چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

جنگ لوله ها وجهان پسا آمریکا


جنگ لوله ها وجهان پسا آمریکا

هنوز زمان چندانی از پایان درگیری های اوستیا نگذشته است که روسیه موفقیت های خود را در این مورد ردیف می کند چه عامل یا عواملی باعث شد تا کشوری که تا همین چندی پیش بسیاری آن را در دستان آمریکا چون مومی نرم می پنداشتند اینک بتواند این چنین در مقابل ابر قدرتی که هنوز بیش از نیمی از هزینه های نظامی جهان بدو تعلق دارد با قدرت عمل کند

هنوز زمان چندانی از پایان درگیری های اوستیا نگذشته است که روسیه موفقیت های خود را در این مورد ردیف می کند. چه عامل یا عواملی باعث شد تا کشوری که تا همین چندی پیش بسیاری آن را در دستان آمریکا چون مومی نرم می پنداشتند اینک بتواند این چنین در مقابل ابر قدرتی که هنوز بیش از نیمی از هزینه های نظامی جهان بدو تعلق دارد با قدرت عمل کند. آیا روس ها لحظه را بهتر از گرجی ها و آمریکایی ها تشخیص داده بودند؟ چرا اروپایی ها حاضر به همکاری با آمریکایی ها در این زمینه نشدند؟

جنگ گرجستان و آبخازیا در اصل جنگ بر سر تسلط بر شاهراه های انرژی بود کشور اوستیا سرزمینی با ۱۹۰۰۰۰جمعیت به خودی خود از چنان اهمیتی برخوردار نبود که دو نیروی قدرتمند آمریکا و روسیه بر سر آن در مقابل یکدیگر صف آرایی کنند اما نباید فراموش کرد که زمینه های این در گیری از مدت ها پیش آماده شده بود پرفسور میشل خوسودوفسکی در این باره چنین می گوید:

اول تا دوم ژوئیه ی ۲۰۰۸ نشست سران جی. یو. ا. ام در بوتامی، تحت ریاست پرزیدنت ساکاشویلی، بر روی موضوع اصلی کنترل دالان های حمل و نقل و خطوط لوله های نفتی متمرکزبود. موضوع نشست "جی. یو. ا. ام - اروپای شرقی را منسجم می کند" ، از نقطه نظر اقتصادی و استراتژیک نظامی، به طور عمده هدف منزوی کردن روسیه را تعقیب می کرد.

روسای جمهور آذربایجان، گرجستان و اوکراین، (به ترتیب الهام علی اف، میخائیل ساکاشویلی و ویکتور یوشچنکو) با رئیس جمهور لهستان اچ کازینسکی و والداس آدامکوس رئیس حمهور لیتوانی به دورهم گردآمدند، اما رئیس کشور مولداوی شرکت در این نشست را به شدت رد کرد.

بیانیه ی نشست جی. یو. ا. ام بر تضعیف تدریجی نفوذ مسکو بر قفقاز و اروپای شرقی متمرکز بود. رئیس جمهور لهستان درجمع حضور داشت. استقرار آمریکا- ناتو در اروپای شرقی، ازجمله سامانه دفاع موشکی، مستقیما به ارتقا موقعیت ژئوپلیتیکی خود در قفقاز ربط دارد. یک هفته بعد از بمباران اوستیای جنوبی، آمریکا و لهستان قراردادی را امضا کردند که به نیروی هوائی آمریکا اجازه خواهدداد که "سپر موشکی" خود را در خاک لهستان مستقرکند: "... همانطور که استراتژیست های نظامی اشاره کرده اند، حضور موشک های آمریکائی در لهستان، موجودیت آینده ی ملت روسیه را در معرض خطر قرار می دهد. از اولین حرکت های آمریکا برای پیاده کردن این برنامه در اوایل ۲۰۰۷، دولت روسیه مرتبا در مورد این موضوع اخطار داده است. علیرغم تلاش های مکرر دولت روسیه برای رسیدن به توافقی با واشنگتن، هیئت حاکمه ی بوش، علیرغم خفت شکست آمریکا در گرجستان، دولت لهستان را تحت فشار قرار داد تا در نهایت این قرارداد را به امضا برساند. عواقب این عمل می تواند برای غرب و کره ی زمین غیرقابل تصورباشد." ( ویلیام انگداهل، دفاع موشکی: واشنگتن و لهستان دنیا را به جنگ نزدیک تر کردند، گلبول ریسرچ، ۱۵ اوت ۲۰۰۸).

رسانه ها به ندرت اعلام کردند که " نشست آمریکا- جی. یو. ا. ام " در اول ژوئیه ی در حاشیه ی نشست رسمی جی. یو. ا. ام نیز برگزارشد.

معاون وزارت دفاع آمریکا دیوید مارک با نمایندگان عضو جی. یو. ا. ام و نمایندگانی که عضو جی. یو. ا. ام نبودند پشت درهای بسته ملاقات کرد. چندین ملاقات چندجانبه صورت گرفت، ازجمله نشست لهستان و جی. یو. ا. ام ( که طی آن پیش از هر چیز به موضوع استقرار سپر دفاع موشکی آمریکا در لهستان پرداخته شد). ملاقات های خصوصی هم دراول و دوم ژوئیه درکاخ ریاست جمهوری گرجستان صورت گرفته است(۱)

از سویی دیگر پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و برخاستن آذربایجان ؛ازبکستان و... به عنوان کشورهایی مستقل توجه کشورهای آمریکا و اروپایی به دریای نفت وگاز این منطقه جلب شد پس از اینکه سرمایه گذاری لازم برای استخراج انبوه نفت وگاز در این منطقه تامین شد.بحث بر سر مسیر حمل آن آغاز گردید. بهترین مسیر برای اینکار مسیر ایران بود اما در آن شرایط آمریکایی ها به هیچ وجه حاضر به پذیرش آین مسیر نبودند دومین گزینه مناسب گزینه روسیه بود اما این گزینه نیز مورد موافقت آمریکای ها قرار نگرفت به ناچار گزینه غیر اقتصادی باکو تفلیس جیهان برگزیده شد این پروژه در اصل طرح مشترک آمریکا وانگلیس بود که بوسیله کنسرسیومی مرکب از شرکت های آمریکایی یونیکال ,بریتیش پترولیوم و شرکت نفت ترکیه و چند شرکت شریک کوچکتر اجراشد . بیش از ۱۷۰ کیلومتر از این خط لوله از گرجستان می گذرد و ۵۵ کیلومتر آن از اوستیا.

روس ها در مقابل با اجرای خط لوله ساوت استریم به ایجاد رقیبی برای این خط لوله دست زدند.به دلیل وجود این خط لوله بود که روس ها توانستند با آرامش و به سرعت پاسخ حمله گرجستان را بدهند. این درست است که خط لوله باکو –تفلیس –جیهان در جریان جنگ آسیب ندید؛ اما انتقال نفت از آن متوقف شد . شاید به همین دلیل است که اروپا در واکنش به اقدامات روسیه این چنین متزلزل عمل کرده است. اروپاییان بر سر مساله برخورد با عملکرد روسیه به سه دسته تقسیم شدند. دسته اول شامل انگلستان ؛ لهستان ؛ مجارستان و...که خواهان برخورد تندید تری با روسیه بودند. دسته دوم مرکب از آلمان ؛ فرانسه ؛ اسپانیا و...از گونه ای رفتار با روسیه حمایت می کردند که باعث خشم این کشور نشود و منابع انرژی اشان تهدید نشود نباید فراموش کرد که اروپاییان ۳۰درصد نفت و ۵۰در صد گاز خود را از روسیه تامین می کنند یونان؛ بلغارستان ؛ جمهوری چک و سه کشور کوچک تازه اسقلال یافته از شوروی سابق به شدت به نفت روسیه وابسته هستند و دستکم ۷۸ درصد نفت این کشورها از روسیه تامین می شود کشورهای آلمان؛ مجارستان ؛ اتریش ؛ لهستان و اسلوونی نیز دستکم ۳۹ درصد نفت خود را از روسیه بدست می آورند در این رابطه گوردون براون در روزنامه آبزرور نوشت:

"اروپا باید به دنبال منابع جایگزین نفت و گاز روسیه باشد . کشورهای اروپایی و انگلیس همچنین باید دستیابی به انرژی های جایگزین و توسعه نیروگاه های جدید اتمی را در دستور کار خود قرار دهند."

آما برآورد شدن این دو خواسته به آسانی ممکن نیست امکان استفاده از انرژی با صرفه {از نظر اقتصادی) بی مرز نیست . نفت و گاز ارزانترین نوع انرژی در دنیای ما می باشد و افزون بر آن جایگزین کردن یکباره آن با انرژی های دیگر هزینه های نجومی ای را طلب می کند . در نظر بگیرید که تمام سیستم اتومبیل سازی و خود اتوموبیل ها بخش عمده کارخانه ها باید تغییر کنند و جایگزین شوند امکان استفاده از انرژی هسته ای نیز بی مرز نمی باشد . نیروگاه های اتمی افرادی را که تا شعاع معینی از آن ها زندگی می کنند را با خطر سرطان خون مواجه می کنند . برق حاصل از نیروگاه اتمی نیز با توجه به هزینه های راه اندازی آن به مراتب گرانتر از نفت و گاز است و اروپا نیز با افزایش روز افزون هواداران محیط زیست مواجه است که با استفاده از انرژی هسته ای محالف هستند روبرو است.

خبرهای بد برای این کشور ها پایان ندارد.

قزاقستان تصمیم گرفته است از پیوستن به سیستم انتقال نفت این کشور به خط لوله باکو –جیهان خودداری کند و به جای آن از مسیر جدیدی استفاده نماید و بدتر از همه این که این مسیر جدید روسیه است.

میدان نفتی کاشفان در قزاقستان بزرگترین میدان نفتی جهان در خارج از خاورمیانه و پنجمین میدان بزرگ نفتی جهان به شمار می رود. این میدان قادر است تا سال۲۱۵ روزانه ۵/۲ میلیون بشکه نفت تولید کند. وال استریت ژورنال از نگرانی شدید آمریکاییان در ارتباط با این تصمیم خبر داد و این همه در شرایطی رخ می دهد که وضعیت اقتصادی آمریکا و اروپا درشرایط اسفباری به سر می برد. طبق آمار صندوق بین المللی پول در سال ۲۰۰۶ آمریکا با۳۹۲۸ میلیارد دلار از ۲۴درصد تجارت جهان وبا۲۳۱۹۵میلیارد دلار ۲۵ درصد تولید جهان را در اختیار داشت در نزدیک به دو سالی که از این آمار می گذرد آمریکا رشد بسیار اندکی داشته است و این درحالی است که چین؛ روسیه؛ هندوستان ؛ برزیل؛ پاکستان و حتی اروپا ژاپن و ایران و... از رشد بیشتری از آمریکا برخوردار بوده اند بنابراین موقعیت اقتصادی آمریکا در پایان سال ۲۰۰۸به مراتب اسف آورتر از سال ۲۰۰۶ خواهد بود. در چنین شرایطی باز پس گیری هر موقعیت اقتصادی؛ نظامی و سیاسی از دست داده ؛ بسیار دشوار می نماید. بی جهت نیست که فردید زکریا سردبیر روزنامه متنفذ آمریکایی نیوزویک از جهان پسا آمریکا سخن می گوید و ولادیمیر پوتین از جهان چند قطبی. از این میان یک نکته را می توان به یقین باور داشت:

جهان تک قطبی به پایان رسیده است.

سیامک طاهری

میشل خوسودوفسکی

برگردان مینا آگاه

(۱)دالان اروسیا



همچنین مشاهده کنید