یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

متاسفانه ما به ماشین باختیم


متاسفانه ما به ماشین باختیم

نگرانی از گسترش نقش روزافزون فناوری در زندگی بشر

«داگلاس کاپلند» نویسنده یی کانادایی است که در دو دهه اخیر تاثیر فناوری های مدرن را بر جامعه بررسی می کند و یافته های خود را در کتاب های داستانی همچون Microserfs جمع آوری و منتشر می کند.

وی در مصاحبه یی با سایت Silicon.com مفاهیمی را که فناوری در دوران مختلف می تواند داشته باشد، از قول شخصیت های داستانی خود شرح می دهد. «کاپلند» در این مصاحبه به نظرات خود و همچنین فیلسوفان دیگر نظیر «مارشال مک لوهان» در مورد فناوری ها و نقش آنها در سلسله مراتب پیشرفت اجتماعی بشر اشاره می کند.

وی در کتاب Microserfs، مراحل پیشرفت کارمندان مایکروسافت از اواسط دهه ۱۹۹۰ را به تصویر کشیده و در کتاب دیگرش با عنوان JPod، داستان موازی از طراحان بازی کامپیوتری تا سلطه گوگل بر اینترنت در دهه قبل را حکایت می کند و به نحوی توسعه فناوری را به پیشرفت های اجتماعی وابسته می داند.

«کاپلند» در کتاب Microserfs که در سال ۱۹۹۵ منتشر شد، دنیای مدرنی را به تصویر کشیده که در آن مردم با انواع و اقسام فناوری ها در ارتباطند و اکثر آنها در مایکروسافت با حقوق بالایی مشغول به کارند و به نظر می رسد از زندگی خود راضی اند اما در زندگی شان در جست وجوی هدفی معنی دار هستند.

وی همچنین در کتاب JPod که در سال ۲۰۰۶ منتشر شده، داستان فناوری را به صورت امروزی به تحریر درآورده و شخصیت های داستان را انسان هایی فرض کرده که در یک شرکت ساخت بازی کامپیوتری به عنوان طراح کار می کنند. این طراحان با گذشت زمان، به تدریج خلاقیت خود را به خاطر به وجود آمدن بخش بازاریابی در این شرکت از دست می دهند. این وقایع در حالی شکل می گیرد که دنیای دیجیتال با سرعت نجومی در حال توسعه است و مردم به دلیل مدرنیزه شدن کارها، دیگر قادر به انجام کارهای خود با دست نیستند. از دیدگاه کاربردی، با وجودی که محور داستان های «کاپلند» بر فناوری ها می چرخد، وی چنان هم دلبسته فناوری ها نیست و به گفته خودش، علاقه وی به فناوری ها پنجاه پنجاه است. وی از سال ۱۹۸۸ از مک استفاده می کند ولی از تلفن بیزار است. تا حدی از ای میل متنفر است و از سرویس TiVo (سرویس پخش برنامه های تلویزیونی از طریق اینترنت) برای تماشای برنامه های تلویزیونی استفاده می کند، اما نه برای تماشای پخش زنده آنها. «کاپلند» گرایش خود را به فناوری ها، گرایش «مک لوهانی» می داند. «مارشال مک لوهان» معتقد بود فناوری ارتباطات در توسعه احساسات، بدن و ذهن انسان ها خلاصه می شود.

این نگرشی است که «کاپلند» آن را در کتاب Girlfriend in a Coma که در سال ۱۹۹۸ به چاپ رسیده، شرح می دهد. در بخشی از این کتاب، یکی از شخصیت ها به دوستش که پس از ۱۷ سال از اغما بیرون آمده و در دنیای سال ۱۹۹۶ چشم باز کرده، می گوید؛ «دیگر زمان بحث گذشته؛ ما باخته ایم و ماشین ها جهان را به دست گرفته اند.» به گفته «کاپلند»؛ «مهم ترین نکته این جمله، این است که ایده مک لوهانی چندان هم درست نیست. وی این سوال را مطرح می کند که فناوری ها چگونه می توانند از توسعه ما مستثنی باشند؟» وی در ادامه می گوید؛ «وقتی می گوییم ماشین ها بر انسان پیروز شده اند، مثل این است که بگوییم انسان بر انسان پیروز شده است زیرا این دو یکی هستند.» به هر حال در دهه بین زمانی که داستان Microserfs و JPod اتفاق افتاده، یک تغییر اساسی در رابطه میان شخصیت ها با فناوری ها به چشم می خورد. شخصیت های داستان Microserfs در دنیایی به سر می برند که در قلمرو مایکروسافت به دنبال یک هدف معنی دار می گردند در حالی که شخصیت های JPod در فناوری های مدرن غرق شده اند و با درآمیختن با گذشته و کشمکش با احساسات خود از واقعیت زندگی شان فرار می کنند.

«کاپلند» می گوید؛ «شخصیت های داستان JPod یک دهه پایین تر از خط فناوری الکترونیکی زندگی می کنند که گرایش بومی سازی را در افکار مردم غرب به وجود می آورد.»

Retribalizing یکی دیگر از مفاهیمی است که «مک لوهان» مطرح کرده و به معنی گرایش مردم به فناوری های نو (که در عصر حاضر همان اینترنت است) و شیوه یی است که مردم برای دسترسی به اطلاعات از آن بهره می برند و پدیده یی به شمار می رود که در آن افراد هویت یکسانی پیدا می کنند و در زندگی خود مسائل یکسانی را تجربه می کنند.

● بومی گرایی در نسل A

بومی گرایی مفهوم دیگری است که «کاپلند» در تازه ترین کتاب خود، Generation A مطرح می کند. این مفهوم به معنای توسعه است که «کاپلند» آن را اولین بار در کتاب JPod به کار برد که در آن گریزی به آینده انسان هایی می زند که به واسطه فناوری های الکترونیک بومی شده اند.

«کاپلند» می گوید؛ «کتاب نسل A، یک شاهکار روایتی و خواندنی است که از انسان ها در مقابل بمباران احساسات در دنیای دیجیتال دفاع می کند.» وی در پاسخ به سوال Silicon.com که می پرسد تاثیر فناوری ها بر فرهنگ و جامعه ما مثبت است یا منفی، می گوید؛ «نه مثبت است و نه منفی.» وی می افزاید؛ «فناوری ها گریزناپذیرند و هیچ گاه از حرکت و پیشرفت بازنمی ایستند. پس بهتر است بپرسیم؛ ما چگونه باید فناوری ها را مدیریت کنیم، آیا بهتر است همان غارنشینی را ادامه دهیم یا باید از غارها دل بکنیم و از فناوری ها برای ایجاد دنیای بهتر بهره ببریم؟ مطمئناً غارنشینی گزینه احمقانه تر و بیهوده تری است.»

وی عنوان می کند که راند بعدی وب ۰/۲ تازه به دوران رسیده، فیس بوک و توییتر چیست؟ آیا این پدیده های مدرن می توانند تاثیری در زندگی اجتماعی داشته باشند و مفاهیم اخلاقی ما را تغییر دهند؟

وی می گوید؛ «شما می خواهید اخلاقیات را به چیزهایی تحمیل کنید که کلاً پایه و اساس اخلاقی ندارند. این مساله مثل آن است که شما به خاطر شرایط آب و هوا دیوانه شوید. آیا شما می توانید آب و هوا را تغییر دهید؟ پس به جای غرولند کردن در مورد آمیختن فناوری ها با زندگی مان، باید تاثیرات آنها را تحلیل کرده و چشم انداز آینده آن را ترسیم کنید.» سوال بعدی در مورد شرکت های وبی همچون توییتر است. طبیعت این گونه سایت ها، مدهای زودگذر و محبوبیت یکباره آنها در اینترنت است که به ناگاه حجم عظیمی از کاربران را به خود جلب می کند. وی معتقد است توییتر نوعی تفریح محسوب می شود و کسی نمی داند چگونه از پا درمی آید. «کاپلند» می گوید؛ «در این شکی نیست که جنبش فناوری با سرعت نجومی در حال وقوع است و این همان چیزی است که در شبکه های اجتماعی مشاهده می کنیم ولی این شبکه ها در آینده به سرنوشت GeoCities دچار می شوند.

GeoCities بزرگ ترین سایتی بود که شامل شهرهای مجازی می شد و کاربران در آن به گشت وگذار در شهرهای مجازی می پرداختند. این سایت متعلق به یاهو بود اما رونق نگرفت و به خاموشی گرایید. زمانی که فناوری های نو ظهور می کند، برخی در همان وهله اول آن را طرد می کنند و معتقدند خیلی زود منسوخ خواهد شد در حالی که این تفکر کاملاً غلط است زیرا این فناوری ها به کپسول زمان تبدیل خواهند شد. هم اکنون اگر به کتابی بربخورید که پس از ۲۰ سال هنوز به چاپ می رسد، مطمئن باشید که این کتاب به کپسول زمان تبدیل خواهد شد. به نظر می رسد ریشه هر فناوری باید به زمان و مکان خاصی مربوط شود.»

ترجمه؛ نسترن صائبی

www.cnet.com