دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
امام انسان
هر كس به زبانی صفت نعت علی(ع) را باز گفته است. حتی دشمنان او نیز، اینك پس از آشكارگیِ حق، خرسندند كه كین توزیِ چنان مردی را دستمایه پلیدی خود كرده اند.
اما دوستان او نیز، هر یك، از ظنّ خود یار او شده اند و سخن و سیره او را نشان درستی مرام خود به حساب آورده اند: از اهل دانش و بینش، كه بر سر سفره «قال علی» طعام دانایی خورده اند، گرفته تا كوتاه دستانی كه به ریزه خواریِ خوان او قناعت كرده اند، و تا دلباختگان بی دانش و بینشی كه تنها به صورتی از «نام» او دلخوش داشته اند، همه و همه، به زبان راست یا ناراست، محامد ربّانی او را باز گفته اند.
این هواخواهان مقام علوی، به واقع، «خود» را در پیش آورده اند، اما تمام حقیقت جاویدانِ علی(ع)، به شهادت انسان و تاریخ، همچنان رخ در نقاب شكوهمند غیب نهفته دارد.
دوستان علی(ع)، چنان دشمنان او، در گذر تاریخ «بسیار» بوده اند، اما «حق» همواره یكی است، اگرچه در دفتر تاریخ، بنابر مصلحت ها، تزویرها، خودخواهی ها و چشم فروبستن بر خورشید حقیقت، «چهارمین» باشد.
آیا این به راستی سرنوشت حق است كه همواره در پَسِ پرده بماند و جز با صبوری و خلوت گزینی ناخواسته و، در نهایت، با دست خون آشكار شود؟
«علی با حق است و حق با علی» . و حق، آن گاه كه پای در میدان سیاست، حكومت، ادب و ایمان می نهد، جز به صورتٍ درست پدیده ها نمی اندیشد، به اصل هرچیز، واقعیت هر چیز: سیاست واقعی ،اسلام واقعی،امت واقعی.
این حق،نه در ماورا و دست نیافتنی ها، بلكه در زمین و زمانه می زید، و اگرچه به فراتر از زمین و زمان چشم دارد، اما برآن است تا انسان را، به قدر طاقت بشری، به راستی فرابخواند؛ برآن است تا بگوید حق به كار زندگی می آید و اگر سنگین و سخت و تلخ است، از آن روست كه انسان به صورتٍ نادرست پدیده ها خو كرده است.
«حق» بودن آن وجود قدسی تنها به آن نیست كه او را نخستین و تنها جانشین رسول خدا(ص)بدانیم. حق مفهومی فراتر از خواست این و آن دارد و سازنده هویتی یكپارچه است؛ چه مؤمن باشی و چه نباشی، چه شیعه باشی و چه نباشی، حق یك سامان بیشتر ندارد و «انسان» را مخاطب خود می داند.
و چنین است كه علی (ع) برآستانه انسان ایستاده است و او را به حق می خواند: «اعرف الحق تعرف اهله و اعرف الباطل تعرف اهله...» .؛یعنی در بندنام ها نباش ؛زیرا آن چه به خطا نمی رود، حقیقت است.
اما اینك كه سیره علوی را تنها به سان تاریخی پیش روی اعتقاد خود داریم، چگونه می توان به اقتدای آن حقیقت مسلم رفت؟مانند اوبودن و به هیأت او درآمدن، بی تردید، در حوصله روح هیچ یك از دوستداران او نیست؛ كه اگر چنین بود سلمان و ابوذر و مالك نیز از مرتبه روحانی خود فرا می رفتند. اما، آن چنان كه خود فرموده است، می توان با «عفت» و «سداد» حق را یاوری كرد، و پیروزی حق نیز جز این نیست.
سید باقر میرعبداللهی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست