شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

مرد شهید مشروطه مشروعه


مرد شهید مشروطه مشروعه

در دوران مشروطه یکی از پایگاه های اطلاع رسانی پایگاه مساجد و منبرها بود که علما با استفاده از این پایگاه ها به افشا گری و روشنگری می پرداختند

در دوران مشروطه یکی از پایگاه‌های اطلاع‌رسانی پایگاه مساجد و منبرها بود که علما با استفاده از این پایگاه‌ها به افشا گری و روشنگری می‌پرداختند. پایگاه روحانیت اصلی ترین پایگاه‌های مردمی بود.نقش علما در شروع انقلاب مشروطه و همچنین همراهی مردم با این جریان غیر قابل انکار است اما متاسفانه رهبران مشروطه آنچنان که باید و شاید قدر این گروه را ندانستند و آنچنان در این قدر ناشناسی پیش رفتند که شیخ فضل الله نوری را دار زدند و آیت الله بهبهانی را در منزلش به دست جوخه ترور سپردند.

در این بین اما حکایت شیخ فضل الله نوری حکایت روحانی آزادی خواهی است که جان خود را در راه اهداف حقه خود گذاشت.شیخ فضل الله نوری با مشروطه مخالفتی نداشت در اصل او با مشروطه‌ای به مخالفت بر‌خاست که قرار بود بدون ارکان اسلام باشد از این رو بود که او همواره تاکید می‌کرد که مشروطه باید همراه مشروعه باشد.مشروعه‌ای که قطعا می‌توانست جلوی استعماری که بعدها در پی مشروطه آمد جلو گیری کند. شیخ‌ فضل‌الله نوری در جنبش ضدانگلیسی تنباکو ـ ۱۳۰۹ق‌ـ به رهبری میرزای شیرازی، شرکت داشت‌. پس از درگذشت میرزای شیرازی (شعبان ۳۱۲ق‌) و احتمال مرجعیت وی و میرزا حسن آشتیانی که خطری برای انگلستان محسوب می‌شد، شبنامه‌هایی در ذیقعده ۱۳۱۲ق توسط وابستگان انگلیس پخش شد. شیخ فضل‌الله پس از درگذشت میرزای آشتیانی (جمادی الاول ۱۳۱۹ق‌)، عالم و مجتهد اول تهران شد.

در جریان مشروطه آنچه که بیشتر به چشم می‌خورد طرفداری بعضی از به اصطلاح رهبران مشروطه از کشورهای اروپایی و انقلابات اروپایی است و به واسطه این است که کم‌کم زمزمه گمراهی مشروطه در بین آنان آغاز می‌شود.و این زمزمه در تدوین قانون اساسی به یک صدای بلند تبدیل می‌شود به‌طوریکه باعث اعتراض شیخ شهید می‌شود. شیخ فضل‌الله با حضور در جلسات کمیسیون تدوین‌، می‌کوشید تا روح قانون اساسی را براساس شریعت اسلامی بنا کند یا از موارد متعارض آن جلوگیری نماید، اما مقاومت او بامخالفت سرسختانه برخی از مشروطه‌خواهان غربزده و بی‌دین مواجه می‌شود و مطبوعات متعدد مشروطه‌خواه تهران و سایر شهرستان‌ها به او حمله می‌کنند.

شیخ پس از چند روزی از مشروطه‌طلبان جدامی شود، زیرا مشروطه را با شریعت سازگار ندانسته و خواستار حکومت مشروطه مشروعه می‌شود. شیخ فضل الله در این باره با اشاره به قانون اساسی می‌نویسد:

«... وقتی را صرف این کار با جمعی از علما کردم و بقدر میسور تطبیق به شرع، یک درجه شد... لیکن فرقه که زمام امور حل و عقد مطالب و قبض و بسط مهام کلیه بدست آنها بود مساعدت نمی‌کردند بلکه صریحا و علنا گفته که ممکن نیست مشروطه منطبق شود با قواعد الهیه و اسلامیه و با این تصحیحات و تطبیقات دول خارجه ما را به عنوان مشروطه نخواهند شناخت.» (مجموعه‌ای از رسائل، اعلامیه‌ها و مکتوبات شیخ فضل الله نوری، محمد ترکمان، موسسه خدمات فرهنگی، ۱۳۶۲، ج۱، ص۱۰۴) با توجه به این مقدمات و قضایاست که شیخ فضل الله مفهوم و مقصود و مراد از مشروطیت عینی و مشهود را چنین تحریر می‌کند:

«... بدان که حقیقت مشروطه عبارت از آن است که منتخبین از بلدان به انتخاب خود رعایا در مرکز مملکت جمع شوند و اینها هیات مقننه مملکت باشند و نظر به مقتضیات عصر بکنند و قانونی مستقلا مطابق با اکثر آراء بنویسند موافق مقتضی عصر به عقول ناقصه خودشان بدون ملاحظه موافقت و مخالفت آن با شرع اطهر بلکه هر چه به نظر اکثر آنها نیکو و مستحسن آمد او را قانون مملکتی قرار بدهند مشروط به اینکه اساس تمام مواد آن قانون به دو اصل مشؤوم که مساوات و حریت افراد سکنه مملکت است، باشد و سوای این، آنچه به تو گفته‌اند کذب محض است.» (همان منبع-ص۶۴).

در جایی دیگر نیز شیخ شهید گفته بود: «مشروطه‌ای را که از دیگ پلوی سفارت انگلیس سردرآورد، نمی‌خواهد.»