جمعه, ۱ فروردین, ۱۴۰۴ / 21 March, 2025
وقتی همه در ساختن علم دخالت می کنند

در ادامه سخنرانیهای گروه مطالعات علم موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، دکتر نهال نفیسی از دانشگاه رایس آمریکا درباره «انسانشناسی علم و تکنولوژی» بحث کرد. در این جلسه که دکتر نفیسی، به انسانشناسی علم پس از دهه ۸۰ پرداخت و از نقش آنان در تولید علم گفت، بسیاری از مشتاقان مباحث روز شرکت داشته و سوالات دقیقی نیز مطرح ساختند. آنچه میخوانید خلاصهای است از سخنرانی دکتر نفیسی.
● ارتباط انسانشناسی با فرهنگ
انسانشناسی با فرهنگ مادی بیگانه نبوده و به نحوه استفاده از ابزار و ارتباط با اشیا و به معنا و عاملیت بخشی به اشیا پرداخته است. ابزار زمانی، مجسمه و چکش و داس بوده و امروز رایانه و تجهیزات آزمایشگاهی است که انسانشناسی به شکل کلاسیک به مطالعه این فرهنگ مادی پرداخته است.
مقوله دیگری که انسانشناسی کلاسیک به آن نیز پرداخته، نحوه شکلگیری دانشهای بومی و محلی است که به نظامهای معرفتی و روشهای تولید دانش مربوط میشود. البته در گذشته ممکن بود قبیله یا روستایی مورد پژوهش قرار گیرد و امروزه یک آزمایشگاه یا دانشگاه یا جامعه علمی میتواند مورد بررسی قرار گیرد. پزشکی و رابطه آن با فرهنگ نیز از قدیم موضوع انسانشناسی بوده و تنها همانگونه که جهان و موضوعات و سوژه ها، ابزار و جوامع تغییر کردهاند حوزه انسان نیز تغییر کرده اما دغدغهها و سوالات سابق باقی است.
از دهه ۸۰ به بعد، مطالعاتی به این شکل جدید درباره علم شکل گرفت و انسانشناسی راجع به آزمایشگاههای شیمی یا فیزیک یا بیوتکنولوژی به وجود آمد. یکی از مهمترین چیزهایی که انسانشناسی به مطالعات علم افزوده «مردم نگاری» است. مردم نگاری در انسانشناسی صرفا یک روش کیفی نیست و خود، یک نظام معرفتی و راهی برای دانستن و در ضمن نوعی نگرش و حتی «ژانر» است که روشهای نگارش خاص خود را دارد و معمولا داستان یک مواجهه را بازگو میکند.
در این داستان، نویسنده و چگونگی علاقهمند شدنش به موضوع و کی و کجا رفتن و با که مواجه شدن و حرف زدنش آمده و به گفتهها و دنیای آنها پرداخته و احساس و افکار آنها را بازگو میکند.
در واقع این داستان، داستان مواجهه با یک دنیای دیگر و نظام معرفتی دیگر است. تفاوت استفاده از مردم نگاری در جامعهشناسی معرفت علمی (SSK) با انسانشناسی آن است که نقش ابزاری داشته و صدای مردم درآن شنیده نمیشود در صورتی که در انسانشناسی به انواع و اقسام طرق مبادله کالا و دانش، سمینارهایی که در آن مورد استقبال قرار گرفته و اینکه چه کسانی از کدام دانشگاهها شرکت میجویند و مواد مورد نیاز خود را از کدام شرکتها تامین کرده و هزینهها و سیاستهای تحقیق چگونه تامین میشوند، پرداخته میشود.
اینگونه است که در مردم نگاری انسانشناسانه صدای مردم پررنگتر از جامعهشناسی است که مردم در پشت صحنه قرار گرفته و نظریههای جامعهشناسانه و مبانی فلسفی در پیشرو قرار میگیرند. «بر ساخت گرایی» ارمغان دیگر انسانشناسی برای مطالعات علم بوده است. این «بر ساختگرایی» تا حد زیادی الهام گرفته از نسبیت فرهنگی است، البته نه به این معنا که همه چیز درست بوده و قضاوتی ممکن نیست بلکه به این معنا که تولید و ماهیت هر معرفتی، منوط به شرایط تاریخی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی خاص است. حتی بر ساختگرایی نیز تفاوتی بین جامعهشناسی و انسانشناسی وجود دارد.
به نظر میرسد در جامعهشناسی، یک سری متغیرهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جدا از علم و محتوای آن به عنوان چیزی ثابت وجود دارد که این تغییر متغیرها، بر علم تاثیرگذار است، اما علم خودش توسط دانشمندان تولید میشود و فقط از این جهت تحت تاثیر جامعه است که دانشمند به عنوان عضو اجتماع تحت تاثیر متغیرهاست.
تفاوت دیگر جامعهشناسی کلاسیک با انسانشناسی، آناست که جامعهشناسی در پی توضیح دادن این است که تولید علم چگونه تحت تاثیر متغیرهای تاریخی و سیاسی، اجتماعی و فرهنگی قرار میگیرد در حالی که هدف انسانشناسی تفسیر است. انسانشناسی در پی دانستن آن است که علم برای گروههای مختلف جنسیتی، نژادی، ملیتی و نسلی چه «معنایی» پیدا میکند بنابراین انسانشناسی به معنای فرهنگی روشها و وسایلی میپردازد که در تولید علم مشارکت دارند و آنها را تفسیر میکند.
نکته: انسانشناسی در پی دانستن معنای علم برای گروههای مختلف و فهم معنای فرهنگی روشها و وسایلی است که در تولید علم مشارکت پیدا میکنند
تعریف «عامه مردم» نیز در جامعهشناسی متفاوت است. «عامه» در برنامه جامعهشناسی معرفت علمی، در حال فاصله گرفتن از علم است که به او نشان داده میشود که علم ارزشمند بوده و از روشهای علمی و براساس سند و مدرک شکل گرفته در حالی که عموم مردمی که انسانشناسی با آن مواجه است، عامهای نیستند که در بیرون علم ایستاده باشند بلکه فعالان عرصه علم و محیط زیست و یا بیمارانی هستند که با اجتماع و فعالیت و با در خواستهای خود از مجلس و مسوولان و شکایت و شرکت در دادگاه، خواستار تحقیقاتی هستند که به درمان بیماریها کمک میکند.
محور «انسانشناسی» انسان است و سعی در زدایش ابهامها و تردیدهای انسانی درآن صورت نمیپذیرد زیرا انسان بودن به معنای داشتن ابهام مواجهه با تردید است. بنابراین انسانشناسی در پی حل این ابهام و تردید و ارائه گزارش، پیراسته از کسانی نیست که عقلانی محاسبه کرده و عمل میکند.
● رسالت اخلاق انسانشناسی
انسانشناس نشان میدهد رفتار آدمی ترکیبی از «لذتو ترس» در آن واحد است. در مورد علم و فناوری نیز انسان در عین اینکه از درمانهای جدید و پیشرفتههای علم راضی است از سوی دیگر نگران است.
انسانشناسی از طریق توجه به داستانهای مختلفی که افراد و گروههای اجتماعی درخصوص امری واحد میگویند، « دانش» تولید میکند و نشان میدهد هر یک از عناصر دخیل در تولید علم داستان خود را داشته و دارای منافع و ترسهای خود هستند که با کنار هم نهادن آنها میتوان تصویر منصفانهای از آن داشت. با این کار انسانشناس به نوعی، رسالت اخلاقی و سیاسی برای خود قائل است که سعی میکند به یک گفتمان غالب، پیچیدگی بخشیده و داستانهای جدیدی را از مناظر مختلف درباره آن تعریف کند.
نمونهای از اینگونه انسانشناسی، اثر «رینا رپ» درباره نقش «سونوگرافی» در تجربه دوران بارداری و تلقی از مادری و مسوولیت و حقوق مادر و جنین است. در این اثر این انسانشناس، نشان میدهد با تغییر علم و تکنولوژی پزشکی، تلقی نسبت به تجربه بارداری و مادری تغییر میکند.
او با این آغاز میکند که بودجه تحقیقات برای «سونوگرافی» پس از ماجرای کشتی تایتانیک در انگلستان برای رصد یخها و موانع، تخصیص یافت و سپس توسط فرانسه جهت کاربرد نظامی و شناسایی زیر دریایی دشمن در جنگ، ادامه یافت.
بتدریج از سال۱۹۶۰ استفاده از این فناوری در پزشکی مرسوم شد که با جنبشهای مدنی در آمریکا همراه بود و بخشی از آن به حقوق زنان مربوط میشد. بنابراین، این فناوری در میان دعوایی مدنی و اجتماعی قرار گرفته و ایفای نقش کرده است. مساله طرفداران حقوق زنان این بود که چرا پروسه زایمان که امری شخصی است باید عمومی و پزشکی شود. کاری که توسط خانواده و در بطن فامیل و نزدیکان همراه با رسوماتی جذاب انجام میشده چه نیازی به برملا شدن و دخالت پزشکی و بیمارستان دارد که با عمل جراحی، بخیه، تزریق و درمان همراه است؟
این دستگاه تجربه مادر را دور زده و به شکل مستقیم پنجرهای به جنین باز میکند و با تجربه انسانی کاری ندارد. این رابطه بلاواسطه کمک میکند که جنین، نه به روایت مادر که به شکل کاملا مستقل، به عنوان موجودی مستقل و جدا از مادر مطرح شود. چنین فردی میتواند از موقعیت حقوقی برخوردار بوده و در دادگاه، سقط او به عنوان قتل فردی مستقل، مطرح گردد.
مهدی امامبخش
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست