پنجشنبه, ۱۴ تیر, ۱۴۰۳ / 4 July, 2024
مجله ویستا

امروز با سعدی ـ دوشنبه ۳ بهمن


امروز با سعدی ـ دوشنبه ۳ بهمن

اگرم حیات بخشی و گرم هلاک خواهی
سربندگی به حکمت بنهم که پادشاهی
من اگر هزار خدمت بکنم، گناهکارم
تو هزار خون ناحق بکنی و بی گناهی
به کسی نمی‌توانم که شکایت از تو خوانم
همه جانب …

اگرم حیات بخشی و گرم هلاک خواهی

سربندگی به حکمت بنهم که پادشاهی

من اگر هزار خدمت بکنم، گناهکارم

تو هزار خون ناحق بکنی و بی گناهی

به کسی نمی‌توانم که شکایت از تو خوانم

همه جانب تو خواهند و تو آن کنی که خواهی

تو به آفتاب مانی ز کمال حسن طلعت

که نظر نمی‌تواند که ببیندت کماهی

من اگر چنان که نهی است نظر به دوست کردن

همه عمر توبه کردم که نگردم از مناهی

به خدای اگر به دردم بکشی که برنگردم

کسی از تو چون گریزد که تواش گریز گاهی

منم، ای نگار و چشمی که در انتظار رویت

همه شب نخفت مسکین و بخفت مرغ و ماهی

وگر این شب درازم بکشد در آرزویت

نه عجب که زنده گردم به نسیم صبحگاهی

غم عشق اگر بکوشم که ز دوستان بپوشم

سخنان سوزناکم بدهد بر آن گواهی

خضری چو کلک سعدی همه روز در سیاحت

نه عجب، گر آب حیوان به در آید از سیاهی