نكات زبان عربی

نام تمام پیامبران آورده شده در قرآن غیر منصرف است بجز این هفت پیامبر
لـُوْطـٌ – نـُوْحٌ – شعیْب – هُوْدٌ – مُحَمَّدٌ صالحٌ شَیْثٌ

نام تمام پیامبران آورده شده در قرآن غیر منصرف است بجز این هفت پیامبر:

لـُوْطـٌ – نـُوْحٌ – شعیْب – هُوْدٌ – مُحَمَّدٌ صالحٌ - شَیْثٌ

● عین الكلمه التی لاتقبل التنوین؟

۱) صالح

۲) نـُوْح

۳) ابراهیم

۴) شُعَیْب

▪ نكته:

● غیرمنصرفها هرگاه مجرور شوند بجای كسره فتحه آخر آنها ظاهر می‌شود:

ذهَبْتُ الی مساجدَ(مجرور به فتحه).

(توجه: اعراب آنها جر است ولی علامت اعراب فتحه)

ما هو الخطا عن كلمه ‹فاطمه› فی جمله؟ ‹لفاطمه فضائل لا نَجدُها فی‌الآخرینَ›

۱) مجرور بالكسر

۲) مجرور بالفتحه

۳) ممنوع من الصرف

۴) لایقبل التنوین

▪ نكته:

● اسمهای غیرمنصرف در دوحالت كسره‌پذیر می‌شوند:

۱) هرگاه ال بگیرند: ذهبتُ الی المساجدِ.

۲) هرگاه مضاف شوند: ذهبتُ الی مساجدِ المدینهِ.

سافرتُ مع ابراهیمَ الی مشهدَ لزیارهِ اماكنَ مقدسهٍ.

القرآنُ من افضل ِ مصادر ِ الهدایه

سلمتُ علی الرجلِ الاكبر ِ.

● میز الخطا فی اعراب الكلمات العباره التالیه؟

«اِنَّ إصفهان من اجمل المُدُن فی ایران»

۱) اصفهان

۲) ایرانَ

۳) اجملَ

۴) المُدُن

▪ نكته:

● جامد اسمی است كه از كلمه دیگری گرفته نشده باشد مثل:قلم، جَرَس، قـَمَر، شَمْس، رأس.

و مشتق اسمی است كه از كلمه دیگری گرفته شده باشد مثل عالم، معلوم، تعلیم، علامه، اعلم كه همه از مصدر (عِلم) گرفته شده است یا مثلاً: ناصر، نصیر، منصور كه از مصدر (نصر) گرفته شده‌اند

ما هو المشتق؟

۱) اَمْطار

۲) أ َصْدِقاء

۳) اَشْجار

۴) اَحْجار

▪ نكته :

ـ جامد بردو قسم است: مصدری،غیرمصدری

۱) جامد مصدری: از كلمه‌ای گرفته نشده ولی مشتقات از آن گرفته می‌شود مثل: جلوس: نشستن – زراعه: كشت كردن

۲) جامد غیرمصدری: نه از كلمه‌ای گرفته شده است نه كلمه‌ای از آنها گرفته می‌شود مثل: بیت، أرض، نفس، سَیْـف

● عین الجامد المصدری؟

۱) عَیْن

۲) فـَـأس

۳) قـَتْـل

۴) وَجْه

▪ نكته:

● مصدر كلمه‌ای است كه بر انجام كار یا رخ‌ دادن حالتی دلالت می‌كند ولی در آن مفهوم شخص و زمان وجود ندارد.

در فارسی برای ساخت مصدر به آخر بن ماضی (سوم شخص مفرد ماضی ساده) نون می‌افزائیم؛ مثل:

گفت + ن --> گفتن

خورد + ن --> خوردن

● كدام مصدر نیست؟

۱) زَدَن

۲) فِتَن

۳) مُردَن

۴) دیدن

▪ نكته:

● به مصدری كه اولین صیغه ماضی آن فقط سه حرف داشته باشدمصدر ثلاثی مجرد گفته می‌شود.

(مجرد از حرف زائد در صیغه اول ماضی)

خُرُوج ( خَرَجَ) - عمران (عَمَرَ)

هجران (هَجَرَ) - جَهاله ( جَهَلَ)

وزنهای این مصدرها سماعی است برخی از این وزنها:

«فـَعـْل، فـُعْـلـَه، فـَعَـلان، فِعاله، فـَعـَل»

فی ای جواب ماجاء المصدر المجرد؟

۱) تكریم: از «كَرَّمَ»

۲) سُكوُن: از «سَكَنَ»

۳) غـُفْران: از «غـَفـَرَ»

۴) سلامه: از «سَلِمَ»

▪ نكته:

● برخی فعلهای ثلاثی مجرد چند مصدر دارد:

وَصَلَ: وَصْل، وصول، وُصْلـَه، صِلـَه

نَصَرَ: نَصْر، نُصْره

ما هو الصحیح عن مصادر الكلمات؟

۱) زَرَعَ: زَرْع، ز ِراعه

۲) جَهُلَ: جَهْل، جَهاله

۳) سَمِعَ: سَمْع، سَماع

۴) ذ َهَبَ: ذ اهب، ذ َهاب

▪ نكته:

● مصدرهای ثلاثی مزید همان مصدر باب‌ها است كه در اولین صیغه ماضی آنها حرف زائد به چشم می‌خورد.

افعال--> اخراج

تفعیل--> تعلیم

تفاعل--> تبادل

مفاعله--> مقاتله

انفعال--> انبساط

افتعال--> اختراع

تفعّـل--> تعلّم

استفعال--> استخراج

● ما هو الجامد المصدری فیما یلی؟

۱) اعمام

۲) عالمه

۳) أشجار

۴) تـَـقـَـدّ ُم

▪ نكته:

● مصدرهای تغییر یافته ثلاثی مزید به علت رخ دادن اعلال در آنها براین وزنهاست:

▪ إیفال: إیجاب

▪ إستیفال: إستیجاب

▪ مُفاعاه: مُناجاه

▪ إفاله: إجابه

▪ إستفاله: إستجابه

▪ تفاعی: تساوی

▪ تفعیه : تصفیه

▪ تَفـَـعِّی: تَرَقـِّی

▪ فعال مصدر دیگر باب مفاعله است مثل قتال

▪ تَـفـْعِلـَه مصدر دیگر باب تفعیل است مثل تَجْرِبه

● عین الصحیح عن كلمه «اقامه»؟

۱) مصدرٌ مجردٌ للثلاثی

۲) مصدرٌ مجردٌ للرباعی

۳) مصدرٌ مزیدٌ للثلاثی

۴) مصدرٌ مزیدٌ للرباعی