چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا

درسهایی که از عزاداری اباعبدالله ع می آموزیم


درسهایی که از عزاداری اباعبدالله ع می آموزیم

ما که به لطف خدا عزاداری را از نیاکان خود در سایه مکتب اسلام و سیره پیامبر اکرم و اهل بیتش فراگرفته ایم, لازم است این سنت حسنه را به نسل خود با منطق و آثار و برکات آن منتقل کنیم

ما که به لطف خدا عزاداری را از نیاکان خود در سایه مکتب اسلام و سیره پیامبر اکرم و اهل بیتش فراگرفته ایم، لازم است این سنت حسنه را به نسل خود با منطق و آثار و برکات آن منتقل کنیم.

در آستانه محرم سال ۹۰ نکاتی را جسته و گریخته که به ذهنم آمد، به شما تقدیم می کنم. در سوره کورت خداوند با یک آهنگ استثنایی می پرسد که آنگاه که آفتاب تابان تاریک شود و ستارگان تیره شوند و کوهها به حرکت درآیند و... سؤال شود که دختران زنده به گور به کدامین گناه کشته شدند؟ ناگفته پیداست که مشرکین دختران خود را زنده به گور می کردند. ولی چون این دختران مظلوم بودند، خداوند به حمایت از آنان برخاسته. (این است نمونه حمایت از مظلوم، گرچه مسلمان نباشد.)

و اما حمایت از مظلومان مؤمن. در سوره بروج می خوانیم مرده باد اصحاب اخدود که با ریختن مؤمن به دره ای و سوزاندن آنان تماشاگر این جنایت خود بودند و تنها گناه آنان ایمان به خدای عزیز حمید بود. بنابراین گفتن مرگ بر ظالم یک سنت قرآنی است.

و اما سیره نبوی. بعد از آن که هفتاد و دو نفر از یاران پیامبر در احد کشته شدند و در خانه ها عزاداری بپا شد، پیامبر اکرم پرسید چرا برای حضرت حمزه که سید شهدا بود، عزاداری بپا نمی شود و گریه کننده ای ندارد؟ معلوم می شود اقامه عزاداری برای شهید مورد توجه است و همچنین همین که جعفر طیار در جنگ شهید شد، پیامبر دستور داد برای آل جعفر غذا تهیه کنید. از این نیز معلوم می شود تغذیه عزاداران و داغداران یک سفارش نبوی است.

● تجلیل بزرگان در قرآن

عزاداری و بیان فضائل اهل بیت نمونه ای از یاد نیکی است که خدا به پیغمبرش می فرماید: (و رفعنا لک ذکرک).

توجه دلها به اهل بیت نمونه ای از دعای ابراهیم است که از خدا خواست خدایا، دلهای مردم را به سوی خاندانش سوق دهد. (فاجعل افئده من الناس تهوی الیهم)

عشق به اهل بیت مصداق روشن وعده ای است که خداوند به مؤمنین داده که: (سیجعل لهم الرحمن ودا) در مراسم عزاداری و نقل فضائل مطالبی را به خوبی درک می کنیم.

به خوبی می فهمیم که چگونه فرجام نیک برای متقین است: (والعاقبه لاهل التقوی)

به خوبی می فهمیم که چگونه نقشه های شیطانی ضعیف است و چگونه نقش بنی امیه نقش بر آب شد: (ان کید الشیطان کان ضعیفا)

به خوبی می فهمیم که چگونه خداوند حق را بر سر باطل کوبید و آن را دمغ کرد: (بل نقذف بالحق علی الباطل فیدمغه)

به خوبی می فهمیم که چگونه خواستند نور خدا را خاموش کنند، ولی خدا هر روز آن را برافروخته تر می کند: (یریدون ان یطفئوا نورالله بافواههم)

به گفته روایات در طول تاریخ، انبیاء و پیامبر اسلام و اهل بیت همه آنان برای امام حسین اقامه عزاداری می کردند.

اقامه عزاداری خواندن تاریخ کربلا در منزل نیست. بلکه مثل اقامه نماز نیاز به یک توجه و عنایت و حرکت و حماسه دارد.

امروز دشمنان ما اقرار می کنند که ما حریف شیعیان نمی شویم. زیرا آنان دو بال قوی دارند. بال سرخ که عاشوراست و بال سبز که انتظار حضرت مهدی است. آنان از شهادت نمی ترسند. از محاصره نظامی، اقتصادی، تبلیغاتی، شهادت و اسارت نمی ترسند.

چون رهبرشان امام حسین آن گونه در محاصره اقتصادی قرار گرفت که آب خوردن برای اطفال نداشت و آن گونه در محاصره نظامی قرار گرفت که هفتاد و دو نفر میان سی هزار دشمن قرار گرفتند و آن گونه در میان هیاهوی مخالفان قرار گرفت که هنگام سخن گفتن امام با هیاهو جلو شنیدن مردم را گرفتند. اما شهادت و اسارت را پذیرفت و زیربار زور نرفت. الگوی شیعیان چنین فردی است. این از یک سو.

از سوی دیگر اینها (شیعیان) به کمتر از رهبر معصوم وعدالت عمومی روی کره زمین باهیچ فردی قانع نمی شوند و هیچ حکومتی با هیچ شیوه ای اینان را راضی نمی کند و اینان همچنان در انتظار آن رهبر غائب هستند و ارادتی که به علما و مراجع دارند، به خاطر آن است که این افراد رانایب آن سرور می دانند.

● ویژگی های عزاداری

عزاداری، هماهنگی با آفرینش است. در روایات می خوانیم زمین و آسمان برای امام حسین گریه کرد.

عزاداری هماهنگی با انبیاء و اهل بیت و همنوایی با حضرت مهدی است. امام صادق(ع) به شاعری فرمود شنیده ام مرثیه می خوانی؟ گفت بله. فرمود بخوان. امام آنگونه با صدای بلند گریه کرد که از کوچه صدای حضرت شنیده می شد.

عزاداری هماهنگی با فرشتگان و بهشتیان است. امام زمان(ع) می فرماید ای حسین! عزاداری تو در اعلی علیین اقامه شده و حتی حورالعین در عزای تو به صورت خود سیلی می زنند: (و لطمت علیک الحور العین)

عزاداری نوعی بیعت با امام از راه دور و از طریق احساسات است.

عزاداری ارعاب ستمگران و اعلام حمایت از مظلومان است.

عزاداری نشان دادن الگو به همه اقشار است. به نوجوان می گوید از حضرت قاسم (پسر سیزده ساله امام حسن مجتبی که در کربلا بود) یاد بگیرید که اگر بناست رهبر مردم، جنایتکاری مثل یزید باشد، مرگ از عسل شیرین تر است. به جوان می گوید از علی اکبر یادبگیرید که به پدر خود گفت اگر راه ما حق است، هیچ باکی نیست.

عزاداری یعنی مخالفت و حذف همه سیاستهای انحرافی. (وقتی در زیارت عاشورا می خوانیم (لعن الله بنی امیه قاطبه) یعنی همه نوع سیاستهای انحرافی را رد می کنیم.) عزاداری یعنی زنده نگاهداشتن خاطرات فداکاران. (بر تمام افرادی که توان دارند، حج واجب شده و بخشی از اعمال حج زنده نگاهداشتن خاطرات ابراهیم و اسماعیل و هاجر است. زائران خانه خدا در صفا و مروه شبیه سازی می کنند و همچون هاجر با هیجان می دوند تا آن خاطره زنده بماند و ما همانگونه که از پدر و پسر و همسر در مکه تجلیل می کنیم، باید از امام حسین و فرزندان و اصحاب و زینب کبری و خاندان او نیز تجلیل کنیم.)

شاید اگر بگوییم تجلیل ما در کربلا باید بیش از مکه باشد، سخنی گزاف نگفته ایم. زیرا در مکه ابراهیم و اسماعیل آماده گذشت از جان شدند. ولی قتلی صورت نگرفت. اما در کربلا علاوه بر قتل، قطعه قطعه شدند. در مکه چند ساعتی برای کودک آنجا (اسماعیل) آب نبود، ولی بعد آب زمزم از زمین جوشید. ولی در کربلا آب نجوشید. بنابراین تجلیل فداکاران که در مراسم حج آمده، بزرگداشت فداکاری آنان است.

عزاداری یعنی اجتماع، تعهد، غیرت و حرکت هدفمند.

عزاداری یعنی وحدت ملی (ترک وفارس، عرب و عجم، زن و مرد با هر نوع لهجه و آداب و رسوم)

عزاداری یعنی یک بسیج دهها میلیونی همراه با سوز بدون اجبار و بدون چشمداشت، عاشقانه وهرسال.

عزاداری یعنی صبر و مقاومت را ببین و یادگیر.

عزاداری یعنی بلند نگاهداشتن پرچم مقاومت، مبارزه، مکتب، انقلاب،ایثار، اخلاص، شجاعت.

عزاداری یعنی یک کلاس عمومی تعلیم و تهذیب.

رضاخان که مامور محو اسلام بود، به فکر منع عزاداری افتاد.

عزاداری یعنی نگه داشتن قانون پیروزی خون بر شمشیر. (همان چیزی که امروز دربیداری اسلامی کشورها مشاهده می شود.)

عزاداری یعنی عالی ترین نوع تنفر از ظلم و ظالم.

عزاداری یعنی قساوت زدایی و تحریک عواطف و مظلوم یابی و ظالم کوبی.

عزاداری یعنی تعظیم شعائر.

عزاداری یعنی نفوذ دردل مردم دنیا تا آنجا که گاندی می گوید رهبر من امام حسین است،تا آنجا که در دانمارک که کاریکاتور پیغمبر را کشیدند، بزرگترین اجتماع روز عاشورا برای شیعیان در خیابانها جلوه می کند.

عزاداری یعنی دعوت به حق و منطق ولی در قالب احساسات و هنر.

عزاداری بستری برای میلیونها سفر به شهر و روستا و در سایه آن صله رحم و بازدید از وطن و انواع کمک ها.

عزاداری بستری برای دهها هزار هجرت روحانیون به اقصی نقاط دنیا و رساندن پیام اسلام.

درسایه عزاداری است که درخیابانهای نیویورک نماز جماعت برپا می شود.

عزاداری بستری برای رشد حماسه ها، اشعار و هنرها و ایثار به دیگران و بستری برای بذل جان و مال می باشد.

عزاداری یعنی تعطیل کردن بازارها و خیابان ها و به فکر مظلوم افتادن و ظالم را محاکمه کردن.

عزاداری یعنی از جرقه ها جریان ساختن. اگر امام حسین همه چیز خود را برای دین داد، پس ما نیز باید دین محور باشیم.

عزاداری یعنی خود را در آینه کمال دیدن. امام از جان، مال، فرزند، وطن، همسر، مسکن، لباس، غذا، طفل، جوان، اصحاب و... گذشت، فقط از دین نگذشت. ما چه کرده ایم؟

عزاداری یعنی محو طبقات. تاجر و فقیر، شهر و روستا، زن و مرد، کوچک و بزرگ، همه یکسو شدن.

درعزاداری می آموزیم که درسخت ترین شرایط از خدا راضی باشیم که امام حسین (ع) فرمود: (رضاً برضاک) و درسخت ترین شرایط به سراغ غیرخدا نرویم. که فرمود: (لامعبود سواک).

درعزاداری می آموزیم به ولایت الهی وفادار باشیم. گرچه دو دستمان قطع شود.

درعزاداری می آموزیم که له می شویم، ولی شکسته نمی شویم. (زینب کبری به یزید گفت من تو را بسیار کوچک می بینم: (انی لاستصغرک)

درعزاداری است که می شنویم درهای غیب به روی افراد باز می شود. (علی اکبر به پدرش گفت (هذا رسول الله) یعنی من پیغمبر را می بینم و امام حسین به یاران فرمود (هذه جنه) بهشت شما را من می بینم.)

● درسهای عزاداری

درعزاداری می آموزیم که بالاترین هدف، رضای ولی خدا و امام معصوم است. (کسی که سیزده تیر به خاطر نماز عاشورا و حفاظت از امام بربدنش خورد، لحظه آخر به امام گفت آیا از من راضی هستی؟ (ارضیت علی؟)

درعزاداری می آموزیم اقامه نماز حتی به قیمت هر کلمه یک تیر. (سی تیر برای دو رکعت نماز)

درعزاداری می آموزیم آنچه مهم است، اراده است. سن مهم نیست. نوجوان باشد یا سالمند. (قاسم یا حبیب)

درعزاداری می آموزیم بالاترین سختیها افرادی را حتی از مستحبات دور نمی کند.

(زینب کبری شب یازدهم حتی نماز شب را خواند.)

درعزاداری می آموزیم که چگونه مسلمان به خاطر پیروی از طاغوت و علاقه به دنیا از کفار بدتر می شود. (مسیحیان همین که دیدند پیامبر اسلام با دختر و فرزندش برای مباهله آمده حیا کردند. ولی طرفداران بنی امیه با اینکه دیدند امام حسین با زن و بچه به کربلا آمده، حیا نکردند.)

درعزاداری می آموزیم که چگونه انسان از گرگ درنده تر می شود و غرور و تکبر و ریاست، نااهلان را تا آنجا پیش می برد که چوب بر لب و دندانی می زند که از آن دعای عرفه صادر شده و پیغمبر آن را می بوسیدند.

درعزاداری می آموزیم که انسان وجود خطرناکی است که اگر خدا او را حفظ نکند، به جای معرفت و مودت و اطاعت اهل بیت که مزد رسالت است، اهل بیت را به نحو بی نظیری شهید وحتی از کشتن کودک و آتش زدن خیمه و... نمی گذرد.

درعزاداری با مدیریت بحران آشنا می شویم که امروز دردانشکده های مدیریت یک فصل مهمی را به خود اختصاص داده. (مدیریت زینب کبری از ظهر عاشورا رابه بعد در بحرانی ترین شرایط)

عزاداری یعنی بیدار کردن خفتگان، تعلیم جاهلان به غیرت آوردن بی تفاوتان. گرچه به قیمت زیر سم اسب رفتن باشد. (امام زیر سم اسب رفت، ولی زیر بار زور نرفت.)

از کربلا می آموزیم که حق الناس برهر چیزی مقدم است. (امام حسین (ع)) زمین کربلا را خرید، تا خونش درزمین مردم ریخته نشود و زائرانش در ملک مردم پا ننهند.) ما نیز باید درعزاداری مراعات مسافران، عابرین، همسایگان،اطفال و بیماران را بنماییم.

درکربلا می آموزیم توجه به برده و آزاد یکسان است.(امام حسین هم سرعلی اکبر را دربغل گرفت هم سر غلام را)

از کربلا می آموزیم سر از بدن جدا می شود، ولی از قرآن جدا نمی شود.(سر امام بالای نی قرآن خواند.)

از کربلا می آموزیم که چگونه افرادی به خاطر جایزه و حکومت ری، گول خوردند و ما باید به خدا پناه ببریم.

درعزاداری می آموزیم که باید کارهای خیر، عمومی باشد. امام صادق فرمودند زنها هم درعزاداری شرکت کنند.

درعزاداری می آموزیم که احکام الهی باید همه جا پیاده شود. امام صادق فرمود زنان پشت پرده بنشینند.

عزاداری نماد بزرگی از تولی و تبری است.

در عزاداری می آموزیم که یک تیم هفتاد و دو نفری در نیم روز می توانند برای ابد الگو باشند. امام خمینی فرمود ما هر چه داریم از محرم و صفر است.

نقش عزاداری در جبهه های حق از پیشانی بند، تابلوها و نوشته ها روی سینه ها، پشت کمرها، نوحه ها، جاده ها، همه و همه مملو از نام کربلا، عشق به شهادت، پیروی از امام حسین و...

در عزاداری می آموزیم می توان یک بسیج سریع، خالص برای اهداف بلند به راه انداخت.

عزاداری نیابت بردار نیست. یعنی نمی توان کسی به جای دیگری در مجلسی شرکت کند و عشق و گریه خود را ابراز نماید. بلکه خودش باید دل بدهد، دل بسوزاند، اشک بریزد، خرجی بدهد، حرکت کند.

در عزاداری می آموزیم که باید از بازماندگان تفقد و همدردی کنیم. این مسئله به قدری مهم است که حتی ریاکاری در آن جایز است و مستحب است خودتان را به صاحب عزا نشان دهید و در ماجرای کربلا صاحب عزای اصلی امام زمان است و عزاداری ما می تواند تسلیتی برای آن عزیز باشد.

● چند نکته فقهی مربوط به عزاداری

در پایان به چند نکته فقهی اشاره کنم:

۱) لب زدن به هر خاک حرام است جز خاک کربلا.

۲) در حرم کربلا مثل خانه خود نماز را چهار رکعتی می توان خواند. یعنی در آنجا احساس غربت نکن.

۳) به گفته روایات خاک کربلا رمز قبولی نماز است.

۴) خاک کربلا انیس مرده در قبر است.

۵) خاک کربلا رمز امان و بیمه کالاهای تجاری است.

۶) تسبیح خاک کربلا نشان وفاداری به شهدای کربلاست. همان گونه که طرفداران رنگ قرمز و آبی با همان پرچم و اتوبوس تظاهرات می کنند، شیعیان نیز با داشتن خاک کربلا وفاداری خود را اعلام می کنند که ما طرفدار تیمی هستیم که زیر بار زور نرفت و تسلیم طاغوت نشد.

۷) جالب آن است که دعایی که برای آب فرات آمده، همان دعایی است که برای آب زمزم است: اللهم اجعله علما نافعا و رزقا واسعا و شفاء من کل داء.

۸) با اینکه آب فرات قبل از شهادت بوده و الآن این آب، آب زمان امام حسین نیست، اما به خاطر کوچکترین مناسبت باید در بستر زنده نگهداشتن کربلا مورد توجه قرار گیرد.

۹) با اینکه قبر مرده عادی را بعد از متلاشی شدن بدن و یا سی سال بعد می توان نبش کرد، ولی قبر شهید را حتی اگر یک سرباز ساده باشد، برای هیچ وقت نمی توان نبش کرد.

۱۰) وظیفه ما زنده نگهداشتن آثار و یادگارهای شهداست. همان گونه که امام صادق(ع) پیراهن امیرالمؤمنین را که در آن شهید شده بود، نگاه داشته و گاهی به مهمان های خود نشان می داد و امام سجاد فرمود پیراهن پدرم را که در آن شهید شده و مادرم آن را بافته، به ما برگردانید...

به نقل از: wwwgharaatiir