شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

خستگی مزمن ناشی از کار


خستگی مزمن ناشی از کار

هر فرد در طول زندگی خود ممکن است برای مدتی احساس خستگی زودگذر یا طولانی نماید

خستگی زودگذر می تواند ناشی از کار زیاد، مشغله های فکری ، تضادهای خانوادگی ، عدم تحرک کافی ، تغذیه نامناسب یا کم خوابی باشد. خستگی زودگذر معمولاً با استراحت ، کاهش حجم کار و رفتن به مسافرتی کوتاه و نشاط آور تسکین یافته یا کاملاً بر طرف می شود.اما خستگی مزمن عارضه ای جدی و قابل تأمل است زیرا این نوع خستگی مستمر و فرسایشی است ، به گونه ای که شخص مبتلا به خستگی مزمن نه تنها آرامش و قرار خود را از دست می دهد و قادر به انجام کامل تعهدات اجتماعی و خانوادگی خود نیست بلکه ادامه خستگی مزمن به افسردگی و انزوای شخص بیمار می انجامد. خستگی مزمن یک اختلال ضعف آور همراه با ناراحتیهای جسمی ، مزاجی و عصبی روانی است . آمار مبتلایان به بیماری خستگی مزمن بیانگر این واقعیت است که عارضه این نوع خستگی در زنان دو برابر مردان است . سن متوسط ابتلا به بیماری خستگی مزمن بین ۲۵ تا ۴۵ سالگی است . گرچه مواردی از خستگی مزمن در سنین کودکی و افراد مسن نیز مشاهده شده است . خستگی مزمن معمولاً توأم با علائمی مانند عدم تمرکز فکری ، سردرد، گلو درد، دردهای عضلانی ، درد مفاصل ، دل پیچه ، تب ، افزایش ضربان نبض ، حساسیت غدد لنفاوی ، درد در قفسه سینه ، تعریق شبانه ، بیخوابی ، کاهش یا افزایش وزن و درنهایت مشکلات روانی و جسمانی است . خستگی مزمن زمینه ساز بیماری افسردگی است ، زیرا افسردگی یکی از پی آمدهای ناگوار ادامه خستگی مزمن است . از همین رو اکثر روانپزشکان نشانه های خستگی مزمن را اساساً یک اختلال روانپزشکی دانسته و سایر نارسایی های عصبی و جسمی را از عوارض ثانویه بیماری خستگی مزمن می دانند. اغلب مبتلایان به خستگی مزمن اظهار می دارند که فشار شدید جسمی و روانی در تشدید بیماری آنها مؤثر است و با افزایش فشارهای جسمی و روانی اختلالات فکری و دردهای جسمی آنها فزونی می یابد. یکی از نکات قابل تأمل در زندگی افراد مبتلا به خستگی مزمن "زندگی یکنواخت عاری از نشاط "، "یأس و بدبینی "، "کم خوابی و خواب نامنظم "، "تغذیه نامناسب "، "عدم تحرک کافی "، " لذت نبردن از مواهب زندگی "، " تمایل به گوشه گیری و ترک فعالیت های اجتماعی " است . بیماران مبتلا به خستگی مزمن بسته به جایگاه اجتماعی خود و شدت بیماریشان جهت تطابق با وضعیت اجتماعی و خانوادگی معمولاً به یکی از شیوه های رفتاری "خشونت "، "مهرطلبی و تکیه زدن به دیگران برای دریافت کمک " یا "عزلت جوئی " متوسل می شوند. حال در ذهن این سؤال مطرح می شود که عوامل پیشگیری جهت عدم ابتلا به خستگی زودگذر و خستگی مزمن ناشی از کار مداوم و طاقت فرسا کدامند و راهکارهای نیل به زندگی نشاط آور چیست ؟ قبل از وارد شدن به این مقوله نخست باید به این واقعیت توجه نمود که انسان موجودی است با خصیصه جمعی مملو از عاطفه و احساسات با جسمی آسیب پذیر و شکننده ! از این رو اگر این استدلال را بپذیریم که هر انسان برای ادامه زندگی نشاط آور نیاز به جسم و فکر سالم دارد می توان نتیجه گرفت که فشار کاری زیاد و بیش از توان فکری و جسمی ، محیط زیست آلوده ، عدم تغذیه مناسب و به موقع ، شرایط بدعاطفی و عدم تحرک کافی یقیناً پی آمدی جز عدم تعادل روانی و جسمی را به دنبال نخواهد داشت و تبعات آن زمینه ساز خستگی زودگذر یا مزمن و در نهایت افسردگی می گردد. بنابراین برای رهایی از این معضل ناشی از زندگی صنعتی در شهرهای بزرگ باید در کنار کار روزمره برای تلطیف روان خود و برخورداری از شرایط مطلوب عاطفی و جسمانی از ارتباطات مثبت اجتماعی بهره گرفت و با ایجاد روابط انسانی در محیط کار، خانواده و ارتباطات سازندهٔ اجتماعی طعم عواطف زیبا را در زندگی احساس نمود. یکی از عوامل تعیین کننده در ارضای عاطفی و احساسی هر انسان توجه و وقت گذاشتن برای اموری است که بدان علاقه دارد و ازانجام آن احساس رضایت و نشاط می نماید. از این رو تا بدان حد در کار روزمره نباید غرق شد که علایق و خواسته های قلبی را نادیده گرفت . افزون بر این با تغذیه نامناسب و عدم تحرک کافی ، نیز جسم را نباید دچار فرسایش زودرس نمود. بنابراین اگر شرط موفقیت در کار و زندگی برخورداری از فکر و جسم سالم است می توان نتیجه گرفت که یک مدیر موفق افزون بر ایجاد شرایط مطلوب عاطفی در محیط کار و خانواده باید از طریق ورزش ، تغذیه مناسب و قدم زدن در هوای تمیز، علی الخصوص در هوای کوهستان شرایط مناسب برای تحمل استرس های ناشی از کار سنگین را فراهم آورد.



همچنین مشاهده کنید