چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

با شب زنده داران تا مقام شفاعت


با شب زنده داران تا مقام شفاعت

یکی از راه های کوتاه و آسان اسلام برای رسیدن به درجات و مقامات والا, شب زنده داری و تهجد است

یکی از راه های کوتاه و آسان اسلام برای رسیدن به درجات و مقامات والا، شب زنده داری و تهجد است. تهجد به نوعی خاص از احیا و بیداری شب گفته می شود که در آن شخص برای ذکر الهی بیدار می ماند و با خواندن قرآن و نماز به عنوان دو مصداق کامل ذکر، خود را برای پرواز و سلوکی عاشقانه و عارفانه آماده می سازد.

طبق گزارش قرآن شب زنده داران، این پروازهای شبانه و عارفانه و عاشقانه خود را تا زمانی ادامه می دهند که به مرتبه یقین برسند که نوعی مرگ و فنای اختیاری است. در این زمان است که به حکم قرب فرایض و نوافل، دیگر میان بنده و معبود فاصله ای جز عبودیت و الوهیت نمی ماند و سخن بنده و عملش عین سخن خدا و عمل اوست و غضب و رحمت خدا در بنده و غضب و رحمت بنده در غضب و رحمت خداوند ظهور می یابد. بدین ترتیب با اشاره به مقام فنای خود می گویند: «نزلونا عن الربوبیه و قولوافینا ما شئتم».

دراین مقام است که شفاعت در آن حد، از آن ایشان است به طوری که رضایت خدا و ایشان یگانه می شود و رحمت الهی بر غضب وی پیشی می گیرد و بسیاری از انسانها به سبب حساب آسان و الهی به عنوان اصحاب یمین وارد بهشت می شوند و از مردان اعراف که در مقام شفاعت نشسته ا ند بهره مند می گردند.

نویسنده در مطلب حاضر با بررسی آموزه ها و آیات قرآنی بر آن است تا مقام شب زنده داران و اهل تهجد و ذکر شبانه را بنمایاند و همگان را تشویق به حضور در این بزم عاشقانه و عارفانه شبانه الهی نماید. باهم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

● پرواز شبانه تا مقام فنا و محو

شب در آموزه های قرآنی، زمان اقتدار انسانی و پروازهای بلند به سوی آسمان معنویت و عرفان است. اگر انسان در روز، گرفتار سبح طویل و غرق در نیازها و خواسته های مادی و دنیایی است و به حکم طبیعت مادی و غرایزش، نیاز دارد تا در جست وجوی اموری از جمله خوراکی ها و آشامیدنی ها باشد و بخشی از ماموریت و تکلیف الهی را به عنوان آبادسازی زمین انجام دهد، ولی شب، زمان آرامش تن و پرواز جان آدمی است.

انسان در شب در سکوتی سهمگین و به دور از هرگونه هیاهو و رنگ های فریبنده دنیوی و آرایه ها و زینت های آن، فرصتی می یابد تا جز آسمان بلند معنویت را نبیند.

این گونه است که به انوار ستارگان آسمانی می آویزد و به همراه ریسمان آویخته میان زمین و آسمان یعنی قرآن و ذکر الهی و با توسل به اهل بیت معصوم(ع)، به سوی آسمان اوج می گیرد و در رقص نور و نورانیت به مقام فنا و محو می رسد و در مقام قدس به رقص میان عبودیت و ربوبیت می پردازد. او آمیخته بر ریسمان نورانی حق، همه مراحل و مراتب حضرات پنج گانه را سیر می کند و گاه چنان در مقام نزول رحمانی است که با انسانها برخاک می نشیند و ابوترابش خوانند و گاه چنان در مقام قدس می پرد که مقام علی اعلی را می گذراند و جبرئیل را فرو می نهد و در قاب قوسین او ادنی (نجم آیه ۹) جا می گیرد و فریاد «سلونی قبل ان تفقدونی» سر می دهد تا جایی که اگر ترس از گرفتاری کفر ترسائیان نبود، در فضیلت این انسان کامل و تمام چنان می گفتند که بیرون از دایره وهم و خیال بود.

بنابراین کسی که در این مسیر، پرواز اختصاصی را به دست آورده است، در مقام و منزلتی می نشیند که دیگر تفاوتی میان خدا و بنده جز عبودیت و الوهیت باقی نمی ماند و همه صفات الهی حتی اسمای برگزیده نیز در وی تجلی و ظهور می یابد و شماری به دام می افتند و دعوی الوهیت برای او می کنند چنان که برای حضرت عیسی بن مریم(ع) کردند.

از کسانی که دراین پروازهای اختصاصی بر بال انوار الهی سوار شده اند و به مقام محو و فنا رسیده اند، می توان از پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) به حکم یکتایی و یگانگی در مقام نوری و نفسی اشاره کرد. روایات بسیاری درباره این مقام ایشان وارد شده است که از جمله می توان به روایاتی چون روایات ذیل اشاره کرد: امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «لاتتجاوزوا بنا العبودیه، ثم قولو فینا ما شئتم و لن تبلغوا، و ایاکم و الغلو کغلو النصاری فانی بریء من الغالین (الاحتجاج ج ۲/۳۲) از امام صادق(ع): اجعلونا عبیدا مخلوقین و قولوا فینا ماشئتم)

(الثاقب فی المناقب/ ۴۰۲، الخرائج ج ۲/۷۳۵).

آن چه در این روایات به سالکان طریق حقیقت و فنا نشان داده شده بخشی از هزاران است که در آیات و روایات بیان شده است. اما همین اشارات صریح و کوتاه برای کسانی که می خواهند با پیروی از این اسوه های کامل بدان برسند کفایت می کند.

● پروازهای شبانه با ما چه می کند؟

شاید پاسخ به این پرسش از همین مطالب کوتاه پیشین به خوبی به دست آمده باشد، ولی برای روشن شدن بهتر مطلب، نگاهی گذرا به مقام اقتداری تهجد و شب زنده داری های سالکان طریق حق و حقیقت افکنده می شود که در آیات قرآنی بیان شده است.

کسانی که پس از کسب روزی حلال و سبح طویل و شنا در زندگی روزانه، به ساحل شب رسیده اند، می توانند با طلوع نخستین انوار ستارگان، خود را برای پروازهای خاص و شبانه به آسمان وحدت و یکتایی و یگانگی آماده کنند. هرچه از شب می گذرد و سیاهی آن قوی تر و آرایه ها و زینت های دنیوی در پس تاریکی محو می شود، دل های آدمی به انوار رحمانی روشن تر و روشن ترمی شود.

کسانی که بتوانند احیای شبانه داشته باشند و تنها دمی اندک در بستر شب بخوابند و بقیه را بیدار باشند، در یک فرایندی متاثر از امواج نورانیت شب قرار گرفته و دل ها و بال های پرواز همانند پروانه از دل کرم تن بیرون می زند و آماده پرواز در گرد خورشید حق و تن زدن به آن می شود.

دراین تهجدهای شبانه می توان اندک اندک فارغ از هیاهوی رنگ و نام و نشان، تغییر شکل و ماهیت داد و پوست انداخت و حقیقت وجود نورانی خویش را آشکار کرد. نخستین اثر این پوست اندازی، دوری از ماده و مادیات و دغدغه های آن است که آرامش را از دل و جان سلب می کند. بطوری که خداوند از آن به عنوان نخستین اثر برای پروازهای شبانه یاد می کند و در آیه ۱۳۰ سوره طه به آرامش و رضایت اشاره می کند که از راه تهجد و شب زنده داری به دست می آید.

البته همان گونه که برای ایمان مراتب بسیاری است، برای رضایت نیز مراتب فراوانی است که آرامش جان و روح، کف این مراتب است و چنان که پس از این بیان می شود شفاعت نسبت به دیگران و ورود به جنت ذات و رضوان الهی از مراتب عالی آن می باشد.

شب زنده داری اگر در تمام شب اتفاق افتد، می تواند آثار بسیار بزرگ و شگفت انگیزی به جا گذارد؛ زیرا انسان این گونه می تواند از تمام ظرفیت شب بهره گیرد و افزون بر تکلیف عبادت بیست و چهار ساعته، خود را برای متاله (خدایی) شدن آماده سازد؛ زیرا خداوند کسی است که هرگز خواب و چرت، وی را فرا نمی گیرد و همواره بیدار و هوشیار است و بی آنکه اصرار و پافشاری آفریده ها او را خسته سازد و یا مشغول دارد به ربوبیت همه هستی و پروردگاری آن ها می پردازد.

انسانی که متاله شود نیز این گونه است؛ زیرا اگر کنه و باطن عبودیت، همان مقام ربوبیت و خلافت الهی باشد، می بایست شخص از این طریق به همه صفات الهی از جمله «لاتاخذه سنه و لانوم» دست یابد.

از پیامبر(ص) روایت شده است که هرگز دل و حتی هر دو چشم وی به خواب نمی رفت و بیدار و هشیار بوده است، زیرا آن حضرت انسان کامل و تمامی بود که می توان از وی به عنوان مظهر کامل و تمام صفات الله بلکه عبده یاد کرد. بنابراین عبدالله و یا عبده بودن پیامبر(ص) به معنای متاله شدن وی است که از جمله رهایی از هرگونه خواب و چرت است. از این رو پیامبر(ص) در تمام عمر مبارکش نخوابید و چرت نزد (هر چند خواب ظاهری را داشته است)؛ زیرا در هنگام خواب ظاهری، چشمی از وی بیدار بود و ذکر به دوام داشت. در همین راستا، امیر مؤمنان علی(ع) به حکم یکتایی با آن حضرت(ص) در نفس، براساس آیه مباهله، و دیگر معصومان به حکم وحدت در نورانیت، چنین بودند و هرگز خواب کامل و مطلق بلکه چرت بر آنان غلبه نمی کرد و چشم هایشان به تبع دل هایشان، بیدار و هوشیار به ذکر الهی بود.

خداوند در آیاتی چند از مؤمنان می خواهد تا از روش آسان پروازی پیامبر(ص) استفاده کنند و شب ها را به قیام ذکر الهی مشغول شوند و با سجده بندگی به مقام ربوبیت و خلافت عبودیتی دست یابند و با متاله شدن، خود را به جایگاه های خاص برسانند که مخصوص خلیفه الهی است. (آل عمران آیه۱۱۳ و زمر آیه۹)

این که شب زنده داری و تهجد شبانه و احیای آن این اندازه در آموزه های قرآنی و اسلامی از ارزش و اعتبار خاص برخوردار می باشد از آن روست که فرصت متاله (خدایی) شدن و پرواز به سوی آن بیش از پیش در این زمان فراهم است. (همان)

● آثار تهجد

انسان با تهجد و پروازهای شبانه اش می تواند به اصلاح اموری بپردازد که غفلت رنگ های روز و سبح طویل آن سبب می شود. از این رو خداوند تهجد و قیام شب را به عنوان عمل صالح برمی شمارد که زمینه برای اصلاح خود و دیگری را فراهم می آورد و آدمی را به جرگه صالحان وارد می سازد. (آل عمران آیات ۱۱۳ و ۱۱۴)

● مقام محسنان

دست یابی به مقام محسنان نیز از طریق تهجد در آیات۱۶ و ۱۷ سوره ذاریات بیان شده است. این مقام همانند مقام صالحان، از مقامات بلندی است که در پرواز شبانه به دست می آید و سالکان را به حقایق و مراتبی از انسانیت می رساند که به دور از اندیشه و خیال انسان های غرق در مادیات و زندگی روزانه است.

آیات بسیاری به مقام صالحان و محسنان اشاره داشته و به تفصیل درباره رفتارها و اندیشه ها و برکات و آثار آن سخن به میان آورده است که تبیین و تشریح آن در این مجال نمی گنجد. کوتاه سخن آن که کسانی که خداوند در سوره نخست فاتحه الکتاب از آنان به نعمت داده شدگان یاد کرده که در صراط مستقیم بوده و از غضب و ضلالت دور هستند، همین افراد می باشند.

● حضور قلب

حضور در شب با بیداری و ذکر آن، همان گونه که غفلت را از دل و جان آدمی می زداید، موجب حضور قلب می شود. این گونه است که شخص، خود را در محضر الهی می یابد که به طور مستقیم از هدایت و ربوبیت وی بهره مند می شود و به سبب نگاه ناظر محترم از هرگونه خطا و اشتباه خود را مصون می دارد.

حضور قلبی که در سایه شب زنده داری به دست می آید (مزمل آیه ۶) حضور در محضر خداوند است، به گونه ای که خداوند را ناظر بر خود و خود را ناظر بر خداوند می یابد و چشم دلش به جمال و جلال الهی روشن می شود. بطوری که دلش میان خوف و رجا به حرکت درمی آید. گاه عظمت و جلال الهی، وی را می گیرد و از هرگونه خطا و اشتباه خرد و کلان می هراسد و خشیت، جانش را می فشارد و گاه دیگر، چشم به جمال الهی می افکند و سرور و شادی، جانش را سرشار و لبریز می کند. سنگینی شب به سبب سنگینی حضور در محضر خداوند برای وی تحقق می یابد و در پیشگاه با عظمت الهی، با قلبی خاشع و خاضع، به همان عصمتی دست می یابد که هرگونه خطا و اشتباه را نیز از وی سلب می کند، زیرا این حضور است که هرگونه غفلتی را برنمی تابد.

بدین ترتیب همه وجودش، حق و حقیقت می شود و از باطل در آن خبری نیست. کسانی که این مسیر را طی می کنند پیامبر(ص) را در نهایت آن می بینند.

● مقام آمادگی دریافت وحی

کسی که از مسیر پیامبری می رود در نهایت در محضر خداوند با جان محمدی(ص) پیوند می خورد و نفس و اهل بیت وی می شود «سلمان منا اهل البیت»، از همان چیزهایی اطلاع می یابد که نفس پیامبر(ص) از آن آگاه است و هنگام نزول جبرئیل وی را می بیند و سخنان و وحی را درک می کند و می شنود. بنابراین شنیدن وحی که قول ثقیل (مزمل آیات ۲ و ۵) است برای وی امری طبیعی است.

البته از آن جایی که مأمور به ابلاغ نیست، از آن چه به سبب یکتایی و یگانگی بانفس یا مقام اتصال با اهل بیت(ع) به دست می آورد، سخنی نمی گوید. بنابراین می توان گفت که هر کسی که از راه تهجد و مسیر پیامبر(ص) به این مقامات رسید و متاله شد، آمادگی دریافت وحی را دارد هر چند که پیامبر نباشد؛ زیرا پیامبر برگزیده الهی از میان این افراد به اراده و مشیت الهی می باشد: الله اعلم حیث یجعل رسالته.

در روایات وقتی از مقام لقمان و یا خضر سخن به میان آمده این معنا مورد تأکید بوده که آنان انسان های کاملی هستند که قابلیت پیامبری را دارا بودند ولی به هر علتی نخواسته اند به آن وارد شوند و یا خداوند از ایشان چنین مأموریتی را نخواسته است. این بدان معناست که انسان های کامل می توانند پیامبر باشند و می توانند به این مسئولیت و مأموریت نرسند و یا خداوند نفرستد.

با این همه این معنا از آیات قرآنی به دست می آید که انسان ها می توانند با تهجد و پیروی از صراط مستقیم الهی به مقام آمادگی دریافت وحی و حتی قول ثقیلی چون قرآن برسند. (مزمل آیات ۲ و ۵)

هر مقامی از مقامات انسانی کارکردهای چندگانه ای دارد. به این معنا که هم در ذات شخص تأثیرگذار می باشد و هم در مقام ربوبیت و خلافت در دیگران، آثار و پیامدهای آن آشکار می شود. کسانی که به هر مقامی از مقامات می رسند و اسمی از اسمای الهی را در خود کامل و تمام می کنند، در همان مقام و اسم، مأموریت ربوبیت و پروردگاری می یابند. از این رو در آیات قرآنی از جمله سوره عصر سخن از توصیه به صبر و دستگیری دیگران پس از رسیدن به حق و عمل صالح است. این دستگیری و دعوت و توصیه به دیگران یا ولایت عمومی و امر به معروف و نهی از منکر و دیگر اشکال آن، در حقیقت بازتاب همان مقام ربوبیتی است که پس از هر تاله و خداگونه شدن و رنگ خدایی یافتن تحقق می یابد.

● مقام شفاعت

یکی ازمقامات ربوبی و پروردگاری انسان کاملی که از راه تهجد و یا هر راه دیگر مشروع به آن رسیده است، دست یابی به مقام شفاعت است که در آیه ۷۹ سوره اسراء از آن به مقام محمود (مجمع البیان، ج ۵ و ۶، ص ۶۷۱) و در آیه ۱۳۰ طه از آن به مقام رضا یاد شده است. (مجمع البیان، ج ۷ و ۸، ص ۵۸)

در روایات است که خداوند در روز رستاخیز تا آن اندازه به حضرت ختمی مرتبت اذن می دهد که هر کسی را شفاعت کند تا وی خشنود و راضی شود. این گونه است که همه کسانی که محب اهل بیت(ع) هستند به مردان اعراف یعنی چهارده معصوم(ع) نگاه می کنند و منتظرند تا گوشه نگاهی به ایشان کنند و ایشان را از دوزخ برهانند و به بهشت برسانند. کسانی که به حبل متین و آویخته میان آسمان و زمین یعنی قرآن منزل با رسول و انفسنا (اهل بیت) تمسک و توسل جسته اند و یا حب و دوستی ایشان را در دل های خویش زنده نگه داشته اند، امید رهایی در اعراف را دارند.

به هر حال دست یابی به این مقامات عالی چون شفاعت برای هر کسی شدنی است به شرط آن که به پیروی و تمسک و توسل به آموزه های وحیانی و ریسمان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) در مسیری گام بردارد که ایشان برداشتند و از جمله آن، راه شب است.

سخن در این باره بسیار است و مثنوی هفتاد من کاغذ می شود؛ زیرا سخن از وحی است که بی نهایت است و اگر همه درخت ها قلم و همه دریاها جوهر شوند نمی توان بخشی از آن را نوشت. بنابراین در این جا به همین مقدار بسنده می شود.پرواز شبانه تا مقام فنا و محو

شب در آموزه های قرآنی، زمان اقتدار انسانی و پروازهای بلند به سوی آسمان معنویت و عرفان است. اگر انسان در روز، گرفتار سبح طویل و غرق در نیازها و خواسته های مادی و دنیایی است و به حکم طبیعت مادی و غرایزش، نیاز دارد تا در جست وجوی اموری از جمله خوراکی ها و آشامیدنی ها باشد و بخشی از ماموریت و تکلیف الهی را به عنوان آبادسازی زمین انجام دهد، ولی شب، زمان آرامش تن و پرواز جان آدمی است.

انسان در شب در سکوتی سهمگین و به دور از هرگونه هیاهو و رنگ های فریبنده دنیوی و آرایه ها و زینت های آن، فرصتی می یابد تا جز آسمان بلند معنویت را نبیند.

این گونه است که به انوار ستارگان آسمانی می آویزد و به همراه ریسمان آویخته میان زمین و آسمان یعنی قرآن و ذکر الهی و با توسل به اهل بیت معصوم(ع)، به سوی آسمان اوج می گیرد و در رقص نور و نورانیت به مقام فنا و محو می رسد و در مقام قدس به رقص میان عبودیت و ربوبیت می پردازد. او آمیخته بر ریسمان نورانی حق، همه مراحل و مراتب حضرات پنج گانه را سیر می کند و گاه چنان در مقام نزول رحمانی است که با انسانها برخاک می نشیند و ابوترابش خوانند و گاه چنان در مقام قدس می پرد که مقام علی اعلی را می گذراند و جبرئیل را فرو می نهد و در قاب قوسین او ادنی (نجم آیه ۹) جا می گیرد و فریاد «سلونی قبل ان تفقدونی» سر می دهد تا جایی که اگر ترس از گرفتاری کفر ترسائیان نبود، در فضیلت این انسان کامل و تمام چنان می گفتند که بیرون از دایره وهم و خیال بود.

بنابراین کسی که در این مسیر، پرواز اختصاصی را به دست آورده است، در مقام و منزلتی می نشیند که دیگر تفاوتی میان خدا و بنده جز عبودیت و الوهیت باقی نمی ماند و همه صفات الهی حتی اسمای برگزیده نیز در وی تجلی و ظهور می یابد و شماری به دام می افتند و دعوی الوهیت برای او می کنند چنان که برای حضرت عیسی بن مریم(ع) کردند.

از کسانی که دراین پروازهای اختصاصی بر بال انوار الهی سوار شده اند و به مقام محو و فنا رسیده اند، می توان از پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) به حکم یکتایی و یگانگی در مقام نوری و نفسی اشاره کرد. روایات بسیاری درباره این مقام ایشان وارد شده است که از جمله می توان به روایاتی چون روایات ذیل اشاره کرد: امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «لاتتجاوزوا بنا العبودیه، ثم قولو فینا ما شئتم و لن تبلغوا، و ایاکم و الغلو کغلو النصاری فانی بریء من الغالین (الاحتجاج ج ۲/۳۲) از امام صادق(ع): اجعلونا عبیدا مخلوقین و قولوا فینا ماشئتم)

(الثاقب فی المناقب/ ۴۰۲، الخرائج ج ۲/۷۳۵).

آن چه در این روایات به سالکان طریق حقیقت و فنا نشان داده شده بخشی از هزاران است که در آیات و روایات بیان شده است. اما همین اشارات صریح و کوتاه برای کسانی که می خواهند با پیروی از این اسوه های کامل بدان برسند کفایت می کند.

● پروازهای شبانه با ما چه می کند؟

شاید پاسخ به این پرسش از همین مطالب کوتاه پیشین به خوبی به دست آمده باشد، ولی برای روشن شدن بهتر مطلب، نگاهی گذرا به مقام اقتداری تهجد و شب زنده داری های سالکان طریق حق و حقیقت افکنده می شود که در آیات قرآنی بیان شده است.

کسانی که پس از کسب روزی حلال و سبح طویل و شنا در زندگی روزانه، به ساحل شب رسیده اند، می توانند با طلوع نخستین انوار ستارگان، خود را برای پروازهای خاص و شبانه به آسمان وحدت و یکتایی و یگانگی آماده کنند. هرچه از شب می گذرد و سیاهی آن قوی تر و آرایه ها و زینت های دنیوی در پس تاریکی محو می شود، دل های آدمی به انوار رحمانی روشن تر و روشن ترمی شود.

کسانی که بتوانند احیای شبانه داشته باشند و تنها دمی اندک در بستر شب بخوابند و بقیه را بیدار باشند، در یک فرایندی متاثر از امواج نورانیت شب قرار گرفته و دل ها و بال های پرواز همانند پروانه از دل کرم تن بیرون می زند و آماده پرواز در گرد خورشید حق و تن زدن به آن می شود.

دراین تهجدهای شبانه می توان اندک اندک فارغ از هیاهوی رنگ و نام و نشان، تغییر شکل و ماهیت داد و پوست انداخت و حقیقت وجود نورانی خویش را آشکار کرد. نخستین اثر این پوست اندازی، دوری از ماده و مادیات و دغدغه های آن است که آرامش را از دل و جان سلب می کند. بطوری که خداوند از آن به عنوان نخستین اثر برای پروازهای شبانه یاد می کند و در آیه ۱۳۰ سوره طه به آرامش و رضایت اشاره می کند که از راه تهجد و شب زنده داری به دست می آید.

البته همان گونه که برای ایمان مراتب بسیاری است، برای رضایت نیز مراتب فراوانی است که آرامش جان و روح، کف این مراتب است و چنان که پس از این بیان می شود شفاعت نسبت به دیگران و ورود به جنت ذات و رضوان الهی از مراتب عالی آن می باشد.

شب زنده داری اگر در تمام شب اتفاق افتد، می تواند آثار بسیار بزرگ و شگفت انگیزی به جا گذارد؛ زیرا انسان این گونه می تواند از تمام ظرفیت شب بهره گیرد و افزون بر تکلیف عبادت بیست و چهار ساعته، خود را برای متاله (خدایی) شدن آماده سازد؛ زیرا خداوند کسی است که هرگز خواب و چرت، وی را فرا نمی گیرد و همواره بیدار و هوشیار است و بی آنکه اصرار و پافشاری آفریده ها او را خسته سازد و یا مشغول دارد به ربوبیت همه هستی و پروردگاری آن ها می پردازد.

انسانی که متاله شود نیز این گونه است؛ زیرا اگر کنه و باطن عبودیت، همان مقام ربوبیت و خلافت الهی باشد، می بایست شخص از این طریق به همه صفات الهی از جمله «لاتاخذه سنه و لانوم» دست یابد.

از پیامبر(ص) روایت شده است که هرگز دل و حتی هر دو چشم وی به خواب نمی رفت و بیدار و هشیار بوده است، زیرا آن حضرت انسان کامل و تمامی بود که می توان از وی به عنوان مظهر کامل و تمام صفات الله بلکه عبده یاد کرد. بنابراین عبدالله و یا عبده بودن پیامبر(ص) به معنای متاله شدن وی است که از جمله رهایی از هرگونه خواب و چرت است. از این رو پیامبر(ص) در تمام عمر مبارکش نخوابید و چرت نزد (هر چند خواب ظاهری را داشته است)؛ زیرا در هنگام خواب ظاهری، چشمی از وی بیدار بود و ذکر به دوام داشت. در همین راستا، امیر مؤمنان علی(ع) به حکم یکتایی با آن حضرت(ص) در نفس، براساس آیه مباهله، و دیگر معصومان به حکم وحدت در نورانیت، چنین بودند و هرگز خواب کامل و مطلق بلکه چرت بر آنان غلبه نمی کرد و چشم هایشان به تبع دل هایشان، بیدار و هوشیار به ذکر الهی بود.

خداوند در آیاتی چند از مؤمنان می خواهد تا از روش آسان پروازی پیامبر(ص) استفاده کنند و شب ها را به قیام ذکر الهی مشغول شوند و با سجده بندگی به مقام ربوبیت و خلافت عبودیتی دست یابند و با متاله شدن، خود را به جایگاه های خاص برسانند که مخصوص خلیفه الهی است. (آل عمران آیه۱۱۳ و زمر آیه۹)

این که شب زنده داری و تهجد شبانه و احیای آن این اندازه در آموزه های قرآنی و اسلامی از ارزش و اعتبار خاص برخوردار می باشد از آن روست که فرصت متاله (خدایی) شدن و پرواز به سوی آن بیش از پیش در این زمان فراهم است. (همان)

● آثار تهجد

انسان با تهجد و پروازهای شبانه اش می تواند به اصلاح اموری بپردازد که غفلت رنگ های روز و سبح طویل آن سبب می شود. از این رو خداوند تهجد و قیام شب را به عنوان عمل صالح برمی شمارد که زمینه برای اصلاح خود و دیگری را فراهم می آورد و آدمی را به جرگه صالحان وارد می سازد. (آل عمران آیات ۱۱۳ و ۱۱۴)

● مقام محسنان

دست یابی به مقام محسنان نیز از طریق تهجد در آیات۱۶ و ۱۷ سوره ذاریات بیان شده است. این مقام همانند مقام صالحان، از مقامات بلندی است که در پرواز شبانه به دست می آید و سالکان را به حقایق و مراتبی از انسانیت می رساند که به دور از اندیشه و خیال انسان های غرق در مادیات و زندگی روزانه است.

آیات بسیاری به مقام صالحان و محسنان اشاره داشته و به تفصیل درباره رفتارها و اندیشه ها و برکات و آثار آن سخن به میان آورده است که تبیین و تشریح آن در این مجال نمی گنجد. کوتاه سخن آن که کسانی که خداوند در سوره نخست فاتحه الکتاب از آنان به نعمت داده شدگان یاد کرده که در صراط مستقیم بوده و از غضب و ضلالت دور هستند، همین افراد می باشند.

● حضور قلب

حضور در شب با بیداری و ذکر آن، همان گونه که غفلت را از دل و جان آدمی می زداید، موجب حضور قلب می شود. این گونه است که شخص، خود را در محضر الهی می یابد که به طور مستقیم از هدایت و ربوبیت وی بهره مند می شود و به سبب نگاه ناظر محترم از هرگونه خطا و اشتباه خود را مصون می دارد.

حضور قلبی که در سایه شب زنده داری به دست می آید (مزمل آیه ۶) حضور در محضر خداوند است، به گونه ای که خداوند را ناظر بر خود و خود را ناظر بر خداوند می یابد و چشم دلش به جمال و جلال الهی روشن می شود. بطوری که دلش میان خوف و رجا به حرکت درمی آید. گاه عظمت و جلال الهی، وی را می گیرد و از هرگونه خطا و اشتباه خرد و کلان می هراسد و خشیت، جانش را می فشارد و گاه دیگر، چشم به جمال الهی می افکند و سرور و شادی، جانش را سرشار و لبریز می کند. سنگینی شب به سبب سنگینی حضور در محضر خداوند برای وی تحقق می یابد و در پیشگاه با عظمت الهی، با قلبی خاشع و خاضع، به همان عصمتی دست می یابد که هرگونه خطا و اشتباه را نیز از وی سلب می کند، زیرا این حضور است که هرگونه غفلتی را برنمی تابد.

بدین ترتیب همه وجودش، حق و حقیقت می شود و از باطل در آن خبری نیست. کسانی که این مسیر را طی می کنند پیامبر(ص) را در نهایت آن می بینند.

● مقام آمادگی دریافت وحی

کسی که از مسیر پیامبری می رود در نهایت در محضر خداوند با جان محمدی(ص) پیوند می خورد و نفس و اهل بیت وی می شود «سلمان منا اهل البیت»، از همان چیزهایی اطلاع می یابد که نفس پیامبر(ص) از آن آگاه است و هنگام نزول جبرئیل وی را می بیند و سخنان و وحی را درک می کند و می شنود. بنابراین شنیدن وحی که قول ثقیل (مزمل آیات ۲ و ۵) است برای وی امری طبیعی است.

البته از آن جایی که مأمور به ابلاغ نیست، از آن چه به سبب یکتایی و یگانگی بانفس یا مقام اتصال با اهل بیت(ع) به دست می آورد، سخنی نمی گوید. بنابراین می توان گفت که هر کسی که از راه تهجد و مسیر پیامبر(ص) به این مقامات رسید و متاله شد، آمادگی دریافت وحی را دارد هر چند که پیامبر نباشد؛ زیرا پیامبر برگزیده الهی از میان این افراد به اراده و مشیت الهی می باشد: الله اعلم حیث یجعل رسالته.

در روایات وقتی از مقام لقمان و یا خضر سخن به میان آمده این معنا مورد تأکید بوده که آنان انسان های کاملی هستند که قابلیت پیامبری را دارا بودند ولی به هر علتی نخواسته اند به آن وارد شوند و یا خداوند از ایشان چنین مأموریتی را نخواسته است. این بدان معناست که انسان های کامل می توانند پیامبر باشند و می توانند به این مسئولیت و مأموریت نرسند و یا خداوند نفرستد.

با این همه این معنا از آیات قرآنی به دست می آید که انسان ها می توانند با تهجد و پیروی از صراط مستقیم الهی به مقام آمادگی دریافت وحی و حتی قول ثقیلی چون قرآن برسند. (مزمل آیات ۲ و ۵)

هر مقامی از مقامات انسانی کارکردهای چندگانه ای دارد. به این معنا که هم در ذات شخص تأثیرگذار می باشد و هم در مقام ربوبیت و خلافت در دیگران، آثار و پیامدهای آن آشکار می شود. کسانی که به هر مقامی از مقامات می رسند و اسمی از اسمای الهی را در خود کامل و تمام می کنند، در همان مقام و اسم، مأموریت ربوبیت و پروردگاری می یابند. از این رو در آیات قرآنی از جمله سوره عصر سخن از توصیه به صبر و دستگیری دیگران پس از رسیدن به حق و عمل صالح است. این دستگیری و دعوت و توصیه به دیگران یا ولایت عمومی و امر به معروف و نهی از منکر و دیگر اشکال آن، در حقیقت بازتاب همان مقام ربوبیتی است که پس از هر تاله و خداگونه شدن و رنگ خدایی یافتن تحقق می یابد.

● مقام شفاعت

یکی ازمقامات ربوبی و پروردگاری انسان کاملی که از راه تهجد و یا هر راه دیگر مشروع به آن رسیده است، دست یابی به مقام شفاعت است که در آیه ۹۷ سوره اسراء از آن به مقام محمود (مجمع البیان، ج ۵ و ۶، ص ۱۶۷) و در آیه ۱۳۰ طه از آن به مقام رضا یاد شده است. (مجمع البیان، ج ۷ و ۸، ص ۸۵)

در روایات است که خداوند در روز رستاخیز تا آن اندازه به حضرت ختمی مرتبت اذن می دهد که هر کسی را شفاعت کند تا وی خشنود و راضی شود. این گونه است که همه کسانی که محب اهل بیت(ع) هستند به مردان اعراف یعنی چهارده معصوم(ع) نگاه می کنند و منتظرند تا گوشه نگاهی به ایشان کنند و ایشان را از دوزخ برهانند و به بهشت برسانند. کسانی که به حبل متین و آویخته میان آسمان و زمین یعنی قرآن منزل با رسول و انفسنا (اهل بیت) تمسک و توسل جسته اند و یا حب و دوستی ایشان را در دل های خویش زنده نگه داشته اند، امید رهایی در اعراف را دارند.

به هر حال دست یابی به این مقامات عالی چون شفاعت برای هر کسی شدنی است به شرط آن که به پیروی و تمسک و توسل به آموزه های وحیانی و ریسمان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) در مسیری گام بردارد که ایشان برداشتند و از جمله آن، راه شب است.

سخن در این باره بسیار است و مثنوی هفتاد من کاغذ می شود؛ زیرا سخن از وحی است که بی نهایت است و اگر همه درخت ها قلم و همه دریاها جوهر شوند نمی توان بخشی از آن را نوشت. بنابراین در این جا به همین مقدار بسنده می شود.

حامد سرمدی