یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

چگونه به خاطر بسپاریم


چگونه به خاطر بسپاریم

برای خوب به خاطر سپردن مطالب, برخلاف آنچه رایج است, احتیاجی نیست که بنشینیم و بارها مطلب را از سر تا ته خوانده و بارها آن را مورد مطالعه قرار دهیم مرورهائی که بدون فاصله زمانی انجام گیرد, مطالب را به حافظه کوتاه می سپارد و گاه مقدار بسیار جزئی از آن در حافظه درازمدت جایگزین می گردد به همین علت است که قسمت عمده آموخته ها, هر چند مطالب خوب فرا گرفته شده باشد, پس از مدت کوتاهی به فراموشی سپرده می شود

کنکوری‌ها بخوانند

تحقیقات نشان داده که ظرفیت حافظه افراد مختلف، نسبتاً با یکدیگر مساوی است و به‌جزء عده معدودی که از حافظه‌های بسیار قوی برخوردارند افراد دیگر از این نظر در یک سطح هستند. اگر شما نیز از حافظه خود شکایت دارید، بدانید که حافظه شما مقصر نیست، بلکه این شما هستید که راه استفاده درست آن‌را یاد نگرفته‌اید. برای خوب به خاطر سپردن مطالب، برخلاف آنچه رایج است، احتیاجی نیست که بنشینیم و بارها مطلب را از سر تا ته خوانده و بارها آن‌را مورد مطالعه قرار دهیم. مرورهائی که بدون فاصله زمانی انجام گیرد، مطالب را به حافظه کوتاه می‌سپارد و گاه مقدار بسیار جزئی از آن در حافظه درازمدت جایگزین می‌گردد. به‌همین علت است که قسمت عمده آموخته‌ها، هر چند مطالب خوب فرا گرفته شده باشد، پس از مدت کوتاهی به فراموشی سپرده می‌شود.

رعایت نکات زیر شما را در به یاد سپردن مطالب کمک خواهد کرد:

۱. برای به خاطر سپردن هر موضوعی باید به آن ”علاقه“ داشت. هرگاه نسبت به موضوعی علاقه شدید دارید آن موضوع را بسیار قوی‌تر و بیشتر از موضوعات دیگر به خاطر می‌آورید. از سوی دیگر فراگرفتن هر چیزی‌که علاقه‌ای به آن ندارد دشوار است و دشوارتر از آن، این است که بخواهید این آموخته‌ها را برای مدتی دراز، در حافظه خود نگه‌دارید.

گاهی علت بی‌علاقگی، آشنا نبودن به موضوع و عدم سابقه ذهنی است. اگر به برخی از دوستانتان که اکنون از یاران صمیمی شما هستند، فکر کنید، به خاطر می‌آورید که در برخوردهای اولیه چه اثری روی شما داشته‌اند. برخی از آنها ممکن است در برخوردهای اول جالب به‌نظر نمی‌رسیدند ولی وقتی آگاهی و اطلاعات شما نسبت به آنها بیشتر شد، آنها از بهترین دوستان شما شدند. شاید علت بی‌علاقگی شما نسبت به یک موضوع خاص هم عدم آگاهی شما از محاسن آن باشد. اگر این‌طور است، باید بدانید که:

دانش در انسان علاقه ایجاد می‌کند، همچنین علاقه، انسان را به سمت دانش بیشتر رهنمون می‌سازد. دانش بیشتر در انسان علاقه بیشتر هم ایجاد می‌کند.

۲. برای به خاطر سپردن هر چیز باید آن‌را بیاموزیم و برای آموختن آن باید در آن ”دقت‌“کنیم. خواندن و آموختن هر چیز، بیش از نگاه کردن به کلمات آن است. خواندن به تفکر و فهمیدن نیاز دارد. وقتی‌که دقت شما در تسخیر اندیشه‌های پنهان و گریزان است، آموختن امکان ندارد. شاید شما هم تجربه کرده باشید که در حال خواندن کتابی اندیشه‌ای نامربوط ذهن شما را به‌خود مشغول می‌کند و در حالی‌که چشم‌های شما کماکان روی کلمات به پیش می‌روند، ناگهان به‌خود می‌آئید و می‌بینید که دو سه صفحه را همراه با امواج کلمات و بدون کمترین اندیشه و تفکری پیش رفته‌اید.

بی‌توجهی و کم‌دقتی غالباً ناشی از بی‌علاقگی است. علاقه نباید ساختگی و از روی اجبار باشد زیرا در این‌صورت دیگر علاقه نخواهد بود. و اگر این کم‌دقتی در اثر عواملی مثل صداهای اضافی، رفت و آمد دیگران و... باشد در این‌صورت محیطی را انتخاب کنید که از نور و هوای خوب برخوردار باشد. نور کم باعث خستگی و کسالت شما خواهد شد.

۳. برای به خاطر سپردن هر چیز باید آن‌چیز معنی‌دار باشد. در یک آزمایش، فهرستی شامل ۱۰ لغت را به دانشجوئی دادند و از او خواستند که سعی کند با آنها یک داستان کوچک بسازد. زمانی‌که طول کشید تا دانشجو فهرست را مطالعه و داستان بسازد ثبت گردید. فهرست مذکور به دانشجوی دیگری داده شد و از او خواسته شد در همان مدتی که دانشجوی اول لغت‌ها را به خاطر سپرده بود، او نیز لغت‌ها را در حافظه خود جای دهد، ولی از او خواسته نشد که با آن لغت‌ها داستان بسازد. این عمل با ۲۴ دانشجو تکرار شد که نصف آنها داستان ساختند و نصف دیگر تنها فهرست را به خاطر سپردند. سپس به هر گروه اجازه داده شد که به اولین لغت هر فهرست نگاه کند و بقیه لغت‌های آن فهرست را به خاطر بیاورد. وقتی دانشجویان بلافاصله بعد از مطالعه فهرست، امتحان شدند همه قادر بودند تمام لغات را در هر فهرست به خاطر بیاورند. اما وقتی مدت زمانی بعد از امتحان اول، دوباره امتحان شدند تفاوت زیادی بین دو گروه وجود داشت. دانشجویانی که با لغت‌ها داستان ساخته بودند، تقریباً تمام لغت‌ها را به خاطر داشتند در حالی‌که دانشجویان گروه دیگر بیشتر لغت‌ها را فراموش کرده بودند. در حقیقت دانشجویانی که با لغت‌ها داستان ساخته بودند ۶ تا ۷ برابر دانشجویان گروه دوم، لغت‌ها را به خاطر داشتند. دانشجویانی که از داستان در به خاطر سپردن فهرست استفاده کرده‌اند در حقیقت نوعی زمینه در ذهن خود به‌وجود آورده‌اند که برای آنها دارای ”معنی“ بوده است. وقتی‌که دانشجویان از کلمات داستانی می‌سازند، هر قسمت از داستان که شامل یک یا چند لغت از آن فهرست است، به‌صورت تصویر ذهنی در حافظه او ذخیره می‌شود، که این قسمت‌ها در مجموع به یکدیگر مربوط بوده و کل داستان را می‌سازد. وقتی در هنگام بازیابی، لغت اول فهرست به دانشجو داده می‌شود، زمینه اصلی داستان به خاطر می‌آید و لغت‌ها را به یاد می‌آورد.

۴. ثبت اندیشه‌ها و مفاهیم و حوادث به‌وسیله ”طبقه‌بندی“ آسان‌تر می‌شود. این فن بسیار معمول بوده و رایج است.

طبقه‌بندی ”رده‌بندی“ از یک طرف عبارت از گروه‌بندی داده‌های مشابه، و از طرف دیگر مربوط کردن این داده‌ها به یک گروه کلی‌تر است. طبقه‌بندی معمولاً به دو شکل صورت می‌گیرد:

● طبقه‌بندی طبیعی و طبقه‌بندی مصنوعی

طبقه‌بندی طبیعی همان روشی است که در درس‌هائی مثل زیست و جغرافیا و... استفاده می‌کنیم. مثلاً وقتی موجود زنده‌ای را با توجه به ویژگی‌های مشترک با موجودات دیگر در یک گروه قرار می‌دهیم، این یک نوع طبقه‌بندی طبیعی است. در حالی‌که نظام الفبائی که در تنظیم فرهنگ‌ها، دایرهٔ‌المعارف‌ها، فهرست کتاب‌های یک نویسنده و... به‌کار می‌رود، نمونه‌هائی از طبقه‌بندی مصنوعی است.

فن طبقه‌بندی توسط معلم در کلاس فراوان استفاده می‌شود. تجربه کرده‌اید معلمانی که مطالب درسی را سازمان‌یافته و به‌صورت طبقه‌بندی در پای تخته ارائه می‌دهند، بهتر به ذهن شما سپرده می‌شود.

حال اگر این طبقه‌بندی به‌وسیله خودتان صورت گیرد، دارای اثرات بیشتری خواهد بود. به‌وسیله طبقه‌بندی یا سازمان دادن ”سد حافظه“ شکسته می‌شود و مطالب به‌صورت دسته‌های به یادماندنی آموخته می‌شوند. این دسته‌های کوچک با دسته‌های کوچک دیگر به هم گره خورده، دسته‌های بزرگ‌تری را تشکیل می‌دهند. بنابراین تلاش کنید که موضوع را برحسب بخش‌های طبیعی آن، ”اگر داشته باشد“ جدا کنید و اگر ندارد از یک طبقه‌بندی مصنوعی مانند: الفبائی کردن، شماره‌گذاری و یا هر روش آسان‌تری، برای جدا کردن موضوع استفاده کنید.

به هنگام طبقه‌بندی مطالب چنان‌چه اجزاء و رئوس مطالب آن‌قدر زیاد باشد که به‌طور افقی در صفحه جا نگیرد، می‌توان خطوط شاخه‌ها را از بالا به پائین رسم کرد. می‌توان فواصل را طوری تنظیم کرد که جا برای ذکر مشخصات و خاصه‌های هر طبقه باشد.

طبقه‌بندی و خلاصه‌ای که توام با شکل و تصویر جزئیات مهم باشد، بهتر در ذهن می‌ماند. در هنگام چنین خلاصه‌هائی به‌علت مراجعه مکرر به متن برای نوشتن کلمات و عبارات اساسی به خاطر تکرار زیاد که در عین حال توام با تفریح نقاشی است و چشم نیز همه چیز را می‌بیند و تجسم آن در مغز آسان می‌گردد، مطالب را خیلی خوب و عمقی فرا گرفته و به خاطر می‌سپاریم.

ابراهیم حلت‌آبادی‌فراهانی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.