جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
بحران زدایی در کانون خانواده
خوشبینی مفرط و سادهاندیشی برخی زوجین ، این تصور را پیش میآورد که با گذشت چندسالی از زندگی و آشنایی اجمالی هریک با روحیات همسر ، در ارکان زندگی هیچگونه خللی وارد نمیشود و روابط متقابل آنها و میزان تفاهم ، خودبه خود در همان سطح مطلوب اولیه باقی میماند و در نتیجه یک نوع آرامش که توأم با نگرش سطحی نسبت به مسایل خانواده میباشد ، به وجود میآید . چنین موقعیتی خواه ناخواه یک نوع رکود و فقر ارتباطی و اخلاقی را فراهم میآورد و در نتیجه روحهای آنها از هم بیگانهتر و دورتر میشود و رفته رفته اولین نشانههای بحران در زندگی خانوادگی به چشم میخورد .
زن و مرد در این موقعیت با اولین ضربهها بیدار شده و مضطربانه به اندیشه فرو میروند که اینک چه باید کرد ؟ آیا برای نجات زندگی ، کاری میتوان کرد ؟ آیا پایان روزهای خوش زندگی فرا رسیده است ؟ و بالاخره برای نجات از این بحران ، از کجا باید شروع کرد ؟
توصیههای تربیتی برای بحرانزدایی
۱) شخصیت همسرتان هرچه باشد شما هم نیاز به دوبارهسنجی معتقدات خود در مورد زندگی دارید . این باور که شما هم بیعیب و نقص نیستید ، یک نوع آمادگی و انعطاف روحی ایجاد میکند که برای دستیابی به تفاهم ضرورت زیادی دارد .
۲) مشکلات زندگی همه یک جور نیستندو از لحاظ موضوع ، عمق و پیچیدگی با هم فرق دارند. از این رو زمانی متناسب با هر کدام برای بحرانزدایی مورد نیاز است هرگز عجولانه و شتابزده با مشکلات ژرف برخورد نکنید ، بلکه اعتقاد داشته باشید که مشکلات به تدریج و به مرور زمان ، شکل میگیرند و بر همین اساس ، به صورت تدریجی نیز باید حل شوند.
۳) بحرانها و مشکلات زندگی ، محک لیاقت و شایستگی شما به شمار میروند . سعی کنید با عبور از این بحران ، لیافت ، جدیت و توان خود را به اثبات رسانید .
۴) اجازه ندهید حوادث و افراد ، شما را نابود کنند . روحیه خود را دستخوش ناملایمات نکنید و قدرت خود را از دست ندهید .
۵) دوبارهسنجی انتظارات و توقعات شما از همسرتان ، در برخی موارد سبب کاهش بحران میشود ، مثلاً میتوانید از خود بپرسید این که من معتقدم « همسرم باید چنین و چنان میکرد » این « بایدها » از کجا نشأت گرفتهاند ؟ وچگونه بایدهابه قوانین و مقررات زندگی تبدیل شدهاند ؟ این عمل در بررسی امکانات همسرتان و ارزیابی قدرت واکنش او به خواستههای شما سودمند است .
۶) برای تغییر در روحیه همسرتان و در نتیجه مشکلزدایی از زندگی ، برخی شرایط حاکم برخانواده را تغییر دهید ، مثلاً پیشنهاد یک مسافرت شرکت در مجالس بحث و گفتگوی مذهبی ، تشکیل جلسات خانوادگی ، افزودن برخی برنامههای متنوع به زندگی ، و در صورت امکان تغییر در شرایط و ساعات کار و بازگشت به منزل و تغییرالگوهای ارتباطی باهمسر ، از این قبیل موارد محسوب میشود .
۷) قوای حیاتی خودتان را درست مثل پولتان صرفهجویی کنید و این حق را نیز برای همسرتان قائل باشید که او هم انرژی روانی خود را ذخیره کند و با برخوردهای شکننده ، دچار افسردگی و پیری زودرس نشود .
۸) یک فلسفه زندگی را که مبتنی بر خوشبینی باشد ، اتخاذ کنید ، چنین امری به مهارکردن عواطف و حفظ قوای حیاتی شما ، کمک خواهد کرد .
۹) سازمان عاطفی خود را به گونهای مرتب و منظم کنید که مانع از انتقال کلیه نگرانیها و افکارمنفی مربوط به کارتان ، به محیط منزل و بالعکس شود .
۱۰) هروقت در اثنای گفتوگو با همسرتان احساس کردید که به حالت عصبی نزدیک میشوید، از ادامه بحث خودداری کنید و در زمان مناسب به بیان بقیه مطالب خود بپردازید .
۱۱) برای حوادثی که شاید هرگز روی ندهد ، خودتان و همسرتان را آزار ندهید .
۱۲) از کاه ، کوه نسازید و مسایل را بزرگ نکنید ، بدانید که در زندگی افراد خوشبین ، کاه و کوه ، هر دو وجود دارد ولی در زندگی افراد بدبین ، فقط کوه وجود دارد . زیرا آنها از هرکاهی ، کوهی میسازند و در برابر آن اظهار عجز می کنند .
۱۳) همسرتان از شخصیتی برخوردار است که نه آن چنان پیچیده است که شناخت او غیرممکن باشد و نه آن چنان ساده است که نیازمند تلاشی از جانب شما نباشد ، شناخت همسرتان امری ممکن و ضروری است . با مطالعه مستمر در حالات و روحیاتش ، او را بیشتر و بهتر خواهید شناخت و در نتیجه زندگی شما هرگز به لبه پرتگاه نزدیک نخواهدشد.
۱۴) در برخی از بحرانهای زناشویی ، هریک از زوجین با مطرح ساختن خاطرات دردناک گذشته و بیان تألمات روحی خود ، مشکل را پیچیدهتر میکنند . در حالی که ظاهراً قضایای گذشته ربطی به مشکل امروز آنها ندارد . این کیفیت که نوعی « واپسگرایی» در زندگی مشترک است ، احتمال موفقیت را در گفتگوهای زوجین ،از بین میبرد . بهترین فرمول در این گونه موارد این است که هریک از دیگری صادقانه بپرسد ، « برای از این به بعد ، ازمن چه انتظاراتی داری که من انجام دهم ؟ » این پرسش ، پیوند مشکل امروز را با گذشتههای دور به کنار مینهد و با طرح یک پرسش مشخص ، در پی پاسخ مشخصی برمیآید و در نهایت مشکل به شیوه معقولی حل خواهد شد .
۱۵) تعدادی از زوجهای جوان به دلیل آسیبی که در الگوهای ارتباطیشان وجود دارد ، نمیتوانند به تفاهم برسند ،ممکن است این آسیب در نحوه گفتوگو ، همکاری ، برخورد با اطرافیان و یا نظایر آن به وجود آمده باشد ، به هرحال در روابط آنها خللی ایجاد میکند . در این گونه موارد حضور فرد سومی به عنوان مشاور میتواند در رفع مشکلات ارتباطی آنها مؤثر باشد .
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست