دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

انقلاب تمدن و فرهنگ اسلامی


انقلاب تمدن و فرهنگ اسلامی

ما دو نوع انقلاب داریم , انقلابی كه تمدن را جابه جا و عوض می كند و انقلابی كه فرهنگ مردم را تكان داده و تغییر می دهد, یكی بیرونی و دیگری درونی است یكی آموزشی و دیگری تفكری است هدف اصلی انقلاب اسلامی دومی بود نه فقط اولی و ارزیابی ما در عهد و وفاق به انقلاب اسلامی و پیشرفت آن باید همین باشد

یكی از بالاترین حقایق زیبایی شناسی اسلامی وحدت آمالی آن است. از اصفهان گرفته تا قرناطه ، هنرهای زیبای اسلامی این سرزمین ها زمانی كه به سطح اسلامی ارتقائ پیدا كردند، به سوی درجه ابدی و بی نهایتی سوق داده شدند.

هنرهای زیبای اسلامی در طول تاریخ از سلیقه سخنوری در قرآن ، از گفتار در حدیث ، از شعر و خط عربی و فارسی و از ادبیات عقلانی و الهی و عرفانی استفاده فراوانی كرده است.

قرائت قرآن و اذان حتی برای آن عده كه به معنای معنوی و عربی آن دقیقا آشنا نباشند، یك تجربه و یك احساس درونی و ماورائ طبیعی است كه نمی توان آن را در آواز و صوت هنرهای دیگر مشاهده كرد.

آن عده از ناظران اروپایی و امریكایی كه هنرهای اسلامی را به نقد كشیدند، هیچ وقت به مغزشان خطور نكرد كه زیبایی شناسی اسلامی را با معیارهای غربی قضاوت می كنند و می بینند.

ذات هنرهای زیبا در یونان باستان در طبیعت گرایی نهفته بود و از احساسات ملموس و دنیوی سرچشمه می گرفت ، بدون این كه بتواند حتی آن را به درجه تكامل و تغییرپذیر خود انتقال دهد. در این گونه هنرها، انسان میزان هرگونه قیاس شد و شاخص همه سنجش ها.

رومی ها زیبایی شناسی یونانی را كه در مجسمه سازی خدایان مختلف تكمیل كرده بودند به الوهیت شخص امپراتور و مجسمه او را به مجسمه های خدایان امپراتوری تبدیل كردند. ادبیات تراژدی یونان و اختلاف و كشمكش در آن به موازات ایزدی مجسمه ها و انسان به عنوان خدایان به وجود آمد؛ زیرا كه جنگ و سلحشوری بین خدایان اجتناب ناپذیر بود و در یونان بود كه علم انسان شناسی به انسان پرستی تبدیل شد و انسان پرستی به مجسمه پرستی و بت پرستی به جنگ و ستیز خدایان و بالاخره به پیدایش ادبیات «تراژدی» آن زمان.

زیبایی شناسی اسلامی از آغاز از این مرزها عبور و به مناظر دیگر توجه كرد.

امتیاز اسلام این است كه اسلام بت پرستی را به هر شكلی باطل اعلام كرد و از این جهت امروز تنها اسلام است كه آزادی حقیقی را داراست. انقلاب اسلامی ایران خیزشی بود علیه هر نوع بت پرستی «مدرن» و هر نوع شكل گیری سیاسی و اقتصادی در این مسیر. اگر بت شكنی یك طرف این سكه انقلاب بود، طرف دیگر وحدت گرایی الهی بود. نمی شود انسان هم خودپرست باشد و هم خداپرست. همان طور كه نسخه های نسخی و كوفی قرآن و كلام خدا و هنر خطاطی و خوشنویسی در اسلام ، هنر ثبوت وحدت گردید و حروف فواصل معمولی خود را از دست داده و به هم پیوستگی آنها یك رسانه بصری به وجود آورد، به همان ترتیب نیز انقلاب اسلامی به ابعاد معنوی و مادی روز، روح جدید بخشید. انقلاب فكری ریشه هر انقلاب اصیل است و اصالت انقلاب اسلامی در وحدت گرایی و زیبایی شناسی الهی آن است.

امروز كه نزدیك به سه دهه از انقلاب اسلامی ایران گذشته است ، ما باید نگرش ایدئولوژی یك روایت تاریخی را كه دیالكتیك منطقی ، آن را به وحدت در عین افتراقش پیوند می دهد، شناسایی كنیم.

این زیبایی شناسی انقلاب اسلامی بود كه مرا از درون تكان داد و روحم را به تحول انداخت و به آرزویم رساند. همان طور كه بارها نوشته ام انقلاب اسلامی ایران آن انقلابی نیست كه بتوان آن را با انقلاب های دیگر مقایسه كرد. انقلاب اسلامی ایران یك انقلاب مقدس و وحدت گرای اسلامی بوده و برای درك و تبیین آن ما باید فراسوی مفاهیم و مدلولات مسلط بر علوم انسانی و اجتماعی كنونی برویم.

از موقعی كه جرقه های انقلاب اسلامی ایران نمایان شد، این ، دیدگاه من درباره این پدیده تاریخی بوده است.

امروز كه ۲۸سال از این انقلاب عظیم می گذرد بیش از مواقع دیگر به این موضوع معتقدم.اصل و پیدایش انسان از كجاست و ما به كجا می رویم؟

تمایز و گفتگوی انقلاب اسلامی با سایر انقلاب ها در تاریخ از اینجا شروع می شود. از دیدگاه علم غرب ، پیدایش و اصل انسان یك روند است. از دیدگاه علم و فرهنگ و تمدن اسلامی ، پیدایش و اصل انسان در خلقت است. خلقت و روند و جریان دو چیز متفاوت هستند. تمدن ادامه ترقی و پیشرفت زیرساخت های ملموسی است و نه معنوی. ولی عكس فرهنگ ، حضور متداوم ما در حس انتخاب و تبیین و بیان آزادی است.

ما دو نوع انقلاب داریم ، انقلابی كه تمدن را جابه جا و عوض می كند و انقلابی كه فرهنگ مردم را تكان داده و تغییر می دهد، یكی بیرونی و دیگری درونی است ! یكی آموزشی و دیگری تفكری است. هدف اصلی انقلاب اسلامی دومی بود نه فقط اولی و ارزیابی ما در عهد و وفاق به انقلاب اسلامی و پیشرفت آن باید همین باشد.

نویسنده:حمید مولانا