تاثیر بحران اقتصاد جهانی بر سینما

بحران اقتصادی گسترده ای که از دو سال قبل در کشورهای غربی و آمریکا شروع شد، خیلی زود اقتصاد کشورهای مختلف جهان را تحت تاثیر قرار داد و پیامدهایی نیز در ابعاد مختلف (تولید و فروش) …

بحران اقتصادی گسترده ای که از دو سال قبل در کشورهای غربی و آمریکا شروع شد، خیلی زود اقتصاد کشورهای مختلف جهان را تحت تاثیر قرار داد و پیامدهایی نیز در ابعاد مختلف (تولید و فروش) صنعت سینما داشت. کاهش و عدم پرداخت دستمزدها و بیکاری عوامل فیلمها و... از نشانه های شروع این بحران در صنعت سینما بود.

بحران اقتصادی به موضوعات و فیلمنامه ها نیز سرایت کرده است و برخی از فیلمها با هدف قرار دادن بحران اقتصادی، به آن واکنش نشان داده اند. در این ایام، برخی کارگردان‌ها و کمپانی های فیلمسازی با ساخت آثار سینمایی و مستند، سعی کرده اند در پی یافتن راه حلی برای این بحران باشند. اما در عمل با موفقیت چندانی روبه‌رو نبوده اند، چرا که اساساً این افراد در پی آگاهی رساندن به جامعه نیستند و تنها ابزاری در دست سیاستمداران می باشند.

مانند فیلم " بین المللی " ( THE International) ساخته " تام تیکور " Tom Tykwer با محوریت فعالیت های شرورانه بانک‌ها می باشد. در زمینه سینمای مستندنیز اثرهایی مانند نام "‌مکتب شوک‌" (The Shock ساخته "‌مایکل وینترباتم " ( Michael Winterbottom ) است که تحولات اقتصادی جهان طی چهل سال اخیر در این فیلم بررسی می شود و مشکلات به‌وجود آمده را ناشی از نظریه های اقتصاد دانان لیبرال، سوء استفاده دولتها و شرکتهای چند ملیتی از کشمکش های نظامی و حوادثی چون سونامی در شرق آسیا و جنگ در عراق را علت این بحران و معرفی می کند.

همچنین فیلم مستند " کاپیتالیسم : یک داستان عاشقانه " ( Capitalism : A Love Story) ساخته " مایکل مور " Michael Moore به سراغ منشاء اصلی بحران در آمریکا می رود و سرمایه داری بی پروا و افسار گسیخته در آمریکا را عامل اصلی همه مصیبت های طبقه متوسط این کشور می داند و در این راه سعی می‌کند کلاهبرداری ها ، توطئه ها و نارسایی‌های سیستم دولتی را افشا کند. تضاد میان سوء استفاده بازار بورس وال استریت از درآمدهای حاصل از مالیات مردم از یکسو و شرایط اقتصادی اسفناک مردم تنگدست از سوی دیگر ، در این فیلم به خوبی تصویر شده و یک تراژدی عمیق انسانی را به بیننده نشان می دهد . " مور " برپایه آمار اعلام می کند که ثروت یک درصد از جمعیت آمریکا ، معادل ثروت ۹۵ درصد از مردم این کشور است. همه این تلاشها در حالی‌که است که بسیاری از اقتصاددانان بحران اقتصادی فعلی آمریکا را با رکود اقتصادی دهه۱۹۳۰ مقایسه می‌کنند، این واقعیت را نمی توان نادیده گرفت که مخاطبان امروز سینمای جهانی آنچنان غرق در بحران اند که جز معدودی بقیه علاقه‌ای به دیدن واقعیت های جنگ و بحران اخیر در سینما ندارند. حال خود قضاوت کنید که از آنجایی بحران جهانی بر اقتصاد تا ثیر گذاشته است، آیا اقتصاد می‌تواند بر این بحران تاثیر بگذارد؟ یا حداقل با روشنگری از شدت آن بکاهد؟ آیا امیدی به این صنعت اقتصادی به عنوان ابزاری برای بیداری و احیای تفکر صحیح هنوز وجود دارد؟ سلطه و نفوذ دست قدرتهای بزرگ برای تحریف واقعیات جهان در این صنعت تا چه اندازه موثر واقع خواهد شد؟ و....

احمد محمدی

پژوهشگر اقتصادی