یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

بالیوود از نفس نیفتاد


بالیوود از نفس نیفتاد

نگاهی به اوضاع نابسامان سینمای هند در سال گذشته

تحلیلگران سینمایی در هند از اوضاع صنعت سینمای کشور خود به عنوان وضعیتی نابسامان یاد می‌کنند، ولی بلافاصله می‌افزایند این صنعت هنوز به حیات خود ادامه می‌دهد. برای سینمای هند، سال گذشته تفاوت‌های اساسی با سال‌های دیگر داشته است. اعتصاب بزرگ ۳ ماهه تهیه‌کنندگان هندی علیه مالکان مولتی پلکس‌ها که به صورت متحد و سازمان یافته از سوی اتحادیه تهیه‌کنندگان برپا شد و چهره‌های سرشناسی مثل عامرخان و شاهرخ‌خان حمایت قاطعی از آن کردند ‌ شیوع آنفلوآنزای خوکی و بالاخره بحران اقتصادی تاثیر مستقیم خود را بر صنعت سینمای بالیوود گذاشتند. به همین دلیل است که همه تحلیلگران معتقدند امسال برای سینمای هند، وضعیت اصلا شبیه سال‌های دیگر نبود. حالا که سال میلادی رو به اتمام است، این پرسش بیشتر از همیشه (و پیش از همه پرسش‌ها)‌ مطرح می‌شود که آیا سال ۲۰۱۰ برای صنعت سینمای هند سال بهتری خواهد بود؟واقعیت این است که سینمای بالیوود در ۱۰ ماه گذشته با مصیبت‌های زیادی روبه‌رو شد، ولی با وجود تمام دردسرها و مشکلات، سینمای هند تلوتلوخوران به راه خود ادامه داد. بسیاری گفتند نفس‌های این سینما به شمارش افتاده است، ولی با این حال، بالیوود از نفس نیفتاد و به حیات نیمه‌جان خود ادامه داد تا بتواند دوباره سرپا بایستد. بسیاری از اهالی سینما با خوشبینی به آینده نگاه می‌کنند. آنها می‌گویند توفان تمام شده و آسمان سینمای هند در حال آفتابی شدن است.

مولتی پلکس‌های هندی هر هفته که می‌گذرد، تعداد بیشتری فیلم هندی روانه پرده سینماها می‌کنند. برخی از این فیلم‌ها موفق به جذب تماشاگران سختگیر می‌شوند و برخی خیر. آن دسته از فیلم‌هایی که به دل بینندگان می‌نشینند، امکان آن را پیدا می‌کنند که برای چند هفته مهمان سالن‌های نمایش باشند. جمعیت چند صد میلیونی هند ‌که سینما مهم‌ترین سرگرمی‌شان به شمار می‌رود به این نکته فکر نمی‌کنند که کدام فیلم مدت زمان بیشتری روی پرده سینماها دوام می‌آورد و کدام فیلم، چنین شانسی را ندارد. در صنعت سینمایی که هر هفته حداقل دو فیلم جدید سینمایی هندی در سطح کشور به نمایش عمومی درمی‌آید، هر تماشاچی فقط فرصت آن را دارد که از فیلم مورد علاقه خود استقبال کند و بس.

سینماهای منفرد و مولتی پلکس‌های هند هم مثل بقیه مردم و سازمان‌های اجتماعی کشور، از حوادث تروریستی نوامبر سال ۲۰۰۸ شهر بمبئی شوکه شدند. تحلیلگران و رسانه‌ها از این حادثه مرگبار به عنوان یازدهم سپتامبر هند اسم بردند. این اقدام تروریستی که حدود یک هفته طول کشید، به صورت تیتر اول رسانه‌ای هند و دیگر کشورهای جهان درآمد و تمام توجهات را معطوف به خود کرد. در این مدت نه‌تنها سینماهای بمبئی تعطیل بودند، بلکه کسی از نمایش فیلم در سالن‌های سینماهای ایالت‌های دیگر هم استقبالی نکرد. در شرایطی که سینمای هند می‌رفت به دلیل این حادثه تلخ سیاسی سال خود را با بدشانسی به پایان برساند، تماشاگران سینما در ماه نوامبر با سالن‌های نمایش آشتی کردند. این اتفاق در شرایطی رخ داد که فیلم‌های جدید شاهرخ‌خان و عامرخان با ۲ هفته فاصله از یکدیگر، به روی پرده سینماها رفتند. استقبال خیلی زیاد تماشاگران از این دو فیلم، پایان خوش و بزرگی را برای صنعت سینمای هند رقم زد.

«رب نه بنادی جودی» شاهرخ‌خان در شرایطی اکران عمومی شد که مردم هند هنوز در شوک حوادث تروریستی بمبئی بودند. از ‌آنجا که فیلم حال و هوایی کمدی داشت، گروهی از منتقدان و سیاستمداران نمایش عمومی آن در چنان ایام خاصی را نامناسب ارزیابی کردند. حتی فروش ۳ روز اول فیلم هم چندان خوب و بالا نبود؛ اما شاهرخ‌خان در یک مصاحبه تلویزیونی گفت: «من هم مثل بقیه اهالی کشور از این اقدام تروریستی ناراحت هستم. اما زندگی باید ادامه داشته باشد.» به این ترتیب، فیلم در هفته دوم نمایش تماشاگران خود را پیدا کرد و بسیاری از تحلیلگران سینمایی و سیاسی چنین‌ اظهارنظر کردند که نمایش «رب نه بنادی جودی» کمک زیادی به تغییر فضای جامعه هند کرده و باعث شد دوباره زندگی سیر طبیعی خود را در این کشور آغاز کند. فیلم شاهرخ‌خان با کسب موفقیت بالای مالی،‌ مقام سومین فیلم پرفروش سال ۲۰۰۸ سینمای هند را گرفت.

اما شوک اصلی سینمایی ماه دسامبر را «گاجینی»‌ عامرخان به همراه آورد، فیلم نسخه دوباره‌سازی شده یک کار بسیار موفق سینمای جنوب هند بود که خود آن فیلم هم با نگاهی به فیلم مستقل و منتقد پسند «یادآوری» کریستوفر نولان ساخته شده بود. فیلم در آخرین هفته سال ۲۰۰۸ روی پرده سینماها رفت و زمانی که هند وارد سال جدید میلادی شد، لقب پرفروش‌‌ترین محصول سال ۲۰۰۸ سینمای این کشور را به خود اختصاص داد. «گاجینی» از منظر دیگر هم مثال‌زدنی است و آن، این که اولین محصول تاریخ سینمای هند است که نام کاراکتر منفی را روی خود دارد، نه نام کاراکترهای مثبت زن یا مرد آن. موفقیت عظیم فیلم‌های دو خان سرشناس بالیوود، این امید و خوش‌بینی را در دل اهالی صنعت سینمای هند ایجاد کرد که سال ۲۰۰۹ برای آنها سال خوب و پرباری خواهد بود.

اما این خوش‌بینی رنگ واقعیت به خود نگرفت. کمدی اکشن از «چاندینی چوک به چین» (اولین محصول مشترک سینمای هند با کمپانی برادران وارنر، که با هزینه‌ای کلان، آکشی کومار را در نقش اصلی داشت)‌ و «شانس اتفاقی» (اولین ساخته سینمایی زویا اختر، دختر جاوید اختر فیلمنامه‌نویس کلاسیک سینمای هند)‌ نتوانستند تماشاگران را جذب خود کنند. این اتفاق در حالی افتاد که بسیاری از اهل فن برای هر دو فیلم پیش‌بینی موفقیت خیلی زیادی می‌کردند.

به دنبال این فیلم‌ها، درام اجتماعی راکش مهرا فیلمساز معتبر و قدیمی با نام «دهلی ۶»‌ (با بازی آبیشک باچان)‌ و «تصویر ۱۰ * ۸» (باز هم با بازی آکشی کومار)‌ هم تبدیل به کارهایی کم‌‌فروش شدند. از میان حدود ۴۰ فیلم سینمایی که در فصل بهار روی پرده سینماهای هند رفت، فقط «راز ۲» بود که با حال و هوای ترسناک و جنگیری خود تبدیل به کاری پرفروش شد.

● رخوت سینمایی

از ماه آوریل رخوت بر سینمای هند سایه انداخت. مالکان مولتی پلکس‌ها پیشنهاد اتحادیه تهیه‌کنندگان برای تقسیم مساوی ۵۰ درصدی حاصل از سود فروش فیلم‌ها را قبول نکردند. مذاکرات بین‌طرفین به نتیجه نرسید و این مساله به اعتصاب تهیه‌کنندگان منجر شد. آنها هیچ فیلم تازه‌ای را برای نمایش عمومی در اختیار مولتی پلکس‌ها نگذاشتند.

نتیجه این اقدام تعطیلی مولتی پلکس‌ها بود. تماشاگران هم راهی خانه‌های خود شدند. این اعتصاب حدود ۳ ماه طول کشید و گیشه نمایش سینمای هند با یک معضل جدی روبه‌رو شد. فصل تابستان در هند هم مثل دیگر کشورهای جهان، بهترین فصل سینمایی است. اما صنعت سینمای هند (و هم مالکان مولتی پلکس‌ها)‌ بخش مهمی از این فصل را به دلیل اعتصاب از دست دادند. طبق یک سنت قدیمی، اوج نمایش فیلم‌های هندی شامل دوره‌ای می‌شود که مردم هند عیدفطر (در ماه آگوست)‌ را جشن می‌گیرند و به استقبال جشن دیوالی (جشن سال نوی هندی در اواخر ماه اکتبر)‌ می‌روند، اما بخش مهمی از این ایام اختصاص به اعتصاب داشت.

تهیه‌کنندگان بالیوودی دستمزد نجومی ستارگان سینما را بیش از فیلمنامه‌ها مقصر اصلی وضعیت ناامیدکننده سینمای هند در سال گذشته می‌داننداعتصاب در شرایطی شروع شد که تماشاگران از فیلم‌های به نمایش درآمده در ماه‌های قبل هم استقبالی نکرده بودند. بسیاری از منتقدان انگشت‌ نشانه و انتقاد خود را به سمت فیلمنامه این فیلم‌ها گرفته و می‌گفتند، اغلب این فیلم‌ها قصه‌های ضعیفی دارند. از سوی دیگر، تهیه‌کنندگان از دستمزدهای نجومی ستارگان سینما شکایت می‌کردند. آنها همچنین هزینه‌های بالای تولید را هم مثال می‌زدند. به گفته آنها یک فیلم سینمایی با خون جگر و هزینه‌های کلان تولید می‌شود، ولی تماشاگران براحتی آن را پس می‌زنند و باعث شکست تجاریشان می‌شوند. این روزها بازاریابی و تبلیغات فیلم‌ها هم هزینه زیادی را به خود اختصاص می‌دهد. مجموعه این عوامل باعث خلق فضایی تلخ و غم‌افزا در ۶ ماهه اول سال سینمای هند شد.

● تابش نور امید

هزینه متوسط یک فیلم پرهزینه هندی حدود ۴۰۰ میلیون روپیه (حدود ۵/۸ میلیون دلار)‌ است. حدود ۵۰ تا ۶۰ میلیون روپیه (یک تا یک و نیم میلیون دلار)‌ هم صرف بازاریابی و تبلیغات آن می‌شود. این رقم کلان در شرایطی صرف تولید یک فیلم می‌شود که استقبال تماشاگران از آن، به مرز ۵ میلیون دلار فروش در جدول گیشه نمایش هم نمی‌رسد. با این حال، پس از پایان اعتصاب تهیه‌کنندگان و نمایش دوباره محصولات سینمایی در مولتی پلکس‌ها، تعدادی از فیلم‌ها فروش خوبی‌ کردند و نور امید تازه‌ای در دل اهالی سینمای کشور تاباندند. لاو آج‌کال که اولین فیلم سیف علی‌خان در مقام تهیه‌کننده است؛ تا به حال، با فروشی ۱۵ میلیون دلاری پرفروش‌ترین محصول سال سینمای کشور است. «نیویورک» (با بازی جان آبراهام، کاترینا کایف و نیل نیتن موکش)، «بیدار شوسید» (با بازی رابنیر کابور)، ‌«تحت تعقیب» (سلمان خان و عایشه تاکیا) «بهترین آرزوها» (با بازی سانجی دات و آجی دوگان)، «کامینی» (با بازی شاهد کاپور و پریانکا چوبرا) و «عجب قصه عشق پرغضبی»‌ (باز هم با بازی رابنیر کابور) از دیگر کارهای بسیار موفق امسال سینمای هند هستند. چند فیلم هم فروش متوسطی در جدول گیشه نمایش داشته‌اند.

● ستاره‌ها مقصرند

تحلیلگران اقتصادی سینما ماه‌های ژوئن تا جولای را بهترین فصل سینمایی هند می‌دانند. اما وقوع حوادث و اتفاقات بدی که پشت سرهم رخ دادند، مانع از‌ آن شدند که جدول گیشه‌ نمایش هند در سال‌ جاری، یک وضعیت طبیعی داشته باشد. چه کسی فکر می‌کرد که مولتی پلکس‌ها به مدت ۲ ماه بسته شوند و هیچ فیلم جدیدی روی پرده سینماها نرود؟ در همین حال، چه کسی می‌توانست تصور کند که خطر ابتلا به بیماری آنفلوآنزای خوکی، تماشاگران سینما را خانه‌نشین کند و مانع از حضورشان در سالن‌های نمایش ‌شود؟

در عین حال، مقصر اصلی در ارتباط با عدم موفقیت‌ مالی محصولات سینمایی چه کسی است؟ تهیه‌کنندگان بالیوودی بیش از آن که فیلمنامه‌ها را مقصر اصلی این سال ناامیدکننده بدانند، انگشت اتهام را به سمت ستارگان سینما نشانه می‌گیرند. اعتراض آنها به رقم دستمزد نجومی بازیگران است. یک منتقد سینمایی در این باره می‌گوید: «هیچ‌کس حاضر به پذیرش تقصیر خود نیست و همه تلاش می‌کنند گناه را به گردن دیگران بیندازند. ولی واقعیت این است که همه در این ارتباط، مسوول و مقصر هستند. اهالی صنعت سینما، راه حل خود را این‌گونه تبیین کرده‌اند که حذف صورت مساله بهترین راه است، ولی واقعیت این است که مشکل اصلی در صورت مساله است و باید با طرح درست و دقیق ‌آن، در جهت یافتن راه حلی درست پیش رفت. تا زمانی که هیچ کس حاضر به پذیرش تقصیر خود نیست، این در همواره به روی یک پاشنه می‌چرخد و نمی‌توان راه حلی درست برای این مشکل پیدا کرد.

نکته‌ای که در ارتباط با اهالی صنعت سینما باید گفته شود؛ این است که آنها در رفتار و گفتار خود صداقت ندارند. وقتی فیلمی با موفقیت مالی روبه‌رو می‌شود، کل این موفقیت را به نفع خود مصادره می‌کنند و آن را به خود نسبت می‌دهند. در همین حال، به دنبال شکست مالی یک فیلم، همه می‌خواهند مسوولیت را از سر خود باز کنند و می‌گویند عوامل دیگر موجب اصلی این شکست بوده و خود آنها هم قربانی این جریان هستند»!

مترجم: کیکاووس زیاری

منبع: اسکرین اینترنشنال



همچنین مشاهده کنید