پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
موفـقـیت با کـفـش پـاشنـه بلنـد
تارین رُز داشت دوره رزیدنتی جراحی ارتوپدی را میگذارند، شیفتهایش ۳۶ ساعته بود به همین خاطر خوب میدانست درد اکثر خانمهای شاغل چیست؛ کفشهای پاشنه بلند! اما او مثل همجنسانش درد نکشید در عوض پول به جیب زد...
امروز که داستان زندگیاش را میخوانید مدیرعامل یک شرکت بینالمللی ۲۸ میلیون دلاری شده که کفشهای طبی شیک و راحتی تولید میکند. داستان موفقیت او را در ادامه بخوانید.
هنگامی که از ویتنام به آمریکا رفتند ۸ سالش بود؛ دلش میخواست وقتی بزرگ شد مثل پدرش یک پزشک شود، همین کار را هم کرد و مدرک پزشکیاش را از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی گرفت، بعد هم متخصص جراحی ارتوپدی شد. اما هنگامی که میخواست برای فلوشیپ فوق تخصص درخواست دهد احساس کرد دیگر به پزشکی علاقهای ندارد، احساس میکرد بخش کنجکاو و ماجراجوی وجودش درحال پوشیدن است.
رز، عاشق کفش بود خصوصا کفش پاشنه بلند؛ اعتقاد داشت که خانمها باید همیشه کفش پاشنه بلند بپوشند. به همین خاطر به سرش زد که حرفه خود را رها کند و تمام هم و غماش را برای طراحی کفشهایی پاشنهدار، راحت و سالم بگذارد. اما یک موج منفی او را متوقف میکرد؛ ترس از شکست. او در این باره میگوید: «صدای خانوادهام در گوشم بود که میگفتند تو که شغل به این خوبی داشتی مگر عقلت را از دست دادی که ولش کردی؟ به همین خاطر تصمیم گرفتم با جدیت و قاطعیت کار جدیدم را شروع کنم و اگر موفق نشدم به همه بگویم آره قبول دارم که به نتیجه نرسیدم اما حداقل تلاش خودم را کردم. تازه میتوانستم مجددا برای دوره فوق تخصص اقدام کنم. هنگامی که به ترسم چیره شدم، فهمیدم انگار بیشتر از شکست، از پشیمانی میترسیدم. پشیمانی از تصمیمگیری غلط در مسیر زندگی اما بالاخره به این نتیجه رسیدم که وقتی بخواهم خودم را ارزیابی کنم تنها موفقیت است که به چشمم میآید نه راه آن.» اما راهی که میخواست شروع کند به همین راحتیها که فکر میکنید نبود، شاید در وهله اول کفاشی از جراحی به مراتب آسانتر به نظر برسد اما این حرفه برای کسی که بیشتر از ۲۰ سال از عمرش را برای رسیدن به عنوان جراح ارتوپدی گذاشته چندان ساده نیست. او ابتدا باید فوت و فن کفشسازی را یاد میگرفت: «یکی از محاسن پزشکی این است که به تو یاد میدهد چطور همه چیز را ریزبهریز یاد بگیری چون که هر بیماری وضعیت منحصر به فردی دارد و یک پزشک باید مشکل او را حل کند.» یک رفیق کفشفروش پیدا کرد که در تجارت کفش، آشناهای ایتالیایی زیادی داشت. به این ترتیب رز مسیر زندگیاش را تغییر داد و عازم ایتالیا - قطب صنعت پوشاک جهان - شد.
«پولم اجازه نمیداد که با بازار بالقوه کفش وارد معامله شوم. برای طراحی کفشهای مورد نظرم باید تحقیق دقیقی میکردم. در تمام مدت این پژوهش کارم این بود که بروم در قسمت کفش فروشگاه نیمان مارکس (یک فروشگاه پوشاک زنجیرهای بزرگ) بنشینم و از خانمها بپرسم که دوست دارید کفش ایدهآلتان چه ویژگیهایی داشته باشد. بعد رفتم آمار خواندم. بیشترین جمعیت جامعه آماری مرا متولدین بعد از جنگ جهانی دوم تشکیل میدادند. این نسل پول بیشتری در اختیار داشته و به موازات افزایش سن هم پاهایشان در معرض آسیب ناشی از کفشهای نامناسب بود.»
● پشیمانی سودی ندارد
در سال ۱۹۹۸ که تحقیقات آماریاش به پایان رسید ۲۰۰ هزار دلار «وام دولتی برای تجارتهای خرد» گرفت. خودش کفشهای تولیدیاش را به پا میکرد و به مغازههای کفش فروشی میرفت تا مغازهداران را با محصولاتاش آشنا کند برای فروشگاه?های شیک و مشهور هم چارهای اندیشید. کفشهای تولیدیاش را به خریداران آنها نشان میداد.
«شخصی به من گفت که ثبت یک برند جدید حدود ۱۰ میلیون دلار خرج بر میدارد. من که این همه پول نداشتم. اما داستان زندگیام خوراک بسیاری از نشریات و شبکهها بود. راست میگویند که خدا روزیرسان است.» دیگر همه چیز برای ثبت برند «تارین رُز» فراهم شده بود. یاد روزهای اول کسب و کارش میافتد: «ابتدا دست تنها بودم و همه کارهایم را خودم میکردم. کارهایی که اکثرشان را بلد نبودم، آمارگیری، طراحی، بازاریابی، حسابداری و.... مشتریها مدام سراغ سفارشهایشان را میگرفتند، غر میزدند، صورتحساب میخواستند و... گاهی اوقات این قدر خسته و کلافه میشدم که گریهام میگرفت. اما دلسرد نشدم و صبر کردم چون از آخرین پلههای یک نردبان به اولین پلههای نردبانی دیگر پریده بودم و باید تنهایی تا بالا پیش میرفتم. روحیه امیدوارم خیلی کمکم کرد.»
حالا رز ۴۴ ساله است و ۱۲ سال از شروع کسب و کارش میگذرد. کفشهای دست ساز او در بیش از ۲۲۰ فروشگاه سراسر دنیا به فروش میرسد و مشتریان خوبی هم دارد. البته تارین دیگر فقط برای خانمها کفش طراحی نمیکند آقایان هم میتوانند کفشهای او را بخرند. برای فروش کفشها بازار مصرف را خوب به دست گرفته، حدود قیمت کفشهایش از ۲۰۰ تا ۴۰۰ دلارند و برای آنهایی که قدرت خرید چنین کفشهایی را ندارند هم کاتالوگهای مخصوص حراج درست کرده : «من و خانوادهام ابتدا آه در بساط نداشتیم اما الان وضع مالیمان خوب شده، کسی که الان توان خرید کفشهای ما را ندارد ممکن است روزی مشتری ثابتمان شود پس باید به فکر او هم باشیم.» رز اصلا پشیمان نیست که حرفه پزشکی را ترک کرده: «کاری که الان انجام میدهم چندان تفاوتی با کاری که پزشکان برای مردم میکنند، ندارد. هدف ما یکی است؛ درمان درد مردم. روزی یکی از معلمهای قالبزنی کفش به من گفت که تو با تولید این کفشها داری به صدها هزار زن کمک میکنی.» قبول دارد که برخی موقعیتهایی که میتوانست در حرفه پزشکی داشته باشد را از دست داده اما: «شانس برای من یعنی استقبال از فرصتهایی که در خانهات را میزنند. برای موفقیت باید ذهنی باز، مهارتهای لازم و پشت کار کافی داشته باشی تا فرصتها خودشان را نشانت دهند.»
منبع: ریدرزدایجست
ترجمه:یاسمین ثریا
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست