شهید مُدرّس در کودکی

در شرح حالِ شهید سیدحسن مدرّس ـ عالم برجسته و وارسته که در دوران حکومت رضاخان، با استبداد و بیدینی او مخالفت کرد ـ ‌، نوشته‌اند که: «تا نیمه‌های شب، نامه‌های رسیده از سوی مردم …

در شرح حالِ شهید سیدحسن مدرّس ـ عالم برجسته و وارسته که در دوران حکومت رضاخان، با استبداد و بیدینی او مخالفت کرد ـ ‌، نوشته‌اند که: «تا نیمه‌های شب، نامه‌های رسیده از سوی مردم را می‌خواند. بعد چند ساعتی می‌خوابید و سپس به مدرسهٔ سپهسالار می‌رفت و در آخر، برای ادای وظیفهٔ خویش به مجلس شورای ملی می‌آمد. او به علت کثرت کار، توجه چندانی به خانوادهٔ خویش نداشت.

وقتی پرسیدند:

ـ چرا به بچه‌های خود نمی‌رسید؟

گفت:

ـ تمام بچه‌های ایران، فرزندان من هستند. من اگر بتوانم کاری برای آنها بکنم، برای اینها هم کرده‌ام.

شهید مدّرس، سپس ادامه می‌دهد؛

ـ پدرمان در کودکی به ما آموخت که چگونه در مدّت شبانه‌روز، به یک وعده غذا قناعت ورزیم و پوشاک خود را تمیز نگهداریم تا در قید تهیهٔ پوشاک نباشیم. او، اجداد طاهرین ما را سرمشق قرار می‌داد و می‌گفت:

ـ حلم و بردباری را از جدّ بزرگوارمان رسول الله بیاموزیم.

شهامت و قناعت را از جدّ طاهرمان، علی بن ابیطالب یاد بگیریم و تسلیم‌ناپذیری در برابر زور و ستم را از جدّ شهیدمان، حسین بن علی(ع) فرا گیریم...

پدرم همیشه می‌گفت:

ـ کسی که به افراط در غذا و خواب عادت نکرده باشد و تنور شکم را، دم به دم نتافته باشد، در برابر زور تسلیم نمی‌شود و در مقابل زر و ثروت دنیا، اسیر و وسوسه نمی‌گردد.

برگرفته از کتاب حکایتها و لطیفه‌های تربیتی