سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
تاملی در باب «درآمد اندک روزنامه نگاران»
بیگمان بررسی چرایی درآمد اندک روزنامهنگاران و منزلت پایین آنها در جامعه و حتی در میان سایر کارکنان رسانهها مستلزم مداقه در نسبت میان نظام رسانهای با نظام اقتصادی کشور است.
بر کسی پوشیده نیست که اقتصاد نفتسوز ایران به همان اندازه که برای آحاد افراد جامعه نعمت بوده، نقمت نیز بوده است. محصول چنین اقتصادی چیزی جز دولت متکی به دلارهای نفتی نیست، دولتی فربه که فرصت بالندگی اندکی به صنایع غیرنفتی و بخش خصوصی میدهد. این پدیده دو پیامد منفی بزرگ دارد. دو پیامدی که دو روی یک سکهاند. از آنجا که درآمدهای دولت ناشی از منابع طبیعی است و نه ناشی از مالیاتها، دولت نیازی به پاسخگویی مستمر و شفاف به مردم احساس نمیکند و از همین رو، فرصتهای مقتضی و ضروری برای رشد و توسعه همهجانبه نهادهای حائل میان دولت و ملت و از جمله رسانهها اعم از مطبوعات، سینما، کتاب، شبکههای رادیویی و تلویزیونی را فراهم نمیآورد. در نتیجه صنعت رسانه به معنی واقعیاش شکل نمیگیرد. صنعتی که بر نیروی انسانی ماهر، باتجربه و خلاق استوار است و استمرار دارد.
پیامد منفی دوم اینکه ساز و کارهای اقتصاد نفت سوز در روزگار ما بیش از پیش قدیمی و مندرس است و از همین رو، نتوانسته با تغییرات شتابان علمی و تکنولوژیک همراه شود. انقلاب تکنولوژیها ارتباطات و اطلاعات که در دهههای پایانی قرن بیستم رخ نمود، مدل تازهای از روابط کار و تولید را به جهانیان معرفی کرد که در مرزهای مکانی و زمانی گرفتار نیست. مدلی که بیش از پیش به اعتبار «دانش» به طور عام و «خبر» به طور خاص به عنوان کالاهای تولید شده در جامعه شبکهای افزود و اقتصاد دانش محور را بنیان نهاد. در اقتصاد نفتی همه چیز از جمله ابزار تولید، سرمایه و محصولات نفتی در اختیار و تملک دولت است،حال آنکه در اقتصاد دانش محور مردم و نهادهای مردمی صاحبان ابزار تولید و محصول تولید شده هستند. اگرچه «خبر» به عنوان محصولی رسانهای تا پیش از شبکهای شدن کشورهای پیشرفته، دراین کشورها از اهمیت بسزایی برخوردار بود و به عنوان یک «کالا» و به قیمت قابل توجه خرید و فروش میشد، اما در عصر اقتصاد دانش محور در جهان مدرن جایگاهی برتر یافت به گونهای که هم اینک زندگی بدون «خبر» برای جمعیت قابل توجهی از جهانیان غیرقابل تصور است و «خبر» و سایر محصولات رسانهای و فرهنگی در زمره کالاهای پرتقاضا به شمار میروند.
از این رو، بی تردید روزنامه نگاری به مثابه یک صنعت در فضایی رشد و توسعه خواهد یافت که فاقد این دو پیامد منفی باشد. در این صورت، رسانهها وارد یک رقابت ناتمام و نفسگیر شده و انجام امور را به شیوههای ماهرانه، مدبرانه و خلاقانه سرلوحه کارهای خود قرار میدهند. در این شرایط، نیروی انسانی رسانهها یا به عبارت دقیقتر روزنامهنگاران در جایگاه اصلی و شایسته خود قرار میگیرند و دیگر شاهد ورود بیضابطه فارغالتحصیلان دانشگاهی رشتههای نا مرتبط، بیکار و بیتجربه به رسانهها نخواهیم بود. فارغالتحصیلانی که «عرضه» نیروی کار مطبوعاتی را تا حد نامعلومی در این بازار افزایش میدهند و موجب کاهش دستمزد نیروهای حرفهای میشوند.
کارفرماهای مطبوعاتی که به حدی اندک از رشد و توسعه مطبوعه خود قانع به نظر میرسند، دلیلی برای تلاش بیشتر به منظور بهکارگیری یا حفظ نیروهای حرفهای از طریق پرداخت دستمزدهای مناسب نمیبینند و تنها به شناسایی جوانان بااستعداد جویای نام و البته ناآشنا به ماهیت و رسالت و پیچیدگیهای روزنامهنگاری مبادرت میورزند. اگر ورود نیروی جوانی به هر کاری فضیلت به شمار میرود، در صنعت مطبوعات اما جذب و نگهداری افراد آموزش دیده، با تجربه و هدفمند اقدامی با فضیلت محسوب میشود. ناگفته نماند که همه روزنامهنگاران روزگاری جوان، فارغالتحصیل و بیتجربه بودهاند، اما آنها تنها کسانی بودهاند که عامدانه و البته آگاهانه به این شغل وارد شده و به کار خود ادامه دادهاند و در این مسیر از فراگیری مستمر اصول حرفهای روزنامهنگاری و تمرین این اصول و فنون دریغ نکردهاند.
فارغ از نکتههای گفته شده که بیشتر بر مسائل داخلی تکیه داشتند، میتوان وضعیت معیشت روزنامهنگاران ایران را با وضعیت همتایان آنان در کشور یا کشورهای دیگر مقایسه کرد. از آنجا که انگلیس در زمره کشورهای پیشرو در زمینه تاسیس و توسعه مطبوعات به شکل امروزی آن به شمار میرود، نگاهی گذرا به حقوق روزنامهنگاران این کشور خالی از لطف نیست.بر اساس گزارش اتحادیه ملی روزنامهنگاران انگلیس، میزان حقوق روزنامه نگاران در قیاس با دستمزد سایر صاحبان مشاغل «متوسط» ارزیابی میشود. بر اساس همین گزارش، دستمزد سالانه یک گزارشگر کارآموز حدود ۱۵ هزار پوند (حدود ۷۴ میلیون تومان ۱) اما حقوق سالانه همین کارآموز در روزنامههای استانی یا محلی ممکن است تا ۱۲ هزار پوند (بیش از ۵۹ میلیون تومان) کاهش یابد. در عین حال، متوسط حقوق سالانه همه روزنامهنگاران بریتانیا ۲۴ هزار و ۵۰۰ پوند (بیش از ۱۲۰ میلیون تومان) است. حقوق سالانه روزنامه نگاران دارای یک تا چهار سال سابقه حدود ۱۴ هزار و ۹۰۰ پوند تا ۲۴ هزار و ۳۵۰ پوند (بیش از۷۳ میلیون تومان تا بیش از ۱۲۰ میلیون تومان) است. حقوق روزنامهنگارانی که پنج تا نه سال سابقه دارند، حدود ۲۱ هزار و ۷۰۰ پوند تا ۳۵ هزار پوند (حدود ۱۰۷ میلیون تومان تا بیش از ۱۷۲ میلیون تومان) است. و حقوق روزنامهنگاران بالای ۱۰ سال تجربه از ۲۲ هزار پوند تا ۳۹ هزار پوند (بیش از ۱۰۸ میلیون تومان تا بیش از ۱۹۲ میلیون تومان) بسته به کیفیت کار آنان نوسان خواهد داشت.بیگمان حقوق و دستمزد هیچ شغلی قابلقیاس با حقوق و دستمزد همان شغل در کشور دیگری نیست. مگر اینکه فاکتورهای اقتصادی متعددی را برای انجام این مقایسه و محاسبه در نظر گرفت که در نهایت کاری بس پیچیدهای خواهد بود. با این حال، دو نکته را میتوان از دستمزدهای اعلامی اتحادیه روزنامهنگاران انگلیس دریافت.
اول اینکه حقوق روزنامهنگاری در این کشور زیاد بالا نیست و در حد دستمزد مشاغل متوسط آن کشور است. این در حالی است که دستمزد روزنامه نگاران ایرانی در حد دستمزد مشاغل پایینتر از متوسط قرار دارد و به قول استادی بزرگوار گاهی از دستمزد یک منشی هم کمتر است. دوم این که نظام رسانهای انگلیس با سابقه چند صد ساله در روزنامهنگاری و روزنامهنویسی برای سابقه کار روزنامهنگاران اهمیت قائل است و به همه آنها به یک چشم نمینگرد و به سرمایه انسانی توجه دارد. اما از آنجا که در ایران فاقد انجمنهای صنفی و نظام صنفی هستیم و در هیچ جایی به طور بایسته و شایسته سوابق کاری و تجربی روزنامهنگاران احصا و نگهداری نمیشود و از سوی دیگر روزنامهنگاران مجبور به جابهجایی متعدد در میان نشریات مختلف هستند، اساسا این سوابق و تجربهها دیده نمیشود و از همین رو، محیط کسب وکار مطبوعات نهتنها نا امن است بلکه به محیطی بسیار سنتی و رابطهای بدل شده است.در این میان، متاسفانه برخی از استادان یا پیشکسوتان روزنامهنگاری معتقدند که روزنامهنگاران کنونی کار زیادی انجام نمیدهند، آنها پشت کامپیوترها مینشینند و تمام خبرها را از خبرگزاریها یا سایر سایتهای خبری میگیرند و در صفحههای روزنامه میریزند، به همین دلیل هم مستحق دریافت دستمزدی بالا نیستند.اما این ایده بنا به دلایل متعدد اشتباه است.
اول اینکه برخلاف گسترش اینترنت، همچنان بسیاری از خبرنگاران روزنامهها به ویژه روزنامههای پرمخاطب برای کسب اخبار به حوزههای خبری خود مراجعه میکنند و کار آنها منحصر به کار با کامپیوتر و اینترنت نیست. از این گذشته، مگر کسب خبر از اینترنت و پردازش آن آسان است. مگر نیاز به درک اهمیت اخبار و رویدادها و تنظیم آنها متناسب با خط مشی روزنامه و شرایط کشور و مخاطبان از بین رفته است. مگر لزوم داشتن و دانستن اطلاعات زمینهای و ارتباط دادن آنها با رویداد از بین رفته است. مگر کار روزنامهنگاری از ابتدا کاری «فیزیکی و بدنی» بوده است که حالا «فکری و ذهنی» شده است. چرا زمانی که تلفن به ویژه تلفن همراه و فاکس به روزنامهها راه یافت و همه منابع خبری از تلفن همراه برخوردار شدند، کسی نگفت که کار روزنامهنگاری آسان شده پس دستمزدش هم نباید افزایش یابد. اساسا ابزارهای ارتباطی نقشی بزرگ و تعیینکننده در«سختی و زیانآور بودن» خبرنگاری و روزنامهنگاری ندارند.سختی روزنامه نگاری در ماهیت روانی و ذهنی این کار و در«بی زمان» بودن آن نهفته است. روزنامهنگاری کاری شبانهروزی است و تعطیل بردار نیست. روزنامهنگار باید در تمام روزهای تعطیل که همه مشاغل دست از کار کشیدهاند، در محل کار خود حاضر شود و کار کند. افزون براین، یک روزنامهنگار موفق متعهد است که نهتنها در ساعتهای موظفی خود که در تمام زمانها و مکانها به فکر سوژهیابی، کسب اطلاعات از محیط، پردازش سوژهها در ذهن، صحبت کردن درباره آنها با دیگران، یادداشتبرداری، مطالعههای جانبی و از این قبیل کارها باشد. روزنامهنگار چشم و گوش جامعه است نه یک کارگر یا کارمند ساده که هر روز کارهای تکراری انجام میدهد. روزنامهنگار مسلح به هنر نوشتن، عالم به شرایط عینی و ذهنی جامعه و در ارتباط با مراکز قدرت، نهادهای مدنی و مردم است.
پاورقی:
۱- این رقم و ارقام دیگر بر اساس قیمت ۴۹۳۰ تومانی پوند در روز ۱۴ مرداد محاسبه شدهاند.
مجید اعزازی
روزنامهنگار
و کارشناس ارشد علوم
ارتباطات اجتماعی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست