۳۰ فروردین: در شهر چه گذشت؟!

پست‌های فشار قوی برق متعددی در سطح شهر پراکنده شده که هر کدام از آنها خطرات بالقوه‌ای را متوجه شهروندان می‌‌کند.
این پست‌ها که درون جعبه‌های فلزی قرار دارند معمولا فقط با …

پست‌های فشار قوی برق متعددی در سطح شهر پراکنده شده که هر کدام از آنها خطرات بالقوه‌ای را متوجه شهروندان می‌‌کند.

این پست‌ها که درون جعبه‌های فلزی قرار دارند معمولا فقط با یک قفل معمولی بسته شده‌اند که نمی‌تواند امنیت آنها را تامین کند.

اینکه هر کسی به راحتی می‌تواند با شکستن این قفل‌ها به درون این جعبه نفوذ کند بخشی از ماجراست. اما گاهی حتی برای نفوذ به این جعبه‌ها نیازی به شکستن قفل نیست چون آنها عملا هیچ قفلی ندارند.

علاوه براین، این پست‌ها در خیابان‌های شهر قرار دارند و در دسترس کودکان ونوجوانان. اینکه یکی از کودکان از سر کنجکاوی به یکی از این پست‌ها که قفل ندارد علاقه نشان دهد می‌تواند عواقب بسیار خطرناکی به همراه داشته باشد.

حالا سؤال اینجاست که در صورتی که این پست‌ها نیاز به حفاظت و قفل دارند چرا برخی از پست‌ها بدون قفل و با درهای باز مشاهده می‌شوند.

قبض موبایل من کجاست؟

پرداخت قبض موبایل این روزها به معضلی برای شهروندان تبدیل شده است. البته پرداخت هزینه مشکل کار نیست، مشکل اینجاست که شهروندان برای دریافت قبض موبایل خود باید مرارت بکشند.

قبض‌های موبایل اخیرا به شکل بسیار نامناسبی توزیع می‌شوند. دسته‌های چندتایی این قبض‌ها بدون اینکه تفکیک منطقی داشته باشند در کنار در ساختمان‌های شهر رها می‌شوند و این خود شهروندان هستند که باید بخشی از وظیفه شرکت پخش کننده را برعهده بگیرند و قبض‌ها را تفکیک کنند.

البته این در شرایطی است که قبض موبایل بر اساس نشانی‌ مشترکان توزیع شود. در بعضی مواقع مشاهده شده است که هیچ منطقی در توزیع قبض‌ها وجود ندارد و ممکن است نشانی‌ای که بر اساس آن قبض‌ها صادر شده‌اند از محلی که قبض به در ساختمان‌ها انداخته می‌شود حتی چند کوچه هم دورتر باشد و خب البته همه ما می دانیم، اینکه قبض موبایل به ما رسیده است یا نه، دلیل نمی‌شود که شرکت مخابرات به دلیل پرداخت نشدن صورت‌حساب تلفن مشترکان را قطع نکند.

فروشگاه پمپ بنزین

جایگاه‌های توزیع سوخت جدای از صف طولانی و نازل‌های بدون حسگر خودکار، حواشی دیگری دارد که یکی از آنها وجود تعداد زیادی دستفروش در آن است. تعداد این فروشنده‌ها به حدی است که چنانچه پمپ بنزین را فروشگاه بنامیم چندان بیراه نرفته‌ایم.

یکی اصرار دارد سی دی بفروشد و دیگری با اصرار خاصی لنگ می‌فر وشد. البته مشکل از جایی شروع می‌شود که فروشنده‌ها برای فروش اجناس هیچگاه کوتاه نمی‌آیند و به هر قیمتی که شده می‌خواهند از شر کالا‌ها خلاص شوند.

این در حالی است که اغلب راننده‌هایی که در صف هستند، منتظرند نوبتشان فرا برسد و سوختگیری کنند. به هر حال باید توجه داشت که بسیاری از شهروندان گاهی اوقات چند ۱۰‌دقیقه‌ای را پشت جایگاه صرف می‌کنند. بنابراین این دسته از شهروندان تحمل خرید نفرات جلویی را ندارند.

طناب پوسیده تاکسی‌ها

با اینکه تاکسی‌ها باید در میان سایر مسافربر‌ها نمونه باشند اما طناب برخی از آنها پوسیده است و نباید با طناب آنها داخل چاه رفت. برای نمونه کمربند‌های ایمنی خودروهای این راننده‌ها به قدری پوسیده و کثیف است که نه تنها در زمان تصادف هیچ واکنشی نشان نمی‌دهد بلکه هنگام بستن آن نیز بخشی از لباس مسافر را سیاه می‌کند.

تمامی اینها در حالی است که بستن کمربند برای برخی مسافر‌ها بسیار مهم است و در صورت نبود آن به راننده‌ معترض می‌شوند. البته برخی راننده‌ها معمولا در پاسخ به چنین مسافرانی جواب محترمانه‌ای نمی‌دهند.

به هر حال روابط‌عمومی سازمان تاکسیرانی به دفعات از مردم خواسته است تا در صورت مشاهده چنین تخلفاتی شماره پلاک خودرو را یادداشت و به این سازمان اطلاع دهند.