پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
ضرورت تحول در فکر
مجموعهای از عوامل زمینهساز رشد و تعالی فرهنگ و تمدن محسوب میشوند، همه این عوامل مهم هستند، اما مسلما بعضی از این عوامل مهمتر و به اصطلاح زیربناییتر هستند و در واقع برای تحول در نظام اجتماعی و فرهنگی باید حرکت و تحول از این نقاط آغاز شود.
شناخت این عوامل زیربنایی تحول فرهنگی بسیار مهم هستند. در بررسی عوامل زیربنایی توسعه فرهنگی و اجتماعی که زمینهساز توسعه اقتصادی و... خواهند بود ، دکتر کریم مجتهدی، چهره ماندگار فلسفه، استاد بازنشسته فلسفه دانشگاه تهران و رئیس گروه غربشناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی که سالیان سال در این زمینه مطالعه و تحقیق دارد، به سؤال ما پاسخ داد. متن پاسخ ایشان از نظرتان میگذرد.
کار دانشگاهها در این دوره پنجاه شصت ساله را تا حدودی منفی ارزیابی میکنم. کار اساسی و زیربنایی نکردیم (شاید نمیخواستند یا نمیگذاشتند. در مورد این دو نمیتوانم حرفی بزنم.)
دانشگاهها باید از لحاظ نظری، مردم و دانشجویان را روشن کنند و کتابها را به عرصه بیاورند و جنبههای مثبت و منفیاش را به ما بگویند و ما را پرورش دهند. فکر میکنم در دانشگاهها اهمالکاری شده است. واقعا کار اساسی و اصلی صورت نگرفته است و ما را سطحی نگه داشتهاند.
فاجعه ما این نیست که صنعت و بهداشت نداریم (اگرچه تا حدودی امروزه بهداشت داریم)، ولی فاجعه ما این است که سطحی نگه داشته شدیم. ما نمیتوانیم فکر کنیم. اصلا گاهی جرأت فکر کردن نداریم که این خیلی بد است.
باید فکر سالم داشته باشیم. فکر سالم مثل سلامت است. سلامت فردی نیست. بنده نمیتوانم تنها سالم باشم. باید محیط طبیعی ما سالم باشد.
اگر آلودگی محیط باشد ما هم ناسالم خواهیم ماند. باید محیط فرهنگی و اجتماعی ما سالم باشد. اگر اینها نباشد افراد به تنهایی که نمیتوانند سالم باشند.گاهی مسائل خیلی دقیق طرح نمیشود. ما اصلا مسائل اساسی خود را دقیق طرح نمیکنیم.
از اینجاست که فلسفه میتواند معنایی داشته باشد. فلسفه مسائل ما را حل نمیکند، اما دستکم موجب میشود ما مسائل خود را بشناسیم و بدانیم با چه مسائلی روبهرو هستیم. باید مسائل زیربنایی خود را بشناسیم. به نظر بنده در ایران فعلی البته که صنایع، بهداشت، پیشرفت و همه چیز مهم است، ولی شاید چیز دیگری همین قدر مهم باشد یا شاید کمی بیشتر.
تحولی در تعلیم و تربیت و تحولی در فکر اصولی و عمیق لازم است تا از سطحیانگاری دور شویم و دقیقتر و عمیقتر فکر کنیم و مسائل را ببینیم و از دیدن مسائل نترسیم. از دیدن مسائل ترس داریم، نباید بترسیم.
مثلا بدانیم پیر شدیم و دست و پای ما درد میکند. این را بدانیم بهتر است تا اینکه ندانیم و باورمان نشود و بگوییم دست و پای من از دوران جوانی بهتر است. این مساله است که میخواهم روی آن تأکید کنم.
تبادل فکر را باید در ایران ترویج کرد. مسالهای که در کشور خطرناک است و همیشه میگویم این است که قدری ضوابط تشخیص خود را از دست دادهایم، مثلا در ارزیابی کار دانشجویان گاهی این کار را انجام میدهیم و بنده میبینم عملا جوان بااستعداد به سهولت و راحتی از جوانی که فاقد استعداد است تشخیص داده نمیشود و خلط میشود. چون این را ما درست انجام نمیدهیم و ضوابط درستی برای تشخیص ارزش افراد نداریم نوعی دلسردی میان جوانان ایجاد میشود، اما اگر درست تشخیص دهیم، روحیه و اعتماد به نفس در جوانان ایجاد میشود.
همچنین باید جوانان را به مطالعه تشویق کرد. جوانهای ما کتاب به اندازه کافی نمیخوانند و به اندازه کافی بحث و استدلال و تعادل فکر را با هم نمیتوانند داشته باشند و به شکلی گاهی دچار جهل مرکب هستند. همه خیال میکنند که همه چیز را میدانند.
بزرگترین کاری که در کشور باید انجام شود، سالمسازی محیط علمی و فرهنگی کشور است، یعنی تشخیص درست محاسن و معایب افراد. شما وقتی مطمئن باشید کار درستی را انجام دادید و تشخیص داده شود، این موجب رشد کشور میشود.
مثالی بگویم که خود هانری کربن به من گفت. هانری کربن در جوانی یک متن سه چهار صفحهای را از هایدگر ترجمه و در مجلهای منتشر کرد و اولین فرانسویای بود که نوشتهای از هایدگر را ترجمه کرد.
پس از جنگ جهانی که هایدگر درگذشت، وزارت فرهنگ آلمان به وزارت امور خارجه فرانسه نامه مینویسد که کربن اولین کسی است که متنی از هایدگر را به فرانسه ترجمه کرده است. ما یک مصاحبه با او میخواهیم. میفهمید منظورم چیست؟ منظورم این است حق یک جوان که سالها پیش متنی از هایدگر ترجمه کرد، حساب شد. سراغ افرادی نرفتند که مشهور بودند. در ایران این گونه نیست.
متأسفانه افرادی وجود دارند که خود را در اعتکاف علمی قرار میدهند، اما فراموش میشوند و کسی شهرت پیدا میکند که کار علمی در این زمینه نکرده، اما جلوی دیگران زیاد ظاهر شده است. اینها جوانان را دلسرد میکند. در سر کلاس وقتی دانشجویان همه تحقیق تحویل میدهند، شاید کسی را به اسم نشناسید، اما وقتی از او تقدیر میکنید اصلا روحیه کلاس عوض میشود.
یک آدم ناشناس که در گوشهای نشسته و وقتی شما تلاش او را تشخیص دادید، شور و شعفی در کلاس ایجاد میشود. اگر این شناخت و تجسس درست باشد بدانید معجزه میکند. مثلا اگر ۲ بچه دارید و به یکی بدون دلیل ظلم کنید و دیگری را دوست داشته باشید، هردو از بین میروند.
اینها هست و باید گفته شود و باید وجدان کاری داشته باشیم. گاهی اشتباه میکنیم که این هم باید گفته شود. باید یک جو دوستانهای میان ما پیدا شود و درددلها باز شود و حرف بزنیم و حرفهای دیگران را بشنویم.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست