد در آسیا درجا می زند, از نو بسازد

یکی از کارشناسان یک برنامه رادیویی با آب و تاب تمام و در حالی که می‌خواست از سرمربی تیم ملی فوتبال ایران دفاع کند، با اصرار سعی داشت او را این‌چنین به شنوندگان برنامه معرفی کند که این مرد پرتغالی آمده است تغییرات بنیادی در فوتبال ما به وجود آورد و نه‌تنها وظیفه سنگینی در راس تیم ملی برعهده اوست بلکه می‌خواهد از ریشه فوتبال پر اشکال ما را که دارد در آسیا درجا می‌زند، از نو بسازد.

او با همین القای نظرات شخصی از تمامی مردم ایران می‌خواست او را در همه موارد تحمل و حمایت کنند تا به خواسته‌هایش برسد.

ممکن است در این برداشت، نگارنده نتوانسته باشد از همه کلمات و جملات کارشناس برنامه رادیویی مو به مو استفاده کند، ولی باور کنید که او در بیان کاملا سریع، صریح و بی‌پرده‌اش از مردم و شنوندگان برنامه می‌خواست حمایت از کرش پرتغالی را در مسابقات ملی از یاد نبرند تا علاوه بر صعود و پیوستن فوتبال ایران به تیم‌های برگزیده از قاره کهن، او را در ماموریتش برای دگرگونی و نوسازی این ورزش همه‌پسند در کشورمان،‌ مایوس و نومید نکنیم. کارشناس یاد شده حتی نقل قول نکرد که این وظیفه از سوی چه کسی به او ارجاع شده و طی چه قرارداد، در چه مدت زمانی و با چه ابزاری می‌خواهد این کار سنگین و زمان‌بر را به سرانجام برساند.

● نسخه کرش

شاید نسخه‌ای که سرمربی پرتغالی به تقاضای یکی از مجریان فوتبال یا از سر بی‌مهری‌ها و بی‌اعتنایی که فدراسیونی‌ها به تیم ملی نشان داده‌اند، نوشته است این کارشناس عزیز و احساسی را بر آن داشته است که در مسند قاضی‌القضات فوتبال حکم صادر کند تا هر که از کار این سرمربی پرتغالی ناراضی است، شمشیرش را در نیام کند و تا پایان کار دم فروبندد تا این فرستاده که در فوتبال ما نزول اجلال کرده و هنوز از گرد راه نرسیده است و ناوارد و نووارد به همه ضعف‌ها، کمبودها، کاستی‌ها و کژی‌های فوتبال ما آشنا شده است، در کارش موفق شود.

آنچه این کارشناس نوظهور فوتبال در برنامه‌ای رادیویی عنوان کرد دارای دو بخش مجزا از یکدیگر است که یک مورد آن به وظیفه اصلی و بی‌چون و چرا و تعهدی مربوط می‌شود که امضای قرارداد برگردن او گذارده است و حمایت از او نه به‌خاطر اسم و رسم و پیشینه‌کاری و پرتغالی بودنش است، زیرا او رهبری تیمی را به عهده گرفته که میلیون‌ها ایرانی چشم به موفقیت آن دوخته‌اند و سزاست که همه مردم فوتبالدوست، هوادار واقعی چنین تیمی باشند و در کنار مردی که این وظیفه را دارد تا تمامی تلاش و تدبیرش را به کار گیرد و فوتبال ایران را به جام جهانی برزیل ۲۰۱۴ برساند، بسان یار دوازدهم، انگیزشی باشند تا مردان ملی‌پوش‌ ما با شجاعت تمام این روزهای سخت را با سربلندی پشت‌سر بگذارند. در این راه نه‌تنها کارشناس این برنامه، بلکه همه کارشناسان کاربلد فوتبال هم چنین خواهشی را تکرار می‌کنند و مصرانه از همه رسانه‌ها و تماشاگران حاضر در صحنه می‌خواهند به این سرمربی پرتغالی که هنوز مردانش را به درستی نمی‌شناسد امان دهند تا خود و شاگردان او از این آزمون‌ها موفق بیرون‌آیند، حتی اگر مطابق میل همه عمل نمی‌کند و در مهره چینی‌ها اشکال دارد و در تعویض‌ها اشتباه می‌کند.

● نادانسته‌های کر‌ش

در قطر دیده شد با آن که تیم میزبان از ترس یا هر عامل تاکتیکی دیگری، ناچار به بازی دفاعی شده بود و برتری نسبی و اداره بازی در اختیار تیم ایران بود و به حکم کرش شاگردانش برای قدرت‌نمایی و گل‌های بیشتری تهییج شده بودند، گل تساوی را در یک ضدحمله و در تنها فرصتی که قطری‌ها به دست آوردند، در پی یک اشتباه و سردرگمی دو مدافع میانی از دست دادیم.

نکته: از کرش انتظار داریم نقطه ضعف‌ها را در تیم‌ملی پاک کند و حالا که او بدون تعصب و دلبستگی به ستاره‌ها و نام‌ها، حتی به جوان‌ها میدان می‌دهد قادر باشد مکمل‌ها را کنار هم قرار دهد

فقط آسیب‌دیدگی نکونام در نیمه نخست و تعویض‌های کریمی و خلعتبری که بی‌مورد به نظر می‌رسید، تیم ایران را که شایسته پیروزی بود از ۳ امتیاز بازی محروم نکرد، بلکه دیده شد مهاجمان ما بخصوص انصاری‌فر جوان که به آینده‌اش هم دل بسته‌ایم، چند فرصت استثنایی را از دست دادند. از کرش، مربی پرتغالی تیم ملی انتظار داریم این نقطه ضعف‌ها را در تیم ملی پاک کند و حالا که او بدون تعصب و دلبستگی به ستاره‌ها و نام‌ها، حتی به جوان‌ها میدان می‌دهد قادر باشد مکمل‌ها را کنار هم قرار دهد و تمریناتی مناسب برای پاس‌های سالم و ارسال‌های بلند داشته باشد تا تیم ملی از گل‌های تصادفی و شانسی به گل‌های حساب شده و برخاسته از کارگروهی و بازی‌های ترکیبی دل ببندد.

ما می‌دانیم فوتبال ما آنقدر آموزش کلاسیک ندیده است که انصاری‌فر جوان در نوک حمله چنان بجا و درست بدود که هنگام گل زدن، تلاش یارانش را آسان از دست ندهد و مثل یک بازیکن مبتدی، پیش از پایان بازی عضلات پایش دچار گرفتگی نشود. کرش می‌تواند او را که برای ارسال‌های بلند حیدری، تعلیم ندیده و در تیم باشگاهی‌اش، به انتظار پاس‌های مناسب، جاگیری می‌کند در ترکیب تیمی حمایت کند و بازیکنانی مثل خلعتبری، جباری و کریمی را به حمایت از او وادارد. ما در تیم ملی باید به کرش اجازه دهیم هر چه زودتر به این زوج‌های مناسب و مثلث‌های ضروری دست یابد و اشتباهات کنونی را که ناشی از ضعف ساختاری و آموزش‌های غلط در فوتبال ماست برطرف کند تا تیم ملی به قدرت نسبی خود برسد. کرش و تیم ملی در آرامش لازم می‌توانند موفق باشند.

● دکان یا مدرسه؟

اما در مورد این که گفته می‌شود کرش آمده تا فوتبال ایران را از بیخ و بن دگرگون کند، حرف عاقلانه و عالمانه‌ای نیست. چون نه او در این زمینه تعلیم دیده است و نه فرصتی دارد که تن و دل به این کار بسپارد. او اگر فوتبال ما را از گرداب رقابت‌های قاره‌ای بیرون بکشد، بسی هنر به خرج داده و بقیه مسائل پیشکش او.

درست است که خیلی زود او را از کم و کیف فوتبال ما آگاه کرده‌اند تا او چنین نسخه‌ای را بنویسد، اما درمان فوتبال ما به تخصص‌ها و امکانات اجرایی بسیاری نیاز دارد که سال‌هاست کارشناسان و مربیان دلسوزی که داریم آنها را به زبان آورده و در نوشتارها و گفتارهای خود به مسوولان و مجریان هشدار داده‌اند، اما جهل مرکب همچنان باقی است و هنوز دکان‌های فوتبال بسته نشده و جایش را به مدارس و آموزش‌های کلاسیک نداده‌اند.

فدراسیون فوتبال ما و کمیته آموزشی‌اش هنوز نظارتی بر کلاس‌های فوتبال پایه‌ای ندارند و نمی‌‌توانند به باشگاه‌ها بقبولانند مربیان آموزش‌یافته و کلاس‌دیده و مدرسان با تجربه را به خدمت بگیرند. باشگاه‌هایی که هنوز بیلان مخارج و هزینه‌هایشان نمره منفی در حد ورشکستگی را نشان می‌دهند، چگونه قادرند در کار سازندگی فوتبال، شراکت داشته باشند؟

این یکی از ۱۱ قلم ایرادی است که نه‌تنها کارشناسان فوتبال ما همیشه بازگو کرده‌اند و مسوولان هرگز نشنیده‌اند و حالا کرش هم به آن اشاره کرده است، بلکه همه تماشاگران و هواداران و هر آدم کم‌سواد فوتبال ما نیز از آن باخبر است و درد را می‌شناسد. آیا سرمربی پرتغالی تیم ملی از چنان فرصت و امکانات مالی و قدرت اجرایی برخوردار است که فقط در این یک مورد، نه بیشتر راه نجات اجرایی برای ما پیدا کند؟ جوابش با کارشناس عزیز برنامه رادیویی است که می‌دانیم دلش برای تیم ملی می‌سوزد ولی نمی‌تواند اطلاعات و آدرس درستی به شنوندگانش بدهد.

پرویز زاهدی