شنبه, ۲۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 8 February, 2025
مجله ویستا

نسبت روزه با محیط زیست


نسبت روزه با محیط زیست

برخی از سنت هایی که از گذشتگان برایمان بجا مانده اند نه تنها برای حیات فردی ما که برای حیات اجتماعی ما نیز بسیار حائز اهمیتند, «روزه» از جمله این سنت هاست

برخی از سنت‌هایی که از گذشتگان برایمان بجا مانده‌اند نه تنها برای حیات فردی ما که برای حیات اجتماعی ما نیز بسیار حائز اهمیتند، «روزه» از جمله این سنت‌هاست.

گذشته از فلسفه شرعی که بر روزه مترتب است از رویکرد زیست محیطی نیز سنتی حسنه و در خور توجه است.

می‌دانیم که زمین تنها سیاره‌ای است که ما انسان‌ها به عنوان اشرف مخلوقات و خلیفه الهی بر جای جای آن ساکن بوده و در آغوش گرمش آرمیده‌ایم، شاید نزدیک به چهار میلیارد سال از عمر این تنها سیاره ما می‌گذرد اما متاسفانه تنها در این یکصد سال اخیر حجم عمل تخریبی زمین به وسیله ما آدمیان تقریباً با تمام دوره‌های قبل برابری می‌کند. به نظر می‌رسد با رشد روزافزون جمعیت و توسعه پرشتاب تکنولوژی و صنعت و ماشینی شدن زندگی و به طور کلی غلبه زندگی مصنوعی بر زندگی طبیعی بسیاری از سنت‌های حسنه که دوام و قوام زندگی فردی و جمعی و نشاط عاطفی ما به آن وابسته بود در حال فراموشی یا جایگزینی با آداب و رسوم جدید است اگرچه با رشد زندگی ماشینی ناگزیر به حذف برخی از سنت‌ها شده‌ایم اما می‌توان با نگاهی تازه برخی از این سنت‌ها را در زندگی جدید رواج و رونق دوباره‌ای بخشید.

همه ما مهمان زمین هستیم بر سفره پر از سخاوت این سیاره می‌نشینیم آب، غذا، پوشاک، مسکن و همه ملزومات زندگی ما از این سفره گسترده الهی تامین می‌شود اما متاسفانه با اسراف در مصرف، فشار مضاعفی بر این کارخانه عظیم تحمیل می‌کنیم.

زمین وقتی به صورت طبیعی محصولی را به ما ارزانی می‌کند زباله‌های آن را نیز به سادگی می‌پذیرد مثلاً وقتی درخت سیبی از زمین رشد کرده، میوه سیبی از آن درخت به آدمی پیشکش می‌شود باقی مانده و پوست‌های اضافی آن به سادگی جذب زمین شده و زمین نه تنها در پذیرش آن هیچ مشکلی ندارد بلکه پسماندهای خوراکی، نوعی کود طبیعی برای تقویت خاک به شمار می‌آیند، اما وقتی پای دخل و تصرف آدمی به میان می‌آید و آدمی کارخانه‌ای می‌سازد تا کالایی تولید کند. این تولید بشر ساخته است که به زمین فشار وارد می‌آورد. آدمی می‌خواهد با فکر و ذهن خویش چیزی را تولید کند، حالت طبیعی تولیدات زمین به حالت مصنوعی تولیدات بشر ساخته تبدیل می‌شود.

در اینجا اگر آدمی بی‌مطالعه و مشورت با این منبع بزرگ و مادر مهربانش یعنی زمین دست به تولید بزند به عبارتی بدون توجه و رعایت اقتضائات زیست محیطی و شرایط و امکانات زمین بخواهد کالایی را تولید کند زمین در جذب زباله‌های آن محصول تولید شده دچار مشکل می‌شود. به عبارتی زباله‌های مصنوعی، آب و خاک این منبع بزرگ تغذیه را آلوده کرده و چرخه سالم و طبیعی تولید و مصرف را دچار اضطراب و انواع واکنش‌های منفی می‌کند. با رقابت ما آدمیان در مصرف، حجم زباله تولیدی ما نیز افزایش یافته تمام منابع تغذیه‌ای ما در زمین با این حجم از زباله تولید شده آلوده می‌شود بنابراین با ورود ما مسلمانان به ماه رمضان و توجه ویژه به این سنت حسنه از حجم انواع زباله‌های تحمیلی بر زمین کاسته می‌شود.

زمین در این یک ماه اگر از مقدار مصرف شخص روزه‌دار کم شده باشد تنفس تازه‌ای می‌کشد. بنابراین یک شخص روزه‌دار که در این یک ماه کنترل ویژه‌ای بر اعمال و رفتار خویش حاکم می‌کند و تغذیه حلال را نیز اختیارا بر خود محدود می‌کند به نوعی به محیط زیست خویش به عنوان منبع انرژی و تغذیه‌ای‌اش خدمت شایسته‌ای را روا می‌دارد.

به نظر می‌رسد امساک از آب و غذا در ماه مبارک رمضان برای آن است تا منبع تغذیه نَفسِ آدمی یعنی معده کمی استراحت نماید تا قدرت اعضا و جوارح انسان برای سرکشی و طغیان و تجاوز به حریم دیگران و تخریب محیط و آزار حیات فروکش کند ضمن آن که محدودیت و کنترل تغذیه حلال به تقویت روح و ارتقای جنبه‌های معنوی وجود آدمی نیز می‌انجامد. به قول سعدی «اندرون از طعام خالی دار تا درو نور معرفت بینی .»

فواید عملی روزه‌داری برای محیط زیست این است که مصرف غذا کاهش می‌یابد در نتیجه از حجم تولید زباله کاسته شده و آلاینده‌های زمین کم می‌شود.

با ضعف اختیاری جسم، رفت و آمد وسایل نقلیه و انواع مسافرت‌ها کاهش می‌یابد در نتیجه آلودگی هوا، آلودگی صدا، آلودگی طبیعت، ترافیک و انواع تصادفات شهری و جاده‌ای کاهش می‌یابد. با افزایش مراقبه نفس، انسان‌ها نسبت به یکدیگر مهربان‌تر شده در نتیجه تعامل مثبت‌تری با محیط و حیات وحش برقرار خواهند نمود.

کاهش مصرف آب و غذا موجب کاهش تولید انرژی‌هایی می‌شود که تولید هر یک از آنان انواع آلودگی‌های هوا، آب، صدا، محیط و طبیعت را بر زمین تحمیل می‌کند. با کاهش حجم آلاینده‌ها، سلامتی ما که محصول زندگی در محیطی پاک است، تضمین می‌شود.

علی فلاح