چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
اصول بنیادین اخلاق از نظر اسلام
انسان به هر مقدار که از صفات کمال الهی برخوردار باشد به همان اندازه به خدا تقرب مییابد و به او نزدیک میشود، اگر این صفات در انسان به صورت خلق و خوی درآید یعنی به آنها عادت کند و چنان شود که این کمالات از درون او بجوشند، در این صورت میتوان گفت که او به اخلاق اسلامیخو گرفته است. اخلاق در هر مکتبی حتی مکاتب غیرآسمانی اصولی دارد اما دقیق ترین و عالی ترین اصول را مکتب اسلام بیان کرده که هر کدام از آنها میتواند نجات دهنده انسان باشد و او را به مراتب عالی انسانی و اخلاقی برساند. در این مبحث به دو اصل بنیادین اشاره میکنیم.
عزت، کرامت و ارجمندی انسان
منظور از ارجمندی و کرامت انسان این است که آدمیدر جریان خودسازی و حرکت نفسانی خود برخی از کارها را با کرامت و ارجمندی و مقام انسانی خویش ناسازگار مییابد، یعنی کارهایی او را پست و زبون میکند و بی مقدار و بی ارج جلوه میدهدو در مقابل کارهای دیگری را مایه بزرگواری خویش مییابد،کارهایی که به او شخصیت روحی میدهد و بر ارج و اعتبار او میافزاید. مثلا انسان به روشنی در مییابد که حسد آدمیرا در درون خود زبون میکند. حسود کسی است که نمیتواند پیشرفت دیگران را تحمل کند از موقعیتی که نصیب دیگران میشود رنج میبرد و ناراحت میشود و تنها عکس العملش این است که بکوشد تا در کار آنها اخلال کند تا آنها همچون خود او محروم شوند و تا به این منظور پست خود نرسد از پای نمینشیند. هر کس به خوبی در خود این دریافت درونی را دارد که این چنین خصلتی زبونی و بی شخصیتی است. این بی ارزشی و کم ظرفیتی یک انسان است که چشم نداشته باشد موفقیت دیگران را ببیند.همین طور صفت بخل، یعنی این که شخص چندان به ثروتش وابسته باشد که حاضر نشود آن را در راه رفاه زندگی خود و خانواده اش یا در راه خدمت به خلق مصرف کند. پیداست که چنین انسانی اسیر و زبون مال و منال خویش است و با این خصلت در خود احساس پستی و کوجکی میکند.پس میبینیم که احساس کرامت و بزرگواری، احساس صادقی در انسان است.ما در یک سلسله کارها از قبیل احسان، گذشت، عفاف و استقامت در خود شرافت، عزت و بزرگواری احساس میکنیم و در یک سلسله کارهای دیگر نظیر دروغ، ریا، چاپلوسی، حسد و بخل احساس زبونی.
این حالتی است که آدمیدر خود مییابد بی آنکه تابع آداب و عادات محیط یا تلقین این و آن باشد. اسلام این چنین خصلتهایی را به شدت نکوهش کرده و از آن نهی میکند. صفاتی مانند گذشت و فداکاری مایه کرامت نفس و نشانه علو همت و عظمت روح است.چون انسان فداکار انسانی است که بر خویشتن مسلط است و شخصیتی چنان والا دارد که میتواند از آنچه مورد علاقه شخصی اوست به خاطر دیگران یا به خاطر هدفش بگذرد.تواضع به معنی احترام گذاردن به دیگران،از پوسته خود درآمدن و ارزشهای دیگران را هم به حساب آوردن نه به معنی خود باختگی و زبونی در برابر زورمندان،یک خلق بزرگوارانه و مایه کرامت انسان است. انسانی که چندان بر خویشتن مسلط است که گرفتار غرور و خود بینی نیست بلکه با واقع بینی فضیلت دیگران راهم میبیند و به آن ارج و احترام میگذارد.این خصلتها که پایه و مایه بزرگواری نفس است بخشی از اخلاق پاک اسلامیاست. از این نمونهها در دو قطب مثبت و منفی فراوان داریم و شاید بتوانیم کلیه مسائل اخلاقی را تا حدودی به اصل کرامت انسان مربوط بدانیم. به همین جهت است که پیغمبر اسلام(ص) رسالت اخلاقی و انسان سازی خود را در تکمیل مکارم اخلاق و مایههای بزرگواری انسان خلاصه کرده است.
تقرب به خداوند
کار پسندیده کاری است که انسان را به خدا نزدیک سازد. یعنی او را دارای صفات کمال کند. خدا داناست، تواناست، کاردان است، عادل، مهربان و بخشنده است و همه از خوان نعمتش برخوردارند. نیکان را دوست دارد و از بدان و ستمگران بیزار است. انسان به هر مقدار که از صفات کمال الهی برخوردار باشد به همان اندازه به خدا تقرب مییابد و به او نزدیک میشود. اگر این صفات در انسان به صورت خلق و خوی درآید یعنی به آنها عادت کند و چنان شود که این کمالات از درون او بجوشند، در این صورت میتوان گفت که او به اخلاق اسلامیخو گرفته است.تخلقوا با خلاق الله؛ به اخلاق الهی خو بگیرید و خداگونه شوید. اینها دو ملاک و معیار اصیل اخلاق اسلامی هستند. انسان مسلمان، با صرف نظر از هر گونه سود که در یک کار یا یک خلق و خوی برای خود با دیگران بیابد، و با صرف نظر از هر نوع زیان که در یک کار یا خوی برای خود یا دیگران ببیند، همواره در پی آن است که بداند آیا این کار یا این خصلت با کرامت و ارج انسانی او سازگار است و به او در راه تقرب و سیر به سوی حق کمک میکند یا نه.
هر کار یا خصلت و خوی را که در جهت کرامت او باشد و بر ارج انسانی اش بیفزاید و او را به خدا نزدیک تر کند، کار و خصلتی روا و پسندیده میشناسد و هر کار یا خصلت و خوی را که بر کرامت انسانی او آسیبی وارد کند و او را در راه تقرب به حق ناتوان گرداند، کار و خصلتی ناروا و ناپسند میشمرد و از آن میپرهیزد. در عین حال میداند که با رعایت همین دو معیار اصیل اخلاق اسلامی،خود به خود انسانی بار میآید هشیار، آگاه، پرشور و تلاشگر در راه بالاترین مصالح و منافع واقعی خود و کوشا در راه مصالح و منافع واقعی همه انسانهای دیگر.در روایتی از امام صادق(ع) چنین نقل شده است؛ خدای بزرگ پیامبران را به مکارم اخلاقی خوبیهای بزرگوارانه اختصاص داده است. هر کس این خصلتها را داراست، خدای را بر چنین مرحمتی سپاس گزارد، و هرکس چنین خوبیهایی ندارد با التماس آنها را از پیشگاه خدا در خواست کند. پرسیدند این خصلتها کدامند؟ پارسایی،قناعت، بردباری،سپاسگزاری،شکیبایی،سخاوت شجاعت، غیرت،راستگویی و ادای امانت.
هانیه ورشوچی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
روز معلم معلمان ایران بابک زنجانی مجلس مجلس شورای اسلامی خلیج فارس دولت دولت سیزدهم حجاب رهبر انقلاب شورای نگهبان
شهرداری تهران تهران سلامت هواشناسی پلیس سیل آموزش و پرورش قوه قضاییه فضای مجازی دستگیری شورای شهر تهران سازمان هواشناسی
قیمت دلار خودرو قیمت خودرو بانک مرکزی دلار ایران خودرو سایپا چین بازار خودرو قیمت طلا تورم مالیات
مسعود اسکویی تلویزیون سریال سینما موسیقی سعید آقاخانی سینمای ایران فیلم دفاع مقدس تئاتر نون خ رسانه ملی
رژیم صهیونیستی اسرائیل آمریکا غزه فلسطین جنگ غزه حماس نوار غزه روسیه عربستان نتانیاهو اوکراین
فوتبال استقلال پرسپولیس رئال مادرید بایرن مونیخ سپاهان تراکتور لیگ قهرمانان اروپا باشگاه استقلال تیم ملی فوتسال ایران فوتسال بازی
وزیر ارتباطات تبلیغات اپل ناسا گوگل نخبگان ویروس آیفون ماه نمایشگاه خودرو
خواب بارندگی دیابت کاهش وزن ویتامین قهوه مسمومیت چاقی داروخانه بارداری