دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

یک فیلم «دروغ»


یک فیلم «دروغ»

یادداشتی درباره فیلم «تلفن همراه رئیس جمهور»

هر هنرمندی، در قالب اثر هنری خود، نتیجه جستار و قضاوت اش را در حوزه های گوناگون سیاسی، اجتماعی و فرهنگی عرضه می کند.

نتیجه یادشده بسته به دانش، قدرت تحلیل، انصاف و عدالت ورزی هنرمند، درست و اشتباه، منصفانه و مغرضانه معنا می شود.

تردید نکنیم که هنرمندی نبوده و نیست که اثرش حاصل جستار و قضاوت نباشد چرا که اثر هنری از بستر جستار و قضاوت سربرمی آورد و شکل می گیرد و ذهن و دل مخاطب را فرامی خواند. روشن است که معیار تشخیص هنرمند خردورز و متعهد نیز ارزیابی نتیجه دیدگاه و قضاوت وی است.

فیلم سینمایی «تلفن همراه رئیس جمهور» داستان راننده یک وانت است که شماره قبلی تلفن همراه رئیس جمهور را خریداری می کند. مردم با شماره یادشده تماس می گیرند و از رئیس جمهور خواهان کمک می شوند. درنهایت مرد به دلیل مواجهه با مشکلات مردم، دچار بیماری روانی می شود و در رئیس جمهور بودن، گرفتار می گردد.

در این فیلم:

یک: اکثریت مردم جامعه دچار انواع بحران و مشکلات جدی معرفی و توصیف می شوند.

دو: جز دو نفر، همه کسانی که با شماره تلفن همراه رئیس جمهور تماس می گیرند، شکوه دارند و خواهان کمک اند.

سه: جز یک نفر که از بابت اختصاص یارانه ها ابراز خرسندی می کند، همه در دام حرمان و مصیبت تعریف می شوند.

چهار: تصویری کمرو زشت و ریاکارانه از افراد متدین ارائه می شود.

پنج: یک نشانه مثبت از جامعه ایرانی دیده نمی شود.

شش: جوانان جامعه در حال رویارویی با نظام اند و دغدغه کارگزاران برخورد با بدحجابی و جوانان معترض توصیف می گردد.

هفت: طرح امنیت اجتماعی و عملکرد گشت ارشاد عوامانه زیرسؤال می رود.

آنچه برشمرده شد، نتیجه جستار و قضاوت سازندگان فیلم «تلفن همراه رئیس جمهور» است.

به واقع جامعه ما آنی است که در فیلم توصیف شده؟ واقعا ما در میان فقر و گرسنگی و اعتراض و گسست و ریاکاران و دروغ گویان و متوهمان به سر می بریم و دست و پا می زنیم؟

واقعیت ما و جامعه ما این است؟

۳۳ سال است که همین جامعه، جامعه ایرانی- در برابر انواع بحران ها سربلند آشکار شده است. امروز ایران ما، در عرصه های علمی، صنعتی توانمندانه رو به جلو دارد. پیشرفت های فضایی و هسته ای، جهاد علمی و صنعتی در حوزه پزشکی، خودکفایی های شگرف درعرصه صنایع هوایی، بخشی از موفقیت های ماست. آیا یک جامعه مصیبت زده، توان دستیابی به قله های موفقیت را دارد؟ آیا یک جامعه اسیر تباهی و ریا و دروغ، می تواند با صدای بلند درعرصه جهانی سخن گوید؟

سازندگان فیلم به حدی نسبت به نظام کینه دارند که مسلمات را زیرپا گذاشته اند و علناً به مخاطب، دروغ می گویند. فراموش نکنیم کارگردان فیلم، سازنده فیلم «دموکراسی توی روز روشن» است. در این فیلم سرداران جنگ و دفاع مقدس، ریاکار معرفی شده اند و عنوان «شهادت» سزای آنها دانسته نمی شود. دراین فیلم روح یک شهید جاویدالاثر، معذب معرفی می شود چون بی اجازه مادر و پدر به جبهه پا گذاشته بود. توهین «دموکراسی...» به شهدا چنان روشن است که جمعی از خانواده های شاهد از سازنده فیلم شکایت کردند.

نگارنده «تلفن همراه رئیس جمهور» را در ادامه تفکر حاکم بر «دموکراسی...» ارزیابی می کند و بس!

یک نکته دیگر!

«تلفن همراه رئیس جمهور» را توهین مستقیم و روشنی به شخص رئیس جمهور - دکتر احمدی نژاد- می دانم. بی شک نگارنده نسبت به ایشان انتقادهایی دارم اما خدمات بزرگشان را قابل کتمان نمی بینم و معتقدم توهین به منتخب ۲۵ میلیون ایرانی و در واقع توهین به رئیس جمهور ملت وکشور ایران، اتهام کوچکی نیست!

انتخاب مهدی هاشمی به عنوان فردی که از حیث شکل بدنی، شبیه به رئیس جمهور است در کنار برخی «المان»ها - که قابل بیان نیست- جملگی گامی در جهت تخریب شخصیت رئیس جمهور معنا می شود.

«تلفن...» را کاری بد و از حیث ساختاری بی اهمیت می دانم.

پژمان کریمی