چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
پاسخ علی ع به یك پرسش اساسی
در بین سیاستمداران تاریخ، به ندرت كسانی یافت میشوند كه با اعمال و رفتار خود، اخلاق و اصول متعالی انسانی را پاس داشتهاند و عملكرد آنان گواهی میدهد كه «هدف» هرگز «وسیله» را توجیه نمیكند و برای تأمین اهداف عالی و مقدس نیز باید از ابزار و وسیلههای اخلاقی، انسانی و مشروع استفاده كرد. بیتردید یكی از مهمترین سیاستمداران جهان و اسوههای انسانیت، حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) است.در مقاله حاضر در صدد آنیم كه نظر و سیره آن بزرگوار را در این موضوع بررسی كنیم.
● آیا هدف وسیله را توجیه می كند؟
این، یكی از مهمترین سؤالهایی است كه در فلسفه سیاسی مطرح است. پس برای مردم عادی مطرح نیست؟ چرا. این پرسش برای همگان مهم است و مردم كوچه و بازار نیز با زبان خاص خود در صدد یافتن جواب آن هستند. این سؤال را به تعبیر روانتر و روشنتر میتوان چنین بیان كرد: آیا برای رسیدن به مطلوب و مقصود خود، میتوانیم هرگونه ابزار و وسیلهای را به كار ببریم؟ به بیان دیگر، اگر هدفمان خوب باشد، آیا میتوان برای رسیدن به آن، از وسایل بد و پلید هم استفاده كرد؟ مثلا هدف شخصی آن است كه مردم را شاد كند، آیا برای این كار میتواند از هر روشی مثل دروغ و... بهره بگیرد؟ یا آنكه كسی میخواهد به قدرت و حكومت برسد، آیا به این جهت، میتواند از نیرنگ و فریب استفاده كند؟ و ... .
نظر واقعی و عملكرد بسیاری از سیاستمداران دیروز و امروز چنین بوده و هست كه آری، هدف، وسیله را توجیه میكند و به كار بردن هر وسیلهای هر چند ضد اخلاق و دین و انسانیت باشد، برای تأمین هدف رواست و «الغایات تبرر المبادی» و «خذ الغایات و اترك المبادی». این نظر هر چند بسیار عجیب و تأسفآور است، اما مورد قبول بسیاری از سیاستمداران بوده و هست و بدتر اینكه بر اساس آن عمل میكنند. به طور مثال، «ماكیاول» در كتاب «شهریار» چنین نوشته است: «... همگان بر این نكته واقفند كه صفاتی مانند وفاداری، حفظ حرمت قول، درستی رفتار و نیالودگی به نیرنگ تا چه پایه در شهریار پسندیده است.
اما از آن طرف، در قبال حوادثی كه در عصر ما اتفاق افتاده است، خود به چشم میبینیم كه شهریارانی كه زیاد پایبند حفظ قول خود نبودهاند ولی در مقابل، رموز غلبه بر دیگران را به كمك حیله و نیرنگ خوب میدانستهاند، كارهای بزرگ انجام دادهاند و وضعشان در آخر كار بهتر از آن كسانی بوده است كه در معامله با دیگران صداقت و درستی به خرج دادهاند. پس بگذارید همه این را بدانند كه برای رسیدن به هدف، از دو راه میتوان رفت؛ یكی از راه قانون و دیگری از راه زور. از این دو راه، اولی شایسته انسانها و دومی شایسته حیوانهاست.
ولی از آنجا كه طریقه نخست، غالبا بیتأثیر است، تشبث به طریقه دوم، ضرورت پیدا می كند... بر شهریار واجب است كه حیلهگری روباه را برای دفع گزند با صولت شیر برای نشان دادن قدرت، توأم سازد... یك شهریار دوراندیش، هرگز نمیتواند ـ و نباید ـ خود را پایبند حفظ قولی كه داده است، بشمارد... در نتیجه هر آن شهریاری كه در استقرار و حفظ قدرتش كامیاب گردد، میتواند مطمئن باشد كه همگان، از كوچك و بزرگ، بیآنكه درباره خوبی یا بدی وسایلی كه وی برای تحصیل هدفش به كار برده است، اندیشه كنند، از آنجا كه خود هدف را تصویب كردهاند، وسایلش را نیز ـ هر قدر هم پست و ناروا باشد ـ تصویب خواهند كرد».(۱)
مثال دیگر، سخن «چرچیل» است. او در كتابی كه در تاریخ جنگ جهانی دوم نوشته است، درباره حمله متفقین به ایران مینویسد: «اگر چه ما با ایرانیها پیمان بسته بودیم، قرارداد داشتیم و طبق قرارداد، نباید چنین كاری میكردیم، ولی این معیارها ـ پیمان و وفای به عهد ـ در مقیاس های كوچك درست است، دو نفر وقتی با یكدیگر قول و قرار می گذارند، درست است، اما در سیاست، وقتی كه پای منافع یك ملت در میان میآید، این حرفها دیگر موهوم است، من نمیتوانستم از منافع بریتانیای كبیر به عنوان اینكه این كار ضد اخلاق است، چشم بپوشم كه ما با یك كشور دیگر پیمان بستهایم و نقض پیمان، بر خلاف اصول انسانیت است. این حرفها اساسا در مقیاسهای كلی و در شعاعهای خیلی وسیع درست نیست».(۲)
نمونه سوم، عملكرد معاویه است. او صلحنامهای را با امام حسن مجتبی(ع) امضا كرد، اما دیر زمانی نگذشت كه همه مواد صلحنامه را نادیده گرفت و نقض كرد و به صراحت گفت: «ای مردم! آگاه باشید آن پیمان و شروط، در زیر دو پای من قرار دارد».(۳)
و از این نمونهها، صفحات تاریخ، دهها و صدها و شاید هزارها و میلیونها سراغ دارد و بسیارند انسانها و سیاستمدارانی كه شعار و ادعای اصول انسانی و حقوق بشر و دین و اخلاق داشته و دارند اما اعمال و رفتار آنها طبق دستور شیطانی «ماكیاول» است و زشتترین افعال را برای اهداف مادی و حیوانی خود مرتكب میشوند.
چنان رفتار میكنند كه گویی بویی از انسانیت نبردهاند و حیوانی بیش نیستند و به تعبیر قرآن كریم «... اولئك كالأنعام بل هم أضل».
نمونه روشن آن در دوران معاصر، عملكرد خائنانه صدام، رئیسجمهور سابق عراق، است كه در سال ۱۳۵۹ شمسی، آشكارا در برابر چشمان حیرتزده جهانیان در پرده تلویزیون عراق ظاهر شد و قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر را پاره كرد و عهد و پیمان و قراردادی را كه تنها پنج، شش سال از امضای آن گذشته بود، نادیده گرفت و نقض كرد و به این وسیله به دست خود، سندی بر رسوایی و پیمان شكنی خود پدید آورد! ...
اما در بین سیاستمداران تاریخ، به ندرت كسانی یافت میشوند كه با اعمال و رفتار خود، اخلاق و اصول متعالی انسانی را پاس داشتهاند و عملكرد آنان گواهی میدهد كه «هدف» هرگز «وسیله» را توجیه نمیكند و برای تأمین اهداف عالی و مقدس نیز باید از ابزار و وسیلههای اخلاقی، انسانی و مشروع استفاده كرد. بیتردید یكی از مهمترین سیاستمداران جهان و اسوههای انسانیت، حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) است.
در مقاله حاضر در صدد آنیم كه نظر و سیره آن بزرگوار را در این موضوع بررسی كنیم. روشن است كه تاریخ هیچ موردی را سراغ ندارد كه در آن، حضرت علی(ع) از روش غیرانسانی و خلاف اخلاق و شرع استفاده كرده باشد. این سخنی است كه جملگی بر آنند و دوست و دشمن به آن اعتراف دارند و حتی غیرمسلمانانی چون «جرج جرداق» مسیحی نیز امیرالمؤمنین(ع) را اسوه انسانیت میشمارند و او را «صدای عدالت انسانی» مینامند.
این در حالی است كه امام علی(ع) دشمنان بسیاری داشت و دارد و بلكه از پردشمنترین انسانهای روی زمین است و دشمنان از راههای گوناگون سعی در تخریب شخصیت ایشان داشته و دارند، اما با این همه، آن قدر گفتار و رفتار و سیره امیرالمؤمنین علی(ع) پاك و پیراسته و خدایی و اخلاقی بود كه تاكنون ـ و پس از گذشت حدود ۱۴ قرن از عصر ایشان ـ احدی نتوانسته است حتی یك مورد را نشان دهد كه در آن، امیرالمؤمنین(ع) برای رسیدن به هدف، از روش و شیوه غیر انسانی و اخلاقی و شرعی استفاده كرده باشد و بلكه در تاریخ، موارد فراوانی ذكر شده است كه در آن، امیرالمؤمنین(ع) به خاطر مراعات اصول اخلاقی و انسانی و شرعی، دچار محرومیت و مشكلات اجتماعی و.... شده است و هرگز به هیچ زشتی و بدی و شیطنتی آلوده نشده است.
همه آنچه گذشت، در حالی است كه امیرالمؤمنین(ع) روشهای شیطانی را بهتر از هر انسانی میدانست و به همه چیز آگاهی داشت و به تعبیر خودش: «و الله ما معاویه بأدهی منی و لكنه یغدر و یفجر و لو لا كراهیه الغدر لكنت من أدهی الناس و لكن كل غدره فجره و كل فجره كفره و
لكل غادر لوأ یعرف به یوم القیامه و الله مااستغفل بالمكیده و لا استغمز بالشدیده».(۴)
پینوشت:
۱ـ خداوندان اندیشه سیاسی، مایكل ب. فاستر، ترجمه دكترجواد شیخ الاسلامی، شركت انتشارات علمی و فرهنگی، ویراسته دوم، چاپ اول، تهران، ۱۳۷۳ ش، ج ۱، ص ۵۲۷ـ۵۳۱.
۲ـ بنا بر نقل استاد شهید مرتضی مطهری در سیری در سیره نبوی، انتشارات صدرا، چاپ دوم، ۱۳۶۶ ش، ص ۹۲.
۳ـ الفتوح لابن اعثم الكوفی، ج ۴، ص ۱۶۳ و صلح امام حسن(ع)، شیخ راضی آل یاسین، ترجمه حضرت آیتالله سیدعلی خامنهای، انتشارات آسیا، چاپ اول، ۱۳۴۸ ش، ص ۴۰۷.
۴ـ نهج البلاغه صبحی صالح و دشتی، خطبه ۲۰۰ و فیض الاسلام، خطبه ۱۹۱.
۵ـ همان، خطبه ۱۶.
۶ـ همان، خطبه ۱۲۶.
۷ـ حیات فكری وسیاسی امامان شیعه، رسول جعفریان، انتشارات انصاریان، چاپ اول، ۱۳۷۶ ش، ص ۵۹.
۸ ـ مروج الذهب، ج ۲، ص ۳۵۴ـ۳۵۶ و نیز سیری در سیره نبوی، ص ۱۳۲
۹ـ نهج البلاغه، خطبه ۲۲۴.
۱۰ـ لولو و مرجان، ص ۱۸۳ـ۱۸۷ و نیز ر.ك: حماسه حسینی، شهید مطهری، ج ۱، ص ۱۹ـ۵۲.
نویسنده: محمد خردمند
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست