بازاریابی تجربی

هزینه بالای تبلیغات تلویزیونی، داستان ۷۰ من کاغذی است که اگر جان همکاران تبلیغاتچی وطنی را چند سالی است که به لب آورده، در آن سوی آب ها به دلیل تعدد شبکه های تلویزیونی دهه ها …

هزینه بالای تبلیغات تلویزیونی، داستان ۷۰ من کاغذی است که اگر جان همکاران تبلیغاتچی وطنی را چند سالی است که به لب آورده، در آن سوی آب ها به دلیل تعدد شبکه های تلویزیونی دهه ها است که معضل به حساب نمی آید. اما این تعدد در عین حال باعث شده تا چالش هایی از جمله عدم توجه مخاطبین به تیزرها معضل جدید تبلیغاتچی های فرنگی بشود. آنها به جای چانه زنی برای کاهش قیمت پخش آگهی در تلویزیون، دستیابی به رسانه هایی غیر از تلویزیون که توانایی بیشتری در جلب توجه مخاطبین دارند، در اولویت قرار بگیرد.

بازاریابی تجربی ( Experiential Marketing ) یکی از راه حل ها برای این معضل است که عجیب توجه شرکت های تبلیغاتی بین المللی را به خودش جلب کرده است.

فلسفه علمیش هم خیلی ساده است و از مباحث علمی مربوط به کارکرد نیمکره مغز در میزان به یادسپاری مسائل اتخاذ شده است.

در این بحث نیم کره راست مسئول ترغیب افراد به تجربه کردن است. تجربه مواردی نظیر آسایش، لذت و یا اجتناب از این دو. تجربه مواردی از این دست به جای ترغیب انفعالی یک نوع رابطه دو سویه را ایجاد می کند. این نوع رابطه عنصر مهمی در ایجاد برند و حفظ آن در ذهن مشتریان محسوب می شود. نیم کره چپ مغز هم مسئول تحریک منطق افراد است و برای برندهای رقابتی که تحریک احساسات در ترجیحشان تعیین کننده است، کاربرد ندارد.

یکی از نمونه های اخیر این نوع تبلیغات مربوط است به شرکت Kraft Food است. این شرکت در شهر شیکاگو چندین ایستگاه اتوبوس را به محلی برای گرم شدن در زمان خریدهای شب کریسمس تبدیل کرده است. این شرکت شهرت خوبی در ارائه غذای گرم و حتی داغ دارد. پوسترهای رنگارنگ کیسوک های ایستگاه اتوبوس هم به ایجاد ارتباط بین گرما و محصولات Kraft Food کمک شایانی می کند.

ha-bananej.blogfa.com