یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

بینش, روش و منش


بینش, روش و منش

استاد میرمصطفی عالی نسب, اقتصاددانی بود كه اقتصاد را سیاسی می دانست و خود نیز طی هفتادسال به عنوان یك كنشگر اقتصادی در عرصه اجتماع و سیاست عمل كرد

استاد میرمصطفی عالی‌نسب، اقتصاددانی بود كه اقتصاد را سیاسی می‌دانست و خود نیز طی هفتادسال به‌عنوان یك كنشگر اقتصادی در عرصه اجتماع و سیاست عمل كرد.

وی در تیرماه ۱۳۸۴ پس از چندین ماه بیماری، درگذشت. طبق یك روش جاری، همكاران و هواداران ایشان در رثای وی سخنانی گفتند و از شخصیت اقتصادی، سیاسی، اخلاقی و معنوی‌اش تجلیل كردند؛ خلاصه آن‌كه "هركس از ظن خود شد یار او" و برپایه این طنز پرمعنای زنده‌یاد مهندس مهدی بازرگان كه گفته بود: "در ایران مرده بد و زنده خوب وجود ندارد"، هركس از بخشی از ویژگی‌های ارزنده و ماندگار استاد عالی‌نسب سخن‌ها گفتند.

نگارنده بر ‌‌‌آن نیست كه از عالی‌نسب به‌عنوان یك شخص سخن بگوید، بلكه می‌خواهد از روش و منش عالی‌نسب و یا به عبارت دیگر، از "عالی‌نسب" به‌عنوان یك رویداد، یك اتفاق و یك موضوع در بستر تاریخ اجتماعی سخن گوید، چون معتقد است كه عالی‌نسب با تمامی ویژگی‌هایش، تبلور یكصدسال مبارزه مردم ایران در رهایی از وابستگی است؛ چیزی كه دوستان قدرتمند عالی‌نسب در سال‌های حضور و نظارت بر دستگاه‌های اجرایی و قانون‌گذاری در حاكمیت ایران، می‌توانستند در راستای "فرهنگ ساختن" و "نهادینه‌كردن" این روش و منش، كاری كارستان كنند؛ اما دریغا كه چنین نشد و یا از آن غفلت كردند و یا نتوانستند آرمان‌ها را به عمل درآورند.

درنتیجه سهل‌انگاری‌ها و كم‌كاری‌ها و یا نداشتن درك صحیح و شفاف از مسئله یا دخالت نیروهای فشار و درافتادن به كژراهه‌ها و كژاندیشی‌ها، به شكلی منفعل و خودباخته و بی‌هویت، تسلیم موج‌های ورودی برای جایگزینی این روش و منش شدند.

اما ما در اینجا می‌خواهیم با برشمردن ویژگی‌های "عالی‌نسب"، محتوا، خاستگاه، شیوه‌ها و آنگاه موانع و بن‌بست‌ها را بنمایانیم، تا در پس ارج نهادن و تكریم خادمی بزرگ به‌نام "میرمصطفی عالی‌نسب"، راه و روش او را نیز بازخوانی كنیم:

۱) آموزش مدرن

عالی‌نسب در نخستین گام‌های مطالعه و شناخت، آموزش‌هایی را پیرامون اقتصاد، حسابداری دوبل، بازرگانی و مباحث وابسته به اقتصاد و تجارت ملی و بین‌المللی در مركز "وابسته بازرگانی آلمان" دید و به‌دلیل هوش سرشار و پیشرفت در آموزش‌های كسب كرده، در همان اداره استخدام شد.

پس از شهریور ۱۳۲۰، در تبریز و سپس در تهران وارد كار مستقل اقتصادی شد. درك درست از تحولات جهان و جامعه همراه با مطالعه‌ای گسترده در زمینه‌های اسلامی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و تاریخی گستره عظیمی در ذهن عالی‌نسب فراهم آورد و روز به روز بر معلومات و بینش اقتصادی، سیاسی، اجتماعی او افزود. به همین دلیل از بازرگانی و خریدوفروش سهام كارخانجات به تولید مدرن روی آورد.

او كه فروشنده "والور" انگلیسی بود، به تولیدكننده سماور و چراغ خوراك‌پزی نفتی تبدیل شد و در این راه تا آخر عمر از آموختن و تحقیق و شناخت فن‌آوری‌های نوین دست برنداشت.

۲) بومی اندیشیدن

عالی‌نسب، معروف و مشهور به "عدالت‌خواهی" و مبارزه با فقر و نابرابری است، ولی این ویژگی را از فرهنگ مسلط جامعه یعنی اسلام و تجربه‌های شخصی ژرف‌اندیشانه گرفته است. او با بسیاری از مكاتب اقتصادی جهان ازجمله مكتب ماركس آشنا بود و برای وی احترام خاصی قائل بود.

پس از كودتای ۱۳۳۲ كه حدس می‌زد مأموران حكومت نظامی به خانه‌اش خواهند ریخت و ناچار به پاكسازی خانه‌اش از نوشته‌ها و اسناد و مدارك شده بود، حاضر نشد عكس ماركس را پاره كند یا بسوزاند و جهت حفظ احترام به ماركس، آن را خورده بود! ولی اندیشه سوسیالیستی خود را از آن مكتب نگرفته بود. به این سخن او توجه كنید:

"عدالت، بزرگ‌ترین، عالی‌ترین و متكامل‌ترین هدیه خداوند (جل جلاله) به هستی و بخصوص به شریعت بوده و به عبارت جامع‌تر، ناموس خلقت است. عدالت علی(ع) بزرگ‌ترین گواه بر حقانیت اسلام و ناب‌ترین نوع آن در مقایسه با كلیه مكاتب عدالت‌خواهانه است. این بنده ناقابل، بر این مبنا از زمانی‌كه خود را دریافته‌ام به سهم خود همواره در تلاش، همراهی و همگامی با انسان‌هایی بودم كه در راه عدالت و قسط اسلامی و نیز سرافرازی ملت ایران..."

او همیشه نقدكننده "سوسیالیسم استالینیستی" و "سوسیالیسم مائوئیستی" بود، ولی در عین حال بهره‌گیری از تجارب این دو مقوله را توصیه می‌كرد. در زمان شاه و به‌عنوان نماد در دفتر كارش، عكس ملاقات خود با وزیر اقتصاد شوروی را گذاشته بود كه هر بیننده‌ای را به فكر وامی‌داشت.

او آنچنان در اندیشه بومی خود عمیق و اصیل و متبحر بود كه آیت‌الله‌ مطهری درباره او گفته بود كه "من ترجیح می‌دهم در جلساتی كه آقای عالی‌نسب حضور دارند، سكوت كنم چون یقین دارم مطالب زیادی از ایشان خواهم آموخت."

مرحوم علامه محمدتقی جعفری وی را از "عرفای معاصر" می‌دانست. اتكای او به اندیشه بومی و عدالت اسلامی، آنقدر قوی بود كه در سال‌های بعد از ۱۳۶۸ كه برنامه‌های بانك جهانی و صندوق بین‌المللی پول در ایران، فقر و اختلاف طبقاتی را تشدید كرد، قسمتی از "رسائل فقهی (از صفحه ۱۱۵ تا ۱۲۱) مربوط به حقوق حیوانات در فقه اسلامی" نوشته استاد محمدتقی جعفری را در چندهزار نسخه چاپ كرد و برای مسئولان و روشنفكران و مدیران جامعه فرستاد و به آنها پیغام داد كه "اقلاً حقوق مردم را به اندازه حقوق حیوانات مراعات كنید."

مقبولیت او نزد امام تا آنجا بود كه به قول مستقیم خودش، سید احمدخمینی به وی گفته بود: "امام گفته‌اند وقتی حاجی‌آقا عالی‌نسب در شورای اقتصاد هستند، خیال من راحت است."

مهندس میرحسین موسوی در مجلس یادبود عالی‌نسب تصریح كرد كه: "در دهه اول انقلاب، عالی‌نسب تظاهر به اسلام می‌كرد كه بسیار قابل تأمل است." میرحسین موسوی دیگر ادامه نداد كه او را ماركسیست و سوسیالیست (از نوع روسی) می‌خواندند و درصدد تخریب شخصیت این مرد خدا بودند. تظاهر او به اسلام مصلحتی نبود، بلكه او عمیقاً به اسلام اعتقاد داشت و از ترس خناسان متعمداً، اسلام خود را ظاهر می‌كرد. میرحسین موسوی جمله مهم دیگری هم گفت: "برای شناخت انقلاب باید به عالی‌نسب رجوع كرد. یعنی بین اهداف ایشان و انقلاب‌اسلامی نوعی یگانگی وجود دارد. او بارها تأكید می‌كرد، مباحث خود را با گفتن بسم‌الله شروع كنید و خودش چنین می‌كرد". میرحسین موسوی در مراسم نكوداشت آقای عالی‌نسب در سال ۱۳۷۹ تصریح كرد كه: "نگاه ایشان به اسلام، یك نگاه اصیل و از زاویه حمایت از مردم، مستضعفان، حق و عدالت‌اجتماعی است." گرچه مهندس میرحسین موسوی، هیچ‌گاه در عرصه عمومی از سیاست‌های اقتصادی و سیاسی خود و عالی‌نسب دفاع نكرد ـ و اگر كرده است، بسیار محدود و محصور بوده ـ ولی در مراسم نكوداشت وی در سال ۱۳۷۹ گفت: "بزرگداشت عالی‌نسب، بزرگداشت یك فرد نیست، بلكه بزرگداشت یك ایده است. بزرگداشت دانش، فضیلت و اخلاق در اقتصاد است. ما بعد از جنگ، وقتی اقتصاد ناب بدون اخلاق و سیاست را در كشور مطرح كردیم و به‌سوی آن رفتیم، لطمه خوردیم. من فكر نمی‌كنم كه هیچ كشوری بدون بازگشت به سنت‌های اصیل و سازنده خود و بدون برگشت به اخلاق و معیارهایی كه می‌تواند یك بسیج همگانی را درچارچوب ارزش‌های خود فراهم كند، قادر به پیشرفت در زمینه اقتصاد باشد."

عالی‌نسب دیدگاه‌های اقتصادی خود را از اسلام گرفته بود و برای كشف پشتوانه‌های علمی این دیدگاه‌ها در آخر عمر "موسسه تحقیقاتی دین و اقتصاد" را تأسیس و موقوفه‌ای هم برای آن مقرر كرد. گروهی كارشناس مورد اعتماد خود را هم به‌عنوان هیئت امنا و مسئولان آن تعیین نمود تا پیرامون دین، اقتصاد و پیوندهای علمی و كاربردی آن به پژوهش بپردازند.

۳) ملی‌كردن

او در كسب استقلال ملی، تا حد تعصب وسواس داشت و در این باره از هیچ كوششی فروگذار نكرد و در پیگیری هر اندیشه‌ای كه در ذهنش می‌بالید، صادقانه و استوار می‌كوشید. دكتر فرشاد مومنی می‌گوید:

"در مبارزات مشروطیت، چندنفر از بستگان نزدیك ایشان نقش موثری داشتند، از همین‌رو، استاد عالی‌نسب تحت‌تأثیر بستگان خود بودند و مرتب از آنها ذكر خیر می‌كردند، به واسطه همین آشنایی نزدیك هم بود كه ایشان در كتابخانه شخصی خود یكی از بی‌نظیرترین اسناد مربوط به دوران مشروطیت را نگهداری می‌كردند."

عالی‌نسب در جنبش ملی‌شدن نفت به یاری دكترمصدق شتافت. موقعی‌كه صدور نفت متوقف شد و مصرف نفت در داخل هم محدود بود، با ساخت سماور نفتی و چراغ خوراك‌پزی و وسایل گرم‌كننده نفتی از یك‌سو مصرف نفت را در داخل توسعه داد و به اقتصاد صنعت‌نفت رمقی بخشید و ازسوی دیگر از تخریب جنگل‌ها و مراتع جلوگیری كرد. او در مقام مشاور اقتصادی دكترمصدق "ایده "قرضه ملی" را مطرح كرد كه كمك موثری به دولت ملی بود و خود مبلغ قابل‌توجهی اوراق قرضه‌ملی می‌خرید.

عالی‌نسب

دكترمحمدحسین رفیعی

منابع:

۱ـ روزنامه شرق (۱۶/۴/۸۴)

۲ـ روزنامه آتیه (۱۴/۴/۸۴)

۳ـ روزنامه جهان اقتصاد (۱۴/۴/۸۴)

۴ـ قسمتی از رسائل فقهی (از صفحه ۱۱۵ تا ۱۲۱) مربوط به حقوق حیوانات در فقه اسلامی؛ استاد علامه محمدتقی جعفری، نشر كرامت، چاپ اول، ۱۳۷۷.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.