جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

۵۰ سال با شیاطین سرخ جزیره


۵۰ سال با شیاطین سرخ جزیره

از مونیخ تا مسکو

از مونیخ تا مسکو ۵۰ سال طول کشید! نیم قرن از تراژدی تا افتخار، وقت لازم بود. می گویند تجربه های تلخ، انسان را برای رسیدن به هدف و ایستادگی مصمم تر می کند. خوب حادثه مونیخ هم آنقدر دردناک بود که بتواند انگیزه کافی را به بازمانده های شیاطین سرخ بدهد. حکایت زیر، داستان ۵۰ سال فراز و نشیب شیاطین سرخ از مونیخ تا مسکو است که با هم می خوانیم:

● ۱۹۵۸؛ نسلی که هیچ گاه شانس شکوفایی پیدا نکرد!

تکه های هواپیما در میان شعله های بی رحم آتش می سوخت و بویی نامطبوع که از آثار برجای مانده اجساد قربانیان به مشام می رسید و اشک هایی که بر گونه ها روان بود با دوده های صورت بازماندگان مخلوط می شد و کام آنها را تلخ می کرد. ۸ نفر از با استعدادترین بازیکنان فوتبال انگلستان در کام شعله های آتش گرفتار شدند تا تمام دنیا برای از دست دادن این ستارگان به سوگ بنشیند. چه جام ها که می توانست با آن بازیکنان فتح شود و چه فریادها بود که می توانست آنها را مورد تحسین و تشویق قرار دهد. افسوس که حادثه خبر نمی کند. هواپیمای حامل بازیکنان منچستریونایتد پس از پیروزی ۲ بر صفر مقابل ستاره سرخ بلگراد عازم وطن شد و تنها برای یک سوختگیری کوچک در مونیخ توقف کرد که ای کاش هیچ گاه چنین کاری نمی کرد. تیم رؤیایی «سرمست بازی» از بین رفته بود!

● ۱۹۶۳؛ حضور دوباره ستارگان!

درست یک سال پس از ورود دنیس لاو (مردی از شمال ایرلند) که قدم به اولدترافورد گذاشت تا هم خدمتی به خود کند وهم مایه فخر باشگاه شود. جورج بست در پیراهن شیاطین سرخ به یکی از بهترین بازیکنان تمام دوران تبدیل شد و به باشگاه زخم خورده اش کمک کرد تا به یکی از پرآوازه ترین تیم های دنیا تبدیل شود.

● ۱۹۶۸؛ قهرمانی پس از یک دهه سوگواری!

سرمت بازبی ۱۰ سال تمام تلاش کرد تا تلخی خاطرات حادثه مونیخ را از یاد ببرد و غم از دست دادن تیمی که می رفت تا فاتح جام اروپا شود را با رساندن تیم کنونی خود به فینال و به کمک «سه گانه مقدس» که همان دنیس لاو، جورج بست و بابی چارتون بود قهرمان اروپا شود. چارتون ۲ بار گل زد و منچستریونایتد ۴ بر یک بنفیکا را نجات داد تا کار ناتمام ۱۰ سال پیش به پایان برسد.

● ۱۹۶۹؛ بازبی در پشت صحنه

بازبی تقریباً یک تنه بار بازیسازی دوباره تیم را به دوش کشید تا شیاطین سرخ را دوباره زنده کند اما ناگهان اعلام کرد تصمیم دارد به عنوان یک مربی تمثیلی تنها در حاشیه خدمت کند وجای خود را به مربیان دیگر بدهد. ویلف مک گینس جانشین وی شد اما در آن زمان غیرممکن بود که بتوان کسی غیر از بازبی را در نیمکت منچستریونایتد تصور کرد. به هر حال بازبی عزیز رفت!

● ۱۹۷۴؛ سقوط شوک برانگیز

تنها ۶ سال از قهرمانی در اروپا می گذشت که ناگهان با گل بازیکن سابقشان و مقابل رقیب قدیمی به دسته پایین تر سقوط کردند. شرم آور بود! دنیس لاو که در ابتدای آن فصل به منچسترسیتی دشمن و رقیب قدیمی شیاطین سرخ پیوسته بود با گلی که در دقایق پایانی بازی به تیم قدیمی اش زد آنها را روانه دسته دوم کرد!

● ۱۹۷۶؛ اولین و تلخ ترین فینال جام اتحادیه

منچستریونایتد پس از ۱۳ سال از حادثه مونیخ اولین بار سال ۷۶ فینالیست جام اتحادیه انگلستان شدند اما شکست غافلگیر کننده آنها مقابل سامپدوریا آن را به تلخ ترین فینال تبدیل کرد. این مسابقه از تلویزیون ها پخش می شد و پیروزی در آن محبوبیت بیشتری را برای سرخ ها به ارمغان می آورد اما سهم مردان اولدترافورد شکست بود.

● ۱۹۷۷ ؛مربی بد!

به دنبال رسوایی دوچرتی، مربی وقت شیاطین سرخ به دلیل روابط غیر اخلاقی اش باشگاه به سرعت او را اخراج کرد ودیوسکستون را که مربی سابق کوئینز پارک رنجرز بود را جانشین وی کرد.

● ۱۹۸۰؛ مدیریت از پدر به پسر

دنیا داشت در آرامش نسبی سیر می کرد که ناگهان تمام انگشتان اتهام به سوی لوئیس ادواردز رئیس این باشگاه که مدیریت آنها را از ۱۹۶۵ به عهده داشت نشانه رفت. او را متهم به رشوه گیری از والدین بازیکنان نوجوان مدرسه فوتبال و معاملات غیرقانونی کردند. تحقیقات آغاز شد اما در همان زمان ادواردز دار فانی را وداع گفت و مارتین پسر وی ریاست را به عهده گرفت. به همین سادگی!

● ۱۹۸۱؛ کولد ترافورد

بسیاری تیمی که دیوسکستون با آن به مصاف حریفان می رفت را خسته کننده و سنگین نامیدند و به همین دلیل منچستر یونایتد آن دوران را« کولد ترافورد» خطاب کردند. ران اتکینسون جانشین وی گردید و از او خواستند کمی زرق و برق به تیم بیاورد. او برایان رابسون را به تیم آورد که در آن دوران هافبک تیم ملی انگلستان بود تا کمک کند منچستریونایتد فصل را در جایگاه چهارم به پایان برساند.

● ۱۹۸۴ ؛ناکامی مارادونا در اولدترافورد

شیاطین سرخ در دور یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا مقابل بارسلونا قرار گرفت، تیمی که مارادونا را در اختیار داشت و با نتیجه ۲ بر صفر دور رفت را پیروزمندانه به پایان برد اما حتی اعجوبه آرژانتینی هم نتوانست از ۲ گل رابسون و یک گل فرانک استاپلتون در اولدترافورد جلوگیری کند. صعودکننده، قرمزهای انگلیسی بودند.

● ۱۹۸۵؛ شکرگزاری از پروردگار

نورمن وایت ساید در فینال های جام اتحادیه و جام لیگی سال ۱۹۸۳ گلزنی کرده بود و همین کار را در فینال جام اتحادیه سال ۱۹۸۵ مقابل اورتون تکرار کرد، او توانست در وقت اضافه یک گل به ثمر برساند. مردان اولدترافورد باید خدا را شکر می کردند چون داور کوین موران را مدت ها پیش اخراج کرده بود و قهرمانی خیلی دست نیافتنی به نظر می رسید.

● ۱۹۸۶؛ خشم و انتقاد

اتکینسون هم نتوانست تیم را قهرمان لیگ کند. انتظارها به درازا کشیده بود و کاسه صبر خیلی ها لبریز از خشم و انتقاد! نوامبر بود که الکس فرگوسن مربی منچستریونایتد شد. سیستم خاص مربیگری او که اجازه شب زنده داری و فرهنگ خوشگذرانی را به بازیکنان نمی داد او را محبوب قلب رؤسا کرد. فرگوسن طرفدار به کارگیری بازیکنان جوان بود.

● ۱۹۸۸ ؛جادوگر ولزی

رایان گیگز در تیم نوجوانان منچسترسیتی بازی می کرد اما فرگوسن با اعتقاد به اینکه این جادوگر ولزی در آینده به ستاره بزرگی بدل خواهد شد او را به مقر شیاطین سرخ آورد.فرگوسن بعدها اشاره کرد اگر گیگز ستاره نمی شد اسباب و اثاثیه اش را جمع می کرد و می رفت خانه.

● ۱۹۹۰ ؛پایان یا آغاز دوباره فرگوسن

به نظر می رسید پس از ۳ فصل بدون جام، فرگوسن لایق اخراج است اما وقتی مارک روبینز تنها گل بازی مقابل ناتینگهام فارست در جام اتحادیه را زد، همه فهمیدند که دوران شکوه مردان فرگوسن آغاز شده است.

● ۱۹۹۱ ؛هیوز قهرمان

سهام منچستریونایتد اولین باشگاه فوتبالی نبود که در بازار معاملات سهام خرید وفروش می شد اما همین باعث شد که به ثروتمندترین باشگاه انگلستان تبدیل شود.فرگوسن قهرمان فینال لیگ قهرمانان اروپا مقابل بارسلونا با نتیجه ۲ بر یک شد و مارک هیوز هر ۲ گل را به ثمر رساند.

● ۱۹۹۹ ؛زمان قدرتنمایی فرا می رسد

فصلی که همتا نداشت. ۲ گل در فینال لیگ قهرمانان مقابل بایرن مونیخ دومین جام لیگ قهرمانان از سال ۱۹۶۸ به حساب می آمد. سال شانس مرد اسکاتلندی بود. مردان فرگوسن به علاوه جام اروپایی قهرمان لیگ برتر و جام اتحادیه نیز به شمار می رفتند. فرگوسن روی عرش سیر می کرد!

● ۲۰۰۳ ؛بکهام رفت، رونالدو آمد!

وقتی دیوید بکهام، ستاره پرطرفدار منچستریونایتد در قرن ۲۱ نتوانست در جریان بازی های جام اتحادیه مقابل آرسنال آن هم در خانه گلزنی کند، فرگوسن از خشم بر در و دیوار لگد می زد! بکهام به رئال مادرید فروخته شد و فرگوسن دردانه دیگری به نام کریستیانو رونالدو را به مقر شیاطین سرخ آورد.

● ۲۰۰۴ ؛ رونی برای فرگوسن

فرگوسن جواهری به نام رونالدو را در اختیار داشت اما می خواست از توانایی مالی خود بار دیگر استفاده کند. بنابراین پروژه خرید، رونی از اورتون را با قیمت ۲۷ میلیون پوند به راه انداخته تا تیم رؤیایی اش را بسازد.

● ۲۰۰۷ ؛ بازگشت جام

کریستیانو رونالدو و وین رونی به قول خود عمل کردند و به فرگوسن کمک کردند تا جام لیگ برتر را که از سال ۲۰۰۳ نصیب رقیبان شده بود به دست آورد. آنها چلسی مدعی را کنار زدند و خیال همه آسوده شد.

● ۲۰۰۸ ؛اینجا مسکو است نه مونیخ

نیم قرن گذشت و منچستریونایتد اکنون با ۳ جام اروپایی و ۱۷ جام داخلی قدرتمندترین تیم تمام اروپا به حساب می آید. ستارگان جدیدی متولد شده اند و خبری از سقوط و مرگ نیست. فرگوسن می خندد و رایان گیگز رکورد سربابی چارلتون را می شکند تا اسطوره جدیدی شود. همه چیز خوب است و از اشک و دود خبری نیست!