چهارشنبه, ۲۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 12 February, 2025
در چیستی و چرایی شکم چرانی
![در چیستی و چرایی شکم چرانی](/web/imgs/16/160/daf421.jpeg)
ششمین گناه از هفت گناه مسیحیت که «هیرونیموس بوش» در تابلوی نامآورش کشیده است، پرخوری است؛ پرخوریای که خو و سرشتی غریزی داشته باشد و بر دیگر ویژگیهای انسانی و الهی او چیره شود. برخی آدمیان در گذرگاه لذتگرایی، به شکمچرانی رو میآورند، اما برخی دیگر به واقع دچار اختلالات روانپزشکی مربوط به آن، یعنی اختلالات خوردن هستند. پرخوری (بولیمیا) پرخوری همراه با احساس سنگین و نیرومند از دست دادن کنترل در مهار خوردن است.
اگر این پرخوری در افرادی با وزن طبیعی یا دچار اضافه وزن رخ دهد که براثر نگرانی از شکل و وزن پیکر خویش، پیوسته رفتارهایی برای رویارویی با جذب کالریهای واردشده به بدن در هنگام پرخوری انجام میدهند، پرخوری عصبی (بولیمیا نوروزا) نام میگیرد. یعنی گونهای از پرخوری که همراه با شیوههای نامتناسب پیشگیری از افزایش وزن است. دورههای تکرارشونده پرخوری عصبی، با احساس از دست دادن کنترل همراه است. مزاحمت اجتماعی یا ناراحتی پیکری یعنی تهوع یا درد شکمی، پرخوری را پایان میبخشد و در بیشتر موارد، فرد پس از پایان پرخوری دچار احساس گناه، افسردگی یا بیزاری از خود میشود. افراد دچار پرخوری عصبی برای پیشگیری از افزایش وزن، به رفتارهای جبرانی تکرارشوندهای همچون پاکسازی با مسهلها و مدرها یا ایجاد استفراغ عمدی، روزهداریهای تکرارشونده، ورزش بیش از اندازه و همانند آن رو میآورند. ممکن است براثر چنین رویکردی، اینگونه افراد پرخور بتوانند وزن خود را ثابت نگاه دارند. همچون بیاشتهایی عصبی که بعدها به آن اشاره خواهم کرد، پرخوری عصبی در زنان بسیار شایعتر از مردان است.
میزان بروز این اختلال در مردان یکدهم میزان بروز آن در زنان است. پیامرسانهای عصبی مغزی همچون سروتونین و نوراپینفرین را در پیدایش این اختلال موثر میدانند. اینگونه افراد همچون مبتلایان به بیاشتهایی عصبی، افراد بلندپروازی هستند که تعارضات روحی-روانی بیشتری دارند. اینان معاشرتیتر، خشمگینتر و تکانشیتر از مبتلایان به بیاشتهایی عصبیاند. وابستگی به الکل، دزدی از فروشگاهها و بیثباتی هیجانی (از جمله انجام خودکشی) با پرخوری عصبی ارتباط دارد.
دشواری کنترل تکانه ممکن است به صورت وابستگی به مواد و روابط جنسی خودویرانگرانه بروز کند. بیشتر بیماران دچار پرخوری عصبی، وزن طبیعی دارند اما وزن برخی از آنها ممکن است بالاتر یا حتی پایینتر از اندازه طبیعی باشد. آن دسته از بیماران که رفتارهای پاکسازی ندارند، آشفتگی کمتری نسبت به تصویر بدن خود دارند و اضطراب کمتری در رابطه با خوردن نشان میدهند. در عوض، اینان معمولا چاق هستند؛ هرچند گاهی به رژیمهای غذایی سخت، روزهداری، ورزشهای شدید اما بدون پاکسازی رو میآورند. پرخوری عصبی در مبتلایان به اختلالات خلقی، اختلال کنترل تکانه، افراد رو به خطر سوءمصرف مواد، برخی اختلالات شخصیت (همچون مرزی-آشوبناک)، اختلالات اضطرابی، اختلال خلق دوقطبی، افسردگیهای آتیپیک و اختلالات تجزیهای بیشتر دیده شده است. یکسوم تا نیمی از بیماران با سود جستن از رواندرمانی افزون به دارودرمانی طی پنج تا ۱۰ سال، بهبود کامل یافتهاند، درحالیکه ۲۰درصد آنان همچنان ملاکهای تشخیصی اختلال را داشته اند.
رفتاردرمانی شناختی، مهمترین و نخستین روش انتخابی برای درمان پرخوری عصبی است که طی ۲۰ جلسه در شش ماه انجام میشود. در اینگونه درمان، نخست چرخه رفتاری پرخوری و روزهداری که از سوی بیمار پاس داشته شده است، شکسته میشود و در همین حال کوشش میشود تا شناختهای مبتنی بر کژکاری بیمار و باورهای مربوط به غذا، وزن، تصویر بدن و درک کلی از خود، دگرگون شود. داروهای ضدافسردگی گوناگونی در درمان این اختلال به کار برده شدهاند. همانگونه که خاطرنشان شد، پرخوری عصبی لزوما به معنای چاقی یعنی افزون شدن بیش از اندازه چربی در بدن نیست و این دو هرگز برابر با یکدیگر نیستند، اما ممکن است پرخوری عصبی به چاقی بینجامد. چاقی عوامل پرشمار ژنتیکی، رشدی-پرورشی، بیجنبشی، آسیب مغزی، بیماریهای غددی و اختلالات روانی دارد. بیماران دچار چاقی هنگام هیجانات ناخوشایند، بیشازاندازه غذا میخورند. به نظر میرسد افراد چاق نسبت به نشانههای غذا و خوشمزگی آن در محیط، حساسیت غیرعادی دارند و در صورت دسترسی به اینگونه غذاها، توانایی پایان بخشیدن به خوردن را ندارند.
در واقع، این افراد به گونه معمول، درحالیکه نسبت به محرکهای بیرونی غذا بسیار حساس هستند، نسبت به علایم داخلی گرسنگی بهنسبت حساسیت ندارند؛ به گونهای که برخی از آنها توانایی جدا کردن گرسنگی از دیگر ناخشنودیها را ندارند. در این نوشتار، سندرم (نشانگان) خوردن شبانه را نیز باید در نظر داشت. افراد دچار این نشانگان، بهرغم خوردن شام، به گونهای گزافهآمیز میل به خوردن غذا دارند و احساس سیری نمیکنند. به نظر میرسد شرایط پراسترس زندگی، این نشانگان را هویدا میکند. آنگونه پرخوری که در آیین مسیحیت، گناه برشمرده شده، همانا اسراف در تغذیه و حرص (جنون) بیوقفه خوردن و آشامیدن است که در دین اسلام نیز فراوان مورد نکوهش واقع شده است. درست کردن شیوه و سبک زندگی، برنامهریزی غذایی سالم، ورزش و جنبش پیوسته، پرهیزها و روزهداریهای گاهبهگاه با هدف افزایش سطح معنویت، در کنار سود جستن از دارودرمانی و رواندرمانی شناختی-رفتاری همه و همه راهکارهای چیره شدن بر اختلالات خوردن هستند.
دکتر بهنام اوحدی
روانپزشک و رواندرمانگر مشکلات جنسی زناشویی و خانوادگی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست