یکشنبه, ۲۶ اسفند, ۱۴۰۳ / 16 March, 2025
آیا كافكا صهیونیست بود

در عالم ادبیات، نویسندگی و روزنامهنگاری مسائلی وجود دارند كه چندان منصفانه نیستند. در اصطلاح عام به اینگونه مسائل «نانقرضدادن» گفته میشود. وقتی نویسنده یا هنرمندی بیشازحد واقعی خود، فضا اشغال میكند، درواقع اغراضی پشت پرده هستند كه توسط جریانهای خاصی هدایت میشوند. در مورد كافكا كه به ناگهان به شهرتی عظیم دست یافت و برخی منتقدان او به این مساله نگاهی شكاكانه دارند، تاچهحد میتوان از احتمال وجود چنین جریانی صحبت كرد؟
فرانتس كافكا (۱۸۸۳ــ۱۹۲۴)، نویسندهٔ یهودیالاصل اهل چكسلواكی، از دههها پیش، به یكی از مشهورترین نویسندگان اروپا، بلكه غرب و حتی جهان تبدیل شده است. او كه در زمان حیات، نویسندهای كاملا گمنام بود و تنها معدودی از آثارش بخت چاپ به صورت كتاب، آنهم در شمارگانی محدود را یافتند، به فاصلهای اندك پس از مرگ، ناگاه به شهرتی عظیم دست یافت. آثار معدود و اندكش، به زبانهای متفاوت ترجمه شدند، و تفاسیرِ ــ اغلب ــ بسیار عجیب و غریبی بر آنها نوشته شد و انتشار یافت. همین تفسیرهای كاملا مبالغهآمیز ــ و در حقیقت ناچسب ــ نیز، هالهای از راز و رمزِ توأم با عظمت و شكوه بر گرد این آثارِ كاملا متوسط و بعضا بسیار ضعیف و ابتدایی، و نویسندهٔ بیادعای آنها پدید آورد؛ و در ذهن افرادِ فاقدِ قدرتِ نقدِ ادبی، از آنها، داستانهایی دارای اعماق بسیار ژرف، لایههای درونی متعدد و درونمایههای فوقالعاده غنی فلسفی، عرفانی، سیاسی، روانشناختی، اجتماعی، پیامبرانه و پیشگویانه ایجاد كرد، كه پیبردن به همه ابعاد محتوایی و ساختاری آنها را، برای حتی خبرهترین منتقدان و داستانشناسان نیز، ناممكن مینمود. آثاری كه سالیان دراز میبایست در محافل و دانشكدههای ادبی و هنری، موضوع بحثها، پژوهشها و پایاننامههای دانشجویی متعدد قرار میگرفتند؛ و بازهم، هیچكس نمیتوانست مدعیِ زدنِ حرفِ آخر درباره آنها باشد. همهٔ اینها در حالی است كه، اگر شخصی آشنا با داستان، آن استقلال رأی و قدرت اجتهاد و تشخص لازم را داشته باشد كه بتواند این هالههای كاذبِ القاكنندهٔ عظمتهای دروغین را به یكسو بزند، و بی این پیشذهنیتها، و صرفا براساس معیارهای فنی داستاننویسی، به ارزیابی و قضاوت آثار مذكور بنشیند، درمییابد كه كافكا، در مجموع، نویسندهای متوسط بیش نیست، و آثار او، سادهتر و سطحیتر از آناند كه اینهمه بحث و تفسیر و تبلیغ بردارند.
بااینترتیب، این پرسش پیش میآید كه، «پس، انگیزه كسانی كه تحت عنوان منتقد و مفسر، از نویسندهای در این حد و اندازه، چنین چهرهای به جهان معرفی كردهاند و ــ همچنان ــ میكنند، چیست؟»
در پاسخ، به چند عامل و انگیزه میتوان اشاره كرد: غلبهٔ نیستانگاری بر فلسفه، هنر و ادبیات غربْ در چند دههٔ اخیر ــ خاصه از جنگ جهانی اول بهاینسو ــ و هماهنگی و همخوانیِ اصلیترین و مهمترین آثار كافكا با این نحلهٔ اندیشگی؛ غلبه مكتب سوررئالیسم از سال مرگ كافكا تا نزدیك به سه دهه بعد، بر هنر و ادبیات غرب، و وجود جنبههایی از این مكتب در آثار كافكا؛ و ــ ازهمهمهمتر و تعیینكنندهتر ــ یهودی و بویژه دارای گرایشات صهیونیستیِ مشخص بودنِ كافكا.
دو عامل اول و دومْ باعث شدند كه مروّجان و معتقدان به نیستانگاری و سوررئالیسم، در جهت تبلیغ و ترویج اندیشههای خویش، به طرح وسیع آثار كافكا و تبلیغ آنها در حیطهٔ نفوذ خود بپردازند. ضمنآنكه، مبتنیبودن ساختار و فضای تعدادی از اصلیترین و مطرحترین داستانهای كافكا بر ساختار و فضای كابوس، شخصیبودن برخی نمادهای بهكاررفته در آثار او، ناتمام یا نهایی نبودن نسخه منتشرشده ــ آثاری كه پس از مرگ كافكا چاپ شدهاند ــ، نیز وجود برخی تناقضها، ابهامها، نارساییها و ضعفهای فنی در برخی از آن داستانها، باعث شدهاند كه عدهٔ قابلتوجهی از منتقدانِ ستایشگر و هوادار كافكا، به جای نمایاندن این ضعفها و اشكالات، به ارائهٔ تفسیرها و تأویلهای عجیب و غریب و اغلب حتی حیرتانگیز از این آثار بپردازند. و اینگونه تفسیر و تأویلهای بیپشتوانه، آنقدر در طول بیش از هفتادسالی كه از مرگ كافكا میگذرد، تكرار شدهاند؛ كه ــ بهاصطلاح ــ منتقدانی كه امروز به بحث دربارهٔ این آثار میپردازند، عملا جز تكرار همان مكررات ــ گاه حتی با غلظت و شدت بیشتر ــ كاری نمیكنند.
كافكا خود در یك سخن راست آمیخته به دروغ، دربارهٔ آثاری كه از او در زمان حیاتش، توسط ماكس برود و فلیكس ولچ به چاپ رسیدهاند، میگوید: «چون نمیخواهم برایشان دردسر ایجاد كنم، عاقبت به انتشار چیزهایی میكشد كه در اصل فقط یادداشتهایی كاملا خصوصیاند؛ صورت بازی و سرگرمی را دارند. شواهد خصوصی ضعف بشریام چاپ میشوند و حتی به فروش میرسند؛ چون دوستان من، و در صدر آنها ماكس برود، عزمشان را جزم كردهاند كه از آنها ادبیات بسازند.»[i]
اما مهمترین عامل ایجاد چنین شهرت گسترده و فراگیری برای كافكا ــ بهنظر صاحب این قلم ــ یهودی و دارای اندیشههای صهیونیستی بودنِ او هستند؛ كه سبب شدهاند وسایل ارتباطجمعی و بلندگوهای تبلیغاتی بینالمللی ــ كه عمدتا در تیول جریانهای صهیونیستی یا وابستگان به آنها قرار دارند ــ تمام توان خود را برای بزرگكردن و اسطورهسازی از وی به كار گیرند؛ و دراینراه، كاملا هم به نتیجه رسیدهاند. تاآنجاكه امروزه، شبهروشنفكران ــ عمدتا ــ كمبهره از دانش و توانایی واقعی نقد و نیز خودكمبین در برابر غربیان كشورهای توسعهنیافته نیز دانسته یا ندانسته، به رلهكنندگان و مروّجان داخلی و بومی این جریان انحرافی فرهنگی ــ كه شاید مناسبترین عنوان برای آن، همانا «امپریالیسم فرهنگی» باشد ــ تبدیل شدهاند.
البته، برخی افراد و جریانها، برای ردگمكنی و پوشاندن جریان ناسالم پشت پردهٔ این ماجرا ــ بدون ارائهٔ مدرك و استدلالی قانعكننده ــ كوشیدهاند كافكا را، یهودیزادهٔ روشنفكر و معترضی بیاعتقاد به یهودیت و حتی خدا معرفی كنند؛ تا هرگونه شبههٔ دلدادگی و باور او به صهیونیسم، و در مقابل، تلاشهای گسترده صهیونیسم جهانی برای چهرهسازی از او را، بهكل، از موضوعیت بیندازند. حالآنكه، اظهارات صریح و كاملا آشكار خودِ كافكا دربارهٔ یهودیت و صهیونیسم ــ در كتاب «گفتگو با كافكا»؛[ii] كه مورد تأیید كامل دوستِ صمیمیِ یهودیِ صهیونیستِ او، ماكس برود، نیز واقع شده است ــ بر كلیهٔ تفاسیر و تأویلهای بیمبنایی كه در جهت اثبات خلاف این موضوع میكوشند، قلم بطلان میكشد؛ و دراینباره، جای كمترین تردیدی باقی نمیگذارد.
كافكا، پیوسته خود را یك یهودی و همسرنوشت همهٔ یهودیان جهان میدانست؛ و تاآنجاكه برایش مقدور بود، پیگیر فرهنگ، زبان و زندگی آنان بود. البته این امر، بهعنوان دلمشغولیهای یك نویسنده و روشنفكر یهودی، كاملا طبیعی است؛ و از بابت آن، حَرَجی بر كافكا نیست؛ و نمیتوان و نباید، بر او خرده گرفت. اگر هم ما به طرح مصداقها و اثبات آن میپردازیم، نه از این بابت؛ كه تنها برای رد ادعایی است كه بهخاطر دستیابی به اغراضی كه به آنها اشاره شد، میكوشد كافكا را شخصی بیاعتقاد به یهودیت ــ و بالطبع صهیونیسم ــ معرفی كند.
درخلال صحبتهای گوستاو یانوش جوان با كافكا، در كتاب «گفتگو با كافكا»، به موارد متعددی از این نوع برمیخوریم؛ كه طرح آنها در این نوشتار، خالی از فایده، نیست:
همچنانكه گفته شد، كافكا، كاملا خود را از یهودیان، و همسرنوشت با آنان میداند. او تقریبا هرجا صحبت از یهودیان است، از خود و آنان، با ضمیر «ما» یاد میكند:
«ما یهودیها [توجه كنید!]، اصلا پیر به دنیا میآییم.» (ص ۳۹) / «شهر یهودی ناسالم قدیم درون ما [توجه كنید!]، از همه شهرهای بهداشتی دوروبرمان واقعیتر است.» (ص۱۰۵)
او سخت بر همكیشان خود، دل میسوزاند:
«در زمان ما، كافههای پراگ [پایتخت چكسلواكی]، مقبره یهودیهاست. بدون نور و بدون محبت. این را هركسی نمیتواند تحمل كند.» (ص۱۰۳)
هنگامیكه یانوش، از ساكنان یك محلهٔ فقیر یهودینشین برای او میگوید، كافكا اظهار میدارد: «و من دلم میخواهد به گتوی این یهودیهای بدبخت بروم، دامن عبایشان را ببوسم، و هیچ، اصلا هیچ نگویم. اگر حضورم را با سكوت تحمل كنند، سراپا خوشبخت خواهم بود.» (ص۹۲)
كافكا پیوسته در تلاش توجیه و تفسیر اعمال و فعالیتهای ــ از نظر دیگران مشكوك و ناسالم ــ یهودیان، برای موجه جلوهدادن آنهاست:
«یهودیت مسئلهای نیست كه به اعتقاد مذهبی مربوط باشد. بلكه مسئلهای است مربوط به طرز زندگی جامعهای كه تجمعشان معلول اعتقاد مذهبی است.» (ص۱۴۵)
«قوم یهود پراكنده است، همانطور كه بذر پراكنده است. دانه بذر، مواد محیطش را جذب و ذخیره میكند، تا رشد كند. سرنوشت یهودیان هم این است [توجه كنید!] كه نیروهای بشریت را در خود جمع كند؛ آنها را بپالاید؛ و بهاینترتیب رشد كند.» (ص۱۴۷)
كافكا نیز مانند صهیونیستها، میكوشد تا چهرهای مظلوم و ستمدیده از یهودیان ارائه كند. او ریشهٔ دشمنیها با این قوم را، در فعال و باپشتكاربودن، و موفقیت و برتری آنان نسبت به دیگر اقوام و ملل معرفی میكند:
«به این كنیسه نگاه كنید! از همهٔ ساختمانهای این اطراف بلندتر، و در میان خانههای نوساز، وصلهای ناجور است. یهودیان هم همین حال را دارند. و این، علت درگیریهای خصومتآمیزی است كه همواره به تجاوز و اعمال زور میكشد.» (ص۱۸۳)
«یهودیان دیوارها[ی گتو] را به باطن خود منتقل كردهاند. كنیسه از هماكنون زیر سطح زمین قرار گرفته است. ولی وضع، از این وخیمتر خواهد شد. سعی خواهند كرد خود یهودیان را نابود كنند؛ و بهاینترتیب، كنیسه را ریشهكن كنند.» (همان ص.)
«یهودیها و آلمانیها، وجوه مشترك زیادی دارند. این دو قوم، مردمی با پشتكار و فعال هستند؛ و بهشدت منفور دیگران. یهودیها و آلمانیها مطرودند.» (ص۱۴۷)
بهعلاوه، در زندگینامهٔ او میخوانیم:
در زمستان ۱۹۱۱ با بنژاك للووی، بازیگر یهودی اهل روسیه یك گروه تئاتری یدیشی، دوست میشود. در سالهای ۱۹۱۱ــ۱۹۱۲ به مطالعه دربارهٔ فرهنگ عامهٔ یهودی اشتغال میورزد. در سال ۱۹۱۲ به مطالعه دربارهٔ یهودیت مشغول میشود. در نیمهٔ اول سال ۱۹۱۷، به «فراگیری زبان عبری» میپردازد. در اواخر سپتامبر ۱۹۲۳، در «سخنرانی در آكادمی برلین برای مطالعات یهودی» شركت میكند. در ژوئیه همین سال، به همراه خواهرش، الی، به «یك اردوگاه تعطیلاتی خانهٔ یهودیان برلین» میرود. تاآنكه پس از مرگ، در یازدهم ژوئن سال ۱۹۲۴، در گورستان یهودیان پراگ، دفن میشود.
كافكا تنها یك یهودی نیست. بلكه، درحقیقت، در راستای اهداف و عملكرد صهیونیستها، سعی در تخریب چهره و تخفیف شخصیت اعراب ــ بهعنوان مهمترین مدعیان سرزمین فلسطین و مانعهای تشكیل دولت غاصب اسرائیل ــ دارد.
نوشتهٔ كوتاه و ضعیف «شغال و عرب»[iii] از او، كه در مجموعه آثارش بهعنوان داستان كوتاه(!) چاپ شده، یك نمونهٔ كاملا بارز در این زمینه است. این نوشته كه از همان ابتدا و نامش، بخشی از اغراض نویسندهٔ خود را آشكار میكند، البته بیشتر شبیه یك خاطرهٔ فانتزیگونه است تا یك داستان.
ماجرا، از زبان یك جهانگرد اروپایی روایت میشود: او و همراهانش در «یك واحه و بیابان» چادر زدهاند، و عربی هم، نگاهبان شترهایِ حاملِ آنهاست. وقتی آن عرب میرود كه بخوابد، تعدادی شغال میآیند و اطراف این جهانگرد اروپایی را میگیرند، و به تجلیل از غربیها و بدگویی و تخفیف اعراب نزد او میپردازند.
«ما میدانیم تو از سمت شمال میآیی؛ و بههمینجهت، امیدواریم. آنجا عقل وجود دارد. اما عربها عاری از عقل هستند. چنانكه میبینی، نمیشود در خودپسندی سرد آنها، جرقه عقلی روشن كرد.»/ «ما دنبال این هستیم كه كسی ــ اربابی ــ بیاید و ما را نجات بدهد. ما مجبوریم در این سرزمین زندگی بكنیم [توجه شود!]. ولی بهدنبال یك منجی هستیم كه بیاید ما را نجات بدهد.»
پینوشتها:
[i]ــ یانوش، گوستاو؛ گفتگو با كافكا؛ ترجمهٔ فرامرز بهزاد؛ تهران، خوارزمی؛ چاپ دوم: ۱۳۵۷؛ ص۳۴.
[ii]ــ كافكا، فرانتس؛ یادداشتها؛ ترجمهٔ مصطفی اسلامیه؛ نیلوفر؛ چاپ اول: ۱۳۷۹.
[iii]ــ هدایت، صادق؛ نوشتههای پراكنده (بخش ترجمه)؛ ثالث ــ آلاچیق؛ چاپ اول: ۱۳۷۹.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست