سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
بالاتر از خبر یا فراتر از واقعیت
این روزها انتقاد به عملکرد صدا و سیما کم نیست. برخی مانند مراجع تقلید بیشتر انتقادشان ناظر بر رعایت نشدن شئون اسلامی و اجتماعی در رادیو و تلویزیون است و برخی دیگر مانند سیاسیون از راست تا چپ و موافق تا مخالف این رسانه را به جانبداری و رعایت نکردن بیطرفی متهم میکنند.
اواخر هفته گذشته حتی محمود احمدینژاد هم که صدا و سیما بارها متهم به حمایت از او شده، در دفاع از معاونش از تلویزیون انتقاد کرد.
شاید هر شهروندی هم با دیدن حجم انبوه برنامههای صدا و سیما اخباری را شنیده باشد که احساس کند در آنها بیطرفی رعایت نشده است.
در این نوشته سعی بر آن است که ورای همه دیدگاههای سیاسی، عملکرد حرفهای صدا و سیما به عنوان یک رسانه و در یک مصداق خاص بررسی شود. بنابراین نگاه به یک برنامه خبری تلویزیون تنها با هدف بررسی این نحوه خبررسانی در یک رسانه است، خواه رادیو و تلویزیون، خواه رسانهای دیگر. اما به دلیل شرایط خاص تلویزیون در ایران و انحصاری بودن آن، بازتاب عملکرد آن با سایر رسانهها قابل مقایسه نیست و گاهی یک اشتباه هر چند کوچک در تلویزیون، میتواند مشکلی بزرگ ایجاد کند.
هر چند بسیاری از اشتباهات در رسانهها عمدی یا از سر شیطنت نیست، اما تکذیب یا تصحیح خود، مخصوصاً در رسانههای غیرخصوصی ما چندان باب نیست.
حال این شرایط در دستگاهی مانند رادیو و تلویزیون به مراتب برای خبرنگار دشوارتر خواهد بود.
غرض از این مقدمه، آغاز داستان خبری است که در تلویزیون ما رخ داد و اتفاقاً باز هم صدا و سیما حتی بعد از تکذیب و توصیههای رسمی هم از موضع خود پایین نیامد و برای ثابت کردن صحت اخبارش حتی چند نفری را متهم کرد.
از قضا نگارنده از ابتدا به عنوان خبرنگار همان حوزه در جریان شکلگیری این خبر و تایید و تکذیبها و حواشی بعدش قرار داشت. بنابراین بدون قضاوت و ارزشگذاری و تنها در حد تحلیل یک رفتار رسانهای به داستان شکلگیری این خبر و تبدیل آن به «بالاتر از خبر» میپردازم.
در یکی از بخشهای خبری تلویزیون ناگهان دو تکه سیاه صحنه با موزیکی سبک و ریتم تند (بیشتر شبیه فیلمهای پلیسی) روی هم میافتد و «بالاتر از خبر» با رنگ و فونتی که تنها تحلیل آن سطرها میطلبد، روی صفحه تلویزیون ظاهر میشود.
گوینده بخش خبر رسمی تلویزیون داستان خبریاش را با همان موزیک آغاز میکند: «اما رایهای عجیب و غریب هم داشتیم، سه نفر در شورای شهر نشان دادند روی مساله مهم ۹ دی و نامگذاری یک میدان شهر تهران به نام ۹ دی یا بصیرت، بصیرت لازم را ندارند.» گوینده خبر با همان ریتم و موزیک سبک با کشیدن دایرهای قرمز دور سر سوژه خبریاش ادامه میدهد: «نفر اول این آقا، یعنی آقای مسجدجامعی بود که موقع رای دادن هم میشد از استیلاش فهمید توی رودربایستی مانده و خیلی مایل به رای دادن نیست.»
بعد از آن نفر دوم با صدایی خاص میگوید: «خب آقای مسجدجامعی دارد دستش را میبرد بالا، بالا، بالاتر[صدای گوینده خبر هم به همین میزان بالاتر میرود] بالا، بابا اگه ما بودیم رای میدادیم دیگه.»
انگار احساس نیاز صدا و سیما به جلب ماندگاری و اعتماد مخاطبان کمرنگ شده است، بیتوجه به اینکه موضعگیریهای غیرعادی در برنامههای خبری به تدریج حتی اعتماد مخاطب همسو را از بین میبرد.
نتیجه از بین رفتن اعتماد مخاطب به وجه خبری رسانه هم چیزی جز فاصله گرفتن آرام از کل بستههای آموزشی و تفریحی رسانه نیست. مجله خبری داستانش از صحن شورای شهر را اینگونه پی میگیرد: «بعدشم رسانهها، از جمله این رسانه[ نشان دادن تصویر صفحه یکی از خبرگزاریها] نوشتند این سه نفر [معصومه ابتکار، محمدعلی نجفی و احمد مسجدجامعی] رای ندادند، یعنی چی، یعنی احتمالاً مسجدجامعی رفته رایاش رو پس گرفته دیگه.» نمایش با رفتن دوربین سراغ مسجدجامعی در آسانسور شورا ادامه پیدا میکند: «آقای مسجدجامعی بالاخره تکلیف شما چی بود؟ بالاخره دستتان را میبردید بالا، میآوردید پایین، رای دادید، رای را پس گرفتید، چرا؟[ و پاسخ مسجدجامعی] من الان صحبت نمیکنم، صورت مسالهام هم روشن است. [ و گوینده خبر]خب اگر همه چیز روشن است، چرا از اینکه تلویزیون این خبر را پخش کرده نگران شدید؟» بماند که نگارنده در آن لحظه در شورا حضور داشت و سوال پرسیدهشده در آن لحظه از مسجدجامعی این نبود اما اساس این مساله و انتقاد شدید مسجدجامعی از صدا و سیما در صحن شورا که از طرف گوینده به نگرانی او تعبیر شد، ناظر بر چیز دیگری بود. در اولین بخش خبری پس از جلسه رایگیری، تلویزیون با اینکه خبرنگارش در شورا حضور داشت، در چند بخش خبری اعلام کرد مسجدجامعی به این طرح رای منفی داده است. انتقاد مسجد جامعی هم ناظر بر پخش اخبار دروغ از صدا و سیما و اصلاح نکردن آن بود چراکه میرفت تا همین اشتباه عمدی یا غیرعمدی یک رسانه، غائلهای به پا کند. یکی از اعضای شورا میگوید افرادی از یک طیف خاص به دلیل پخش همین خبر، قصد داشتند با رفتن به شورای شهر، اعتراض خود را به این مساله، به شیوه خودشان نشان دهند.
به دلیل به وجود آمدن همین حواشی پررنگ، سخنگوی شورای شهر در جلسه بعدی و در جمع خبرنگاران، بارها تاکید کرد چنین رای دادنهایی شائبه سیاسی ندارد و بارها این مساله پیش آمده است و اعضای مختلف شورای شهر، از هر طیفی چند سال است که به خوبی با هم همکاری میکنند. اما پس از همه این اتفاقات، تنها واکنش تلویزیون به این مساله عوض کردن خبرنگار حوزه شورای شهر بود. پس از همه این اتفاقات بود که بخش رسمی خبر صدا و سیما این برنامه را پخش کرد و باز هم بر اشتباه خود اصرار کرد و تازه در همان مجله خبری چیزی هم طلبکار شد: «خب پس ببخشید که دوربین ما روشنه و سعی میکنه کار رسانهایش رو کامل انجام بده.» وقتی صدا و سیما حیثیت رسانهای خود را تنها برای نپذیرفتن یک اشتباه حرفهای هزینه میکند، اینگونه به ذهن متبادر میشود که شاید مساله به قول خودشان «بالاتر از خبر» و روندی است که باید به هر شکل طی شود چراکه هر بینندهای حتی اگر مانند ما که خبرنگار این حوزه هستیم، نداند که این فیلم از روابط عمومی شورا گرفته شده و دوربین صدا و سیما خاموش بوده، با دیدن تصاویر بدکیفیت از صحن شورا و مقایسه آن با بقیه تصاویر در همین خبر، متوجه میشود که این فیلم حاصل روشن بودن دوربین حرفهای یک خبرنگار نیست.
گزارههای پایین ادامه خبر تلویزیون است که با همان موزیک و کم و کیف از طرف گوینده خبر با همان لحنی که احتمالاً میتوانید متصور شوید، پخش میشود.
«اما نفر دوم هم رای دادنش داستانی دارهها، وقتی رسانهها خبر دادند سه نفر به این طرح رای ندادند، این آقا هیچی نگفت در حالی که اون روز غایب بوده، خب این سکوت را چه چیزی میشود تفسیر کرد غیر از اینکه بدش نیامده یک عدهای فکر کنند نجفی هم رای نداده.» «اما نفر سوم خانم ابتکار بود که حضور داشت ولی حواسش جای دیگری بود و داشت با تلفن همراهش حرف میزد، حالا کی پشت خط بود ما نمیدانیم. شاید داشت از یکی خط میگرفت. خلاصه این خانم هم رای نداد، شاید همون تلفنه باعث شد مسجدجامعی هم بره و رایاش رو پس بگیرهها. (لبخند)» همان طور که دیده میشود این جملات و عبارات هیچ مبنای عینی و حقیقی و به تبع آن ارزش خبری حداقل برای «من» به عنوان خبرنگار ندارد. ورای اینکه هر عضو شورا چه رای داده و اساساً باید رای میداد یا خیر که مربوط به بخش تحلیلی رسانه میشود، فکر و ایده یک خبرنگار درباره متن مکالمه خصوصی تلفنی یک شخصیت حقوقی یا انگیزههای شخصی آن که خبرنگار هیچ اطلاعی از آنها ندارد، چه مبنا و ارزش خبری میتواند داشته باشد. با آوردن چنین نمایشهایی در بخشهای خبری یک رسانه و ارائه کردن آن به عنوان خبر، تنها از یک سو از اعتبار رسانه کاسته میشود و از سوی دیگر باب پروندهسازی و ظن و گمان و صفحهسازی و تحلیلهای از پیش نوشتهشده است که در جامعه باب میشود.
سلیمان محمدی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور سقوط بالگرد رئیسی سیدابراهیم رئیسی شهادت ایران سقوط بالگرد بالگرد حسین امیرعبداللهیان دولت سیزدهم شهادت رئیسی شهادت سید ابراهیم رئیسی
امتحانات تعطیلی مدارس هواشناسی تهران پلیس هلال احمر سیل قوه قضاییه شهرداری تهران مشهد سیل مشهد بارش باران
شهادت رئیس جمهور یارانه چین بورس قیمت خودرو قیمت دلار خودرو دلار بازار خودرو قیمت طلا حقوق بازنشستگان ایران خودرو
شهید رئیسی لیلا حاتمی ابراهیم حاتمی کیا تلویزیون سینما هنرمندان سینمای ایران شعر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی زری خوشکام نمایشگاه کتاب رسانه ملی
قرآن تجهیزات پزشکی
رژیم صهیونیستی ترکیه آمریکا روسیه اسرائیل لبنان غزه فلسطین جنگ غزه حماس اوکراین ولادیمیر پوتین
فوتبال پرسپولیس استقلال لیگ برتر لیگ برتر ایران باشگاه پرسپولیس لیگ برتر انگلیس فدراسیون فوتبال منچسترسیتی تراکتور بازی بارسلونا
هوش مصنوعی سامسونگ تبلیغات اپل موبایل نمایشگاه ایران هلث هواپیما اینترنت
سلامت رژیم غذایی مغز مردان خواب آلزایمر زیبایی استرس کاهش وزن افسردگی