یکشنبه, ۱۰ تیر, ۱۴۰۳ / 30 June, 2024
مجله ویستا

تشدید تحریمات ضدایرانی


تشدید تحریمات ضدایرانی

انتخاب مسکو چه خواهد بود

شرق یا غرب؟ این سوالی است که همواره ذهن دولتمردان روسیه را به خود مشغول کرده است. بسیاری بر این باورند که عقاب دوسر کرملین به عنوان یکی از سمبلهای روسیه نماد بارزی از سیاست خارجی این کشور بوده و بدین معنی است که همزمان، یک نگاه حکومت به شرق و نگاه دیگر آن به غرب است. تحولات یک سال اخیر در روابط مسکو- واشنگتن گواه آن است که امروز روسها غرب را ترجیح داده و ضمن نگاه به شرق، عملا راه غرب را در پیش گرفته اند. این مساله، به ویژه در رابطه با مواضع اخیر روسیه در قبال ایران به خوبی مشهود است.

تنش های اخیر در روابط تهران- مسکو، به خصوص پس از رای مثبت روسیه به قطعنامه چهارم شورای امنیت علیه ایران، موجب شد تا بار دیگر روابط روسیه و ایران در کانون توجهات کارشناسان روس قرار گیرد. برخی چون تاتیانا استانووایا، رییس اداره تحلیل مرکز فناوری های سیاسی معتقدند که ایران هیچگاه برای کرملین شریک سیاسی اولویت دار نبوده و در خصوص ایران هنوز هم موضع قطعی در داخل رجال حاکم روسیه وجود ندارد. به همین خاطر این گروه بر این باورند که روابط میان ایران و روسیه متشنج تر از گذشته خواهد شد.

آنها روابط با غرب را در اولویت دانسته و معتقدند که روسیه باید از هر اقدامی که موجب ایجاد تنش در مناسباتش با غرب شود، خودداری نماید. به عنوان مثال، ایگور کاراتچنکو، رییس مرکز تحلیل معاملات جهانی تسلیحات و عضو شورای عمومی وابسته به وزارت دفاع روسیه معتقد است که اجرای قرار داد تحویل سیستم های پدافند موشکی اس-۳۰۰ به ایران می تواند به تنش های شدید سیاسی در روابط میان مسکو و همکاران غربی منجر گردد.

بر همین اساس، به اعتقاد وی در آینده نزدیک روسیه به طور کامل از هرگونه همکاری فنی- نظامی با تهران امتناع خواهد ورزید.

اما گروه دیگر عقب نشینی های روسیه در برابر آمریکا را به ضرر این کشور و نوعی شکست دیپلماتیک می دانند. آندری پارشف، نویسنده معروف کتاب «چرا روسیه آمریکا نیست» از جمله این افراد است که رای مثبت روسیه به قطعنامه ضد ایرانی شورای امنیت را احمقانه خوانده است. وادیم ماکارنکو، کارشناس مسائل خاورمیانه حمایت مسکو از سیاستهای آمریکا علیه ایران را به ضرر روسیه دانسته و ضمن تاکید بر اهمیت روابط تهران- مسکو و نقش مهم ایران در منطقه، معتقد است که کرملین باید در سیاست های خود در قبال ایران بازنگری نماید.

پتر اسکندروف، استاد تاریخ، پژوهشگر ارشد آکادمی علوم روسیه و مفسر روزنامه “ورمیا نووستی”‌ نیز معتقد است صدور قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان ملل متحد برای تحریم‌ها علیه ایران، می‌‌تواند به بزرگترین شکست سیاسی و دیپلماتیک روسیه طی سال‌‌های اخیر تبدیل شود. به اعتقاد وی، تأثیر منفی این تصمیم روسیه از عواقب اعلام خودسرانه استقلال کوزوو که روسیه مانند سابق مخالف آن است، شدیدتر و طولانی‌تر خواهد بود. اسکندروف بر این باور است که روسیه‌ همانند ‌سال‌‌های ۱۹۹۰ ‌سیاست گذشت‌های ‌یکجانبه در برابر ‌غرب را در پیش گرفته ‌و ‌اگر این کشور ‌به ‌حرکت خود ‌در ‌راستای ‌سیاست ‌غرب ‌نسبت ‌به ‌ایران ‌ادامه ‌دهد، ‌می‌‌تواند ‌یک ‌منطقه ‌بزرگ ‌و ‌نیز نقش ‌کلیدی ‌در ‌جهان ‌چند ‌قطبی ‌را ‌از ‌دست ‌بدهد.

به هر ترتیب، مقامات رسمی روسیه همواره تاکید می کنند که روسیه شدیدا با تلاش برخی کشورها برای تشدید یک طرفه تحریم های شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران یا کشور یا اشخاص ثالث از جمله جریمه و تحریم کمپانی هایی که با ایران همکاری دارند، مخالف است. اگرچه روسیه اخیرا در تشدید فشارها علیه ایران کاملا با غرب همسو شده و به چهارمین قطعنامه تحریم های شورای امنیت علیه ایران نیز رای مثبت داد، اما اکنون مقامات این کشور اظهار می کنند که علی رغم توافقات صورت گرفته و مخالفت روسیه با تحریم های یکجانبه علیه ایران، آمریکا و اتحادیه اروپا به خواسته های روسیه عمل نکرده و مسکو از این بابت دلسرد شده است. ظاهرا دولتمردان روسیه تازه متوجه شده اند که غرب چندان هم برای خواسته های کرملین اهمیتی قائل نبوده و تنها به رای موافق روسیه علیه ایران نیاز داشت.

در همین خصوص، آندره آریشف، کارشناس نشریه اینترنتی “بنیاد فرهنگ استراتژیک” طی مقاله ای که خبرگزاری “ریا نووستی” آن را منتشر کرده، می نویسد: وزارت امور خارجه روسیه تشدید تحریمات علیه ایران از سوی آمریکا و اروپا را “بروز خط مشی مغایر با اصول کار مشترک در گروه ۱+۵ و در چارچوب شورای امنیت سازمان ملل متحد” نامید و اعلام کرد که “قرار دادن خود بالاتر از شورای امنیت” را غیر قابل قبول می داند. همچنین وزارت خارجه روسیه اعلام نمود: “عملا هر بار همین داستان تکرار می شود: به محض اینکه ما به قیمت تلاش های بسیار در شورای امنیت درباره مجموعه ای از تدابیر تحریمی برای تاثیر گذاری بر ایران به تفاهم دست می یابیم، آمریکا و اتحادیه اروپا خود را بدین محدود نمی کنند و نسبت به شراکت با روسیه بی اعتنایی سیاسی می کنند”.

مولف می نویسد: تحریمات شورای امنیت کالاهای دومنظوره را در بر می گیرد. تدابیر اتحادیه اروپا نیز “ممنوعیت سرمایه گذاری های جدید، کمک های فنی و عرضه فناوری های جدید” برای صنایع نفت و گاز ایران را در نظر دارند که مرتبط ساختن آنها با رآکتورهای هسته ای در نطنز نیاز به قوه تخیل بالایی دارد. پس از تحریمات اتحادیه اروپا و تحریمات سختگیرانه تر آمریکا با پیامدهایی برای کشورهای ثالث، تقریباً پیرامون ایران حصاری تجاری، مالی، سوختی، نظامی و صنعتی؛ صادراتی و همچنین از نظر صدور ویزا ایجاد می شود.

از یک ماه دیگر اروپاییان که مبادلات بازرگانی شان با ایران ۳۰ میلیارد دلار در سال است، باید مسدود سازی عملیات بانکی و بیمه با ایران را آغاز کنند. ورود کشتی ها و هواپیماهای دولتی ایرانی و همچنین آنهایی که متعلق به شرکت های خصوصی زیر نظر سپاه پاسداران هستند، به قلمروی آبی و هوایی اروپا ممنوع می شود. علاوه بر این عرضه هرگونه دستگاه و فناوری ویژه پالایش نفت، گاز مایع و انتقال گاز مایع به ایران برای شرکت های اروپایی ممنوع می شود.

مولف ادامه می دهد: سخت نیست که حدس بزنیم واکنش واشنگتن و بروکسل به اعلامیه وزارت خارجه روسیه چه بوده است. هرکس دیگری هم جای آنها بود، از اقدامات همکاری که در ابتدا به قطعنامه تحریم آمیز رای موافق می دهد و سپس نسبت به اینکه مبتکرین قطعنامه اتخاذ اقداماتی بر اساس متن و مفهوم آن را آغاز می کنند، اعتراض می کند، متعجب می شد. اقدامات آمریکا و اروپا کاملاً منطقی و مستمر هستند. در این که آنها آغاز به “اصلاح” قطعنامه شورای امنیت و تشدید آن کرده اند، چیز حیرت انگیزی وجود ندارد: آنها چنین کاری را به کرات در رابطه با صربستان و عراق نیز انجام داده بودند. همه اینها قابل پیشبینی بود. مدت بسیاری است که شورای امنیت تنها در آثار علمی دور از واقعیت بعنوان منبع معتبر قانون بین المللی محسوب می شود…

وی می نویسد: هدف از افزایش تحریمات ضدایرانی، تنها تغییر رژیم سیاسی در تهران به هر وسیله ای است، از سخنرانی و ارعاب گرفته تا حمله نظامی. شدت فشار همواره بیشتر می شود و به نظر می رسد که دیپلماسی روسی حساب می کرد که بتواند وارد این بازی شود و امیدوار بود که با مانوردهی “زیرکانه” هم نظر واشنگتن را جلب کند و هم تهران را از خود نراند. چنین چیزی رخ نداد و نمونه بارز آن نیز مباحث پیرامون عرضه مجموعه های دفاعی روسی اس-۳۰۰ به ایران بود. سرگی ایوانوف، معاون نخست وزیر روسیه اطلاع داد که رسماً روسیه می تواند این مجموعه ها را عرضه کند، اما اجرای این قرارداد به اراده سیاسی بستگی دارد، چرا که عرضه تسلیحات دفاعی و تسلیحات سبک ممنوع نشده است. با اینحال اراده سیاسی ۱۱ ژوئن طی مذاکرات نخست وزیران روسیه و فرانسه معلوم شد و متوقف شدن این معامله اعلام گشت.

مولف ادامه می دهد: اعمال فشار بر ایران از همه جهات ادامه دارد. طی روزهای ۱۲ و ۱۳ ژوئن در بروکسل گردهمایی سازمان های آذربایجانی برگزار شد که در آنجا طبق اطلاعات سایت Gunaz.tv تصمیم به ایجاد “جبهه ملی آزادسازی آذربایجان جنوبی” اتخاذ شد. به اعتقاد مبتکرین این طرح، ساختار جدید باید همکاری با فعالان ایرانی مقیم مناطق شمالی این کشور را با هدف “متحدسازی” آذربایجان فعال سازد. آقای “آ.چاکریان” در روزنامه ارمنی “آزگ” می نویسد: “مقاصد فرضی ایران برای ساخت سلاح هسته ای، تهدیدی برای منطقه نیست، بلکه کشتی های ناوگان آمریکا که در آنها سلاح هسته ای کارگذاری شده است و در اقیانوس هند حرکت می کنند و همچنین زیردریایی های اسرائیلی که آنها نیز به سلاح هسته ای مجهز شده اند و آماده اند که طبق اجازه مصر از کانال سوئز عازم خلیج فارس شوند، تهدیدی برای منطقه هستند.

همچنین یولی کویتسینسکی در مقاله ای می نویسد: “این در حالی است که ایران سلاح هسته ای ندارد و در آینده نزدیک نیز نخواهد داشت، البته اگر کلا چنین چیزی ساخته شود. ایران همچنین ابزار ناقلی که بتواند به خاک آمریکا برسد را ندارد. علاوه بر این، ایران هیچگاه تصمیم به حمله اول نه به آمریکا و نه به متفقین آن در اروپا نمی گیرد، حداقل بخاطر حفظ خود و غیر قابل قیاس بودن امکانات هسته ای و سایر امکانات نظامی”. وی ادامه می دهد: “آیا روسیه نیازی بدین دارد که برای آمریکا و متفقینش امکان استفاده بدون مجازات از نیروهای نظامی علیه ایران را فراهم کند و اجازه بدهد که در مرزهای جنوبی خود جنگ رخ دهد؟ به خاطر چه چیزی؟ به خاطر اینکه ادعای آمریکا برای رهبری جهانی و دخالت در امور هر منطقه ای از جهان را علیرغم اینکه جلوی چشم همه در حال شکست است را حفظ کند؟”. چنین بنظر می رسد که پاسخ به این سوال برای همه در مسکو مشخص نیست. بخاطر همین نیز با ثباتی حسادت برانگیز همین داستان بارها تکرار می شود: می نشینیم با حقه بازی که ورق های تقلبی دارد بازی کنیم، اما بعد زمانی که حقه بازی رخ می دهد، تعجب می کنیم.

مولف در پایان می نویسد: روابط ما با ایران شاید هنوز قطع نشده اند، اما دچار شکافی جدی شده اند. انبوه انتقادات از روسیه در رسانه های ایران نیز گواه همین است. به تازگی دمیتری مدودف، رئیس جمهوری روسیه در مصاحبه ای با روزنامه آمریکایی Wall Street Journal اظهار داشت که تحریمات یکجانبه از سوی جامعه جهانی علیه ایران تنها اوضاع را وخیم می کنند و به دیالوگ با تهران لطمه می زنند. وی گفت: “اگر ما … با ایالات متحده توافق کردیم که تحریمات (علیه ایران) مشارکتی هستند، پس تحریمات یکجانبه، چه تحریمات آمریکا باشند، چه اتحادیه اروپا و چه هر کشور دیگری، اوضاع را وخیم خواهند کرد، زیرا با هیچ کس مورد موافقت قرار نگرفته اند… اما در عین حال اینها (تحریمات) به توافقات ما نیز لطمه می زنند، زیرا در نهایت سایر کشورها نیز می توانند مشمول این تحریمات شوند، اما… ما زمانی که قطعنامه ای مشترک را برنامه ریزی می کردیم و زمانی که آن را در شورای امنیت سازمان ملل متحد تصویب کردیم، در این باره توافقی نکرده بودیم… با ایران باید دیالوگ برقرار کرد، در موارد لازم، فشار آورد و به موضعی سازنده فراخواند، تحت هیچ شرایطی نباید برای مردم مشکل ایجاد شود و باید با همکاری عمل کرد، با مشارکت عمل کرد… اگر ما بدینگونه رفتاری مسئولانه داشته باشیم، من یقین دارم که در نهایت به نتیجه خواهیم رسید”.

اما اگر آمریکا که بروکسل و پکن را نیز به دنبال خود کشانده است، در مورد ایران نیز بخواهد همانند مورد صربستان و عراق عمل کند، روسیه چه اقدامی خواهد کرد؟ آیا دیپلماسی روسی آمادگی دارد که نقشی فعال در جلوگیری از آن را ایفا کند؟ امور بسیاری به پاسخ این سوال بستگی دارد…

منبع: سایت - روسیران - تاریخ شمسی نشر ۳۰/۰۳/۱۳۸۹