دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

مردهای روشنفکر, زنان تاثیرگذار


مردهای روشنفکر, زنان تاثیرگذار

یادداشتی درباره فیلم «پسر آدم, دختر حوا»

فیلم «پسر آدم، دختر حوا» به تهیه‌کنندگی «سعید حاج میری» دومین فیلم کارگردانش «رامبد جوان» است. رامبد جوان کارگردانی‌ است که موضعش در سینما مشخص است و ژانری را که در آن کار می‌کند به خوبی می‌شناسد.

سعید حاج میری تهیه‌کننده نام آشنا در همکاری با این فیلم دستی به قلم برده و نامش به عنوان نویسنده هم به چشم می‌خورد.

فیلم «پسر آدم، دختر حوا» داستان دو وکیل جوان و تازه‌کار است که یک آپارتمان را به صورت مشترک برای شروع کارشان اجاره می‌کنند. این موقعیت مجال مناسبی برای کشمکش این دو نفر می‌شود و بستر را برای ایجاد موقعیت‌های طنز باز می‌کند. «حامد کمیلی»، «مهناز افشار»، «رامبد جوان» و «شیلا خداداد» بازیگران اصلی فیلم هستند.

حامد کمیلی برای اولین بار در این فیلم بازی در نقش کمدی را تجربه می‌کند وشاید این نقش شروع خوبی برای کارهایی در زمینه طنز باشد تا کمی از شخصیت کلیشه‌ای که در سینما برایش تعریف شده دور شود.

اما مهناز افشار تقریبا همان چهره‌ای را ارائه می‌دهد که در فیلم «آتش بس» به کارگردانی «تهمینه میلانی» تجربه کرده است. و یقینا حضورش تضمین خوبی برای فیلم خواهد بود.

مهناز افشار پیش از این هم سابقه همکاری با سعید حاج میری را در فیلم «انعکاس» داشته است. خود رامبد جوان در این فیلمش برخلاف همیشه که نقش یک مرد روشنفکر و امروزی را بازی می‌کند، این‌بار نقش مردی با افکار سنتی را داراست.

این روز‌ها سر در اکثر سینما‌ها تابلوی فیلم‌هایی را می‌بینیم که به چیزی جز فروش بالا نمی‌اندیشند. کمدی‌های سخیفی که در تیراژ انبوه ساخته می‌شوند.گاهی حتی به خاطر سپردن اسمشان به خاطر شباهت بازیگر و داستان گیج‌کننده است. داستان‌هایی که از یک قالب پیش فرض و چهره‌های معمول و شناخته شده این نوع کارها بهره می‌برند.

اهمیت دادن به گیشه بخش مهمی از سینماست، بخشی که حتی سینمای روشنفکری از آن نفس می‌کشد. اگر فیلم تفریحی که عامه مردم را به گیشه نکشد نباشد، سینمایی باقی نمی‌ماند تا در آن فیلم‌های معتبر ساخته شوند که علاوه بر لذت بردن و وقت گذرانی حرفی برای گفتی و چیزی برای یاد دادن داشته باشند.

فیلم‌های تفریحی رونق سینما هستند اما همین سینمای گیشه و تفریحی هم دارای استانداردهایی است و در نوع خودش در سطح سلیقه جامعه تاثیر‌گذار است و باید جوابگوی مخاطب وسینما باشد نه این‌که به حکم جذب گیشه هر خوراک فاسدی به خورد مخاطب داده شود. این سینما هم باید در نوع خودش قدم به پیش بردارد اما هر روز شاهد پایین آمدن سطح فیلم‌هایی هستیم که ا ز فیلم‌های پیشترشان هم نازل‌ترند.

رامبد جوان با این‌که کارش را به عنوان کارگردان با ساخت تیزر و سریال تلوزیونی شروع کرد و درسینما قدم‌های اول را برمی دارد اما نشان داده کارش را می‌شناسد و همیشه سبک و سلیقه مستقل خودش را دارد. رامبد جوان استاندارد را می‌شناسد.

کمدی‌ای می‌سازد که مردم را به پای گیشه می‌کشاند ولی به بیراهه نمی‌رود. هیچ کدام از آن قالب‌های معروف را به کار نبرده اما دل مخاطب را بدست می‌آورد. کمدی جوان بیشتر از جنس کمدی موقعیت است تا کمدی کلامی گرچه از کمدی کلام بی‌بهره نیست اما بیشتر موقعیتی برای خنداندن می‌سازد تا حرف خنده‌داری دهان بازیگرش بگذارد. کارهایش به تکیه کلام‌ها و شوخی‌های دم دستی وابسته نیست.

شاید شوخی‌ها و فضا‌های فانتزی کارهایش ریشه در بازیگری و همکاری‌اش با «مهران رسام» و «بیژن بیرنگ» باشد که با شخصیت خود رامبد جوان هم تناسب دارد. اما او نشان داده چه در بازیگری چه در کارگردانی خلاق است و از روی دست کسی مشق نمی‌کند همیشه نشانی از خودش در کارهایش می‌بینیم.

کارنامه کاری جوان نشانگر این است که رابطه، زندگی زناشویی و طلاق دغدغه اصلی این فیلمساز است با یک زبان شیرین در فضایی فانتزی و دور از خشونت که قطعا از شخصیت و نگاه فیلمسازش نشات می‌گیرد. حتی انرژی و روحیه اکتیو فیلمساز در ریتم و فضای فیلم‌هایش جاری‌ است. مردهای فیلم‌ها و سریال‌های رامبد جوان مردهای آرام روشنفکری هستند و کمتر نشانی از مردهای خودرای و خشن در آثارش می‌یابیم و همچنین زن‌های داستان‌هایش دارای کاراکتر هستند؛ تحصیلکرده و تاثیرگذارند و پشت سایه مرد‌ها پنهان نیستند.

این تناسب در شخصیت‌پردازی باعث شده که وقتی پای فیلم‌هایش می‌نشینیم دنیایی را ببینیم که منصف و روشنفکرانه‌تر به نظر می‌آید گرچه دسته‌بندی مردها یک طرف زن‌ها یک طرف، به وضوح به چشم می‌خورد اما فیلمساز بی‌طرفانه داستانش را تعریف می‌کند. حتی نگاهش خوشبین‌تر از دنیای واقعی‌ است. در صحنه آخر از فیلم «پسر آدم، دختر حوا» و برخورد نیروی انتظامی با دختر و پسر داستان این خوشبینی و نگاه لایت رامبد جوان به اوج خودش می‌رسد و شاید تاثیر نشان دادن این تضاد و تناقضش با واقعیت بیشتر از نشان دادن خود واقعیت باشد.

جوان شخصیتی تجربه‌گرا دارد و در عرصه‌های مختلفی از جمله تئاتر، بازیگری، ساخت سریال، مجری‌گری و حالا فیلم سینمایی سرک کشیده است. چندی پیش هم سریال ۹۰ شبی «مسافران» را روی آنتن داشت این سریال در کنار حمید لولایی چهره آشنای ژانر کمدی، بازیگرانی را داشت که چهره‌های عرصه تئاتر (محمد حسن معجونی و سحر دولتشاهی) هستند. آنها در سریال «مسافران» نشان دادند برخلاف قالب جدی تئاتر به خوبی می‌توانند از پس نقش‌های طنز آن هم از جنس طنز روتین برآیند.

به نظر می‌رسد که رامبد جوان ارادت خاصی نسبت به استاد بزرگ دنیای کمدی «وودی آلن» داشته باشد. در جایی از سریال مسافران کودکی شخصیت اصلی را با یک عینک بزرگ می‌بینیم که کتاب «انکار مرگ» نوشته «ارنست بکر» را مطالعه می‌کند کتابی که مورد علاقه آلن است. در فیلم «آنی هال» «الوی» به «آنی» پیشنهاد می‌کند که کتاب فلسفی انکار مرگ را بخواند.

همچنین آلن چند جای دیگر در مصاحبه‌ها و فیلم‌های دیگرش به این کتاب اشاره می‌کند که این علاقه ناشی از دغدغه آلن و ترس او از مرگ است. شاید توجه رامبد جوان به مسئله رابطه و روابط زناشویی از همین ارادت ناشی می‌شود. و او هم مانند استاد بزرگ آلن رابطه را تم اصلی فیلم‌هایش قرار داده است.

تمی که داستان‌هایش پایان ندارد و جذابیتش بی‌حد و حصر است. فروش خوب این فیلم در گیشه تضمینی خواهد بود که رامبد جوان گام‌های محکمتر ی را در این عرصه بردارد.

نوشته: فرانک کلانتری