پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
الیگارشی
الیگارشی تركیبی از كلمات لاتینOligos بهمعنای تعداد اندك و Archos و یا فرمانده است. اصولاً الیگارشی امری عرفی بوده و ماقبل دوران مدرن است و با قانون، زندگی نوین و دموكراسی همخوانی ندارد. در تعریف الیگارشی آمده است: «رژیم حكومتی كه به وسیله چند نفر معدود اداره میشود و تمامی قدرت حكومت متمركز در تعداد قلیلی از افراد باشد.» و یا: الیگارشی یا گروهسالاری [ازOligarchia در زبان یونانی به «حكومت گروه اندك»] فرمانروایی گروهی اندك شمار بر دولت بدون نظارت اكثریت. معمولاً این عنوان را برای اقلیت حاكمی به كار میبرند كه قدرت دولت را در راه سود خود به كار میبرد و اكثریت ناراضی را سركوب میكند.
ارسطو و افلاطون از نظریهپردازان این مكتب هستند. از زمان افلاطون الیگارشی در برابر یكهسالاری (اتوكراسی) و مردمسالاری (دموكراسی) قرار گرفته است. افلاطون از چهار نوع حكومت یاد میكند و میگوید گرچه آنها واقعیت دارند اما فاقد حقیقت هستند و هر یك در مراتب انحطاط و دوری از سیاست و حكومت حقیقی شكل میگیرند؛ الف: تیموكراسی ب ـ الیگارشی ج ـ دموكراسی د ـ استبداد. وی معتقد است در تیموكراسی به جای عقل و حكمت «وهم و جاه طلبی» حكم میراند و... اولین مرتبه عدول از آریستوكراسی است. در این حكومت زمینه مالدوستی پدید میآید و با تسلط حرص و ولع نوع دیگر سیاست، یعنی الیگارشی شكل میگیرد كه در آن اقتدار بر پایه صلاحیت مادی، سازمان مییابد وعقل كه مدار آریستوكراسی است و جاهطلبی كه مبنای تیموكراسی است هر دو تحت تسلط آزمندی قرار میگیرد. اختلاف فقیران و ثروتمندان زیاد شده و زمینه شورش و جنگ داخلی ایجاد میشود و با غلبه مخالفان الیگارشی، دموكراسی پدید میآید.
ارسطو نیز آریستوكراسی را شكل طبیعی حكومت و الیگارشی را نوع فاسد آن توصیف میكند. ارسطو الیگارشی را بر مدار منافع توانگران و دموكراسی را بر مدار منافع تهیدستان میداند. در الیگارشی جهتگیری توجه به مال و ثروت است. پس هرگاه فرمانروایان از بركت ثروت خویش به قدرت رسیده باشند خواه شمارشان كم باشد و خواه بسیار، باید حكومت ایشان را الیگارشی نامید. الیگارها عدالت را در «برابری» و برابری را با میزان «دارایی» میسنجند. در نظر آنها برتری در ثروت مایه برتری در هزینههاست و در دموكراسی برابری در آزادی مایه برابری در همه امور میباشد. ارسطو؛ دموكراسی، الیگارشی و استبداد را منحرف و به دور از درستی و حقیقت میداند. ملاك درستی و نزدیكی جامعه سیاسی به حقیقت وحدت و كثرت و زیادی حاكمان نیست، بلكه از نظر ارسطو، توجه به حكومت به صلاح مردم است، زیرا به بیان او هدف جامعه سیاسی زیستن نیست، بلكه بهزیستی است. بهزیستی از توجه به فضیلت و سعادت حاصل میشود. اندیشمندان جدید بویژه در قرن بیستم توجه خاص به گروهسالاری دارند و برخی همه حكومتها را ناگزیر گروهسالارانه میدانند. اینان برآناند كه حكومت را به فردی و جمعی نمیتوان تقسیم كرد، زیرا جمع یا مردم هرگز حكومت نمیكنند و عمل واقعی حكومت همیشه با گروه اندك است و مسئله تنها نوع رابطه این گروه اندك با جامعه و حدود مسئول بودن آن است. الیگارشی ممكن است حكومت یك طبقه، دسته یا حزب باشد و بنیاد اینهاست كه شكلهای گوناگون حكومت را پدید میآورد.
معصومه قشقایی
منابع:
۱ـ مكتبهای سیاسی، دكتر بهاءالدین پازارگاد، انتشارات اقبال.
۲ـ خداوندان اندیشه سیاسی، مایكل ب، فاستر، جلد اول، ترجمه جواد شیخالاسلامی.
۳ـ دانشنامه سیاسی، داریوش آشوری، انتشارات مروارید، چاپ چهارم ۱۳۷۶. ۴ـ حقیقت و دموكراسی، حمید پارسانیا.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران دولت سیزدهم روز دختر دولت انتخابات مجلس شورای اسلامی رافائل گروسی رئیس جمهور سید ابراهیم رئیسی رهبر انقلاب حجاب انتخابات مجلس
قتل تهران پلیس هواشناسی شهرداری تهران سلامت بارش باران آموزش و پرورش سیل قوه قضاییه شهرداری سازمان هواشناسی
گاز نمایشگاه نفت مالیات خودرو قیمت دلار قیمت خودرو قیمت طلا مسکن حقوق بازنشستگان ایران خودرو بازار خودرو بانک مرکزی
نمایشگاه کتاب نمایشگاه کتاب تهران تلویزیون فضای مجازی محمدمهدی اسماعیلی کتاب سینمای ایران سریال دفاع مقدس تئاتر موسیقی سینما
اینوتکس دانشجویان دانش بنیان
رژیم صهیونیستی غزه اسرائیل جنگ غزه فلسطین رفح آمریکا حماس روسیه حمله به رفح نوار غزه ترکیه
فوتبال پرسپولیس استقلال لیگ قهرمانان اروپا رئال مادرید لیگ برتر ذوب آهن بازی باشگاه استقلال لیگ برتر ایران نساجی لیگ برتر فوتبال ایران
اینترنت تبلیغات اپل عیسی زارع پور سامسونگ ناسا گوگل آب مایکروسافت شبکه اجتماعی
سرطان سنگ کلیه هندوانه بیماران خاص کمردرد اعتیاد بیمه سبزیجات افسردگی