دوشنبه, ۱۱ تیر, ۱۴۰۳ / 1 July, 2024
مجله ویستا

نگاه ها به بازار برق دوخته شده است


نگاه ها به بازار برق دوخته شده است

بخش خصوصی به معنی تولیدكننده ای است كه با سرمایه مردمی اقدام به احداث نیروگاه می كند و زمینه ساز رشد بازار برق است در ایران بخش خصوصی به این معنا وجود ندارد, مگر آن كه سهام نیروگاه ها به بورس عرضه شود

●نقش بخش خصوصی در بازار برق

بخش خصوصی به معنی تولیدكننده‏ای است كه با سرمایه مردمی اقدام به احداث نیروگاه می‏كند و زمینه‏ساز رشد بازار برق است. در ایران بخش خصوصی به این معنا وجود ندارد، مگر آن كه سهام نیروگاه‏ها به بورس عرضه شود. این بخش با سرمایه‏گذاری در بازار و برای ربودن گوی سبقت از سایران، به ناچار سعی می‏كند كه برای به دست آوردن سود بیشتر، تولیدات خود را بهینه كند؛ چرا كه نهاد نظارتی دیگری در بازار صاحب نیروگاه نیست و با توجه به تاثیر تلفات روی قیمت‏ها، به نفع تولیدكننده است كه با بهره‏برداری بهینه، میزان تلفات را به حداقل رساند. به دلیل سیستم دولتی حاكم بر صنعت برق ایران، تشكیل بازار برق بسیار مشكل خواهد بود، ولی با روندی كه در حال حاضر پیگیری می‏شود و بودجه شركت‏ها بر اساس عملكردشان در بازار تعیین می‏شود، امید برای خصوصی شدن و افزایش بهره‏وری افزایش می‏یابد.

مهندس بدری یك كارشناس برق در این باره با اشاره به تولید و مصرف یكسان برق در ایران تاكید می‏كند: روند خصوصی‏سازی در صنعت برق ایران به صورت پلكانی خواهد بود؛ به طوری كه در مرحله اول نیروگاه‏ها به روش BOT توسط بخش خصوصی با نظارت دولت احداث و رفته رفته این نظارت كمرنگ می‏شود.

خجسته نیز ایجاد زمینه برای حضور واقعی بخش غیردولتی در صنعت برق، امكان معامله دوجانبه بین خریدار و فروشنده از طریق شبكه‏های توزیع و قرار دادن ایران به عنوان شاهراه اصلی ارتباط الكتریكی را از اهداف آینده بازار عنوان می‏كند و می‏افزاید: هم‏اكنون ایران با هفت كشور همسایه (تركیه، عراق، تركمنستان، ارمنستان، پاكستان، افغانستان و آذربایجان) كه مرز زمینی دارد، تبادل برق انجام می‏دهد و اگر بتوانیم مقوله ترانزیت را بیش از پیش اجرایی كنیم، امكان این كه ایران به عنوان یك شاهراه اصلی ارتباط الكتریكی بین كشورهای منطقه قرار گیرد، فراهم خواهد شد.

●مصرف نیروگاه‏ها در بازار برق

نبود بازار رقابتی موجب شده كه در حال حاضر نیروگاه‏هایی در كشور داشته باشیم كه راندمان آنها زیر ۲۰ درصد باشد، در حالی كه اگر قیمت سوخت در كشور واقعی باشد، به طور قطع این واحدها تعطیل می‏شدند.

در حال حاضر سالانه به ۳۵۰۰ تا ۴۰۰۰ مگاوات برق نیاز داریم و این به معنی سرمایه‏گذاری هزار میلیارد تومانی در سال است. در حال حاضر هر نیروگاه به صورت استاندارد شش تا هشت درصد برق تولیدی‏اش را مصرف می‏كند، ولی در ایران این میزان به ۱۲ درصد می‏رسد كه در صورت كاهش مصرف تولید ناخالص نیروگاه‏ها، صرفه‏جویی زیادی صورت خواهد گرفت.

دولت در امر سوخت‏رسانی تا جایی دخالت می‏كند كه مطمئن باشد در صورت عدم حضورش، نیروگاه قادر به تامین سوخت موردنیازش نخواهد بود كه البته در قبال آن، نیروگاه را متعهد می‏كند كه هر ساله استانداردهای كمی و كیفی‏اش را افزایش دهد. ضمن این كه باید توجه داشت در صورت عدم افزایش راندمان و كارایی نیروگاه‏ها، یارانه سوخت آنها قطع خواهد شد، بنابراین آنها باید به حدی از بازده و راندمان برسند كه در صورت دریافت سوخت به صورت آزاد نیز بتوانند هزینه آن را پرداخت كنند و قادر باشند كه به رقابت بپردازند.

در این باره، جدید با اشاره به بازار برق انگلستان اظهار می‏كند: در این بازار علاوه بر برق، تجدید ساختار در گاز نیز اتفاق افتاده و خرید و فروش آن در یك محیط رقابتی انجام می‏شود و در نتیجه این رقابت، قیمت سوخت هم كاهش پیدا می‏كند.

●راندمان نیروگاه‏ها در بازار برق

یكی از مهمترین تاثیرات شكل‏گیری بازار برق در ایران را شاید بتوان افزایش راندمان نیروگاه‏ها و كاهش تلفات آنها دانست و این كه برقراری سیاست‏های تشویقی و سیاست‏های در نظر گرفته شده برای جریمه نیروگاه‏ها موجب می‏شود شركت‏هایی كه به صورت خصوصی اداره می‏شوند در بحث مدیریت انرژی و برق تولیدی فعال شوند. از سوی دیگر بهبود راندمان نیروگاه‏ها در بازار مربوط به سیگنال‏های دریافتی تولیدكنندگان از بازار است و در صورتی كه صنعت برق خصوصی شود و در این روند بازیگران بازار، رضایتی از سیگنال‏های دریافتی نداشته باشند، سعی در افزایش سود خود از طریق ایجاد رقابت بالا، كاهش هزینه‏ها و استفاده از تكنولوژی‏های جدید می‏كنند. باید در نظر داشت كه اعمال مدیریت بار در بازار برق بیش از هر بخش دیگری متوجه صنایع است و صنایع بیش از سایر بخش‏ها قابلیت تطبیق با بازار را دارند و می‏توانند مصارف غیرضروری‏شان را به ساعت غیرپیك منتقل كنند. ضمن این كه با افزایش راندمان نیروگاه‏ها مصرف سوخت آنها نیز بهینه خواهد شد.

در این زمینه، ملاكی با اشاره به برنامه رشد راندمان دو درصدی كشورهای صنعتی در بهره‏وری می‏افزاید: كشورهایی مثل ایران باید سالانه سه درصد رشد بهره‏وری داشته باشند تا طی ۲۰ سال آینده دچار مشكلات جدی نشوند و این در حالی است كه ایران از لحاظ فروش برق دارای جایگاه مناسبی است.

بدری نیز با جداسازی نیروگاه‏های دارای هزینه تولید بالا و نیروگاه‏های دارای هزینه تولید پایین، خاطرنشان می‏كند: در بازار فقط نیروگاه‏هایی كه راندمان بالا و هزینه تولید پایین دارند، می‏توانند حضور داشته باشند و در نهایت نیز این امر موجب می‏شود كه بازار توسط آنها اداره و قیمت‏ها نیز توسط آنها تعیین شود.

●مدیریت مصرف در بخش‏های تولید و توزیع

فلسفه وجودی بازار برق را می‏توان سیستم كنترل و مدیریت مصرف در بخش‏های تولید و توزیع دانست و هدف نهایی بازار نیز استفاده بهینه از این سیستم است؛ ضمن این كه این امر می‏تواند راندمان كلی شبكه برق را نیز افزایش دهد.

مهندس طاهری كارشناس برق در این باره با اشاره به استفاده از كنتورهای چندتعرفه‏ای در كشور خاطرنشان می‏كند: این كنتورها به دلیل مشخص كردن تعرفه‏های مصرف در ساعات مختلف شبانه‏روز، مصرف‏كنندگان را مجاب می‏كنند كه مصارف غیرضروری‏شان را به ساعات غیرپیك منتقل كنند. در نتیجه استفاده از كنتورهای چندتعرفه‏ای، مصرف انرژی توسط مشتركان را كاهش خواهد داد.

بدری نیز رشد فزاینده مصرف برق در كشور را مربوط به بخش خانگی دانسته و می‏افزاید: مدیریت مصرف در بخش خانگی نیاز به یك فرهنگ‏سازی وسیع دارد؛ به خصوص در كشور ما كه روند كنترل مصرف بسیار ضروری است.

●●نگاه آخر

بازار برق به عنوان ابزاری مناسب برای مقایسه واحدهای تولیدی، ایجاد انگیزه، افزایش كارایی، شفاف شدن هزینه‏ها و رفتن به سمت قیمت‏های واقعی شناخته شده است.

در حال حاضر مجموع رقم درآمد نیروگاه‏های كشور بابت سرویس غیر از انرژی، همان رقمی است كه به عنوان پایه برای خدمات جانبی پرداخت می‏شود كه یك نقطه ضعف محسوب می‏شود. بورس برق نیز به عنوان یك كالای اقتصادی، حد وسط بازار روزانه برق و بازار بلندمدت بوده و دوره‏ای سه یا شش ماهه و حداكثر یك ساله دارد. در این شرایط نیروگاه‏ها امكان تولید قطعات A مگاواتی برای دوره‏های زمانی معین مثلا ساعات پیك را دارا می‏باشند. باید در نظر داشت كه بازار برق منحصر به یك بازار نیست؛ بلكه این بازار دارای یك محور اصلی و یك سری بازارهای خدمات جانبی مانند بازار كنترل فركانس، بازار ظرفیت و بازار راكتیو است كه گفته می‏شود احتمال راه‏اندازی آنها در سال آینده وجود دارد.

لازم به یادآوری است كه تجدید ساختار اقتصادی صنعت برق در دنیا به نقطه شروع مختصات فرهنگی، اجتماعی و تكنولوژیكی كشورها بستگی دارد؛ ولی نمی‏توان الگوی واحدی را برای تشكیل بازار برق در تمام كشورها در نظر گرفت، چرا كه روند ایجاد این بازار در هر كشور مختص همان جا خواهد بود. شاید بتوان گفت كه مهم‏ترین نكات قابل توجه در بازار برق، فرآیند بلندمدت در شكل‏گیری آن و عدم حصول نتایج لازم در كوتاه مدت، لزوم یافتن نقاط مشترك و همگرایی با بازارهای برق در سایر نقاط دنیا و ضرورت توجه نهاد تنظیم بازار به تدوین قوانین در جهت افزایش رقابت و كاهش قدرت در بازار و تشویق بخش خصوصی برای سرمایه‏گذاری است.

حسین غلامی