یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

شش دهه انتظار بهترین تماشاگران با كمترین امكانات رفاهی


فوتبال حالا نه به عنوان یك ورزش بلكه به عنوان یك تجارت و ابزار اقتصادی كارآمد در ورزش جهان مطرح است و سالیانه میلیونها دلار برای باشگاه های معتبر و حرفه ای درآمدزایی می كند

شاید به همین خاطر است كه تمامی مدیران باشگاه های بزرگ تلاش می كنند با استخدام مشاوران اقتصادی مجرب و قدرتمند، زمینه های مشاركت هر چه بیشتر تماشاگران و علاقه مندان در امور مربوط به باشگاه خود را فراهم كنند. در مقابل آنها به این موضوع مهم هم می اندیشند كه باید در قبال بهره ای كه از تماشاگران نصیب شان می شود سرویس متقابلی ارائه بدهند. به همین دلیل در فوتبال حرفه ای روز دنیا ارتباط بسیار خوب و دو سویه ای بین تماشاگران و باشگاه ها برقرار است. ایجاد فروشگاه های زنجیره ای فروش پوشاك باشگاه، تأسیس و راه اندازی رستوران های زنجیره ای، مراكز تفریحی و حتی برگزاری كلاس های آموزشی بخشی از امكاناتی است كه باشگاه ها برای هواداران خود ارائه می دهند. اما آیا باشگاهی در ایران وجود دارد كه حتی یكی از این بخش ها و امكانات آن را برای هوادارانش ارائه دهد؟

قطعآً پاسخ به این سؤال نیاز به اطلاعات زیادی ندارد و حتی آنهایی كه در عالم ورزش نیستند پاسخ آن را منفی خواهند داد. درحالی كه فدراسیون فوتبال ایران از اواخر دهه بیست هجری شمسی آغاز به كار كرده است اما پس از گذشت شش دهه از عمر آن كمتر باشگاهی در فوتبال ایران وجود دارد كه صاحب تشكیلات منظمی باشد. از اواخر دهه ۴۰ كه باشگاه های استقلال و پرسپولیس به عنوان پرطرفدارترین تیم های ایران تشكیل شدند تاكنون هیچ یك از این دو تیم نتوانسته اند به هواداران میلیونی خود سامان دهند. حتی مسئولان و دست اندركاران این دو باشگاه به درستی نمی دانند چند میلیون هوادار دارند.با این حال براساس اخباری كه از سوی مسئولان این دو باشگاه در اختیار رسانه های گروهی گذاشته می شود، باشگاه پرسپولیس بین ۱۶ تا ۲۰ میلیون نفر و باشگاه استقلال نیز بین ۱۲ تا ۱۴ میلیون طرفدار دارد. اما این تعداد علاقه مند به تیم های سرخ و آبی كه از طرفداران تیم ملی نیز به شمار می روند در قبال حمایت های همه جانبه از تیم های محبوبشان چه بهره ای برده اند؟

استقلال و پرسپولیس به عنوان پرطرفدارترین باشگاه های ایران از سالهای ابتدای تأسیس خود هیچگاه صاحب تشكیلات منسجمی نبوده اند. این دو باشگاه پس از پیروزی شكوهمند انقلاب اسلامی به عنوان تیم های مردمی در اختیار سازمان تربیت بدنی قرار گرفتند. هر چند كه پرسپولیس برای رسیدن به سازمان تربیت بدنی دچار مشكلات و بحران های بسیاری شد، اما به هر حال در اوایل دهه هشتاد به مالكیت سازمان در آمد تا حداقل تكلیف مالكیت آن مشخص شود.

این دو باشگاه كه در هر بازی آنها معمولاً بین ۲۰ تا ۳۰ هزار تماشاگر به ورزشگاه می آید هنوز ساختمانی به عنوان محل دائمی باشگاه ندارند و به صورت استیجاری سالیانه روزگارشان را می گذرانند.

با این شرایط چطور می توان انتظار داشت كه آنها به هواداران خود سرویس بدهند. حتی این دو باشگاه در طول این سالها نتوانسته اند برای هواداران خود كارت عضویت صادر كنند. حتی باشگاه پرسپولیس در دوره قبلی مدیریتش اقدام به اخذ هزینه هایی از هواداران كرد تا برای آنها كارت هواداری صادر كند اما درحالی كه نزدیك به سه سال از جمع آوری این هزینه ها می گذرد هنوز كارتی برای افراد ثبت نام كننده صادر نشده است.

استقلال و پرسپولیس كه ورزشگاه اختصاصی برای تمرین و بازی های خود ندارند ناچارند تمامی بازی هایشان را در ورزشگاه آزادی برگزار كنند. این مجموعه ورزشی كه در غربی ترین نقطه تهران و دور از شهر قرار دارد از داشتن امكانات رفاهی مطابق با استانداردهای جهانی برای تماشاگران بی بهره است.

با این حال برای تماشای كم هیجان ترین دیدارهای استقلال و پرسپولیس به طور میانگین ۲۰ هزار تماشاگر به ورزشگاه می آیند. آنها برای رفت و آمد به ورزشگاه وسیله ایاب و ذهاب مطلوبی در اختیار ندارند و ناچارند با تحمل مجموعه ای از مشكلات خود را به ورزشگاه و سپس منزل برسانند. این مشكل در اكثر بازی های تیم ملی نیز وجود دارد و تنها در برخی بازی ها شاهد بوده ایم امكانات رفاهی جزیی برای تماشاگران ایجاد شده است. به جرأت می توان گفت مهمترین سرویس دهی به تماشاگران و علاقه مندان به تیم ملی ورود رایگان به طبقه دوم ورزشگاه است آن هم در دیدارهایی كه به وجود تماشاگران بیش از سایر دیدارها نیاز می باشد. هر چند كه در یك سال اخیر اسكوربرد ورزشگاه و زمین چمن آن امكانات محدودی را برای تماشاگران به وجود آورده است اما هنوز ضعف هایی در پذیرایی از آنها وجود دارد كه در برخی موارد مشكلاتی را برای تماشاگران و خود مسئولان فدراسیون به وجود آورده است. به نظر می رسد كه مسئولان ورزشگاه آزادی باید برای رفاه حال بیشتر علاقه مندان و تماشاگران تغییراتی را در امكانات بهداشتی و رفاهی این مجموعه ایجاد كنند. این درحالی است كه كشورهای عربی برای كشاندن تماشاگرانشان به ورزشگاه ها علاوه بر تبلیغات گسترده، وعده جایزه های گرانبهایی را نیز می دهند و در بسیاری موارد خودروهایی را بین آنها قرعه كشی می كنند.

اما در كشور ما نه تنها این امتیازات وجود ندارد، بلكه در بسیاری موارد شاهد بوده ایم كه تماشاگران از حضور در ورزشگاه دچار مشكلاتی هم شده اند و گاهی اوقات نیز صدمات جبران ناپذیری به آنها وارد شده كه البته در سالهای اخیر با كمتر شدن ورود مواد منفجره به ورزشگاه ها این مورد به چشم نیامده است.

جا دارد مسئولان فدراسیون و تصمیم گیرندگان اصلی فوتبال به این سؤال هم بیندیشند كه در مقابل حمایت های بی دریغ و بدون توقع تماشاگران در طول بازی های تیم ملی و حتی بازی های باشگاهی چه امكانات و شرایطی را برای آنها فراهم كرده اند؟ برای تماشاگرانی كه با تمام وجودشان تیم ها را تشویق می كنند تا به پیروزی برسند چكار كرد ه ایم كه آنها را به حضور بیشتر در ورزشگاه ها ترغیب كنیم .به نظر می رسد كه در آستانه دو بازی مهم و سرنوشت ساز تیم ملی باز هم محتاج حضور و حمایت تماشاگرانی هستیم كه علی رغم بهترین بودنشان در دنیا بی امكانات ترین تماشاگران هم هستند.آنها از ابتدایی ترین امكانات رفاهی محروم هستند اما به خاطر عشق و علاقه ای كه به فوتبال دارند حاضرند ساعت ها قبل از بازی با صرف هزینه هایی كه برای خیلی از آنها سنگین هم هست خود را به ورزشگاه برسانند و پس از تحمل ۹۰ دقیقه استرس و اضطراب كه در برخی موارد هم با شكست تیم مورد علاقه شان همراه است ورزشگاه را به سمت منزل ترك كنند. حالا یا به اتوبوس های شركت واحد می رسند و یا مسافت زیادی از راه بازگشت را پیاده طی می كنند. در حالی كه بازیكنان و مردان مورد علاقه شان با اتومبیل های آخرین مدل و در برخی موارد با گرفتن پاداش های میلیونی ورزشگاه را ترك می كنند. با این حال هنوز هم نمی دانیم كه در فوتبال حرفه ای كه بازیكنانش میلیونر هستند برای تماشاگرانمان چه كرده ایم؟



همچنین مشاهده کنید