پنجشنبه, ۲۷ دی, ۱۴۰۳ / 16 January, 2025
چه کسی می تواند بلاگرها را انکار کند
به نظر میرسد که دیگر نادیده انگاشتن وبلاگها، دشوار شده است. لوموند دیپلماتیک در مقالهای با عنوان "ابزارهای نوین اطلاعاتی یا اعتقادی؟ اینترنت در گیر و دار تب وبلاگ" به قلم "فرانسیس پیسانی" مینویسد: "بلاگ مخفف وبلاگ است که میتوان آنرا یادداشتهای روی شبکه خواند. واژههای جدیدی که یک راست از ایالات متحده میآیند، اغلب عادات زبان شناختی ما را دچار اختلال میکنند، اما این واژهها بعضاً نمودار پدیدههایی به راستی نوین هستند."
بلاگها عبارتند از روزنامههای شخصی روی شبکهی اینترنت که با برنامهی سادهای اداره میشوند؛ که به کمک آن میتوان متنی را روی کامپیوتر تایپ کرد و سپس با اتصال به اینترنت آن را بلافاصله روی یک صفحه وب که برای این منظور تهیه شده، منتشر کرد. بلاگها عامدانه اطلاعات عینی و عقاید شخصی را با هم آمیخته و اغلب با یک لینک به منبع اصلی، یک بلاگر دیگر و یا مقالهای که بلاگنویس مزبور مورد تحلیل قرارداده و یا مایل است آن را به مخاطبین خود معرفی کند، همراه هستند.
پیدایش نخستین بلاگی که رسماً به این نام شناخته شد به هفتم اکتبر ۱۹۹۴ باز میگردد و به "دیو وینر" برنامهریز و مبتکر یکی از رایجترین نرم افزارهای اینترنت (مانیلا) نسبت داده میشود.
یک گزارش نیویورک تایمز که در سایت "او جی سی اننبرگ آنلاین ژورنالیسم" منتشر شده، حاکی از آن است که گرایش روزنامهنگاران به راهاندازی وبلاگ، یک موج نوین است و پیشبینی میشود شمار وبلاگهای فعال از ۶۲/۱ میلیون، به ۸۶/۵ میلیون وبلاگ تا آغاز سال ۲۰۰۵ برسد.
● بلاگرها و اختلاف با روزنامهنگاران سنتی
واژه وبلاگ برای اولین بار در سال ۱۹۹۷ توسط "جان بارگر" در سایت "خرد روبات" به کار برده شده است. وبلاگها که آنها را به صورت مخفف بلاگها نیز میشناسیم، پدیدههایی هستند که شناخت آنها چندان ساده نیست. واقعاً وبلاگها چه هستند؟ مساله وبلاگنویسان که به آنان بلاگر میگویند چیست و چرا باید به آنها اهمیت بدهیم؟ و از همه مهمتر آیا میتوان به وبلاگها به عنوان رسانههای جدید و صورت تازهای از ژورنالیسم نگریست؟ لوموند دیپلماتیک نگاه ویژهای به این پدیده دارد.
این پدیده در چارچوب آنچه شاخص اصلی شبکه اینترنت محسوب میشود، جای میگیرد؛ ارتباط افقی بسیاری با بسیاری دیگر مانند پیامرسانی الکترونیک و پیامرسانیهای لحظهای و در این رابطه آنچه بسیار مهم است نه روند "نابود باد فاصلهها"، بلکه ایجاد ارتباطات "غنی" میان افرادی است که یکدیگر را نمیشناسند. بلاگ نشر عمومی یک ارتباط است. این امر، این پرسش را مطرح میسازد که آیا بلاگنویسها نیز به نوعی روزنامهنگار هستند؟ نخستین اختلاف عمدهی آنان با روزنامهنگاران سنتی، فقدان یک نگاه بیرونی به مقالهی آنها، قبل از انتشار آن است.
● وبلاگ به مثابهی رسانه / چه چیزی وبلاگ نیست؟
اما وبلاگها به عنوان رسانهی جدید و به عنوان صورت تازهای از روزنامهنگاری از دیدگاه "گرومت" اینگونه تعریف میشوند: "وب به ما کمک کرد تا به راحتی در اینترنت وارد عرصهی چاپ کتاب و مجله شویم و حالا وبلاگها به ما این امکان را دادهاند تا به آسانی وارد عرصهی انتشار خبر شویم. وبلاگها با تکنولوژی ساده و قابل دسترس، جایگزینی برای جریانهای خبری سنتی شدهاند و اکنون هر شهروندی میتواند یک خبرنویس باشد و از آنجا که پوشش خبری تاثیر فراوانی بر مسائل سیاسی دارد، وبلاگها به عنوان رسانههای جدید میتوانند در انتشار خبرها تاثیر زیادی بر پوشش خبری و در نتیجه بر سیاست بگذارند."
"پیتر فرایدمن" نویسندهی سایت آموزش خبر الکترونیک هم در مقالهای با عنوان "چه چیزی وبلاگ نیست؟" طبقهبندی دیگری در مورد ویژگیهای وبلاگها دارد. او به شش ویژگی وبلاگها اشاره میکند، که یکی از آنها مجدداً مثل تعریف آندرو گرومت با روزنامهنگاری در ارتباط است:
- یک دفتر خاطرات شخصی، که مرتباً روز آمد میشود
- قابلیت دسترسی آزاد بر روی وب
- ستون شخصی یک ستوننویس روزنامه
- لیستی از لینکهای متفاوت به چیزهای دیگری بر روی وب
- آثار منتشر شده توسط وبلاگنویس
- یک وب سایت یا بخشی از یک وب سایت
از دیگر سو، "لن اپکار" سردبیر سایت نیویورک تایمز در مصاحبه با سایت "سایبر ژورنالیست" این چنین دربارهی آینده وبلاگها به عنوان رسانه اعلام نظر میکند: "وبلاگ پدیده بسیار مهم و تاثیرگذاری بر روزنامهنگاری نوین است که نیویورک تایمز نمیتوانست آن را نادیده بگیرد و با توجه به همین نگرش که باید کار سطح بالا و خوبی در این زمینه ارائه داد، وبلاگ نیویورک تایمز را راهاندازی کردیم."
وبلاگهای زیادی هم اکنون مشغول فعالیت هستند، بسیاری از آنها هم سیاسیاند اما لزوماً تعداد زیاد این وبلاگها دلیل خوب بودن آنها نیست، لذا ما باید وارد صحنه میشدیم و قوی هم وارد میشدیم و به همین دلیل بود که طرح "وبلاگ تایمزان تریل" را دادیم که پس از تصویب به اجرا درآمد و میبینید که وبلاگ تازه تاسیس نیویورک تایمز چیزی کاملاً متفاوت با همهی وبلاگهای موجود است و بسیار حرفهای و دقیق عمل میکند، من فکر میکنم آینده وبلاگها بسیار درخشان است و آنها در آینده به سوی گزارشگری، طنز و بازنمایی بیشتر به پیش خواهند رفت. "
اما برخلاف دیدگاه سردبیر سایت نیویورک تایمز، طبق یافتههای یک پژوهش که در سال ۲۰۰۴ در آمریکا صورت گرفته است، هنوز موقعیت وبلاگها چندان درخشان نیست. موسسه نظرسنجی "پیو" با انجام یک پژوهش مشخص کرده است که جامعه بلاگرها در زمینه کاربران اینترنت در اقلیت هستند و تنها ۷/۲ درصد از کل کاربران بزرگسال از اینترنت برای نوشتن وبلاگ استفاده میکنند و درصد افرادی که صرفاً به خاطر وبلاگ به اینترنت وصل میشوند. بسیار پایینتر از حد تصور است، به طوری که تنها ۱۰ درصد از این کاربران به طور دائم و روزانه وبلاگهای خود را روز آمد میکنند، ۱۱ درصد دیگر این افراد خودشان وبلاگ ندارند، اما برای خواندن وبلاگهای دیگران به اینترنت رجوع میکنند و برای عمده کاربران، داشتن وبلاگ یک سرگرمی است تا شغل و حرفه اصلی.
در هر حال چه وبلاگها به گفتهی سردبیر سایت نیویورک تایمز آینده بسیار درخشانی داشته باشند و چه بر حسب نظرسنجی موسسه پیو در میان کاربران اینترنت در اقلیت باشند، این پدیده در کانون توجهات روزنامه نگاران قرار گرفته است.
"والتر شاپیرو" نویسنده سیاسی روزنامه "یو اس ای تودی" در این باره میگوید: وبلاگها اثری قطعی بر ژورنالیسم سیاسی دارند، اما زوایای این تاثیر هنوز کاملاً مشخص نشده است. گاهی از این پدیدهی نو استقبال میشود و گاهی نیز در برابر آن موضع گرفته میشود. به نظر میرسد که امروز در نوعی قرون وسطای وبلاگنویسی به سر میبریم."
ناگفته نماند که اهمیت وبلاگها آنقدر مورد توجه قرار گرفته که دانشگاه هاروارد آمریکا در ۲۱ ژانویه سال ۲۰۰۵ کنفرانسی برگزار کرد تحت عنوان "وبلاگنویسی، روزنامهنگاری و اعتبار" و در آن جوانب گوناگون این پدیده را مورد بررسی قرار داد.
● بلاگرها روزنامهنگارند؟
وبلاگنویسی قطعاً نوعی روزنامهنگاری است، اما نوعی از روزنامهنگاری که به جای علائق جمع وسیعی از مخاطبان بر علائق شخص استوار است. به دیگر زبان، وبلاگها به جای علائق روزنامههای سنتی، بر علایق "خالقان / سردبیران" خود متمرکز هستند. مانعی که وبلاگها با آن موجه هستند، مسئلهی اعتبار است. مسئله این است که مخاطبان تا چه حد به اطلاعاتی که از وبلاگها میگیرند، اعتماد خواهند کرد. جنبهی دیگر وبلاگها این است که آنها به جای خبرهای جاری، بیشتر به مخاطبان در قبال خبرهای خاص هشدار میدهند.
بطور کلی وبلاگها ارائهگر نوعی از روزنامهنگاری هستند که در آن عملاً به افراد شیفته و دارای سواد کامپیوتری، امکان سردبیر شدن (دروازهبانی)، گزارشگر و ناشر شدن بطور همزمان داده میشود. در این برهه وبلاگها میخواهند صدا و دیدگاهی آلترناتیو باشند که بین کانالهای سنتی ارتباطی قابل شنیدن باشند...
● وبلاگ در اکوسیستم روزنامهنگاری
دیدگاه "دن گیلمور" نویسنده برجسته "دره سیلیکون" که بیش از یک دهه است که تحولات مداوم تکنولوژیهای ارتباطی را پوشش میدهد و در این مدت در دو ستون اینترنتی خود به فردی تاثیرگذار در عرصه پژوهشهای مرتبط با تاثیرات تکنولوژیهای ارتباطی بر رسانهها تبدیل شده نیز بسیار قابل توجه است.
او که نویسندهی کتاب معروف ما رسانهایها: "روزنامه نگاری مردمی، از مردم برای مردم" نیز هست و نسخهی آنلاین آنرا هم در اختیار عموم قرار داده؛ دیدگاه معتدل خود را در این زمینه چنین تشریح میکند: "وبلاگها به اکوسیستم روزنامهنگاری پیوستهاند. من با رسانههای عظیمی که احساس میکنند وبلاگها ربطی به آنها ندارند و همچنین با وبلاگهایی که فکر میکنند روزنامهنگاری در حال واگذار شدن به آنها است، مخالفم."
پروفسور "پاول" رئیس انستیتوی مطالعات رسانههای نوین، مسئول بخش تمرکز با تاثیرات محیط رسانههای مدرن بر محتوا و عضو انجمن خبرهای آنلاین، در این زمینه میگوید: "وبلاگها شکل جدیدی برای ارائهی گونههای مختلف روزنامهنگاری هستند، به ویژه اگر روزنامهنگاران آنها را برای سازمانهای خبری خود بنویسند. برای نوشتن وبلاگها، این تحریمشدگان دنیای روزنامهنگاری، از معیارها و استانداردهای مشابهی استفاده میشود.
● شکل جدیدی از ستوننویسی
وبلاگها شکل جدیدی از ستوننویسی هستند. برخی از وبلاگهای موجود را میتوان شکل تازهای از سرمقالهنویسی مبتنی بر قضاوت، تعریف کرد و علت این گرایش چیزی جز این نیست که نویسندگان این نوع وبلاگها دارای علائق خاصی هستند و بر اساس همین علائق به جستجو در میان مقالات و خبرها و سایتها میپردازند و بر اساس یافتههای خود تحلیل مینویسند و افراد در حوزههای مورد توجه خود، بر این دیدگاهها تاکید میورزند.
برخی از وبلاگهای موجود نیز صرفاً خاطراتی شخصی هستند که فرصت در دسترس دیگران قرار گرفتن را مییابند و هنوز هم معلوم نیست که چه چیزی آنان را وادار به چنین کاری میکند! آنچه از دیدگاه من نوع تازهای از روزنامهنگاری محسوب میشود؛ وبلاگهایی چون "اوه مای نیوز" است که گزارشگرانش مردم عادی هستند که دربارهی محصولات مختلف نظر میدهند و همه را به مشارکت در بحثها میکشانند.
از دیگر سو، "کیلییان" مدرس ژورنالیسم و وبنویسی در پاسخ به پرسش من که آیا وبلاگها پیشتازان نوع تازهای از روزنامهنگاری هستند؟ مینویسد: وبلاگها اخیراً نوع تازهای از روزنامهنگاری را خلق کردهاند، ما در آینده شاهد نرمافزارهای پیچیدهای برای وبلاگنویسی خواهیم بود که به افراد این امکان را خواهند داد که نه تنها خبر و نظر، بلکه گرافیک، ویدئو، صدا و لینک را هم به کار بگیرند.
● وبلاگنویسی و روزنامهنگاری نوین
در همین حال، "پکه ری" سردبیر وبلاگ سردبیران و مسئول فروم مجازی سردبیران جهان در این باره به حضور وبلاگها در حوزهی اخبار داخلی تاکید دارد. او مینویسد: "وبلاگها در حوزهی اخبار داخلی و برای جوامع حرفهای نوع تازهای از روزنامهنگاری را به وجود آوردهاند. اما برای رورنامهنگاری کیفی و سایتهای خبری حرفهای خیر. "
"مک آدامز" از دانشگاه فلوریدا که خود سردبیر یک وب سایت با موضوع روزنامهنگاری سایبر است و تجربهی بزرگی هم در توسعه دادن متون سایت روزنامه واشنگتن پست دارد، از زاویهی دیگری به موضوع نگاه میکند. تاکید او بر تغییر مفهوم اطلاعات برای مردم متمرکز است. او در پاسخ به پرسش این پژوهش مینویسد: "این پرسش که وبلاگها صورت تازهای از روزنامهنگاری باشند، تا حدود زیادی جسورانه است، اما وقتی انسان سلام پکس، وبلاگنویس عراقی را میبیند که اعتماد هزاران خواننده را در سراسر جهان به خود جلب میکند، باید به این نکته برسد که نوع واکنش نشان دادن مردم در ارزیابی اطلاعات در حال تغییر است. یک وبلاگنویس با داشتن موضع شخصی در قبال یک موضوع و با پیگیری پیوسته در تولید اطلاعات در یک دوره زمانی میتواند کارهایی صورت دهد که یک روزنامهی ضعیف قادر به انجام آن نیست. او میتواند کاری بکند که خوانندگان بارها و بارها به او سر بزنند. از دیدگاه من برخی از وبلاگها کاملاً نوع تازهای از روزنامهنگاری هستند و این در حالی است که بسیاری از آنها هم فاقد چنین ویژگیهایی هستند."
دکتر "برنگر" استاد برجستهی روزنامهنگاری و ارتباطات در دانشگاه آمریکایی قاهره و متخصص و مدرس مهارتهای مرحلهای روزنامهنگاری دیدگاه متفاوتی در این باره دارد: "وبلاگها در حال گوش سپردن و بازگشتن به ریشههای خود یعنی ژورنالیسم هستند. اما وبلاگها دو تفاوت دارند، یکی اینکه فرم متفاوتی دارند (الکترونیک) و دیگر اینکه (معمولاً) فاقد نهاد واسط و استقرار یافتهی رسانهای هستند. میشود اینگونه تصور کرد که همه قادر بودند یادداشتهای ارسالی "ریچارد هاردینگ دیویس" از کوبا برای نیویورک هرالد را پیش از ادیت شدن و چاپ بخوانند. سایبر ژورنالیست وبلاگرها (به شرط داشتن مهارت مناسب در موتورهای جستجو) این قدرت را دارند که خوانندگان را بسوی خود بکشانند و نیازی به سازمانهای خبری پر قدرت نداشته باشند."
از دیگر سو، دیدگاه پروفسور "ماسکو" رئیس بخش پژوهشی ارتباطات و جامعه در دپارتمان جامعهشناسی دانشگاه کوئینز کاملاً در نقطه مقابل قرار میگیرد. او در پاسخ به پرسش این پژوهش مینویسد: "به نظر من وبلاگها نوع تازهای از روزنامهنگاری نیستند. مردم همیشه به شیوهای که وبلاگها اطلاعات تولید میکنند، در تولید اطلاعات نقش داشتهاند. وبلاگها نوعی از روزنامهنگاری نیستند، روزنامهنگاری برای ارائه خبر به آموزش گسترده، به جستجوی اطلاعات، به توانمندی در دقت و قضاوت در قبال رویدادها نیاز دارد. وبلاگها فقط تاملات شخصی هستند و اشتباه نگرفتن آنها با روزنامهنگاری خالص کار دشواری است."
اما پاسخ پروفسور "پینتاک" استاد ژورنالیسم دانشگاه میشیگان آمریکا درباره وبلاگها، خود با یک پرسش آغاز میشود. پینتاک میگوید: "پشت وبلاگها پرسش بزرگ این است که آیا وبلاگها اساساً روزنامهنگاری هستند؟ هر که یک کامپیوتر داشته و به اینترنت هم دسترسی داشته باشد، میتواند برای خود یک وبلاگ درست کند، این اتفاق به این معناست که جریان یکسویهی اطلاعات دمکراتیکتر شده و از معرض فیلتر سنتی سازمانهای خبری سنتی دورتر شده است، اما همین اتفاق معنای دیگری هم دارد و آن خدشهدار شدن استانداردهای روزنامهنگاری است.
در اینجا میتوان افسانهها را حقیقت و تبلیغات را گزارش جلوه داد و انگیزهها را پشت گرافیک پرزرق و برق پنهان کرد. چه موافق باشید و چه نباشید، مطلبی که در نیویورک تایمز یا در تایمز آوا ایندیا چاپ میشود از درجهای از اعتبار و سندیت برخوردار است. اما چنین تضمینی فرضاً برای وبلاگهای بلاگ دات کام وجود ندارد. "
● وبلاگها پنجرهای آلترناتیو در قبال اخبار
وبلاگها پنجرهای آلترناتیو در قبال اخبار جاری هستند، اما برای هر که خوانندهی وبلاگها است، پرسیدن این پرسشها از خودش، پیش از شروع گشت و گذار در هر وبلاگی ضروری است:
چه شخص یا سازمانی پشت این وبلاگ است؟
برای دیدگاههایی که پست میکنند چه صلاحیتهایی -اگر اصلاً صلاحیت داشته باشد -دارد؟
آیا یک دستور جلسه پنهان دارد، یا دارند؟
اما در همین حال "پل گرابوویچ" که در دانشگاه برکلی واحد وبلاگ را دارد، معتقد است در مجموع کار بلاگنویسان شباهت زیادی به گزارش دارد، حتی اگر از نظر فرم به کار سرمقالهنویسان یا خبرنگاران نزدیکتر است.
به گفته دن گیلمور؛ خبرنگار معروف "سان خوزه مرکوری" و نویسندهی وبلاگی که از جانب یک روزنامهنگار روی سایت روزنامهاش گذاشته شد؛ وبلاگ ها در چارچوب مکانیزمی جای میگیرند که به روزنامهنگاری ختم میشود، او همواره تکرار میکند که اطلاعات مجموعه خوانندگان، شنوندگان و بییندگان ما، بیشتر از اطلاعات ما است. او از این شیوهی روزنامهنگاری پخته و مکالمهوار، در مقایسه با روشهای خشک آکادمیک، دفاع میکند.
اما "نمت"، روزنامهنگار و استاد ژورنالیسم دانشگاه پوردو آمریکا هم در این مورد معتقد است: "وبلاگها، خوانندگان را به جایگاه دبیر خبر در روزنامهها کشاندهاند. واقعاً چه تعدادی از مردم حاضرند در این حجم عظیم اطلاعات غوطه رو شوند، من تردیدی ندارم که میزان آنها زیاد نخواهد بود. در عین حال، تردیدی نیست که از تاثیرات مفاهیم کلاسیک وسائل ارتباط جمعی بر کسانی که حاضرند دست به چنین کاری بزنند، کاسته خواهد شد. حدس من این است که باورها و پیش داوریهای کسانی که شخصاً برای خود روزنامه آنلاین ایجاد میکنند، بیش از پیش، تثبیت و تقویت خواهد شد.
ضمناً این نکته که رسانهها باز هم بتوانند با چند موضوع مشخص برای مخاطبان برجستهسازی کنند، تقریباً غیر ممکن خواهد شد و در عوض مردم به انتخاب اطلاعاتی دست خواهند زد که نه باورهای موجود در کشمکشهای خبری، بلکه باورهای خودشان را برجسته خواهد ساخت. ما با تقویت شبکههای تلویزیونی کابلی در برابر روزنامهنگاری رادیو و تلویزیونی هم شاهد همین اتفاق بودیم، به طوری که محافظهکاران فاکس نیوز را انتخاب میکردند و انتخاب لیبرالها هم سی.ان.ان و ام.اس.ان.بی.اس بود. البته تفاوت در شبکههای تلویزیونی کابلی در اینجا است که آنها بیشتر از آنکه از خبرها، گزارش بدهند، دربارهشان بیشتر حرف میزنند، کارکرد وبلاگها هم شبیه به همین خواهد بود."
اما از میان کارشناسان برجستهی روزنامهنگاری آنلاین این "مارک دیوز" نویسندهی مقالهی معروف روزنامهنگاری آنلاین نوین است که به صراحت و آشکارا وبلاگنویسی را نوعی روزنامهنگاری آنلاین اعلام میکند: "وبلاگها گونهای از روزنامهنگاری آنلاین نوین هستند، چرا که به صورت آنلاین از تجربهها به ما خبر میدهند و لینکهایی در مورد محتوا در اختیار خوانندگان خود قرار میدهند که توام با تفسیر است و آنها را هنگام گشتزدن در محیط وب یافتهاند."
و بالاخره عدهای هم چون "رنی تاوا" بر این باورند که وبلاگها پس از ۱۱ سپتامبر به گونهای از روزنامهنگاری تبدیل شدهاند.
یونس شکرخواه
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست