جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

چاقو و سختی هایش


چاقو و سختی هایش

پای حرف های محمدرضا فرجیان, هنرمند صنعتگر زنجانی

«هیچ‌کس نمی‌آید و استقبال هم نمی‌کند که هنر چاقوسازی زنجان را بیاموزد.» این پاسخ «محمدرضا فرجیان»، استاد چاقوسازی زنجان است که در لیست معدود چاقوسازانی است که هنوز هنری که از حدود ۳۰ سال قبل از پدرش مرحوم استاد «حسین فرجیان» آموخته را به کار می‌بندد...

این مرد ۴۹ ساله می‌گوید: «حالا در زنجان کمتر از ۲۰۰ واحد چاقوسازی باقی‌مانده است و همه چاقوسازان یا نگهبان جایی شده‌اند یا باغبانی و کارگری می‌کنند.» درد غریبی است که چوب مبارزه با اراذل و اوباش را هنرمندانی باید به جان بخرند که هنر را از آهن گداخته بیرون می‌کشند. او تنها کسی است که طی سال‌های گذشته از روی تصویرهای به جامانده از گذشته‌های دور شمشیر کوروش را ساخته بود. نخستین‌بار این شمشیر را برای موزه‌ای در آلمان بازسازی کرد و بعد این موزه از او خواست شمشیر رامسس دوم را شبیه‌سازی کند. او فرزند کوچک مرحوم حاج‌حسین فرجیان است و حالا روشی که ۳۰۰ سال پیش در عهد صفویه به وسیله آن برای شاهان و صاحب‌منصبان شمشیر و خنجر می‌ساختند را احیا کرده است. او دراین‌باره می‌گوید: « فولادجوهردار فولادی خاص است که در دوره صفویه برای شاهان از آن شمشیر می‌ساختند و وقتی این کار صیقل داده و به خوبی پرداخت شود جوهره آن بیرون می‌زند و حالت‌هایی مانند ابر و مه یا ابر و باد ایجاد می‌کند که بر زیبایی کار می‌افزاید.»

در این مدت دردسرهای او و همکارانش بیشتر شده از جمله اینکه مبارزه با سلاح سرد در حالی در دستور کار نیروی انتظامی قرار گرفت که بازار پر از کارهای چینی است ولی پلیس تولید آثار دست‌ساز این هنرمندان را محدود کرده است. این هنرمند- صنعتگر کشورمان می‌گوید: «اعراب به‌خصوص ساکنان عراق مشتریان جدیدش هستند و اگر دولت بستر صادرات را هموار کند ارز قابل‌توجهی به کشور وارد می‌شود اما در حال حاضر خریداران ریسک انتقال سفارش به کشور خود را به گردن چاقوسازان زنجانی می‌اندازند و با کمترین قیمت بهترین و زیباترین محصول ایران را به بازار خود می‌برند.» شاید نشستن پای درددل او شنیدن حرف‌های افرادی است که عرق ریزان چرخه تولید ایرانی را می‌گردانند ولی بازار محصولات چینی خستگی را به تن شان می‌نشاند.

مشتری‌های شما چه کسانی هستند؟

بازار داخلی خراب شده است. در حال حاضر بیشتر از عراق مشتری داریم. البته مثل سابق از آلمان هم مشتری‌هایی دارم ولی عرب‌ها که علاقه خاصی به خنجر و شمشیر دارند مشتری‌هایم هستند. دیگر کشورهای عربی هم مشتری‌اند، اما وضعیت خوبی در مواجهه با این مشتریان پیش روی ما نیست.

یعنی به دلار خرید و فروش و از امتیازات صادراتی استفاده می‌کنید؟

نه. اگر برای صادرات محصولات تولیدی ما که عمدتا صنایع دستی محسوب می‌شود کمک و حمایت دولتی بود شاید وضع بهتر می‌شد اما در حال حاضر نیروی انتظامی مبارزه با سلاح سرد را در دستور کار دارد. چندی قبل همکاران ما در اردبیل برای یک مشتری عرب کارهایی را آماده کرده بود ولی نیروی انتظامی آنها را بین راه انتقال به مقصد توقیف و آن را به عنوان سلاح‌های سرد ضبط کرد، اما اگر دولت ما را یاری می‌کرد می‌توانستیم ارز قابل‌توجهی به کشور جذب کنیم. حتی وضعیت این حرفه از این حالت رکود خارج می‌شد و می‌توانستیم به آموزش بپردازیم و عده بیشتری را وارد این حرفه کنیم اما در حال حاضر هیچ‌کس راغب نیست این حرفه را بیاموزد زیرا می‌گوید خرج و مخارج انسان را تامین نمی‌کند و همیشه باید پاسخگوی نیروی انتظامی باشیم که ما قمه و چاقو برای اراذل و اوباش تولید نمی‌کنیم و کارمان زیرشاخه‌ای از صنایع دستی است.

اما کسی که می‌خواهد زورگیری کند یا اراذل و اوباش سراغ این محصولات که همه قیمت خاصی دارند نمی‌آید. یک سارق یا زورگیر دنبال چاقویی می‌رود که پولش ۱۵-۱۰ هزارتومان بیشتر نباشد تا وقتی پلیس او را تعقیب می‌کند بتواند آن را دور بیندازد و بگریزد اما کارهایی که شما تولید می‌کنید همه مهر مخصوص دارد یا شکل و ظاهرش متفاوت است.

بله. حداقل قیمتی که برای یک کار دستی گذاشته‌ایم ۳۰۰ هزارتومان است. هیچ سارقی نمی‌آید این کار را بخرد که اگر بعدها از دستش داد متضرر شود. جالب اینکه بازار پر است از محصولات چینی و هیچ‌کس جلوی واردات چاقوهای چینی را نمی‌گیرد.

با مشتریانی که در حال حاضر از کشورهای عربی دارید که باید بتوانید توجیه خوبی برای دولت داشته باشید که زمینه را برای صادرات کارهای شما فراهم کند؟

بله، ما مشتریان خوبی داریم اما دولت اصلا به این موضوع توجه نمی‌کند. وضع دلار که اینگونه شد باز هم ما متضرر شدیم و در واقع این صنعت کشور است که دارد ضرر می‌کند زیرا فرض کنید قبلا اگر مشتری از عراق می‌آمد با یک هزاردلار ۱۰ تا کار از من می‌خرید حالا با یک هزاردلاری نزدیک به ۱۵ تا کار از من می‌خرد. این یعنی ضرر ما.

گفتید در حال حاضر عراقی‌ها مشتری‌های جدیدتان هستند. آنها برای کدام بازارهای خود از شما چاقو می‌خرند؟

مشتریان عراقی برای شهرهای «کاظمین»، «نجف» و «کربلا» خرید می‌کنند.

همان شهرهایی که ایرانی‌ها برای زیارت به آنجا می‌روند؟ یعنی عملا محصول خودمان را برای فروش به خودمان آنجا می‌برند. آن وقت چند می‌فروشند؟

راستش تا آنجا که توانسته‌ام قیمت بگیرم فهمیده‌ام کاری را که از من ۳۰۰ هزارتومان خریده‌اند ۲ میلیون تومان قیمت گذاشته‌اند و می‌فروشند. این همه ضرر ماجرا نیست. خریداران عرب حالا می‌آیند و محدودیت‌های قانونی داخلی ما را به خودمان تحمیل می‌کنند و می‌گویند چون ممکن است پلیس کار را توقیف کند خطرپذیری و ریسک توقیف کالا هم با خودتان است، بنابراین اگر به مشتری محصولی بفروشیم و در راه توقیف شود دستمزدمان را نمی‌پردازند و به نوعی از ما ضمانت می‌خواهند.

چرا از اتاق بازرگانی کمک نمی‌خواهید؟ اتاق بازرگانی بخش خصوصی است و بیشتر از قول‌های دولتی‌ها می‌شود روی آن حساب کرد؟

گفتیم. البته گمرک زنجان هم می‌گوید ما این کار را انجام می‌دهیم اما تا به حال نتوانسته‌ایم از این قولی که داده استفاده کنیم.

شما و پدرمرحوم تان شمشیر کوروش را شبیه‌سازی کردید. کار جدیدی هم ارائه کرده‌اید؟

بله، علاوه بر شبیه‌سازی شمشیر کوروش و شمشیر رامسس دوم که یک‌بار برای موزه‌ای در آلمان انجام دادم برای چند مشتری دیگر هم شمشیر کوروش را شبیه‌سازی کردم. این کارها به دلیل طلاکاری و حک خط میخی روی آن کاری متفاوت از آب در آمده است. به تازگی نیز روشی قدیمی که در عهد صفویه برای ساخت شمشیر و خنجر مقامات و شاهان باب بوده را احیا کرده‌ام.

این روش چه بوده است؟

آن زمان با استفاده از فولادی که به «فولاد جوهردار» معروف بوده تیغه شمشیر یا خنجر را می‌ساختند و صیقل می‌دادند. این ویژگی هنگام صیقل دادن و پرداخت خود را نمایان می‌کرد زیرا هنگام پرداخت جوهره فولاد بیرون کشیده می‌شد و حالت‌هایی نظیر ابرو باد روی تیغه می‌افتاد که به زیبایی آن می‌افزود. حالا توانسته‌ام این کار را انجام دهم و آن روش را احیا کنم. یک مشتری مدتی قبل از تهران آن را سفارش داد که توانستم برای او همین شکل را روی کار درآورم.

حالا چرا اینقدر چاقوی زنجان معروف است؟ مگر این چاقو را چگونه می‌سازند که تا این حد نزد مردم شهره شده است؟

شهرت زنجان به دلیل ساخت چاقو نیست. ساخت قمه و شمشیر برای سپاه ایران در جنگ چالدران در شهر زنجان آن را مشهور کرده. بعد این هنر – صنعت نسل به نسل انتقال یافته تا به ما رسیده است. درواقع با توجه به نیاز مردم ساخت شمشیر به ساخت چاقو تبدیل شده و تغییر شکل داده و اینک تقاضای بازار چاقو است.

در زنجان هنوز هم کسی هست که مهرش را روی چاقوهایش بزند؟

شاید ۲۰یا ۲۵نفر باشند که با اصالت و مهارت چاقو یا شمشیر می‌سازند. از هم‌صنف‌های ما دیگر کسی نمانده است. کسانی هم که مانده‌اند نه حمایت می‌شوند و نه آینده‌ای دارند. حتی بیمه هم نیستند. من نمی‌خواهم بلایی که بر سر مسگرهای زنجان آمد بر سر من و فرزندانم بیاید. خودم برای خودم بیمه دست و پا کرده‌ام ولی باور کنید در این شهر اگر مغازه از خود نداشته باشید نمی‌توانید درآمدی از این کار کسب کنید. شاید باور نکنید ولی الان بسیاری از مسگرهای زنجانی هستند که بعد از ۶۰-۷۰سال کار دل و دست گوشه خانه نشسته‌اند و عده‌ای از خیرین برای آنها پول جمع می‌کنند.

گفتید کارهایی که می‌سازید متفاوت‌اند. از جنس کارهای چینی یا امثال آن نیست که یک نفر آن را بتواند به سادگی رها کند و بیشتر کاری است که برای جنبه هنری‌اش آن را می‌خواهند. این کارهایی که شما می‌سازید چه وصفی دارند؟

ما شمشیر و قمه‌هایی را می‌سازیم که طرحش اصالت و تاریخ دارند. قمه‌هایی که طرح آن از دوره صفویه، هخامنشی و نظیر آن گرفته شده و روی آن کارهای قلم‌زنی و طلاکوب صورت گرفته است. روی این آثار نقره‌کوبی و برنزکوبی می‌شود. مرحوم پدرم روی شمشیرها خطاطی می‌کرد و آن را به صورت نقش برجسته درمی‌آورد. کسی با این کیفیت از کارهای ما سوء استفاده نمی‌کند. از طرف دیگر ما برای ساخت دسته‌های این شمشیر و قمه‌ها وقت‌ می‌گذاریم، در حالی که آنچه در زورگیری استفاده می‌کنند هیچ خاصیت و ویژگی ندارد.

دسته این شمشیر و قمه‌ها را چگونه می‌سازید؟

معمولا از شاخ گاو میش و شاخ‌های دیگر استفاده می‌کنیم. باید روی شاخ کار کنیم و آن را بسازیم. آماده کردن یک دسته ۳روز کار می‌برد و در کل ساخت یک طرح اصیل به ۱۸روز زمان نیاز دارد. آن وقت کاری که معروف به «سیاه قلم» است و با نقره آراسته می‌شود قیمت قابل‌توجهی هم پیدا می‌کند. مشتری آن کسی نیست که بخواهد زورگیری کند. ارزش این کار حدود یک میلیون تومان می‌شود بعد در بازار اصفهان حدود ۴-۳ میلیون تومان ارزش پیدا می‌کند و وقتی یک مشتری از کشورهای حوزه خلیج‌فارس برای آن پیدا می‌شود حتی ۱۲-۱۰ میلیون تومان به فروش می‌رسد.

چه شد که شمشیر کوروش را ساختید؟

موزه آلمان طرحش را به من داد. سال ۱۳۷۰ بود. باید روی آن را قلم‌زنی و سخنان کوروش را با خط میخی حک می‌کردیم. به قیمت همان سال ۱۲۰هزارتومان اجرت قلم‌زنی عبارات لوح کوروش بر شمشیر شد. عبارات را هم عینا از لوح کوروش حک کردیم. بقیه کار حدود ۷۰۰هزارتومان آن سال هزینه دربرداشت. آن هم در موزه آلمان نگهداری می‌شود. شمشیرهایی با طرح عثمانی و هندی هم ساخته‌ام. نمونه هندی کار عجیبی بود. در تیغه‌اش جای خالی داشت و درون آن ساچمه قرار می‌گرفت. ساچمه‌ها موقع استفاده صدای وحشتناکی می‌داد. جالب است موزه ایران نمونه‌ای از شمشیرهای دوره هخامنشی را ندارد، اما مجله «میرور» آمریکا از هنر ما یاد کرد و مطلبی نوشت که در آن ما را جزو برترین‌ها معرفی کرد.

مشتری عمده شما در حال حاضر چه کسانی هستند؟

مشتری اصلی و عمده ما سازمان گوشت تهران و کشتارگاه‌ها هستند که برای قصابی چاقو می‌خواهند.

چاقوی قصابی با چاقوهای دیگر شما چه تفاوتی دارد؟

ما چاقو را از دو جنس می‌سازیم؛ برخی از ورق فولاد ساخته می‌شوند و برخی دیگر را از فنر ماشین می‌سازیم.

۳ شهر، ۳ سرنوشت

۱- نام «زولینگن» را شنیده‌اید؟ «زولینگن» به آلمانی:

( Solingen)شهری است در ایالت نوردراین-وستفالن در کشور آلمان. آنجا نیز روزگاری چاقو تولید می‌کرده است. حالا چاقوی زولینگن آلمان یک «برند» محسوب می‌شود. یک برند که به جز چاقو لوازم خانگی‌اش هم مشهور شده است. آلمانی‌ها چگونه توانستند این هنر- صنعت خود را در دنیای مدرن هم به روز کنند و بازاری بین‌المللی برایش بسازند، سوالی است که می‌تواند برای ما سرنخ‌هایی برای پیشرفت خود داشته باشد.

۲- اگر اهل دیدن فیلم باشید باید به خاطر داشته باشید در فیلم «کیل بیل» قهرمان داستان به شهری از شهرهای ژاپن سفر کرد؛ شهری که هنوز به ساخت نوعی شمشیر مشهور بود. «کوئنتین تارانتینو»، فیلمساز مشهور، «اوکیناوا»ی ژاپن، را برای قهرمان « کیل بیل» برگزید تا شمشیر «‌هاتوری‌هانزو » را برای نبردش فراهم کند. اگر حس و حال فیلمسازان ما به «کوئنتین تارانتینو» پهلو می‌زد شاید آنها هم می‌توانستند فیلمی بسازند که در آن نام و نشان شهری مانند «زنجان» و چاقویش زنده شود. نقبی به گذشته‌ها می‌زدند و آن زمان را به خاطرمان می‌آوردند که قرار بود برای جنگ چالدران تامین سلاح کنند.

۳- «زنجان» شهر خاصی است. وقتی چندسال قبل به طور اتفاقی تیغه‌های لودر و بیل مکانیکی آثار و بقایای مردان نمکی را در اطراف این شهر هویدا کرد تاریخی جدید برای این شهر رقم خورد، اما هنوز آن طور که باید و شاید از این تاریخ و ویژگی بهره‌برداری نشده است. زنجان می‌توانست به شهری با محوریت گردشگری علمی تبدیل شود. باستان‌شناسان می‌توانستند برای تحقیق و بازدید از مردان نمکی که تاریخی بیش از ۳۰۰ هزارسال را در خود جای داده بود به ایران و زنجان بیایند و این فرصت برای هر نقطه و هر شهری رقم نمی‌خورد، اما سال‌ها از کشف مردان نمکی سپری شده و تنها یک‌بار سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری آن هم در سال ۱۳۸۶ همایشی محدود در این شهر برپا کرد. شاید زنجان می‌توانست نقشی مانند زولینگن آلمان برعهده بگیرد، شاید هم می‌توانست بیش از آن باشد.

طرح امنیتی یا ضدتولیدی

بهار سال ۱۳۸۶ فرمانده پلیس تهران طرح‌های مختلفی برای مبارزه با اراذل و اوباش در پایتخت به اجرا درآورده بود. ششم خرداد همان سال عزت‌ا... یوسفیان مولا، نماینده مازندرانی مجلس وقت طرح ممنوعیت ساخت ادوات و آلاتی که در درگیری‌ها کاربرد دارند را به قوه مقننه ارائه کرد. وی درباره پیشنهادش گفت: « ادوات و آلاتی که کاربرد آن فقط برای زدن است مثل چاقوی ضامن‌دار و قمه چرا باید ساخته شود؟ عمده‌ قتل‌هایی که اتفاق می‌افتد به‌دلیل قمه‌هایی است که زیر لباس افراد است و به راحتی افراد را می‌کشند.» روز رای‌گیری رسید؛ ۱۴۰ نفر موافق، ۹ نفر مخالف و ۳ نفر ممتنع رأی دادند. یک فوریت طرح ممنوعیت ساخت ادوات و آلاتی که در درگیری‌ها کاربرد دارند تصویب شد. حالا « ساخت، تولید، واردات، عرضه، فروش و نگهداری قمه، پنجه بوکس، چاقوی ضامن‌دار، زنجیر مخصوص ایراد صدمه و نیز سایر ادوات قتاله که در درگیری فیزیکی بین افراد مورد سوء استفاده قرار گیرد ممنوع و مرتکبان به ۶ ماه تا ۲سال حبس و اقامت اجباری ۲سال در مناطق معین شده محکوم می‌شوند.»

حتی سال گذشته که ماجرای یک زورگیری و انتشار فیلم آن به بحث روز تبدیل شد و رییس قوه قضاییه گفت حکم استفاده از سلاح سرد و گرم یکی است هیچ‌کس نپرسید آیا «چُرخنگ» و همدستانش می‌دانند که چاقو زنجان چه چاقویی است؟ مبارزه با اراذل و اوباش بیش از هر چیز دیگری بازار چاقوسازان زنجان را خراب کرده است.

چاقو سازان زنجان می‌گویند هیچ فردی از قمه یا خنجری که ما روی آن کار کرده‌ایم و قیمت زیادی دارد برای زورگیری و امثال آن استفاده نمی‌کند اما کسی به این حرف‌ها گوش نمی‌کند. بازار پر است از چاقوها و قمه‌های چینی. انواع شمشیر‌های سامورایی را هم می‌توان خرید. اینها هیچ کدامشان در زنجان تولید نشده و نمی‌شود اما معلوم نیست چرا فقط بازار زنجانی‌ها باید خراب می‌شد؟

سینا قنبرپور