سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

۱۵ فوریه ۲۰۰۹ ـ رفراندم ونزوئلا ورقی تازه درتاریخ دمکراسی ـ آیا رفراندم جای پارلمان را خواهد گرفت ـ سوسیالیسم قرن ۲۱ و اینترنتی شدن رفراندم ها


اکثریت ونزوئلایی هایی که در رفراندم یکشنبه ۱۵ فوریه ۲۰۰۹ شرکت کرده بودند به مواردی که مطرح شده بود از جمله حذف محدودیت نامزد شدن در انتخابات «بله» گفتند و این موارد تصویب و قانون …

اکثریت ونزوئلایی هایی که در رفراندم یکشنبه ۱۵ فوریه ۲۰۰۹ شرکت کرده بودند به مواردی که مطرح شده بود از جمله حذف محدودیت نامزد شدن در انتخابات «بله» گفتند و این موارد تصویب و قانون شدند. با لغو محدودیت نامزد شدن در انتخابات (در همه سطوح)، هوگو چاوس ـ رئیس جمهور ـ خواهد توانست برای هرچند دوره دیگر که بخواهد خودرا نامزد این مقام کند و این، دیگر به نظر مردم و رضایت آنان بستگی دارد که او را انتخاب کنند. چاوس دو هفته پیش مراسم دهمین سالروز زمامداری خود را با حضور تنی چند از سوسیالیست های آمریکای لاتین که زمامدار کشورهای خود هستند برگزار کرد. دوستداران چاوس به همانگونه که تاکنون و در طول ده سال گذشته از او حمایت کردند و ازجمله یک کودتای نظامی علیه وی را با شکست رو به رو ساختند با تشکیل اجتماع و انواع تبلیغات توده ای و گروهی مردم را به دادن رای «بله» در رفراندم ۱۵ فوریه دعوت کرده بودند و در پی اعلام نتیجه، با اینکه به نیمه شب وقتی نمانده بود به خیابانها ریختند و شادی کردند و در شهر کاراکاس در برابر کاخ ریاست جمهوری اجتماع کردند و حرفهای تازه چاوس را که با دو دختر و نوه شیرخوارش در بالکن ساختمان ایستاده بود شنیدند و بوسه های سپاسگزاری را که به سوی آنان می فرستاد مشاهده کردند. چاوس خطاب به ونزوئلایی ها گفت: آنانکه در رفراندم امروز (۱۵ فوریه ۲۰۰۹) رای «بله» دادند، این «بله» را به سوسیالیسم گفتند و فرضیه او «سوسیالیسم قرن ۲۱» را تایید کردند و به وی ماموریت اجرای آن را دادند. او رفع محدودیت ریاست جمهوری را (که قبلا دو دوره بود) تنها برای پیاده کردن سوسیالیسم ـ سوسیالیسم نوع تازه و عملی _ می خواست و آنچه را که خواسته بود دریافت کرد. او از مردم خواسته بود که امکان ادامه خدمت بدهند تا به نگرانی، اندوه و نابرابری ها پایان دهد. من در این دنیا جز شادی انسان چیز دیگری نمی خواهم و شما با «بله» امروز ماموریت تامین شادی به من دادید. این حرف هایی را که در این مدت شنیدید از دیکتاتوری تا غیر دمکراتیک بودن و ... همه از دهان کسانی خارج شده و می شود که می خواهند شمارا استثمار کنند و بیم از آن دارند که آقایی کردن شان پایان یابد. انسان گرسنه و نابرابر و گرفتار که به دمکراسی اعتنا ندارد. دمکراسی های اینان را که دیده اید چه محصولاتی داشته اند. جز یک رشته ترتیبات جریان فسادآلود توام با بده ـ بستانها و ساخت و پاخت های متعدد چیزی دیگر نبوده اند. سوسیالیسم قرن ۲۱ برای شما دمکراسی واقعی، نه فریب و کلک تامین خواهد کرد.

رفراندم ونزوئلا نه تنها موارد اعلام شده را قانون کرد، بلکه دریچه تازه ای در جهان به روی دمکراسی اصیل گشود و آن تصویب قوانین کلی در رفراندم به جای مجالس مقننه است که نسبت به صداقت اعضای آنها جای تردید است. منظور پدران دمکراسی از جمله افلاتون، در موارد کلی رای مردم بوده نه نمایندگان آنان. نمایندگان را می شود تهدید و تطمیع کرد و یا فریب داد ولی ملت را نمی شود. لذا رفراندم ونزوئلا می رود که تاریخ دمکراسی را ورق بزند و به جای نمایندگان، مردم دعوت به تصویب و یا رد یک قانون کلی شوند. امروزه، مردم روشن ترند. رسانه ها اینک در دسترس همگان هستند و می توانند هر موضوع را بر آنان روشن سازند. رفراندم هزینه مالی دارد و برای به حد اقل رسانیدن این هزینه از برنامه نویس ها و اصحاب نرم افزار و دست اندرکاران اینترنت خواسته شود که سافت ور دقیق تر و اختصاصی این کار تهیه کنند و رای گیری آنلاین شود که هزینه اش بسیار کم است.

چاوس از دیرزمان درصدد اجرای فرضیه خود ـ بزعم او، وسیله خوشبختی بشر ـ بود و در سال ۱۹۹۲ (و در آن زمان سرهنگ چاوس) با پنج واحد نظامی و عمدتا کماندو (چترباز) علیه «کارلوس پرز» رئیس جمهوری وقت ونزوئلا که دستگاه حکومتی وی شهرت به آلوده شدن به فساد داشت کودتا کرد و با این که بسیاری از نقاط پایتخت را تصرف کرده بود در این کار موفق نشد و به زندان افتاد. چاوس پس از خلاصی از زندان، هفت سال بعد - دوم فوریه سال ۱۹۹۹ با رای اکثریت مردم به رهبری این کشور انتخاب شد و دو روز بعد دوران زمامداری خود را آغاز کرد. چاوس مایل است که تا اجرای فرضیه خود رئیس کشور باشد.

چاوس با توجه به تجربه حاصل از نظام های سوسیالیستی در قرن ۲۰ و با ایجاد تغییرات متناسب با شرایط قرن ۲۱ در فرضیه های سوسیالیستی مطرح، و مخلوط ساختن آنها با عقاید سیمون بولیوار ـ قهرمان ملی آمریکای لاتین ـ فرضیه سوسیالیسم قرن ۲۱ را بنا نهاد که دارای چهار ستون اصلی است: توزیع عادلانه درآمد، رفاه و فرصت ها - دمکراسی خلق - استقلال اقتصادی و خودکفا بودن یک جامعه از این لحاظ - بازگشت به انسانیت و پایان هرگونه فساد. به این ترتیب؛ سوسیالیسم چاوز نوعی سوسیالیسم ملی است. در آمریکای لاتین، مردم منطقه خودرا اعضای یک ملت واحد می دانند. اندیشمندانی فرضیه چاوس (سوسیالیسم قرن ۲۱) را تفسیر کرده اند گفته اند که شکست سوسیالیسم شوروی عمدتا به خاطر فساد گسترده اداری و آلودگی مقامات و تظاهر آنها به ایدئولوژی حاکم و ضعف در آدمسازی (آموزش و پرورش و رسانه ها) به دلیل کمبود معلم و روزنامه نگار دلسوز و ماهر درکار خود بود که چاوس قطع آن را یکی از اصول اصلی سوسیالیسم قرن ۲۱ (پایان دادن به هرگونه فساد و بازگشت به انسانیت) قرارداده است. به عبارت دیگر؛ تا فساد اداری و کمبود معلم و روزنامه نگار واقعی وجود داشته باشد سوسیالیسم پیاده نخواهد شد و این، عنصری است که مارکس و لنین به آن توجه آنچنانی نکرده بودند. خودکفا بودن در اقتصاد یعنی اینکه لازم نباشد زیر بار دیگران بروند و مجبورباشند به ساز آنها برقصند که عملی مغایر استقلال و حاکمیت است. چاوز با توجه به شکست مسکو که برخلاف چین، انگیزه و میهندوستی را تضعیف کرد، توزیع برابر فرصت ها را بر توزیع عادلانه درآمد و رفاه (تامین مساوات) افزوده و تاکید بر ملی بودن (لاتینو بودن) فرضیه خود کرده لذا هدف صادرکردن آن را ندارد؛ اگر نتیجه کار رضایتبخش بود دیگران به صورت داوطلبانه اقتباس کنند، نه کور ـ کورانه. چاوس دمکراسی خلق را (رفراندم و نوعی ساویت) جانشین دمکراسی غرب کرده است که روش غربی ها دیگر دمکراسی نیست و نمایشنامه ای است که بازیگرانش قبلا با محاسبات اصحاب منافع انتخاب شده اند و در نتیجه بمراتب بدترند از حکومت های موروثی سابق. انتخاب جورج دبلیو بوش در سال ۲۰۰۰ یک نمونه از تئاتر دمکراسی به روش غرب بود. اوباما را هم منتخب آنکورهای شبکه های تلویزیونی نوشته اند!. فرضیه چاوس در بطن خود ضدیت با سلطه دارد زیرا که در صورت وجود سلطه گر در جهان پیاده کردن هرگونه مسلک که با منافع دولت سلطه گر منافات داشته باشد دشوار خواهد بود و در نیمه راه از اصول خود منحرف خواهد شد که نمونه های متعدد آن در نیمه دوم قرن بیستم تجربه شدند و ....

تصاویر متعدد از تشویق ونزوئلائی ها به مشارکت در رفراندم، صف های رای، شادی پیروز در نیمه شب، خرسندی چاوس و امیدوار شدن او به اجرای سوسیالیسم قرن ۲۱ و ... که در زیر آمده است و در تاریخ خواهند ماند اسنادی هستند به قلم دوربین و دقیق تر از دستنوشته و تایپ. با وجود این همه تبلیغات، بیش از یک چهارم واجدین شرایط رای دادن در رفراندم ۱۵ فوریه ۲۰۰۹ ونزوئلا مشارکت نکرده بودند و چنین وضعیتی در انتخابات نوامبر ۲۰۰۸ آمریکا و انتخابات ملل دیگر مشاهده شده است. این بی اعتنایی عمدتا به دلیل اهمیت ندادن و باور نکردن انتخابات و یا قبول نداشتن نامزدهای فعال در آن و یا اصولا روی برگردان شدن از دمکراسی است که رو به انحطاط گذارده است.



همچنین مشاهده کنید